توانمندان خودجوش «در کنار مجموعه‌‌هاى مسؤول»

توانمندان خودجوش «در کنار مجموعه‌‌هاى مسؤول»

این‌‌که ما همان کارهایى که پیش از این انجام مى‌‌دادیم را باز تکرار کنیم و هیچ تغییرى در کارها و اعمالمان نداشته باشیم و در آخر هم به کارهایمان برچسب «آتش به اختیار» بزنیم، اشتباهى است که متاسفانه در همین مدت کوتاه زیاد دیده شده است، اگر قرار بود ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم، رهبر انقلاب روز هفده خرداد در دیدار رمضانى با دانشجویان، آن‌‌ها را به تلاش جدى و همه‌‌جانبه براى غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همه‌‌ى آن هسته‌‌هاى فکرى و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً مى‌‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌‌قول میدان جنگ، آتش‌‌به‌‌اختیار.» این فرمان رهبر انقلاب با واکنش‌‌هاى گسترده و متفاوتى روبه‌‌رو شد و اى بسا وجود برداشت‌‌هاى غلط در دو جهت افراط و تفریط موجب شد تا ایشان علیرغم وضوح بیان اولیه شان، در خطبه نماز عید به‌‌منظور خود تصریح نموده و بفرمایند:.

««آتش‌‌به‌‌اختیار» به معنى کار فرهنگى خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهاى فرهنگى را- پیش ببرند، منافذ فرهنگى را بشناسند و در مقابل آن‌‌ها، کار انجام بدهند؛ آتش‌‌به‌‌اختیار، به‌‌معناى‌‌بى‌‌قانونى و فحّاشى و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچ‌‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابى کشور نیست.»


الف) آتش به اختیار به معنى کار خود جوش تمیز
از فرمان رهبرى در نشست رمضانى با دانشجویان به وضوح مى‌‌شد این‌‌گونه فهمید:
1-    شکاف اجتماعى و فرهنگى بین دو گفتمان انقلاب اسلامى و گفتمان برون گراى غیر انقلابى، اسلامى در مقابل غیر اسلامى، دینى در مقابل غیر دینى وجود دارد و دشمن بیرونى نیز بر شدت فاصله مى‌‌افزاید تا با سوء استفاده آن‌‌را به تقابل تبدیل و از نفوذگاهها ضربه خود را وارد کند.
2-    موانعى بین نیروهاى خودى و فرماندهى وجود دارد که در اداره صحنه رویارویى به هر دلیلى بین نیروهاى خودى و فرماندهى موجب اختلال مى‌‌شود.
3-    نیروهاى خودى از صلاحیت و توانایى لازم براى تقابل با نیروهاى غیر خودى در وضعیت بحرانى را دارند.
4-    اجازه ابتکار عمل به نیروهاى خودى داراى‌‌انگیزه و واجد شرایط مى‌‌تواند نیروهاى مقابل را زمین گیر کرده و شکست دهد.
این موارد دال بر این است که در شرایط کنونى از یکسو در موارد متعددى مسؤولان دستگاههاى فرهنگى نعل وارونه مى زنند و به‌‌نوعى هشدارهاى رهبرى نظام را تفسیر به راى مى‌‌نمایند و با بد اخلاقى آن‌‌ها را ناشى از گزارشات غلط مى دانند و از سوى دیگر دلسوزان جامعه و به‌‌ویژه جوانان دغدغه دار کشور آمادگى مطالبه گرى فعال را دارند و حاضرند با مشارکت در انجام امور از مسؤولان نیز پاى بندى و همراهى بیشتر به قواعد فرهنگى جامعه و تسهیل راه خدمت فرهنگى آنان را مطالبه نمایند.
یکى از فعالان دانشجویى در این زمینه بعد از آن دیدار نوشت:
«... واژه «آتش به اختیار» بسیارسریع در فضاى مجازى و رسانه‌‌هاى رسمى جاى خود را باز کرد، اما هم نیت‌‌هاى پاک و هم نیت‌‌هاى آلوده بر سر معنادهى به آن به تفسیر موسع، روى آورده‌‌اند.
در همین راستا ذکر چند نکته خالى از لطف نیست:
1-     یادداشت نویسى، مقاله و این قبیل کارها بسیار خوب و مغتنم است؛ اما به نظر مى‌‌رسد که رهبرانقلاب بیشتر منظورشان ورود در حیطه‌‌هاى عملى و اجرایى است.
2-     حواسمان باید باشد که «آتش به اختیار بودن» منظوربى‌‌قانونى و شکستن قانون نیست، حال به هر دلیل و بهانه اى که مى‌‌خواهد باشد.
    بنابراین آتش به اختیار توأم با مسؤولیت و قانون‌‌پذیرى است، اما کمترین نگرانى در این باره مربوط به مخاطبان این سخن و بیشتر نگرانى مربوط به کسانى است که اصل و اساس را قبول ندارند و ممکن است با صحنه‌‌آرایى و اقدامات غیرقابل پذیرش، نیروهاى جوان دانشجو و مسلمان را به مسلخ ببرند که این همان آتش به اختیار است.
3-     این‌‌که ما همان کارهایى که پیش از این انجام مى‌‌دادیم را باز تکرار کنیم و هیچ تغییرى در کارها و اعمالمان نداشته باشیم و در آخر هم به کارهایمان برچسب «آتش به اختیار» بزنیم، اشتباهى است که متاسفانه در همین مدت کوتاه زیاد دیده شده است، اگر قرار بود که به همان مشى و روش قبل عمل کنیم و آن‌‌ها کفایت مى‌‌کرد و بعضا درست بودند، دیگر چه الزامى بود که رهبر معظم انقلاب اسلامى از کلیدواژه اى جدید استفاده کنند؟
بنابراین نگرانى عمده از جانب گوش به فرمان‌‌ها یا مخاطبان پیام نیست؛ بلکه از سوى کسانى است که مى‌‌خواهند هر عمل‌‌بى‌‌ربط و غیرمنطقى را با آن بازنمایى و یادآورى کنند.
قطعا کار و عمل ما در جایى دچار نقص و مشکل بوده است که امام خامنه اى در صحبت‌‌هایشان از «آتش به اختیار» استفاده کردند و نیاز است که ما با تفکر و تامل بیش از پیش به سمت کارهایمان برویم تا ضمن خوشحال کردن ولى امر مسلمین، سال دیگر مجبور به استفاده از واژه، عبارت و جملاتى دیگر براى تغییر مشى و روش ما نشوند.....»
*    تکمله بیانات در نماز عید
مقام معظم رهبرى هم‌‌چنین در خطبه نماز عید در توضیح فرمایش قبلى خود در زمینه «آتش به اختیار» فرمودند:
«ازجمله‌‌ى کارهاى مهم، کارهاى فرهنگى است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگى زیاد داریم؛ جاهایى که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگى، بسیار است؛ این‌‌را، هم مجموعه‌‌هاى مسؤول دولتى، هم مجموعه‌‌هاى گسترده‌‌ى عظیم مردمى موظّفند که انجام بدهند. «آتش‌‌به‌‌اختیار» به معنى کار فرهنگى خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهاى فرهنگى را- پیش ببرند، منافذ فرهنگى را بشناسند و در مقابل آن‌‌ها، کار انجام بدهند؛ آتش‌‌به‌‌اختیار، به‌‌معناى‌‌بى‌‌قانونى و فحّاشى و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچ‌‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابى کشور نیست. نیروهاى انقلابى بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفاده‌‌ى دشمنان از وضعیّت کشور، و مراقب حفظ قوانین باشند این مراقبتها در درجه‌‌ى اوّل متوجّه به نیروهاى انقلاب است که دلسوزند، علاقه‌‌مندند و مایلند که کشور به سمت هدفهاى خود حرکت بکند.»
در این بیانات روى نکاتى تکیه شده که برخى از آن‌‌ها عبارتند از : تعیین عرصه فرهنگ، خود جوشى افسران توانمند جنگ نرم، همسویى مجموعه‌‌هاى مسؤول دولتى و مجموعه‌‌هاى گسترده عظیم مردمى شناخت منافذ و خلل و فرج فرهنگى، لزوم کار فرهنگى خودجوش تمیز، عدم برداشت‌‌بى‌‌قانونى و فحاشى و....
