راه پیشرفت ایران از منظر جریان توسعه‌گرای لیبرال

راه پیشرفت ایران از منظر جریان توسعه‌گرای لیبرال

بازخوانی بخشی از نامه میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله به میرزاجعفرخان مشیرالدوله، رئیس شورای وزیران حکومت ناصرالدین‌شاه در خصوص اقتباس الگوهای غربی.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» بسیاری از سیاسیون، متفکران و شبه متفکران ایرانی از زمان اواخر حکومت صفویه، با مشاهده و مقایسه وضعیت ایران با جهان غرب، احساس عقب ماندگی جامعه ایرانی در قبال جامعه فرنگی را کردند. این حس عقب ماندگی، در زمان قاجار به اوج خود رسید و متفکران و شبه متفکران متعددی ضمن مقایسه جامعه ایرانی زمان قاجار با تمدن غرب، نسخه‌هایی برای رهایی از عقب ماندگی و رسیدن به پیشرفت ارائه کردند که غالب آن نسخه نه تنها دینی و متخذ از منبع وحیانی نبود بلکه اساسا بگونه‌ای بود که ایران، فرهنگ ایرانی و ایران اسلامی را درون تمدن غرب هضم می‌کرد و ایران را به عنوان حاشیه‌ای از تمدن غرب و جزیره‌ای از مجمع‌الجزایر تمدن سلطه‌گرای مدرن قرار می‌داد. این روند خاص در زمان میرزا ملکم خان ناظم‌الدوله به صراحت مشخص است. میرزا ملکم خان که می‌توان او را به عنوان سر سلسله جریان خاصی که امروزه از آن تعبیر به جریان توسعه‌گرای لیبرال می‌شود در دوران حکومت ناصر الدین شاه از طریق تئوری بافیهای متعدد سعی در هضم کردن ایران اسلامی در هاضمه تمدن غرب مدرن داشت. میرزا ملکم خان از تحصیل‌کردگان ایرانی در فرانسه بود که پس از بازگشت به ایران و تاسیس روزنامه‌ای به نام قانون و گرفتن مناصب مختلف دولتی سعی عجیبی در مدرنیزاسیون جامعه ایرانی داشت. میرزا ملکم خان نامه‌ای به میرزا جعفر خان مشیر الدوله(رئیس شورای دولت در زمان ناصر الدین شاه) می‌نویسد و در آن نامه او با توجیهات مختلف سعی در قانع کردن او به "اخذ تمدن فرنگی بدون تصرف ایرانی" می‌نماید. اهمیت شناخت میرزا ملکم خان و دیگر اعضای تاریخی جریان توسعه‌گرای لیبرال در این است که بقایای امروزی جریان توسعه‌گرای لیبرال که از آنها تحت عنوان رفورمیست، سکولار، اعتدال‌گرا، اصلاح‌طلب و بعضا نفوذی یاد می‌شود ادامه دهندگان همان سلسله و تغذیه کنندگان از همان آبشخور هستند. در ذیل بخشی از متن نامه میرزا ملکم خان به میرزا جعفرخان مشیر الدوله می‌آید.

امروز دولت ایران منکوب دولتهای اطراف و گرفتار انواع ذلت است. 150 هزار رعیت ایران در مهیب‌ترین اسیری می‌نالند. 5 هزار سرباز هندی کل ایران را زیر و رو می‌نمایند و...؛ وقتی کسی حالت ایران را با اوضاع فرنگ (غرب) تطبیق می‌کند، غریق حیرت می‌شود که با این همه نعمات طبیعی که خداوند عالم به ایران عطا فرموده، اولیای این دولت باید چقدر تدبیر کرده باشند که چنین ملکی را به این چنین ذلت رسانیده باشند؟! 

امروز و با این شرایط اگر کسی از شما بپرسد راه آبادی ولایت (کشور) کدام است، همان الفاظ بی‌معنی را خواهید گفت که هر احمقی در هر ایام گفته است. امروزها، عقل تنها، برای وزارت این ایام کافی نیست، اکثر عقاید و اعمال ملل فرنگ در ظاهر خلاف عقل می‌نماید ولی اگر ما بخواهیم به عقل طبیعی خود حرکت کنیم، منتهی‌الیه ترقی ایران مثل ایام کیومرث خواهد بود. 

علم، برای عقل است هرگاه اوضاع فرنگ (غرب) را به حالت 4 هزار سال قبل از این، برگردانید، وزاری ایران به زور عقل خود عالم را مسخر خواهند کرد اما امروز درجه اجتماع علوم بشری به جایی رسیده که عقل طبیعی در تصور آن حیران است. مثلا هرگاه 2 هزار نفر آدم بسیار عاقل ایرانی جمع بشوند و با هم یک سال خیال بکنند که بانک چه چیز است، یقیننا در اولین نقطه آن معطل خواهند شد. عقل فرنگی به هیچ وجه بیش از عقل ما نیست اما حرفی که هست در علوم ایشان است و قصوری که داریم، این است که هنوز نفهمیده‌ایم فرنگی‌ها چقدر از ما پیش افتادند. اصل ترقی فرنگی‌ها (غربیها) در آئین تمدن آنها بروز کرده و برای کسانی که از ایران بیرون نرفته‌اند، محال وممتنع است که  درجه‌ این نوع ترقی فرنگ را بتوانند تصور کنند.

منبع: فصل اول کتاب مجموعه رسائل میرزا ملکم خان ناظم الدوله

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران