اعلامیه بالفور در راستای ایجاد منافع استعمار


اعلامیه بالفور در راستای ایجاد منافع استعمار

رژیم صهیونیستی به منظور ایفای یک نقش وظیفه‌ای برای قدرت‌های استعماری غربی در این منطقه جغرافیایی و استراتژیک ایجاد شد.

به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران پویا، اعلامیه بالفور که در سال 1917 در دولت وقت انگلستان به عنوان یک تعهد از جانب انگلستان به تصویب رسید تصریح می کرد که تشکیل یک دولت یهودی در فلسطین ضروری است و انگلستان متعهد به انجام این امر شد. سال 2017 یکصدمین سال تصویب این اعلامیه است. آنچه در پی می آید بررسی اهداف و دلایل پنهان تصویب این اعلامیه است که در سی امین نشست کبوتران مسجد دور دست در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی توسط دکتر حسین رویوران کارشناس ارشد حوزه غرب آسیا و فلسطین ارائه شد.

سؤال اصلی در خصوص اعلامیه بالفور پس از یکصد سال

من تصور می کنم ابتدائا باید در مورد این موضوع بحث کنیم که سالگرد اعلامیه بالفور چه اهمیتی دارد؟ و اساسا باید پوشش داده شود یا نه؟ به هر حال این اتفاق ، یک حادثه تلخ است که انگلستان آمده و زمین یک ملت را به یک سری مهاجر داده است و این اتفاق اهمیتش در کجاست؟

یک گروه و مجموعه ای از سمن ها (NGO) در انگلستان شکل گرفتند که عمده بحث یکصدمین سالگرد وعده بالفور را با یک هدف مشخص دنبال می کنند. و آن هدف، فشار آوردن به دولت انگلستان برای عذرخواهی از ملت فلسطین است. این به نظرم اتفاقا طرح بحث یکصدمین سالگرد وعده بالفور با این کار و هدفی که اینها دنبال می کنند اهمیت پیدا می کند. چرا دنبال این هستند که انگلستان از ملت فلسطین عذرخواهی کند؟ به نظرم دلایلی دارد که سعی می کنم در سخنانم به گونه ای به این دلایل بپردازم.

محور اول

مهمترین محور در ارتباط تأسیس رژیم صهیونیستی این است که این رژیم با عامل خارجی به وجود آمده است. و اگر انگلستان عذرخواهی کند نشان دهنده همین واقعیت است. از زمانی که اجلاس بال 1897 تا وعده بالفور در 1917، صهیونیست ها سردرگم بودند و نمی دانستند به کجا بروند. اوگاندا، آرژانتین یا جایی دیگر. این یک آرمان ، تخیل و یک آرزو بود. ولی با وعده بالفور از یک آرزو به یک پروژه تبدیل شد و این به واسطه انگلستان اینگونه شد. بدون انگلستان قابل تحقق نبود. درست است که در جریان اجلاس های22 گانه صهیونیستی که از 1897 تا 1946 این اختلاف بین صهیونیست ها بود که خودشان این کار را انجام دهند یا یک قدرت؟ هرتزل می گفت یک قدرت جهانی جهانی باید بیاید اما سوکولوف می گفت که نه خودمان این کار را انجام دهیم. همین دو حزب کار و لیکود از بقایای همان دو جریان موجود در کنفرانس های صهیونیستی هستند. لذا رژیم صهیونیستی ساخته و پرداخته انگلستان است. آیا این نافی تلاش خود صهیونیست ها است؟ نه نافی تلاش صهیونیست ها نیست اما بدون این امکان پذیر نبود. علت تام آن انگلستان است. اما صهیونیست ها هم تلاش کردند و کنفرانس هایی برگزار کردند ، نیروهایی آموزش دادند ، مهاجرت هایی را برنامه ریزی کردند و در نهایت این اتفاق افتاد.