روشن است که براى هر کدام از این تکیه کلامها براى فهم صحصح نیاز به دقت نظر است.
*    توضیح قید «تمیز»
به‌‌عنوان نمونه تعبیر آتش به اختیار تمیز براى امروزست. اما تمیز یعنى چى؟ یعنى قانونى؟ شاید. اما مى‌‌تواند اشاره به یک اصل مهم‌‌ترى باشد.
رهبرى در دیدار با دانشجوها، آتش به اختیار را همراه با وظیفه تولید و تثبیت گفتمان انقلاب به‌‌عنوان گفتمان غالب مطرح کردند.
اما رابطه گفتمان‌‌سازى با آتش به اختیار تمیز چیست؟
گفتمان‌‌سازى یک ویژگى کلیدى دارد و آن این‌‌که گفتمان در نسبت همراهى مردم ایجاد مى‌‌شود. براى گفتمان ساختن مردم باید به صحنه بیایند تا گفتمان غالب شکل بگیرد.
بلوغ جریان انقلابى اینست که حرف شان را بتوانند براى مردم تبیین و آن‌‌ها را همراه کنند. مردم توجیه و همراه شوند گفتمان شکل مى‌‌گیرد. رهبر انقلاب پیشتر گفته بودند اگر بتوانید مطالبه خودتان را مطالبه مردم کنید مسؤولین نیز مجبور به همراهى مى‌‌شوند.
بنابراین اصل کلیدى در آتش به اختیار تمیز اینست که مخاطبه را از روى دولت و اصحاب قدرت به سمت مردم تغییر دهیم و چنان هنرمندانه و عالمانه عمل کنیم که مردم را همراه کنیم؛ چه آن‌‌که یک مطالبه گر بشود دو مطالبه گر و سه تا و بیشتر.
در یک جمله؛ بجاى مطالبه پیاپى از دولت که ممکن است شکل منفى بافى و تخریب به خود بگیرد باید مردم را مطالبه‌‌کننده دولت قرار داد. این یعنى گفتمان‌‌سازى و تولید قدرت.
براى این مهم لازم است به سبک هدایت گرى رهبرى دقت کنیم ایشان هم درباره برجام حرف مى‌‌زند. درباره کاخ نشینى و کوخ نشینى نیز. درباره 2030 و غیره هم. اما از خود آقاى ظریف مستند مى‌‌اورند تا از برجام به‌‌عنوان یک تجربه تاریخى بهره برده شود.
خیلى فرق مى‌‌کند برجام را به‌‌عنوان یک تجربه براى هدایت و رشد جامعه بکار ببریم یا به‌‌عنوان یک بهانه سیاسى در چشم رقیب کنیم.
اولى جامعه را رو به بالا حرکت مى‌‌دهد و دومى تنها به عقده گشایى و عصبانى کردن مخالف منجر مى‌‌شود.
منتقد و مطالبه گر دولت ساختن مردم، تبیین مى‌‌خواهد نه توهین و تخریب و طعنه و نیش کنایه.
براى اصلاح رویه‌‌هاى غلط دولت باید مردم را مطالبه گر کنیم نه این‌‌که مخالفان را بدرست و غلط به‌‌صورت مستمر تهییج کنیم.
ب)     واکاوى فرمان «آتش به اختیار»
رهبر انقلاب در دیدار رمضانى با دانشجویان، آن‌‌ها را به تلاش جدى و همه‌‌جانبه براى غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همه‌‌ى آن هسته‌‌هاى فکرى و عملیِ جهادی، فکرى، فرهنگى در سرتاسر کشور مرتّباً مى‌‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌‌قول میدان جنگ، آتش‌‌به‌‌اختیار.»
این فرمان رهبر انقلاب با واکنش‌‌هاى گسترده و متفاوتى روبه‌‌رو شده است. ازاین‌‌رو پایگاه اطلاع‌‌رسانى KHAMENEI.IR در یادداشت زیر (قبل از بیانات عید فطر) به واکاوى این سخن رهبر انقلاب، بر اساس اندیشه و اصول حضرت امام خمینى (ره) و بیانات رهبر انقلاب در این باره پرداخته است که انرا از نظر مى‌‌گذرانیم.
*    فکر و عملِ توأمان افسران جنگ نرم‌‌
وقتى درباره‌‌ى وضعیت «آتش به اختیار» سخن مى‌‌گوییم، باید بدانیم که این فرمان ناظر به چه کسى صادر شده است؟ مخاطبِ صریحِ این کلام کیست؟
بر اساس اندیشه‌‌ى حضرت امام خمینى رحمه‌‌الله و حضرت آیت‌‌الله خامنه‌‌اى، وقتى از مأموریت‌‌هاى نظام اسلامى سخن مى‌‌گوییم به تعبیر مشترک کلیدى و مهمى مى‌‌رسیم با عنوان «فتح‌‌الفتوح انقلاب اسلامى» : «امام بزرگوار ما در یک حادثه‌‌ى مهم جنگى در قضیه‌‌ى یک عملیات که پیروزى‌‌اى به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامى دادند؛ در آن پیام این نکته وجود داشت که فتح‌‌الفتوح انقلاب اسلامى، تربیت این جوانهاست.» 12/7/1391
امروز این جوانان تربیت‌‌شده، این «جوان‌‌هاى دانشجو و افسران جوان جنگ نرم»، در شرایطى که «جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى -جنگ نرم- مواجه است» باید به میدان بیایند: «گفتیم افسران جوان جنگ نرم؛ نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچ‌‌گونه از خودش تصمیم‌‌گیرى و اراده ندارد و باید هرچه فرمانده مى‌‌گوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه‌‌ها و یگانهاى بزرگ، چون آن‌‌ها طراحیهاى کلان را مى‌‌کنند. افسر جوان در صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست مى‌‌بینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مى‌‌آزماید. لذا این‌‌ها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار مى‌‌کنند.» 8/6/1388
*    دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى‌‌آید
در بحث فرمان «آتش به اختیار به جوانان و افسران جنگ نرم» نکته‌‌ى دوم این است که باید توجه کنیم این فرمان در چه فضاى کلّى و شرایطى مطرح شده است؟ به تعبیر رهبر انقلاب: «جنگى که وجود دارد، از جنگ نظامى اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست... در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته مى‌‌شود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى‌‌آید که آن‌‌ها را منهدم کند؛ به سراغ ایمان‌‌ها، معرفت‌‌ها، عزم‌‌ها، پایه‌‌ها و ارکان اساسى یک نظام و یک کشور؛ دشمن به سراغ این‌‌ها مى‌‌آید که این‌‌ها را منهدم بکند و نقاط قوّت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصت‌‌هاى یک نظام را به تهدید تبدیل کند.» 3/7/1388 جنگى که ابزارهاى خاص خودش را دارد: «جنگ به‌‌وسیله‌‌ى ابزارهاى فرهنگى، به‌‌وسیله‌‌ى نفوذ، به‌‌وسیله‌‌ى دروغ، به‌‌وسیله‌‌ى شایعه‌‌پراکنى؛ با ابزارهاى پیشرفته‌‌اى که امروز وجود دارد، ابزارهاى ارتباطى اى که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سى سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده.» 4/9/1388
پس فضاى عملیات و عرصه‌‌ى مورد نظر، عرصه‌‌ى جنگ نرم و عقیدتى و فکرى است.
*    معناى «آتش به اختیار»
«آتش به اختیار»، اصالتاً تعبیرى نظامى است و البته مى‌‌دانیم که استفاده از تعابیر نظامى در زبان طبیعى، گاه بسیار پرکاربرد است (مثل واژه‌‌ى راهبرد، جبهه و...). وقتى این تعبیر در فضاى فرهنگى و عمومى جامعه طرح مى‌‌شود، معنایى استعارى مى‌‌یابد و نشانگرِ وضعیتى است که در نظام هماهنگى و کنشِ فرهنگى جامعه (از لایه‌‌ى مسؤولین تا فعالان فرهنگى در سطح جامعه) اختلال به‌‌وجود آمده است. اگر بخواهیم بر اساس همان فضاى معنایى مبدأ در این استعاره -که فضایى نظامى است- سخنى دقیق‌‌تر بگوییم، در ادبیات نظامى، فرایند تدبیر و هماهنگى و فرماندهى در سه سطح راهبردى (استراتژیک)، عملیاتى و تاکتیکى طرح مى‌‌شود و اختلال در قرارگاه عملیاتى، زمینه‌‌اى براى اعلام شرایط آتش به اختیار براى نیروهاى تاکتیکى خواهد بود.
نکته‌‌ى مهم این است که در این شرایط (یعنى آتش به اختیار)، ارتباط میان سطح راهبردى و تاکتیکى قطع نیست؛ یعنى نیروهاى انقلابى و افسران جوان جنگ نرم مى‌‌دانند که دشمن کیست، مسیر مقابله با آن چگونه است، اصلى ترین روش‌‌هاى دشمنى چیست، مهم‌‌ترین ابزارها و محمل‌‌هاى دشمن کدامند، براى انسجام درونى چه باید کرد، مهم‌‌ترین معارف، باورها و توصیه‌‌ها (منظومه‌‌ى فکرى اسلام ناب محمدى(ص) و مکتب امام خمینى(ره) که نیروها باید مى‌‌دانسته‌‌اند، به آن‌‌ها گفته شده است و به‌‌طور خلاصه، نیروهاى انقلابى در شرایط حرکت در دالان تاریک نیستند و با وجود غبارهاى فتنه، مى‌‌دانند که جهت عَلَم‌‌هاى مقتدایشان در کدام سمت‌‌وسو است.
*    مهم‌‌ترین اولویتِ اقدام‌‌
وقتى افسر جوان جنگ بخواهد در عرصه‌‌هاى مختلف به‌‌صورت «آتش به اختیار» عمل کند، براى انتخاب تاکتیک مناسب باید اولویت عملیات خود را بشناسد و مسائل اصلى و فرعى محور خود را به‌‌درستى شناسایى کند؛ زیرا از زمینه‌‌هاى صدور فرمان «آتش به اختیار» اساساً همین جابه‌‌جایى اصلى‌‌ها و فرعى‌‌ها است. در شرایط تهاجم و نفوذ نرم دشمن، غفلت مسؤولان و «اصلى - فرعى نکردن امور» و عدم شناخت درست از اولویت‌‌ها براى اقدام، مایه‌‌ى آسیب‌‌هاى گسترده در ابعاد ملى است. این عدم تشخیص صحیح در شرایطى که «دستگاه محاسباتى مسؤولان نظام اسلامى» دچار اختلال مى‌‌شود، ابعاد و عمق گسترده‌‌ترى مى‌‌یابد و هزینه‌‌هاى فراوانى را بر انقلاب و کشور تحمیل‌‌کند.
*    الزامات رسیدن به تصمیم درست در شرایط «آتش به اختیار»
اگر نیروهاى انقلابى و افسران جنگ نرم در شرایط «آتش به اختیار»، بخواهند به تصمیم‌‌هاى درست برسند لازم است به نکات مهم زیر توجه کنند:
1. توجه به اصولِ فکرى امام و انقلاب اسلامى :
نیروهاى انقلابى، اندیشه و عمل حضرت امام خمینى(ره) و حضرت آیت‌‌الله خامنه‌‌اى را گزاره‌‌هایى دینى‌‌دانند که بر اساس روش اجتهادى از منابع دینى برداشت شده‌‌اند. مهم‌‌ترین آفت در برخورد با این گزاره‌‌ها «تحریف» آن است؛ و راه مقابله با این آفت نیز برخورد اجتهادى با اندیشه‌‌ى امام خمینى و آیت‌‌الله خامنه‌‌اى، هم در مرحله‌‌ى شناخت اصول و هم در مرحله‌‌ى اقدام است: «آن‌‌راهى که مى‌‌تواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانى اصول امام است. امام یک اصولى دارد، یک مبانى‌‌اى دارد؛ این مبانى در طول ده سال دوران حاکمیّت اسلامى و پیش از آن در طول پانزده سال دوران نهضت، در بیانات گوناگون بیان شده است؛ اصول امام را در این بیانات مى‌‌شود پیدا کرد؛ این اصول را، این خطوط را کنار هم که بگذاریم، یک شاکله‌‌اى از امام بزرگوار تشکیل خواهد شد؛ شخصیّت امام این است. این اصول را امام در بیانات خود تکرار کرده است؛ این اصول را گزینشى هم نبایستى انتخاب کرد.» 14/3/1394 و البته مهم‌‌ترین اصول فکرى حضرت امام(ره) نیز توسط رهبر انقلاب تبیین شده است: «اسلام ناب محمدّى و نفى اسلام آمریکایى»، «اتّکال به کمک الهى، اعتماد به صدق وعده‌‌ى الهى و در نقطه‌‌ى مقابل، بى‌‌اعتمادى به قدرتهاى مستکبر و زورگوى جهانى»، «اعتقاد به اراده‌‌ى مردم و نیروى مردم و مخالفت با تمرکزهاى دولتى»، «طرف‌‌دارى جدّى از عدالت اجتماعى و حمایت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با نابرابرى و اشرافیگرى»، «مخالفت و مبارزه با قلدران بین‌‌المللى و مستکبران و حمایت از مظلومان و جبهه‌‌ى مقاومت»، «توجّه به استقلال کشور و ردّ سلطه‌‌پذیرى» و «توجّه به وحدت ملّى و مقابله با توطئه‌‌هاى تفرقه‌‌افکن». 14/3/1394
2. توجه به عقلانیت انقلابى :
در اندیشه‌‌ى رهبر انقلاب، مهم‌‌ترین تعابیرى که در تقابل معنایى با عقلانیت انقلابى قرار دارند، محاسبه‌‌ى محافظه‌‌کارانه، قشرى‌‌گرى، تحجّر، اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن و سازشکارى (با دشمن) است؛ بنابراین در شرایط آتش به اختیار، هیچ‌‌کدام از نیروهاى انقلابى به این ورطه‌‌ها درنخواهند افتاد. هم‌‌چنین توجه به «حکمت» و به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات و کار کارشناسى، مطالعه‌‌ى درست، ملاحظه‌‌ى جوانب و آثار و تبعات یک اقدام -و حتى گاهى ملاحظه‌‌ى تبعات یک اظهارنظر- از مهم‌‌ترین بایسته‌‌ها در شرایط آتش به اختیار و مبتنى بر عقلانیت انقلابى است.
3. نظم و قانون‌‌گرایى :
در اندیشه‌‌ى رهبر انقلاب، نظام اسلامى با معمارى حضرت امام خمینى(ره) و با توجه به چهار عنصر کلیدى بنیاد گرفته است: «اسلام، مردم، قانون‌‌گرایى و دشمن‌‌ستیزى»؛ 14/3/1380 و اهمیت قانون‌‌گرایى در نظام اسلامى، در چنین سطحى قابل طرح است؛ یعنى بابى‌‌توجهى به قانون در نظام اسلامى، گویى یکى از مهم‌‌ترین دستاوردهاى انقلاب اسلامى و حضرت امام خمینى (ره)بى‌‌اهمیت انگاشته شده است: «هنوز از پیروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همه‌‌پرسى درباره‌‌ى نظام اسلامى را اعلان کرد، که مردم به نظام جمهورى اسلامى رأى دادند. چند ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که امام گفت باید قانون اساسى نوشته شود... هنوز یک سال از پیروزى انقلاب نگذشته بود که مردم در انتخابات ریاست جمهورى شرکت کردند؛ بعد از مدت کوتاهى هم مجلس شوراى اسلامى به راه افتاد. بنابراین از اوّل، مبناى کارِ انقلاب بر نظم و قانون بود... این انقلاب، مظهر نظم و قانون بود... این‌‌را باید مغتنم شمرد. پایبندى به نظم و قانون و مسؤولیت‌‌هاى قانونى قوا باید مورد احترام همه باشد.» 14/3/1380

انتهای پیام/

اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon