صنعت نظامی مادر اقتصاد دانش بنیان است

صنعت نظامی مادر اقتصاد دانش بنیان است

ریشه‌ی توسعه‌ی صنایع دانش بنیان در جهان بخشهای نظامی هستند. چرا که مادر صنایع دانش بنیان بخشهای نظامی هستند.

به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران تسنیم(پویا)، نقش بی بدیل قوای نظامی در ایجاد امنیت کشور بر هیچ انسان بصیری پوشیده نیست اما اکنون برای تضیف این قوا از راه دیگری وارد شدند و با انداختن این شبهه که رشد نظامی با توسعه‌ی اقتصادی رابطه معکوس دارد؛ خواستار ایجاد دوگانگی توسعه‌ی اقتصادی یا نظامی هستند تا بتوانند ناکارآمدی دولت متبوع خود را توجیه کنند. در این ارتباط و جهت اطلاع از حقیقت این ماجرا با کارشناس امور اقتصادی حمیدرضا مقصودی گفت و گو کردیم.


تسنیم: برخی کارشناسان تنها راه توسعه‌ی اقتصادی را پیشرفت دانش می‌دانند؛ در این رابطه نظر شما چیست؟
در اقتصاد دانش بنیان بحثی مبتنی بر اینکه دانش پیشران تکنولوژی است؛  تکنو لوژی پیشران صنعت است؛ صنعت پیشران ثروت است؛ وجود دارد و اگر قرار باشد، ثروت در کشوری به میزان قابل توجهی فزونی پیدا کند، پیشران اصلی آن دانش است. در ادبیات اقتصادی این مرسوم است و یک رشته به این نام وجود دارد. این زنجیره، اقتصاد دانش بنیان را تولید می‌کند. وقتی دانش در اقتصاد متبلور شود، اقتصاد دانش بنیان را می‌سازد. اقتصاد دانش‌بنیان به دو شکل در تکنولوژی، صنایع و در  ساختارهای اداره‌ی اجتماع، مدیریت کلان متبلور می‌شود.
دانش وقتی در صنعت متبلور شد به صنایع «های‌تک» نامگذاری می‌شود. وقتی در نیروی انسانی متبلور شود و ساختارها و سازمانها دانش بنیان می‌شود و یک اتفاقی از جنس اتفاقات مدیریتی رخ می‌دهد. این دو مثل دو بال کنار هم قرار می‌گیرند و تولید ثروت می‌کنند. اقتصاد هایتک و اقتصاد دانش بنیان ساختاری،اگر اقتصاد دانش بنیان بخواهد شکل بگیرد احتیاج به این دو دارد.
 

تسنیم:‌ از منظر شما چگونه می‌توان بستر رسیدن به این دو بال اقتصاد دانش‌بنیان را مهیا کرد؟
در اینجا چند نکته وجود دارد اول اینکه این دو بستر به این راحتی امکان پذیر نیست و احتیاج به برنامه‌های طولانی مدت دارد و منظور از برنامه‌های طویل مدت هم در ادبیات اقتصادی برنامه‌های بالای 5 سال است. به همین جهت است که برنامه‌های توسعه، برنامه‌های بالای پنج سال است. یعنی حداقل زمان مورد نیاز برای اجرای برنامه‌های توسعه‌ای برنامه پنج ساله است.
اقتصاد دانش بنیان در درازمدت اتفاق می‌افتد. در دراز مدت است که شکل می‌گیرد. باید یک دانشی شکل بگیرد آن دانش به سوی تکنولوژی برود و سپس برود به سمت کارخانه و شرکت که بتواند تولید ثروت کند.
نکته‌ی دوم اینکه سرمایه‌گزاری در اقتصاد دانش‌بنیان بسیار ریسکی است. یعنی اگر که سرمایه‌گزاری در فضاهای دانشی صورت بگیرد. این سرمایه‌گذاری احتمالا بسیار زیادی شکست می‌خورد.  یعنی احتمال به ثمر رسیدن آن نسبت به احتمال به نتیجه نرسیدن آن بسیار بالاتر است. کما اینکه یک دانشمند و مخترع بارها شکست می‌خورد. 20 الی 30 بار یک فرضیه را امتحان می‌کند تا آن را رد یا قبول کند.
خیلی از مخترعین هم هستند که در طول تاریخ زحمت کشیدند اما تلاششان مثمر در زمان خودش نبوده است اما جمع تلاشها در طول تاریخ به نتیجه رسیده است. مثلا برای تولید وسیله‌ای که پرنده باشد، قرنها بشر زحمت کشیده است تا در نهایت یک نفر موفق شده است این اختراع را انجام دهد.
نکته سوم بازدهی سرمایه‌گذاری است که در صنایع دانش بنیان این مورد هم سرشار از ریسک است. بعد از سالها تلاش سعی می‌کنید اکنون آن را بازاری کنید اما بشر آن را نمی پذیرد. بازاری نمی‌شود یا اینکه به موازات آن بشر رفته و یک کار دیگری را انجام داده است.
 

تسنیم: با این شرایط رغبت دولتها جهت حرکت در این مسیر چگونه است؟
این سه عامل یعنی؛ دراز مدت بودن ریسک بالای نتیجه و ریسک بالای بازدهی باعث می‌شود که اصولا دولتها نتوانند طرحهای دانش بنیان را به خوبی جلو ببرند. نظام برنامه‌ها   در کشورهای مختلف نوشته می‌شود اما اصولا دولتها به آن توجه نمی‌کنند؛ زیرا مدت دولتها چهار ساله و در برخی کشورها پنج ساله است و سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها برای آنها در مدت دوره‌ی مسئولیتشان به نتیجه نمی‌رسد. دولتها به فکر آن طرحهایی  هستند که قبل از اتمام دوره‌اشان به نتیجه برسد تا با استفاده از آن  برای دور بعدی خود یا حزب متبوع خود از آن بهره‌برداری سیاسی کنند و به همین جهت به سوی طرحهای دانش بنیان نمی‌روند. به همین جهت نیز است که  علی‌رغم توصیه‌های مداوم، از سوی مقام معظم رهبری و همچنین تبیین نقش بی بدیل آن در توسعه که به وسیله کارشناسان صورت می‌گیرد اما باز مشاهده می‌شود که دولتمردان میل چندانی به سرمایه‌گزاری در چنین بخشهایی نیستند.
سالها از این ابلاغ مقام معظم رهبری  جهت اختصاص دادن دو درصد بودجه‌ی کل کشور  به کارهای تحقیقی و پژوهشی می‌گذرد  اما هیچ اقدام عملی توسط دولتها صورت نگرفته است؛ زیرا دولت  بودجه پژوهش را که پرداخت می‌کند، یعنی بودجه‌ای را پرداخت می‌کند که برای انتخابات آینده به درد خود و هم‌حزب متبوعش نمی‌خورد. چون بازدهی کارهای پژوهشی بلند مدت است یا اینکه در علوم انسانی سرمایه‌گزاری نمی‌کند چون بازدهی در علوم انسانی حداقل سی الی چهل ساله است. این تیپ سرمایه‌گزاریها یعنی؛ سرمایه‌گزاری در صنایع دانش بنیان را دولتها انجام نمی‌دهند.
 

تسنیم: منطقا چه بخشهای اقتصادی می‌توانند اینچنین صنایعی را پشتیبانی مالی کنند؟
آن بخشهایی که اولا نگاه دراز مدت داشته باشند دوما ریسک سرمایه‌گزاری را تحمل کنند  چون نتیجه اگر دست پیدا کردند خیلی برای آنها اهمیت دارند و به هین جهت حاضر هستند که برای به دست آوردن آن نتیجه از خیلی از چیزها بگذرند و سوم اینکه بازدهی سرمایه خیلی برایشان در اولویت نباشد. در ادبیات اقتصاد دانش بنیان چنین بخشهایی، بخشهای نظامی هستند. یعنی پیشران صنایع «هایتک» کشورهای جهان بخشهای نظامی هستند.
 

تسنیم: مصداقی اگر خواسته باشید به چند نمونه می‌توانید اشاره کنید؟
بله می‌توان مثال زد اکنون شما صنعت هسته‌ای را ملاحظه کنید در کشورهای مختلف دنیا یک صنعت «بیسیک» نظامی است و اصل هدف ایجادی آن، برای عملکرد نظامی بوده است اما با توجه به ظرفیت بالای آن به جاهای دیگر نیز سرایت کرد. مثل صنایع دارویی، کشتی‌سازی و کشاورزی از آن استفاده می‌کنند. میکروبیولوژی در کجا شکل می‌گیرد؟ در ساخت سلاحهای شیمیایی و میکروبی از آن استفاده می‌کنند. نانو تکنولوژی در کجا از آن استفاده می‌شود؟
مثلا IST اینترنت اصل شکل‌گیری آن در صنایع نظامی بوده است که برای کارهای امنیتی و جاسوسی شکل گرفته است.
 

تسنیم: بنابراین نسبت اقتصاد دانش بنیان با صنایع نظامی چیست؟ آیا با از بین بردن صنایع نظامی کشورها می‌توانیم به صنایع دانش بنیان برسیم؟
اتفاقا ریشه‌ی توسعه‌ی صنایع دانش بنیان در جهان  بخشهای نظامی هستند. با از بین رفتن بخشهای نظامی بخش دانش بنیان مادر خود را از دست می‌دهند چرا که مادر صنایع دانش بنیان بخشهای نظامی هستند.  اکنون که نماد صنایع هایتک IST ،نانو، بیو، هسته‌ای، موشکی و صنایع هوا فضاست؛ که همه این موارد در بخش نظامی شکل می‌گیرد. خود ناسا یک بخش نظامی در آمریکا است. آیا ناسا برای بخش خصوصی است یا برای دولت خاصی است؟ قطعا اینگونه نیست و مربوط به بخش نظامی آنها است و نمونه‌های فراوان دیگری وجود دارد که آنها در بخش نظامی نضج گرفته‌اند.
 

تسنیم: بحثی اکنون مطرح شده است مبتنی بر اینکه علت پیشرفت کشور آلمان و ژاپن کنار گذاشتن صنایع نظامی است؛ آیا اینگونه است؟
برای پاسخ به این سوال گذشته از تناقضی که تا کنون اشاره شد؛ اگر بخش نظامی نباشد چه نهادی می‌تواند متولی بحث دانش بنیان شود؟  آیا بخش خصوصی می‌تواند سرمایه‌گزاری دراز مدت انجام دهد؟ آن هم سرمایه‌گزاری ریسکی دراز مدت در بخش دانش که معلوم نیست به نتیجه برسد. مگر اینکه یک موقوفه بسیار عظیمی وجود داشته باشد که از آن استفاده کند. بخش خصوصی میل به این کار ندارد چون دنبال بازدهی کوتاه مدت است.
اکنون این مضحک است که بگوییم آلمان و ژاپن با تعطیل کردن بخش نظامی خود به پیشرفت اقتصاد دانش بنیان رسیده‌اند.
این نکته ما را به این نقطه می‌رساند که اصلا آلمان و ژاپن صنایع نظامی خود را تعطیل نکردند. گذشته از بستر جنگ جهانی دوم که آلمان در آن بسیار رشد کرد. مثلا ساخت زیردریایی‌های اتمی را آلمان در بهبوهه‌ی جنگ جهانی دوم آغاز کرد. صنایع خودروسازی آلمان کجا شکل گرفت؟ که اکنون دنیا را به تسخیر خود درآورده است. با اتومبیلهای بنز فلکس واگن وپورشه و. ..  که خودروهای آلمانی هستند، پایه‌هایش کجا شکل گرفته است؟ غیر از نازیسم هیتلری آن را شکل داده است؟
اکنون آلمان و ژاپن نسبت به داشتن بمب هسته‌ای دنیا را در فضای ابهام آلودی قرار داده‌اند چون به صنعت آن دست پیدا کرده‌اند. ممکن است اکنون کلاهک هسته‌ای نداشته باشند اما قطعا صنعت به دست آوردن آن را دارند و طی یکی دو ماه می‌توانند آن را بسازند.
عنوان ارتش ممکن است به جهت فشاری که متفقین به آنها وارد کردند برداشته شد اما آیا تشکیلات نظامی خود را از بین برد؟
پیشران پیشرفت اقتصاد دانش بنیان در کشورها قوای نظامی آنها است. شاهد مثال آن، ‌صنایع هسته‌ای آنها است که در چه کسی ساخته است؟ دولت ساخته است؟ اصلا دولت ژاپن چنین سرمایه‌گذاری دراز مدتی انجام می‌دهد؟ این نکاتی است که شبیه بازی رسانه‌ای سیاسی است