محور دوم

محور دومی که از اعلامیه بالفور می توان استفاده کرد بحث نقش انگلستان است. الآن رژیم صهیونیستی تاریخی برای خودش درست کرده با این عنوان که ما یک ملت تحت استعمار انگلستان بودیم و با عقب نشینی انگلستان براساس حق تعیین سرنوشت اعلام موجودیت کردیم. این یک روایت بسیار نادرست از واقعیت های تاریخی است . بدون اشغال و تحت قیمومیت قرار گرفتن فلسطین و نقش فرمانداران نظامی انگلستان در فلسطین از جمله «سرهربرت ساموئل» یا آرتور واکهوب- که یهودی بودند و نقش اساسی در تغییر بافت جمعیتی و شرایط جغرافیایی و مسائل مختلف اجتماعی ایفا کردند- این امر ممکن نبود. لذا زمانی که ما قصد داریم در مورد اعلامیه بالفور سخن بگوییم باید نقش انگلستان را به خوبی نشان دهیم . انگلستان از 1917 که نه تنها می گوید دولت اعلی حضرت نسبت به برپایی دولت ملی برای یهودیان با نگاه دلسوزانه نگاه می کند بلکه در ادامه می گوید در جهت تحقق این هدف اقدام خواهیم کرد. این اقدام انگلستان یکی از مهمترین مسائل در ایجاد این بحران در منطقه است.

تأکید بر نقش انگلستان در اعلامیه بالفور

تأکید بر اعلامیه بالفور، باید تأکید بر نقش انگلستان باشد و بسیاری از جعلیاتی که صهیونیست ها در ارتباط با اینکه فلسطینی در تاریخ نبوده (که فلسطین به شکل امروزی نبوده اما با تعریف بخش فاطمی یا کشورهای عربی وجود داشته) ارائه کرده اند با کمک انگلستان است. آنچه وجود نداشته، همین رژیم مجعول اسرائیل و صهیونیستی است.

اصول تشکیل دولت که در رژیم صهیونیستی نیست

در تعریف دولت 4 اصل داریم. یکی از این اصول ملت است. در فلسطین یک ملت یهودی وجود نداشت. صهیونیست ها در کنفرانس سوم ، تازه به این رسیدند که با فرض اینکه یهودیان را به فلسطین بیاورند، یک زبان مشترک وجود ندارد. و زبان یدیش را با ایجاد یک فرهنگستان و گسترش آن از 4 هزار واژه- که عمدتا واژه های مذهبی بودند- تا 180 هزار واژه، یک زبان اختراع کردند که تحت عنوان زبان ملی عبری مطرح کردند.

ملت باید ریشه دار باشد. یهودیان در فلسطین ریشه ندارند. در یک گذران تاریخی از فلسطین رد شده اند، بعد هم به بابل، خزر و اروپا رفته اند. کسی که ریشه دار بوده فلسطینی ها بوده اند. لذا در اصل اول دولت که داشتن ملت است باید گفت چیزی به نام ملت در سرزمین های اشغالی وجود ندارد. تعدادی مهاجر از کشورهای مختلف آمدند.

اصل دوم سرزمین است. براساس یک روایت تاریخی مبنی بر اینکه یک زمانی یهودی ها در فلسطین بوده اند استدلال می کنند به اینکه اینجا متعلق به آنها است. اگر این ملاک باشد که هر ملتی یک زمانی در جایی بوده باشد آن مکان برای همیشه متعلق به آنها است، باید بگوییم ما ایرانی ها زمانی در یونان و مصر هم بوده ایم خیلی جاهای دیگر هم بوده ایم. اگر ادعاهای تاریخی بتواند مبنا قرار  بگیرد که از نظر همه امروز کاملا مردود است، سنگ روی سنگ قرار نمی گرفت. لذا تمام این مسائلی که الآن صهیونیست ها مشروعیت خود را بر اساس آن مطرح می کند، هیچ کدام شان مشروعیت زا نیست.

رژیم صهیونیستی، مأمور ایفای نقش برای استعمار غرب

بحث سومی که وجود دارد. این است که رژیم صهیونیستی به منظور ایفای یک نقش وظیفه ای برای قدرت های استعماری غربی در این منطقه جغرافیایی و استراتژیک ایجاد شد. لولای سه قاره اروپا، آفریقا و آسیا همین منطقه است و انگلستان این کار را انجام داد. از اعلامیه بالفور این را باید فهمید و رژیم صهیونیستی این نقش وظیفه ای را ایفا کرده است. از ابتدا ایجاد رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از وحدت جهان عرب و اسلام صورت گرفت. تا زمانی که رژیم صهیونیستی در قلب جهان اسلام است امکان وحدت وجود ندارد.

بحث دیگر از این قرار است که در سال 1956 هنگامی عبدالناصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد چرا رژیم صهیونیستی به کانال سوئز حمله کرد؟ چون مدافع سهام انگلستان و فرانسه در کانال سوئز است. چرا در 1967 حمله کرد؟ زیرا ناسیونالیسم عرب به رهبری عبدالناصر ضد غربی و خطری برای غرب بود و رژیم صهیونیستی باید او را شکست می داد تا این پروژه تهدیدی برای غرب نباشد. چرا رژیم صهیونیستی در 1982 به لبنان حمله کرد؟ چون در لبنان جنگ داخلی در جریان بود و سازمان آزادی بخش فلسطین هم در لبنان مستقر بود و بسیاری از سازمان های آزادی بخش و رهایی بخش و سازمان جنگ مسلحانه با عناوین چپگرایانه مرکزیت شان در لبنان بود. بسیاری از اینها را از نزدیک دیده ام. غرب با یک پدیده جدید مواجه شده بود. آن زمان آلمان دو بخش بود: آلمان فدرال و آلمان شرقی. در آلمان فدرال یک سازمان مسلح بسیار قوی به نام «بایندر هُوِن» فعالیت می کرد و دولت آلمان فدرال به شدت مشکل داشت. هر روز انفجار و علمیات های خرابکارانه در بخش آلمان فدرال انجام می شد. در ایتالیا «بریگاردهای سرخ»، ژاپن، ایرلند و ... اینها همه زیر سایه ساف در بیروت فعال بودند. رژیم صهیونیستی هنگامی که بیروت را محاصره کرد و ساف به تونس رفت همه ی این سازمان ها را در آنجا گرفت و تحویل کشورهایشان داد. این نقش وظیفه ای رژیم صهیونیستی است. این رژیم برای این نقش ایجاد شده و این نقش را ایفا کرد

مقاومت؛ شکننده مأموریت استعماری صهیونیست ها

تنها موردی که خلاف نقش وظیفه ای رژیم صهیونیستی برای غرب، اتفاق افتاد این بود که در سال 2006 در جنگ 33 روزه ، نقش وظیفه ای صهیونیست ها با بحران مواجه شد. رایس به بیروت رفت در آن دوران و زمانی که در کنفرانس مطبوعاتی مشغول سخنرانی بود، رژیم صهیونیستی منطقه را بمباران کرد و هتل محل کنفرانس می لرزید. رایس گفت این درد زایمان یک نظام جدید منطقه ای است که همراه با آمریکا است. اما این رژیم با این برتری نظامی که غرب به آن داده تا نقش وظیفه ای خود را انجام دهد در آن جنگ موفق به از بین بردن حزب الله نشد و در نهایت بسیاری از نظریه پردازان سیاسی این نظریه را مطرح کردند که رژیم صهیونیستی دیگر نمی تواند نقش وظیفه ای خود را ایفا کند و کمک های غرب در دادن برتری به این رژیم ، کارساز نیست. اینکه الآن می بینیم رژیم صهیونیستی قبلا برتری خود را قبلا در سایه برتری نظامی تعریف می کرد اما الآن امنیت خود را در ناامنی منطقه و کمک به نا امنی می بیند به دلیل این است که دچار بحران شده و با برتری نظامی دیگر نمی تواند این کار را بکند.
لذا تصور می کنم ما زمانی که می خواهیم در مورد اعلامیه بالفور سخن بگوییم باید با محورهای دقیق و مشخص صحبت کنیم که واقعیت آنچه را که در فلسطین اتفاق افتاده را منعکس کند.

ادامه دارد ....

انتهای پیام/

اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان