اینجا از امید خبری نیست / علاقه وافر سینماگران به سوژه‌ها و مضامین تلخ

اینجا از امید خبری نیست / علاقه وافر سینماگران به سوژه‌ها و مضامین تلخ

ظاهراً علاقه به خون‌به جگر کردن تماشاگر جزو تعهدات قاطبه سینماگران ایرانی است و احیاناً قانون نانوشته‌ای وجود دارد که فیلمسازان را ملزم می‌کند بدون گرفتن حال تماشاگر آنها را روانه بیرون سالن نکنند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، ظاهراً علاقه به خون‌به جگر کردن تماشاگر جزو تعهدات قاطبه سینماگران ایرانی است و احیاناً قانون نانوشته‌ای وجود دارد که فیلمسازان را ملزم می‌کند بدون گرفتن حال تماشاگر آنها را روانه بیرون سالن نکنند. بخش عمده‌ای از سینمای ایران قرار نیست حالت را خوب کند، بلکه خیلی خوب و شیک از شما حال‌گیری می‌کند و گویا فیلمسازان بر سر اینکه کدام یک بیشتر حال تماشاگر را زهرماری کنند، مسابقه گذاشته‌اند. جالب این است که شخصیت‌محوری اغلب فیلم‌های روحیه داغان‌کن این روزهای سینمای ایران زن هستند و تماشاگر باید به مظلومیت این زنان خون گریه کند و معلوم نیست این همه تمرکز بر کاراکترهای زن بیچاره و بدبخت از کجا ناشی می‌شود.

سیدجمال سیدحاتمی، دستیار سابق کمال تبریزی در فیلم «لاک قرمز» سراغ زندگی دختری رفته است که پدرش معتاد و مادرش یک روی مخِ تمام عیار است. بدبختی از همان اول شروع می‌شود و تا انتها به آن افزوده می‌شود و تو را تا یک تلخی بی‌نهایت رهنمون می‌کند. فیلمساز دست‌بردار نیست و گویی مانند کاراکتری مخوف گرزی در دست گرفته و بالای سرت ایستاده که بشین و زجر بکش و ول کن هم نیست و تو هم به خاطر 10 هزارتومنی که داده‌ای و زمانی که گذاشته‌ای دندان روی جگر می‌گذاری تا فیلم به پایان برسد و ببینی قرار است بالاخره چی بشود. ولی خب سلسله بدبختی‌ها پایان پذیر نیست. یک فیلم 90 دقیقه‌ای که 80 دقیقه‌اش زجر مطلق است.
    
پایان‌بندی از نوع ایرانی
فیلم دیگری که روی پرده است و به واسطه رویکرد نه چندان جگر‌خون‌کننده‌اش توانسته ارتباط خوبی با تماشاگر برقرار کند، فیلم سلام بمبئی است اما همین فیلم هم نتوانسته از عهد مألوف سینمای ایران به طور کامل فاصله بگیرد و به جای هپی‌اند که مشترک آثار سینمای هند است پایان‌بندی از نوع ایرانی را ترجیح داده و با همه شادگولانه بازی‌های خوب فیلم در نهایت دلش نیامده بدون زهرمار کردن خلق تماشاگر او را از سالن سینما راهی کند. پسر ایرانی فیلم سلام بمبئی در صحنه پایانی فیلم پس از کلی‌ کشمکش‌های عشقولانه، معشوقه هندی خود را روی تخت بیمارستان در وضعیتی بغرنج مشاهده می‌کند و فیلم با صحنه قبرستان و گریه سوزناک پسر عاشق پیشه خاتمه می‌یابد. در واقع فیلمساز همه خوشی‌‌های  فیلم را در چند دقیقه زهرمارت می‌کند.
     
قهرمانی در کار نیست
«گیتا» ساخته مسعود مددی، نیز چندان فیلم دلگرم‌کننده‌ای نیست. شخصیت بدبخت این فیلم هم یک زن است. زنی میانسال، فرزندش را برای تحصیل سینما به اروپا فرستاده است. ناگهان با خبر فوت فرزندش مواجه می‌شود. همه چیز برای سوز و گداز مهیاست. فیلم به لحاظ کارگردانی گیج و پریشان است و اشتباهات فاحش تکنیکی آن آدم را متعجب می‌کند. نفس نرگس آبیار هم با وجود همه رنگارنگی‌های نوستالژیکی که دارد اما به واسطه کاراکتر دختر بچه‌ای که مدام در حال تجربه اتفاقات نه چندان دلچسبی از سوی ننه آقا و معلم مکتب خانه‌اش است، تلخکامی را بر شیرینی غلبه می‌دهد و آخر سر هم به مرگ و انفجار دچار می‌شود. فیلم دیگری که می‌تواند در این چرخه جگرخونی وارد شود «نیمه شب اتفاق افتاد» است که داستان روزهای خوش یک زن به فاجعه‌ای مرگبار منجر می‌شود.
    
بفرمایید شکنجه شوید
از فیلم‌های دیگری که ابتدای امسال اکران شد فیلم «ابد و یک روز» بود که رکورد بدبختی و بیچارگی اعضای یک خانواده در سینمای ایران را به تنهایی به نام خود زد و رفت که برای یک دهه به الگوی فیلمسازان بی‌جنبه و دنباله‌رو تبدیل شود. کاراکتر بدبخت در این فیلم تا دلت بخواهد زیاد است اما مانند همیشه بدبخت‌تر از همه، دختری است که برادرش قصد دارد او را به انگیزه باز کردن یک مغازه فلافل فروشی به افغانستانی‌ها بفروشد و همین کار را هم می‌کند. نمای کلوزآپ از کاسه توالت جزو یکی از پراستفاده‌ترین نماها در این فیلم است؛ فیلمی که نظر مثبت هیئت داوران جشنواره فجر انقلاب اسلامی را نیز به دست آورد و 9 جایزه این رویداد هنری را نصیب عوامل آن کرد. فصل مشترک اغلب فیلم‌های سینمای ایران کاراکترهای زن مستأصل است؛ شخصیت‌هایی که هیچ کدام قهرمان نیستند، همه در چرخه‌ای معیوب و تکراری گرفتارند و قرار نیست به مقصدی معین و سرنوشتی روشن برسند. همه در موقعیتی اسیر هستند که راه گریزی از آن متصور نیست. شما با هیچ کدام از آنها همذات‌پنداری نمی‌کنید و دلیلی هم ندارد که این کار را بکنید چون دوست ندارید جای آنها باشید. گویی شما قرار است برای شکنجه شدن به سینما بروید و البته برای این مسئله باید پول هم بدهید.

منبع : روزنامه جوان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon