حال محیط زیست خوب نیست/در زمینه قوانین محیط زیستی اعمال قانون مقتدرانه نیست


حال محیط زیست خوب نیست/در زمینه قوانین محیط زیستی اعمال قانون مقتدرانه نیست

شاید بهبودهایی در گوشه‌وکنار،فراهم شده باشد اماحال محیط زیست شهرها،کلانشهرها،دشت‌ها،رودخانه‌ها،دریاها،تالاب‌ها،کویرها وجنگل‌های‌مان خوب نیست.سراغ هر استان وشهری برویم،وضع همین است،هیچ گوشه ای شامل استثنا نمیشود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، پایتخت، ‌شاید به خاطر وسیع بودن و تمرکز جمعیت و امکانات در آن، ‌از مشکلات مهم‌تری رنج ببرد. شهرهایی هستند که هوای‌شان قابل تنفس نیست و شهرهایی که آب‌شان قابل شرب نیست، ‌اما اگر بخواهیم مجموعه کاملی از مشکلات و معضلات را داشته باشیم، می‌توان آنها را در کلانشهرها یافت.

استان تهران، ‌که روز به روز بر گستردگی‌اش افزوده می‌شود، کلکسیونی است از مشکلات هوا، ‌آب، ‌حیات‌وحش، ‌خاک و هرآنچه به محیط زیست مرتبط است. نگذریم که هرچه شهر بزرگ‌تر و مهم‌تر، مشکلاتش راحت‌تر حل خواهد شد، ‌اما با همه این حرف‌ها، ‌تهران بحران‌هایی اساسی دارد.

آلودگی هوا با جمعیتی نزدیک به 12میلیون از آلوده‌ترین شهرهای کشور به واسطه منابع متحرک محسوب می‌شود. آب تهران که زمانی گواراترین آب به شمار می‌آمد، ‌حالا جز با دستگاه‌های تصفیه نمی‌توان نوشیدش. افت سطح دشت‌ها به واسطه حفر چاه‌ها و استفاده بیش از حد از سفره‌های آب زیرزمینی، ‌مصرف بالای آب‌های قابل استحصال چه برای شرب و چه کشاورزی، ‌ایجاد شدن کانون‌های گردو غبار در اطراف استان در ادامه روند بیابان زایی، ‌ورود به حریم منابع طبیعی و مناطق تحت حفاظت، ‌همه و همه مسائلی‌اند که پایتخت را درگیر کرده است. 

رییس اداره کل محیط زیست استان تهران، ‌در دفتر پر از گل و گیاهش، ‌در گوشه شرقی تهران، ‌در میانه پارک حفاظت شده سرخه‌حصار، ‌انتظارمان را می‌کشد که پاسخگوی بخشی از این سوالات و مشکلات باشد. محمدهادی حیدرزاده پیش از این هم، ‌مدیری محیط زیستی محسوب می‌شد؛ ‌چه زمانی که در اداره کل بود و چه زمانی که در شهرداری فعالیت داشت.

نقطه ثقل حرف‌هایش بر شرایط خاصی است که تعیین‌کننده است، ‌شرایطی که ما را از جامه‌عمل پوشاندن به قانون بازمی‌دارد. شرایط خاصی چون تعدد انتخابات در هر سال، ‌شرایط را به سمت ویژه شدن و مصلحت‌اندیشی می‌برد، ‌مصلحتی که در آن قانون، ‌فدای مناسبات انتخاباتی و سیاسی می‌شود.


آلودگی هوا یکی از معضلات اصلی محیط زیستی شهرها به خصوص در فصول سرد سال است. با افزایش آلودگی، ‌کمیته اضطرار تشکیل می‌شود و ادارات و مدارس تعطیل. کاری که نمی‌کنیم پیشگیری است. امسال قبل از رسیدن فصل سرما، به جای اینکه به درمان‌های موقت رو بیاوریم، ایده‌ای برای پیشگیری دارید؟


در بحث آلودگی هوا، یک‌شبه و یک روزه نمی‌توانیم به بهبود برسیم، باید به صورت تدریجی پیش برویم. روندی که از سال 92داشتیم، روند کاهش شرایط بحرانی و افزایش روزهای پاک و سالم بوده. این شیب، شیب کندی است، اما نشان می‌دهد اقداماتی که در حوزه خودرو و سوخت در دولت تدبیر و امید انجام شد، اقامات نسبتا موفقی بوده، اما کماکان در خیلی از محورها مشکلات و عقب‌ماندگی‌هایی داشتیم. معاینه فنی خودرو، افزایش جایگاه‌های توزیع سوخت یورو٤ (بنزین و گازوییل) از جمله اقداماتی بوده که ویژه شهر تهران صورت گرفت.  مهم‌ترین مشکل ما در این حوزه بحث اعتبار و بودجه است.


اعتباری که لازم دارید چقدر است؟


آن اعتبار کلی که کل برنامه 4ساله کلانشهرها را شامل می‌شود، ‌شاید بالای 1200میلیارد تومان باشد، اما برش شهر تهران برنامه یکساله داشته که برآوردش 600میلیارد تومان است. در بحث شرایط اضطرار هم، دو هفته پیش در شورای عالی ترافیک تصمیم‌های خوبی گرفته شد. ما همواره در اعلام شرایط اضطرار، باید نظر آموزش و پرورش و جاهای دیگر را می‌خواستیم. الان سه دستگاه وزارت بهداشت، سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری تهران فقط حق رای دارند. گرچه دستگاه‌های دیگر هم به جلسه کمیته دعوت می‌شوند، اما دیگر حق رای ندارند. حسنش این است که تنوع آرا را به حداقل می‌رسانند.  
در زمینه تغییر اعداد هشدار و اضطرار، ‌زمانی قرار بود آستانه اضطرار تغییر کند.
قرار شد کمیته‌ای تشکیل شود بر اساس تصویب این کمیته، در شرایط اضطرار، هشدار، سالم و پاک، اعداد پایین‌تر بشود.


چقدر پایین‌تر؟


در وضعیت اضطرار، در صورتی که بالای 200برسیم، شرایط اضطرار اعلام می‌شود. با توجه به اینکه سرب از بنزین حذف شده و خودروهای‌مان عمدتا در تهران، چه تولید داخل، چه خارج یورو4‌اند و پیکان یا خودروی کاربراتوری به ندرت وجود دارند، ما به عدد 200نخواهیم رسید. ایرادی که به ما وارد می‌شود این است که چرا در شرایط 150به بالا، اعلام شرایط اضطرار می‌کنید؟ صورتجلسه شده تا اگر تداوم شرایط هشدار داشتیم، بتوانیم اعلام اضطرار کنیم. سال گذشته چندبار این کار را کردیم، اما کار ما غیرقانونی بود. امسال شورای عالی ترافیک تصویب کرده اگر بیش از 48ساعت تداوم شرایط هشدار داشته باشیم، مثل حالتی با اعداد 170، 150یا180، ‌اگر تداوم داشته باشد، می‌توانیم اعلام شرایط اضطرار کنیم. 


پس بحثی از تغییر استاندارد نیست؟ راه‌حل‌های موقتی تعطیلی را از شرایط اضطرار صرف به تداوم هشدار تغییر دادید.


استاندارد ما استاندارد بین‌المللیEPA  از آژانس بین‌المللی ایالات متحده امریکا گرفته شده، اکثر کشورها از EPA استانداردشان را برداشتند. بهداشت جهانی هم ملاکش EPA است. ما استاندارد را نمی‌توانیم جابه‌جا کنیم، دستورالعمل خودمان را می‌توانیم جابه‌جا کنیم و در چنین مواقعی اعمال محدودیت کنیم.


چندی پیش معاون رییس سازمان، ‌خبر توقف تولید یکسری خودروها را اعلام کردند. اکثرا هم خودروهایی بودند که در شهرها زیاد دیده می‌شود. شما گفتید همه خودروهای ما یورو 4هستند. اینها با هم تناقض ندارند؟


خودروهای ما عمدتا از لحاظ موتور، یورو 4هستند. در مورد یورو 4دو بحث وجود دارد. یکی در مورد خودرو و بحث موتور و خروجی آلاینده‌هاست و یکی‌ای او بی‌دی (EOBD) که سنسور هوشمند الکترونیک شناسایی مشکلات خودرو است. اگر خودرو مشکل آلایندگی داشته باشد، این سنسور آن را نشان می‌دهد. خودروسازان برای‌ای او بی‌دی که بخش هوشمند یورو 4است مهلت گرفته بودند که مهلت‌شان به پایان رسید. بحث یورو ٤ در بخش ماهیت موتور که آلایندگی نداشته باشد، ‌مشکلی ندارد.

به همین دلیل در جلساتی که سایپا و ایران خودرو با سازمان داشتند، از سازمان خواستند هزار تا2هزار خودروی‌شان که بدون ‌ای‌اوبی‌دی در انبار است را اجازه پلاک و فروش بدهند و بعد‌ای او بی‌دی را به خط تولیدشان اضافه کنند که هنوز سازمان جواب نداده.


نمی توانند سنسور را بعد از تولید، روی خودرو کار بگذارند؟


شدنی است، اما بحث تحریم مانع بود. باتوجه به اینکه سیتروئن و پژو آمدند، محدودیت تحریمی‌شان برطرف شده. خودروسازان می‌گویند اگر زمان بدهید، برای کار گذاشتن روی خودروها محدودیت نداریم.


ما می‌توانیم بگوییم در شهر تهران، سوخت‌مان یورو4 است، خودروهای‌مان هم که یورو 4هستند، سرب هم که از سوخت حذف شده. در حال حاضر مشکل عمده ما در بحث آلودگی چیست؟ موتوسیکلت، منابع غیرمتحرک؟مقصر را می‌شود تعیین کرد؟


الان سهم منابع آلاینده کاهش یافته، اما حذف نشده. خودرویی که یورو4 باشد، سوخت یورو4می‌گیرد. اما اگر به موقع معاینه فنی نشود، تعویض کاتالیست نداشته باشد، به اندازه خودروی یورو 2می‌تواند آلوده‌کننده باشد. لذا بحث محدودیت‌هایی که در معاینه فنی داریم، می‌تواند گلوگاهی باشد برای سیر نزولی در کاهش آلودگی.

در یکی دو دهه اخیر، آنقدر توجه‌مان به منابع متحرک بوده، که به غیرمتحرک‌ها توجه نکردیم. در نیروگاه‌ها، ‌نیروگاه بعثت گازسوز شده و دیگر مازوت‌سوز نیست. صنایع بزرگ باید مجوز گاز محصولات‌شان را از ما بگیرند که الان می‌گیرند. نیروگاه منتظر القائم در البرز که بار آلودگی‌اش به دلیل جهت وزش باد روی استان تهران است، 60درصد گاز می‌سوزاند و 40درصد مازوت. وزارت نیرو قول داده که امسال این عدد را افزایش دهد.

در منابع ثابت و رسمی، اتفاقات خوبی افتاده، اما کماکان منابع ثابت غیررسمی و غیرمجازی داریم که منشا آلودگی هستند. بحران جدی داریم به نام زباله سوزی که در اطراف شهر تهران در فضای باز کارخانه‌ها اتفاق می‌افتد. در واقع لاستیک و تایر آتش می‌زنند که می‌تواند به اندازه یک کارخانه، تولید آلایندگی کند. می‌توانیم از نیروی انتظامی و بسیج هم بخواهیم در گشت‌هایی که می‌زنیم، حضور پیدا کنند. ما باید بتوانیم فضا را برای این متخلفان نا امن کنیم. 


نمی توانید کارخانه‌ها را شناسایی و پلمب کنید؟


اکثرا کارخانه‌ها و کارگاه‌های غیررسمی‌اند. داریم تفاهمی با وزارت دفاع می‌کنیم که به ما پهپاد بدهند، مجوزش را هم وزارت دفاع صادر می‌کند تا در جاهایی که نظامی نیستند، از پهپاد برای شناسایی استفاده کنیم. این پهپادها دوربین‌های در شب هم دارند. دوم اینکه ما یک دستگاه حاکمیتی هستیم ما نباید دنبال متخلف باشیم. ما متاسفانه به علت اینکه دستگاه‌های اجرایی مان این کار را نمی‌کنند، ما مجبور به ورودیم. وقتی در حریم شهرها این اتفاق می‌افتد، مسوولیتش با شهرداری‌هاست.

ما الان در شهرداری تهران حریم‌بان داریم، ولی در شهرهای دیگر نداریم. فرمانداری‌ها و دهیاری‌ها متولی سرزمینی ما هستند. ما نباید از تک‌تک واحدها شکایت کنیم، باید برویم از فرمانداری که در حوزه جغرافیایی‌اش، این اتفاق افتاده شکایت کنیم.

 


اگر به شهرداری ابلاغ کنید به اجرا موظفند؟


بله. الان گشت حریم را در شهرداری تهران در ساخت و ساز و زایدات سوزی داریم، اما در شهرهای دیگر استان اتفاق نیفتاده. باید اجماعی صورت گیرد تا مداخله نیروی انتظامی دستگاه‌های دیگر را داشته باشیم.


معادن شن و ماسه چطور؟ چه کاری برای تعطیل کردن این معادن غرب تهران دارید؟


معادن شن و ماسه و ذرات معلق از کانون‌های جدی ماست. دیگر چند سال است گازها جایی در آلاینده‌های‌مان ندارند. ذرات 5/2 و 10 میکرون، ‌آلاینده‌های غالب ما محسوب می‌شوند. مقداری از ذرات ٥5/2 میکرونی به احتراق ناقص منابع متحرک مربوط می‌شود، اما عمده ریزگردها با منشأ طبیعی یا غیرطبیعی، ‌هم کانون داخلی دارد و هم خارجی.

اینکه بگوییم همه ریزگردها از عراق می‌آید، واقعیت ندارد. بیش از یک دهه است خیلی از تالاب‌های‌مان از بین رفته. در دولت گذشته پروژه‌های تثبیت خاک و آبخیزداری‌مان که وزارت جهادکشاورزی پیگیری می‌کرد، فعالیتش متوقف بوده. ما کانون‌های داخلی جدی‌ای داریم، سازمان جنگل‌ها این کانون‌ها را شناسایی کرده. در تهران سه کانون در ملارد و ورامین داریم که با کوچک‌ترین وزش باد، ایجاد آلودگی می‌کنند.


چاره چیست؟


تثبیت خاک با پوشش گیاهی، پروژه‌هایی مثل آبخیزداری و آبخوان‌داری که باید در بیشتر قسمت‌های کشورمان که با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کند، ‌اجرا شود. در حال حاضر ما با خشکسالی مواجهیم. نخستین کشور دنیا در سرعت بیابانی شدن هستیم، دلیلش هم ‌وضعیت اقلیمی، کاهش بارش‌ها و دوم مدیریت ناصحیح منابع آب که طی چند دهه داشتیم، است.

در بسیاری از نقاط در ورامین، اینقدر عمق آب پایین رفته که بیشترین نشست زمین (35سانت) را داریم، نشست زمین، آخرین مرحله قبل از بیابانی شدن است. وزارت جهاد و نیرو اقداماتی داشتند، اما سرعتش پایین است. ما هم داریم این کارها را می‌کنیم اما به دلیل محدودیت منابع مالی، ‌کند پیش می‌رود.


چقدر اعتبار می‌خواهد؟


اعتبارات سنگینی می‌خواهد. نقاط خیلی وسیع و گسترده‌اند. ما دیگر در سال چهارم دولت، نباید بگوییم دولت گذشته این کار را نکرده، خودمان باید اقدام کنیم. محدودیت منابع مالی دولت جدی است، اما به نظر می‌رسد بخش‌هایی که باید تصمیم‌گیری فوری برای‌شان شود، در اولویت قرار نمی‌گیرد. دولت هرچه درآمد دارد، را صرف یارانه و حقوق می‌کند.

در این شرایط نمی‌شود کاری کرد، اما این دلیل بر این نیست که با توجه به تحریم‌هایی که پشت سر گذاشتیم، حالا دست‌های‌مان را بالا ببریم. در دولت آقای خاتمی، من در محیط زیست بودم. خیلی از پروژه‌ها را UN و بانک جهانی کمک می‌کرد، پارتنرهای بین‌المللی می‌گرفتیم.

مکزیکوسیتی با حمایت‌های فنی و مالی بین‌المللی آلودگی‌اش را از بین برد، ما قطعا با منابع داخلی نمی‌توانیم. بسیاری از معاهدات و پروتکل‌های بین‌المللی هست که کشورهای توسعه‌یافته تعهد دارند به کشورهای در حال توسعه کمک کنند.

اما این تحریم‌ها که بعضی‌ها از آنها به عنوان کاغذپاره یاد می‌کردند، باعث شد از این حمایت‌های بین‌المللی نتوانیم استفاده کنیم و بحران‌های زیست‌محیطی و بهداشتی‌مان به اوج برسد. آثار تحریم 10ساله را الان می‌بینیم. در حال حاضر در پروژه‌های زیست محیطی در خصوص آلودگی هوا، هیات‌هایی در رفت و آمدند.

تفاهمنامه‌ای با اتریش داشتیم، چین دو میلیون دلار در شروع به صندوق ملی محیط زیست در زمینه استفاده از انرژی‌های نو کمک کرده، ‌بانک اتریشی دارد پروژه‌های زیست محیطی را فاینانس می‌کند، جایکای ژاپن پروژه‌ای با شهرداری در زمینه فاز دوی شناسایی دارد. اینها همه اثرات خوب برجام در حوزه محیط زیست است.

همان‌طور که مردم منتظر دیدن اثرات اقتصادی برجام بودند، در حوزه محیط زیست هم این انتظار وجود دارد. تلاش‌هایی را می‌شود در این زمینه دید، در مجلس جدید، می‌توانیم امید کمک داشته باشیم. مجلس گذشته هم اقدامات خوبی داشت اما نمی‌توانیم مدعی باشیم که مجلسی محیط زیستی بود؛ لایحه ارزیابی برگشت خورد، لایحه هوای پاک بیش از دو سال در صحن علنی قرائت نشد. وقتی این اقدامات حقوقی انجام نمی‌شود، جلوی کار ترمز زده می‌شود.


در بحث ساخت و ساز در پارک سرخه حصار، اتوبان شوشتری را داریم و شهرک زیتون را. هرکدام از این دو پروژه در چه وضعیتی قرار دارند؟


اتوبان شهید شوشتری، پروژه مصوب رینگ‌های اتوبانی شهر تهران است که نقشه این رینگ‌ها قبل از پیروزی انقلاب بوده. ساخت و تکمیل این رینگ‌ها بعد از انقلاب شروع شد. آخرین رینگ، رینگ اتوبان شوشتری است که کنارگذر جنوبی تهران را به شرق تهران و اتوبان بابایی متصل می‌کند.

در یک قسمت از این پروژه، باید از منطقه حفاظت شده و پارک ملی سرخه حصار رد شود. شهرداری تهران تجهیز کارگاه کرد، با عنایت به اینکه در مجموع 14کیلومتر از منطقه حفاظت شده رد می‌شود که 6/3 کیلومترش در پارک ملی است، شکایت کردیم و توقف عملیات گرفتیم. کار از دو سال و نیم پیش متوقف شد.

موانع قانونی داشت. این پروژه به کشور هم نرسید، در کمیته ارزیابی محیط زیست استان رد شد. ما پیشنهادی دادیم که اگر شهرداری تهران می‌تواند کل مسیر را به زیر زمین منتقل کند. طرحی که هفته پیش در راستای این پیشنهاد دادند، هزار میلیارد تومان افزایش هزینه داشت. طرحی که آوردند باید به شورای عالی محیط زیست برود و مصوبات لازم را داشته باشد. این پروژه کماکان به علت محدودیت‌ها و موانع قانونی متوقف است.


هیچ ساخت و‌سازی در پارک اتفاق نیفتاد؟


در حد چند کانکس برای تجهیز کارگاه فقط بود.


قطع درختی اتفاق نیفتاد؟


در کارگاهی که به پارک جنگلی و شهری مربوط می‌شود و خارج از پارک ملی است، قطع درخت داشتیم. بر اساس صورتجلسه‌ای که زمان آقای کرباسچی بین منابع طبیعی و شهرداری بود، این قسمت از پارک به محدوده شهر و شهرداری تهران واگذار شد که کاربری تفرجی دارد و مردم از آن استفاده می‌کنند. تعدادی جابه‌جایی درخت و قطع داشتیم. تعدادی از جابه‌جایی‌ها نگرفته بود که معمولا در جابه‌جایی‌ها پرت درخت داریم. تعدادی هم تلف شدند.


چه تعدادی تلف شدند؟


جابه‌جایی زیر صد تا بود. حدود 3-82تا. حدود 12درخت هم تلف شدند.


در مورد شهرک زیتون کار به کجا رسید؟


بر اساس نامه‌ای که آقای سراج به جهانگیری داد، ‌دستگاه‌ها در این موضوع قصور کردند. در زمان دولت قبل، مقام معظم رهبری پی نوشتی داشتند که دولت باید به ساکنان این شهرک زمین معوض بدهد تا بتوانند جابه‌جا شوند.

چون حقوق‌شان، حقوق مکتسبه است. زمین مال آنهاست، سند شش دانگ دارند. این تخلفی بود که وزیر کشاورزی وقت در سال 65انجام داده بود، به همین دلیل برای حل این بحران، هم در دستور رهبری و هم در گزارشی که سراج به جهانگیری داد و مصوبه هیات وزیران، وزارت راه و شهرسازی باید زمین‌های معوضی با ارزش ریالی مساوی بدهد تا حقوق این افراد حفظ شود.


چه مساحتی از پارک توسط این شهرک ساخت‌وساز شده؟


240هکتار از اراضی پارک. من احساس می‌کنم در حل مشکل تعاونی‌های 33گانه عرضه کافی دیده نمی‌شود، همه دستگاه‌ها باید پای کار بیایند. ساخت وساز هم چون حریم منطقه 1است، به شهرداری مربوط بوده. مهم‌تر از همه متخلف این داستان است که وزارت جهاد کشاورزی بوده اما در سایه امن بود و این مشکل را حل نکرد.


قرار است تخریب شود؟ بازگشتی به پارک اتفاق می‌افتد؟


در محدوده پارک است و دستگاه قضایی باید پیشقدم شود. وزارت راه و دولت باید تصمیم بگیرد، ما دخالتی نداریم. 


در خصوص زمین‌خواری و کوه‌خواری، هم تخلفاتی اینچنینی رخ می‌دهد. در حوزه قوانین برخورد با متخلفان، چقدر بازدارندگی داریم که همه تلاش‌مان به تخریب ویلای چند میلیاردی محدود نشود؟


اتفاقی که در تعاونی 33گانه افتاده، اشتباه در واگذاری از سوی دستگاه واگذار‌کننده بود. حقوق مردم سرجایش است. در زمین‌خواری در حوزه محیط زیست و اراضی ملی به اندازه کافی قوانین داریم، اما خوب اجرا نمی‌شوند. درواقع محدودیت اجرای قوانین داریم. فرمانداری، شهرداری و دهیاری مان در این زمینه تخلف می‌کنند. من در این زمینه، مردم را مقصر نمی‌دانم. دستگاه حاکمیتی را مقصر می‌دانم که وحدت رویه ندارند. وزارت کشور متولی است. از استاندار شروع می‌شود، فرماندار، دهیار، شورای روستا اینها باید از اراضی جغرافیایی حفاظت کنند.


جدی نگرفتن جرایم محیط زیستی در خیلی موارد دیده می‌شود. تخریب باغات شهری، از مواردی است که علاوه بر زمینخواری و کوه‌خواری که از عرصه‌های منابع طبیعی هستند، ‌به وفور دیده می‌شود. از نگاه شما، چرا این جرایم جدی گرفته نمی‌شود؟


افزایش جدی در جرایم داشتیم، اما باید کار فرهنگی بکنیم. چطور الان کسی این ریسک را نمی‌کند که بدون روسری و مانتو به خیابان برود، چون می‌داند قانون آنقدر محکم است که حتما با او برخورد می‌شود، از این رو مواجهه با افراد بی‌حجاب در کشور کم است. در زمینه قوانین محیط زیستی، اعمال قانون‌مان آنقدر مقتدرانه نیست که کسی با خودش فکر کند که نمی‌تواند شکار کند یا اراضی ملی را تصرف کند.

در جلسه‌‌ای که با هیات کره جنوبی داشتیم، از آنها پرسیدیم شما با زمین‌خواری چه می‌کنید. نخستین بار بود این اصطلاح را می‌شنیدند. برای‌شان توضیح دادم که همان تصرف اراضی ملی است، ‌گفتند مگر می‌شود اراضی ملی را تصرف کرد. مثل همین سوال که مگر می‌شود کسی در جمهوری اسلامی ایران، بی‌حجاب بیرون بیاید.

99درصد مردم در جواب این سوال می‌گویند؛ نمی‌شود. ما جرایم شکارمان را افزایش دادیم، از آن موقع، نه‌تنها به نظرم مشکل‌مان حل نشد که تعداد شهدای‌مان زیاد شد. چون شکارچی می‌گوید که من باید ٥ میلیون جریمه برای شکارم بدهم چه بهتر که محیط بان را بزنم. صداو سیما و مدارس وظیفه فرهنگ‌سازی دارند.

تاثیر سریال پایتخت را همه دیدیم، ‌چقدر در شرایط محیط‌بانان، افزایش حقوق و سختی کارشان موثر بود. صداوسیما و مدارس باید قبح این قضیه را آنقدر قوی نشان دهند که کسی سراغ شکار نرود. در زمین‌خواری اقدامات‌مان باید طوری باشد که مواجهه صورت نگیرد.


چه باید بکنیم؟ با درست کردن لایحه حمایتی برای محیط‌بان مشکل حل می‌شود؟


آن هم باید بشود. در جلسه‌ای که برای همین لایحه محیط‌بانان داشتیم، دایم مطرح می‌شد که اگر محیط‌بان شهید و جانباز شد چه کنیم. این، حمایت از محیط‌بان جانباز و شهید است. اگر می‌خواهیم از محیط‌‌بان حمایت کنیم، باید مواجهه محیط‌بان و متخلف را به حداقل برسانیم، مواجهه صورت نگیرد که طرفین مجبور به تیراندازی شوند.

این کاهش مواجهه، اقداماتی می‌خواهد که پیوست رسانه‌ای و فرهنگی می‌طلبد. باید پیوست اجتماعی و فرهنگی برای تخلف‌های زیست‌محیطی در نظربگیریم و قبح ایجاد کنیم. برای یکسری مسائل، روحانیون ائمه جمعه می‌توانند نقش داشته باشند.


قرار بود با روحانیون و طلاب حوزه علمیه که منبر می‌روند ارتباط بگیرید. بحث منبرهای زیست‌محیطی به کجا رسید؟


من زمانی که در شهرداری تهران بودم، ائمه مساجد تهران آموزش زیست‌محیطی دیده بودند. امسال هم جلساتی را با ائمه جمعه تهران داشتیم. در هفته محیط زیست، همه در خطبه‌های‌شان از محیط زیست صحبت کردند. در روز هوای پاک و زمین پاک، همه به این موضوع اشاره کردند. آموزش‌هایی که دادیم در خطبه‌ها دارد استفاده می‌شود.