ناتو نیروی نظامی کجاست؟ آیا قوه نظامی نیست. آقایانی که می‌گویند‌ آلمان قوه نظامی ندارد ناتو چه قوه‌ای است؟ به طور کلی اداره اتحادیه اروپا به دست آلمان است و به وسیله آن اداره می‌شود.
همین الان کشور آلمان و ژاپن جزء 10 کشور نخست در زمینه سرمایه‌گذاری در بخش نظامی هستند. ژاپن ترس از چین دارد به تعارضات اقتصادی که دارند شاید تعارضات ژئوپلوتیکی نیز دارند می‌داند اگر صنعت نظامی خود را تقویت نکند از چین عقب می‌افتد و همواره  صنعت نظامی خود راتقویت می‌کرده است.
 

تسنیم: از لحاظ امنیتی نیز می‌تواند در جهت جذب آیا عدم جذب سرمایه‌گذار نقش‌آفرین باشد؟
مطلب درستی است. از لحاظ امنیتی نیز سرمایه‌گذاری در جایی صورت می‌گیرد که امنیت بیشتری وجود داشته باشد. سرمایه به سمتی حرکت می‌کند که امنیت وجود داشته باشد؛ چون سرمایه‌دارها ترسو هستند. سرمایه به مکانی می‌رود که ریسک سرمایه‌گزاری پایین باشد و ریسک سرمایه‌گذاریها در جاهایی پایین است که امنیت بالا باشد. اگر می‌خواهید سرمایه‌گزاریهای خارجی در کشور را تقویت کنید باید امنیت آن را بالا ببرد و این خود از دو منظر امنیت واقعی و القاء امنیت قابل بررسی است. یک کشورهایی در دنیا هستند مثل آمریکا که امنیت واقعی وجود ندارد، زیرا کشوری که اکثریت مردم آن دارای سلاح گرم هستند نمی‌تواند کشور دارای امنیتی باشد اما القای امنیت وجود دارد و سرمایه‌گزار احساس می‌کند که آمریکا کشوری امنی است.
 

تسنیم: بنابراین آنهایی که قوای نظامی را باعث عدم توسعه کشور می‌دانند از این منظر هم قابل نقد هستند؟
با توجه به مطالبی که اشاره شد  حتی اگر در جزیره‌ای زندگی کنید که دور تا دور شما نیز امن باشد شاید برچیدن صنایع نظامی نیز به جهت آن فوایدش درست نباشد اما از آن گذشته  اکنون اوضاع منطقه که مشخص است؛ اگر یک گام عقب‌نشینی کنیم تروریست به کشور گسیل می‌شود.
 

تسنیم: از چه زمانی حضور نظامیان به صورت تشکیلاتی در اقتصاد دنیا طرح‌ریزی شد؟
بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای متفق و متحد، به طور کلی همه‌ی کشورهایی که در جنگ حضور جدی داشتند و آسیب دیده بودند، اکنون باید چه کس کشور را بازسازی می‌کرد؛ چه تشکیلاتی سر پا بود؛ کارخانه‌ها همه نابود شده بود و سرمایه‌ای هم وجود نداشت. وقتی کشوری همه‌ی «بیس» اقتصادی‌اش نابود شده است و هیچ تشکیلاتی هم ندارد. کدام بخش است که باید وارد شود؟ در اینجا بود که در اقتصاد نظریه‌پردازی شد. تنها بخشی که می‌تواند بار اقتصادی این  کشورهای جنگ زده را بکشد، بخش نظامی است؛ چون آنها در آموزشهای نظامی دیده بود که  چگونه تشکیلاتی با هم کار کنند؛ چه طور متشکل باشند. تمام سرمایه کشور هم در اختیار آنها بود. چون همه سرمایه برای مبارزه در نظر گرفته شد. از آن به بعد یک کارکرد به بخش نظامی اضافه شد؛  دفاع در زمان جنگ و فعالیت اقتصادی و کمک به رشد اقتصادی در زمان صلح. این کارکرد به آنها اضافه شد. بعد از جنگ جهانی دوم برای آن تئوری پردازی شد و با همین کارکرد توانستند بار اقتصاد کشور را بکشانند و اتفاقا شرکتهای بزرگی که در‌آن زمان رونق گرفت شرکتهایی بود که بالا سر آنها فرماندهان نظامی بود و این مسائل در کتابهای تاریخ اقتصاد جهان مشهور است که شرکتهای چند ملیتی بعد از جنگ جهانی را فرماندهان نظامی اداره می‌کردند و اینها بار اقتصاد دنیا را کشیدند.
اتفاقا پیشنهاد بنده این است که ارتش نیز وارد بحثهای اقتصادی شود چون تنها جایی که می‌تواند وارد کارهای اقتصادی شود سپاه و ارتش هست. خدمات قرارگاه خاتم‌الانبیاء رانگاه کنید سدها را چه گروهی ساخت؟
بعد از جنگ تحمیلی 8ساله ایران نیز این سپاه و ارتش بودند که بار ساختن کشور را بر دوش گرفتند. بسیاری آنها که سرمایه‌دار بودند با سرمایه از ایران فرار کردند و آن عده‌ای نیز که باقی مانده بودند نیز چنین توانایی نداشتند و بار این کار به دوش قوای نظامی افتاد، آنگاه این افرادی که به همت این ارگانهای نظامی بعد از جنگ سردار سازندگی شدند، اکنون می‌گویند که قوای نظامی نباید به اقتصاد کشور ورود کند. اکنون کار از این هم جلوتر بردند و می‌گویند که بخش نظامی برچیده شود تا ما پیشرفت کنیم.

تسنیم: برخی از این حضور انتقاد می‌کنند و می‌گویند که باعث می‌شود بخش خصوصی نتواند با آن رقابت کند؛ در این رابطه نظر شما چیست؟
رقیب سپاه در سازندگی به چند جهت  بخش خصوصی نیست. زیرا بخش خصوصی توانایی شرکت در چنین پروژه‌هایی را نه تنها در ایران در هیچ کشور دیگری ندارد ؛ به عنوان نمونه پروژه‌ای در عسلویه قرار است اجرا بشود و احتیاج به 7 هزار نیرو دارد حال اگر از ظرفیت ارتش و سپاه استفاده نشود کدام نهادی به این مقدار نیروی سیستماتیک و آموزش دیده برخوردار است که بتواند آن را برعهده بگیرد. بخش خصوصی ترسو است و در بخشهای عام المنفعه سرمایه‌گزاری نمی‌کند و کالای عمومی تولید نمی‌کند.
یا باید ارتش و سپاه باشند یا باید شرکتهای خصوصی باشد که چنین توانایی از عهده آنها خارج است یا باید شرکتهای بین‌المللی باشد. شرکتهای بین‌المللی چه شرکتهایی هستند؟ همین اشخاص قدیمی جنگ ویتنام یا ته مانده‌های جنگ جهانی دوم.
اصلا ریشه‌ی شرکتهای بین‌المللی نظامی است و نمی‌توانند نظامی نباشند. این افراد با تشکیلاتشان همچنان وابسته به ارتش آمریکا هستند و مبادلاتی همچنان چه از لحاظ تامین بودجه و سایر موارد دارند.

رقیب سپاه در عسلویه بخش خصوصی نیست بلکه توتال استBP، کرسنت است. حالا یک عده از اقایان سیبیلشان بند این شرکتها است و نمی‌توانند از سپاه باج بگیرند با هو کردن سپاه آن را کنار بزنند به بهانه اینکه طراحی آنها بهتر است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
بانک ایران زمین
بانک سرمایه