اشک و بغض کردستان برای امامخمینی(ره) دشمن را ناامید کرد
وقتی امام به رحمت خدا میرود، اللهمرادی مأمور میشود تا از حال و هوای کردستان گزارش تهیه کند، میگوید مردم روی خوشی به رسانه نداشتند اما آن روز همه حرف میزدند، بغض میکردند و اشک میریختند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سلیمان اللهمرادی خبرنگار اهل سنت صداوسیمای کردستان است که 16 خرداد 1368یعنی روز تشییع پیکر امام خمینی(ره) را پوشش خبری داده است.
اللهمرادی در گفتوگو با تسنیم حال و احوال آن روزهای کردستان را تشریح کرده است. گفتوگوی زیر را بخوانید:
تسنیم: یکی از اتفاقات و رویدادهای عجیب در دوران انقلاب، رحلت امام خمینی بود. فردای آن روز، روزنامه کیهان تیتر زده بود که "جهان اسلام در سوگ خمینی". مردم از همه جای کشور بهسمت تهران راهی شده بودند و فضای غمباری بر شهرستانها حکمفرما بود؛ 14 خرداد در کردستان چهخبر بود؟
بهعقیده بنده از ابتدای نهضت امام خمینی چند اتفاق برای پیوند بین مردم کردستان و انقلاب اسلامی افتاد که میشود از آن بهعنوان نقاط عطف انقلاب یاد کرد. مشکل اصلی ما ذهنیتهایی بود که از مردم کردستان وجود داشت و این نقاط عطف باعث شد که ذهنیتها اصلاح شود. ذهنیتها البته دوطرفه بود.
یکی از آن مناسبتهای مهم، رحلت امام خمینی بود. من یادم هست، صبح زود که خبر را آقای حیاتی در تلویزیون اعلام کرد، آمدم بیرون بهشدت تعجب کردم، خیابانهای سطح شهر سنندج یکدست تعطیل بود. اولین کسی را که در خیابان دیدم یکی از همکارانم بود، همدیگر را بغل کردیم و کلی گریه کردیم.
آن موقع خبرنگار صدا و سیما بودم، آمدیم سر کار و قرار شد از حال و هوای شهر گزارش تهیه کنیم. سطح شهر بهشدت خلوت بود. آن موقع روز تا به حال شهر اینقدر خلوت نشده بود. تک و توکی که از مغازهها باز شده بود رفتیم برای مصاحبه کردن. این نکته را باید بگویم که شرایط آن زمان کردستان بهگونهای بود که مردم تمایلی برای مصاحبه با تلویزیون نداشتند اما بهعکس در آن زمان، بهخاطر دارم از 40 الی 50 نفری که مصاحبه کردیم نصف جمعیت وسط مصاحبه بغض و شروع به گریه میکردند. وقتی به سازمان برای تدوین آمدیم همه عوامل که عمدتاً افراد بومی استان کردستان بودند جمع شده بودند و حرفهای مردم را نگاه میکردند و از این حرفها تعجب کرده بودند.
تسنیم: مراسم ختمی در شهر برگزار شد؟ مردم برای مراسم خاکسپاری به تهران رفتند؟
مراسم ختمی در مسجد جامع شهر سنندج برگزار شد که یکی از شلوغترین اجتماعات تا آن روز بود. شخصیتهای برجسته و جریانهایی که تا آن روز ارتباطی با حاکمیت نداشتند در مراسم حضور داشتند، حتی آنهایی که حضور نداشتند، پیامهای صوتی برای مردم فرستادند و این مصیبت را تسلیت گفتند.
یعنی اتفاقات جوری رقم خورد که رحلت امام باعث همبستگی و همدلی بین تودههای مردم کردستان و حاکمیت شد، همان چیزی که شاید دشمنان بهعکسش را تصور میکردند. شاید بتوان گفت درصد بسیاری از مردم با رحلت حضرت امام، عظمت انقلاب را شناختند.
بسیاری از مردم بدون هیچ هماهنگی و نظارت دستگاههای حکومتی بهصورت خودجوش خودشان رفتند تهران برای شرکت در مراسم رحلت امام، یعنی آن چیزی که ما در آن روزها مشاهده میکردیم مسائل سیاسی یا جناحی نبود، پیوند قلبی تودههای مردم اهل سنت کردستان با شخص حضرت امام بود.
تمام این مسائل در شرایطی بود که اینجا کردستان بود و یکی از استانهای مرزی که هشت سال درگیر جنگ بود، درگیر ناامنیهای بعد از انقلاب بودند، فرزندانشان شهید شده بودند، بعضیها بهخاطر تبلیغات جذب گروهکها شده بودند و در این هشت سال واقعاً در سختی زندگی میکردند و روز خوشی ندیدند، با وجود همه این مسائل یک چیزی بین مردم و امام پیوند ایجاد کرده بود و این جزء معجزات خداوند بود.
این پیوند را ما در سفر مقام معظم رهبری هم دیدیم، خیل جمعیتی که حضور داشت ما را واقعاً متعجب کرده بود و صحبتهایی که مقام معظم رهبری در آن روز کرد مردم را یاد امام انداخته بود.
امام برای مردم یک شخصیت فرادولتی بود اما عملکرد دستگاههای حکومتی در بعضی مواقع همسوی تفکرات امام نیست. چرا این دو را با هم گره میزنیم؟ مصیبت عمده این است که دولتها نتوانستند تفکرات امام را پیاده کنند.
انتهای پیام/*