از ظرفیت تریبون ائمه جمعه، مساجد و مدارس باید بیشترین استفاده را کنیم. کشورهایی که در آموزش محیط زیست قوی بودند همه از مدارس شروع کردند. اول اینکه پایداری آموزش در آنها بیشتر است و دوم اینکه ما در جامعه با فرزندسالاری مواجهیم، مطمئن باشید اگر فرزندی به پدرش بگوید به شکار نرو، احتمالا تاثیر بیشتری دارد تا من متولی بگویم.
مثل قضیه همیار پلیس که به عهده بچه‌ها گذاشته شده بود.
بله. آن طرح موفقیت‌آمیز بود. آموزش چهره به چهره باید باشد.
افراد تاثیرگذار بین مردم را باید انتخاب کنید. برای هر قشر یک بسته آموزشی ارایه دهید.
درست است، ‌برای پامنبری‌ها و مذهبی‌ها یک بسته، برای مدارس یک بسته، برای ورزشکاران یک بسته. ما ظرفیتی داریم تحت عنوان کانون هواداران استقلال و پرسپولیس. از این کانون‌ها باید استفاده کنیم، حاکمیتی هم نباید باشد. سازمان مدیریت پسماند گفت که زباله‌ها را در استادیوم جمع کنیم. اتفاقی که نیفتاد هیچ، کیسه‌های مدیریت پسماند هم به انبوه زباله‌ها اضافه شد. کار مردم باید توسط مردم انجام شود. در مسائل زیست‌محیطی و سایر مباحث حتی بحث اقتصادی هم دولت باید تولی‌گری کند، نه تصدیگری. ما به عنوان دستگاه حاکمیتی اگر بگوییم روز است، عده‌ای می‌گویند شب است. درست یا غلط، بی‌اعتمادسازی ایجاد شده. همان طور که گفتید گروه‌های تاثیرگذار را باید پیدا کنیم . 


در موضوع باغاتی چون باغات دروس این وظیفه برخورد با متخلفان با شماست یا شهرداری؟ دایما بحث خلط شدن وظایف شهرداری و محیط زیست را در این موضوعات شاهدیم.


این وظیفه شورای شهر تهران است؛ نظارت بر عملکرد شهرداری از جمله حفظ فضای سبز. ما به عنوان مدعی‌العموم می‌توانیم ورود کنیم اما در سایر موارد نمی‌توانیم این ورود را داشته باشیم. من به آقای چمران بارها نامه نوشتم که شما مسوول حفاظت از باغات هستید، این باغات اکثرا دارند تغییر کاربری می‌دهند.


موازی‌کاری و به نوعی از زیر بار مسوولیت شانه خالی کردن، در میان وظایف مشترک یا شبیه به هم این دو سازمان دیده می‌شود.
یکی از اختلافات فکری که با بعضی از دوستان در سازمان دارم این است که محیط زیست در همه‌چیز نباید ورود کند. ما دستگاه حاکمیتی هستیم، نباید از صاحب باغ شکایت کنیم. باید از شورای شهر بخواهیم، یا به شهرداری تهران بگوییم چرا به تکالیف عمل نکردی.
شاید سازمان اقتدار لازم برای الزام رسیدگی دستگاه‌ها به وظایفی اینچنینی را ندارد.


قانون برای سازمان کاملا مشخص است. ما شهردار  هم داشتیم که به زندان انداختیم. همواره در شرایط خاص هستیم. سالی دوبار انتخابات داریم، جنگ داریم، داعش داریم. همه‌اش اعلام می‌شود که در شرایط خاصیم. این باعث می‌شود به تکالیف ماموریتی خود عمل نکنیم، ‌تخریب نکنیم، از شهردار انتقاد نکنیم، چون انتخابات داریم. جدیدا می‌گوییم می‌خواهیم تخریب کنیم، می‌گویند اولویت مبارزه با داعش است.

همه‌اش درگیر شرایط خاص هستیم. متولیان شرایط خاص هم در کشور ما وجود دارند، همه‌چیز را به شرایط خاص مرتبط نکنیم. ما الان واقعا مطمئن هستیم از دوماه سه ماه دیگر اعمال قانون‌مان با محدودیت مواجه می‌شود. اما ما هرسال انتخابات داریم، نمی‌توانیم یکسری اقدامات ماموریتی ذاتی خودمان را انجام ندهیم. فکر می‌کنم که قانون دست سازمان را باز گذاشته و این حواشی است که نمی‌گذارد دستگاه‌هایی که ماموریت خاص خودشان را دارند، به آن برسند.

منبع: اعتماد

انتهای پیام/

بازگشت به سایر رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon