سوران حسینی: کول‌بر یک پدیده و یک اتفاق نیست، یک فرآیند غلط است

سوران حسینی: کول‌بر یک پدیده و یک اتفاق نیست، یک فرآیند غلط است

سوران حسینی هم مرد هنر است و هم اهل سیاست. او نگاهش با دیگر هنرمندان مریوانی در باب کولبری متفاوت است. او معتقد است کولبری پدیده‌ای اشتباه است، سهم کولبری را اندک می‌داند و مدعی است سود اصلی را شخص دیگری می‌برد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، جشنواره تئاتر خیابانی مریوان هر ساله میزبان یک موضوع بومی کردستان است. یک سال آب دریاچه زریبار افت مشهودی می‌کند و مردم هنرمند کرد به سراغ ارزش آب می‌روند و یک سال آتش‌سوزی جنگل‌های بلوط دردسرساز بود و هنرمند از مرگ جانوران بومی می‌گویند.

در ایام کنونی وضعیت ویژه کولبران در کردستان و کرمانشاه به نحوی است که در بیشتر نمایش‌ها این موضوع ردپای خود را به جا گذاشته بود. نمایش‌ها چه مرتبط و چه نامرتبط خود را به کولبری ربط می‌داد و در نعت این حرفه، موجبات تهییج مردم مریوان را فراهم می‌کرد؛ اما در این میان یک نمایش با دیگران متفاوت بود. نمایشی که کولبری را نه یک افتخار که وضعیت ناگوار از معیشت در کردستان برمی‌شمرد.

سوران حسینی، کارشناس ارشد مدیریت اجرایی، خود تجربه کولبری داشته است. او در دوره پیشین شورای شهر مریوان عضو بوده است و می‌گوید هدف‌های والاتری در سر دارد تا اهداف بلندش را پی بگیرد. او از باتجربه‌های جشنواره مریوان است و از دهه هفتاد مشغول به فعالیت در حوزه تئاتر خیابانی است؛ اما نگاهش انتقادی بوده و هست. او مخالف کولبری است و می‌گوید باید وضعیت تجارت به نحوی شود که معیشت مردم وابسته به قاچاق نباشد.

آنچه می‌خوانید آمیزه‌ای است از عقاید و تجربه‌ها و اطلاعات بومی سوران حسینی از وضعیت در مریوان.

***

تسنیم:  شما براساس اتفاقاتی که می‌افتد یک اثری را خلق می‌کنید و مردم کردستان هم از کار شما استقبال می‌کنند. امسال درباره کول‌بران کار کردید، چه شد که بعد از مسائل محیط‌زیست و شهری این بار آمدید سراغ کول‌بران؟

بحث کول‌بری در شهرهای مرزی کشور می‌افتد، نه در شهر تبریز که به شهر بی‌گدا معروف است

حسینی: هنرمند طبق تعریفی که از هنر می‌شود زبان به اعتراض می‌گشاید، اعتراضی مستقل، اعتراضی که منجر شود به انتقال مفهوم مشکلاتی که در جامعه وجود دارد. به آن مسئولی که قدرت دارد. گاهی وقت‌ها یک کاری می‌بینید که اعتراضش در حد یک اداره به خصوص مثلاً بهزیستی است؛ ولی در مسائل بزرگتر می‌بینیم به خاطر انتقال آن مفهوم به شیوهٔ مستقل، یعنی به دور از هر جهت‌گیری مانند خبرنگاران، بیاییم آن چیز را نشان بدهیم نه در قالب مستند، چیزی که قطب‌الدین صادقی به آن اعتقاد دارد، در قالب یک ایدهٔ جذاب تا توجه را جلب کنیم. سال‌های گذشته که من درباره محیط‌زیست کار می‌کردم، بحث آتش‌سوزی جنگل‌ها بود. من کاری به پرواز یک پرنده نداشتم، زوم کرده بودم روی آتش؛ چون جنگل‌های زاگرس و البرز می‌سوختند.

ضرورت موضوع خیلی مهم است. بحث کول‌بری در شهرهای مرزی کشور می‌افتد، نه در شهر تبریز که به شهر بی‌گدا معروف است. در کجاآباد تبریز کارخانجات صنعتی زیادی داریم، هر چند که مردم شهرهای بزرگ هم مشکلات خاص خودشان را دارند؛ اما در شهرهای کوچکتر مانند مریوان یا در استان‌های مرزی متاسفانه در بحث رکود اقتصادی یک اتفاق بدی در کشور افتاده است. اتفاق بد این است که جیب‌های مردم خالی شده و می‌خواهند کاری کنند. شغل هم ندارند. چه کنند؟ سرقت، فروش مواد مخدر، اتفاقات بدی است.

روستاییان از  کول‌بری‌شان ماهیانه شاید 600 تا یک میلیون درآمد دارند

مسائلی این سال‌ها  مطرح شد به نام «تجارت چمدانی» و سازماندهی مرزهای کشور. می‌خواستند روستاهایی که به سمت شهرها مهاجرت کردند، به روستاها برگردند و جلوی مهاجرت بی‌رویه به شهرها را بگیرند. ساخت و سازهای شهری یکدفعه قارچی رشد می‌کند. مثلاً در یک محله امکان دارد ظرفیت 20 لوله آب داشته باشد یکدفعه 50 خانه ساخته شده است، یعنی روی تمام مسائل تأثیر دارد، حتی بحث فرهنگی. دولت آمد این کار را کرد. از مردم خواست به روستاها بازگردد. به ما کارت کول‌بری داد و مردم برگشتند روستاها که در کنار کار از  کول‌بری‌شان ماهیانه شاید 600 تا یک میلیون درآمد داشته باشند. هر بار که می‌روند صد هزار تومان به دست می‌آورند، هر کسی در اندازهٔ مشخص می‌تواند بار بیاورد. این در ظاهر اتفاقِ خوبی است؛ ولی برگشتن به روستاهایی که هنوز مدرسه ندارند، بسیاری از روستاها اصلاً تخلیه شده بود و یکسری ضعف‌های خاص خودش را داشت.

بعد از سفر رهبری به مریوان ، برای بحث کولبری اتفاقاتی افتاد

بعد از سفر رهبری به مریوان که تاکید داشتند باید حواس‌ها به جای کول‌بران به افراد اصلی باشد، کسانی که قاچاق‌های بزرگ می‌کنند، بعد از آن قضیه یکسری اتفاقات افتاد. یکسری اجناس آزاد شد مثلاً لوازم آرایشی، تلویزیون یا کولر گازی، این مرزها که برای کول‌بران باز شد، شاید ماهیانه 7 یا 8 بار می‌روند، الان کول‌بری یک خوبی دارد، الان بیشتر روی کوله‌شان نیست، می‌گذارند روی تسمه و بعد می‌گذارند داخل ماشین؛ اما در بعضی از مرزها هنوز روی کوله‌شان است.

مرز باز شده است. یک فرصت اقتصادی به وجود آمده؛ ولی بعضی کارت کول‌بری ندارند. مثلاً سال تولدش باید 59 باشد، یعنی شرایط خاص خودش را دارد، مثلاً باید ازدواج کرده باشد. من که ازدواج نکردم به من کارت نمی‌دهند. یک مرز باز شده است. این مرز که باز شود قاچاق هم وارد می‌شود. این‌ها که می‌روند کول‌بری همان اجناسی که رسمی می‌آورد، مقداری هم اجناس غیررسمی می‌آورد. این‌ها می‌گذارند روی کوله‌شان، کول‌بر یک پدیده و یک اتفاق نیست، یک فرآیند خیلی غلط است که دارد در سطح شهرستان‌ها و شهرهای مرزی اتفاق می‌افتد و این باعث تغییر هویت فرهنگی ما می‌شود.

تسنیم:  کول‌بری از چه زمانی شروع شده است؟

حسینی: کارت کول‌بری حدود 2 سال است شروع شده است. من خودم 5 سال کول‌بری کردم.از آن طرف اجناسی مانند چایی و برنج وارد می‌شدند. یکسری اجناس دیگر هم نامتعارف بودند.

تسنیم:  دوره حزب بعث هم کول‌بری بود؟

حسینی: کول‌بری آن زمان بیشتر در قالب کفش بوده. پدرم تعریف می‌کند مثلاً کفش آدیداس می‌آوردند. کول‌بری آن زمان نسبت به الان خیلی سخت‌تر بوده است، ماشین نبوده، طرف از مرز باید روی کولش می‌گذاشته تا داخل شهر می‌آمده. بعد از انقلاب جاده‌های روستایی درست شدند و بحث تکنولوژی که رخ داده. در کنار بحث کول‌بری که یک شغل کاذبی است.

تسنیم:  فصلی است؟

کول‌بران زیر بهمن و برف می‌روند، کول‌بر از گردنه می‌افتد

حسینی: نه، همیشه است، برای مثال کول‌بران می‌روند زیر بهمن و برف. اتفاقات بدی هم می‌افتد و بعضاً چون اطراف مریوان کوه است، گاهی کول‌بر از گردنه می‌افتد. اتفاقات بدی می‌افتد؛ ولی آن موضوعی که من انتخاب کردم با آن ذهنیتی که از تئاتر و مفهوم تئاتر دارم، بحث ضرورتِ پرداختن به این موضوع بود. من در کارم می‌خواستم نشان بدهم کول‌بری بد است. بازیگرم در اجرا داد می‌زند، مردم دست می‌زدند. می‌گفت چرا دست می‌زنید؟! برای کول‌بری دست می‌زنید؟

کول‌بری چیزی است که به ما تحمیل شده است

این کول‌بری چیزی است که به ما تحمیل شده است، کول‌برانی هستند که مدارک تحصیلی قابل ملاحظه‌ای دارند، تصور کنید 20 سال درس بخوانید بعد بروید کول‌بری کنید. صد هزار تومان به ازای 9 میلیارد تومان. طبق آن چیزی که آقای استاندار کردستان گفته. به ازای 9 میلیارد تومان، 9 میلیون تومان سود وارد جیب کول‌بران می‌شود. کولر گازی که می‌آید صد هزار تومانش برای کول‌بر است و بقیه آن برای سرمایه‌داری است که وارد می‌کند. چه وارد می‌کند؟

تسنیم:  الان کدام یک از شهرهای مرزی بیشترین آسیب را از این قضیه می‌بیند؟ بانه یا مریوان؟

حسینی: تفاوتی ندارد.

تسنیم:  4 نفری که کشته شدند برای بانه بودند.

مرز رسمی شبانه باز نیست، مرزهای قاچاق باز است

حسینی: اتفاقاً کسانی که در بانه یا مریوان یا مرزهای دیگر کشته شدند، مرز رسمی شبانه باز نیست، مرزهای قاچاق باز است.بالاخره شما اگر بخواهید رسمی جنس را وارد کنید از مرز رسمی وارد می‌کنید. بعضی از اجناس قاچاق است، مثلاً یک مارک‌هایی است که ایران آنها را تحریم کرده است، نمی‌توانند از مرز رسمی وارد کنند.مثلاً گردو، کود کشاورزی، ایران خودش دارد، نیاز ندارد.کشمش بدون هسته از چین وارد شده است. مارک چین را داشته است. شاید از مرز بازرگان یا بندرعباس آمده باشد. متأسفانه این قضایا در مرزها پیش می‌آید که مایه تأسف همگان است و مردم از روی فقر قاچاق می‌کنند؛ در واقع اینان قربانی وضعیت بد اقتصادی هستند.

کول‌بران درست است بار می‌آورند؛ اما بدبخت نیستند، چون نان شرافت خودشان را می‌خورند

مثلاً ما خودمان گردو داریم. خرید گردوی خارجی ناشی از فرهنگ غلط خریدی است که داریم. وقتی می‌رویم مغازه ابتدا قیمت را می‌پرسیم، بعد ملاکش را می‌پرسیم. گردوی که از آن طرف می‌آید به نسبت گردوی خودمان ارزان‌تر است، فقط طعم گردوی ما بهتر است. ما در گمرک چیزی داریم به نام تنظیم بازار، مثلاً در بحث تعطیلات و مناسبت‌های خاص، خصوصاً نوروز، پرتقال‌های خاصی وارد می‌کنند. این کار تنظیم بازار است، از این کارها می‌کنند که بدون تعرفه وارد می‌کنند که گران نشود. تصویرهایی که امروز از کول‌بران در میان مردم خلق شده است ذهنیت‌هایی است که مطابق این تصاویر از رسانه‌ها پخش شده، یک ذهنیت اشتباهی است، مثلاً کول‌بران درست است بار می‌آورند؛ اما بدبخت نیستند، چون نان شرافت خودشان را می‌خورند این خیلی مهم است.

تسنیم:  پس شما می‌گویید فقیر نیستند؟

آنچه بی‌بی‌سی نشان داد کول‌بری نیست

حسینی: نه اینطور نیست، فقیر هستند؛ ولی شرافت دارند و نیاز به ترحم ندارند. مثلاً وقتی بی‌بی‌سی تصاویر کول‌بران را نشان می‌دهد و مستندی نشان می‌دهد، آنچه بی‌بی‌سی نشان داد کول‌بری نیست و  یک تصویری از کول‌بری نیست، من 5 سال کول‌بری کردم و قضیه را لمس کردم، پدر و برادر من لمس کرده است.

تسنیم:  به خانم‌ها کارت می‌دهند؟

نمی‌دانم دولت چگونه می‌خواهد جنسی را که رسماً نمی‌توانیم وارد کنیم و کول‌بری که رسمی نیست را بیمه کنند

حسینی: بله؛ ولی شرایط آنها را نمی‌دانم. البته در بحث کول‌برای یکسری ملاحظات هم برای خانم‌ها می‌شود، مثلاً پدر من مریض باشد و کارت کول‌بری داشته باشد می‌دهند یک جوان برای او بیاورد. یکی از چیزهایی که در بحث کول‌بری نیاز است، قانونمند کردن کارت‌های کول‌بری در قالب تجارت چمدانی است، قانونمند نیست، الان دست هنگ مرزی است، قرار است بیفتد دست فرمانداری و دولتی شود و کارمندی‌تر برخورد می‌کنند. اگر قانونمند شود می‌تواند یک فرصت اقتصادی خوبی باشد. آن مفهوم اصلی یعنی به جای کارت کول‌بری ما کارت بازرگانی داریم. شأن شغلی ایجاد می‌کند، بحث بیمه کول‌بران.نمی‌دانم دولت چگونه می‌خواهد جنسی را که رسماً نمی‌توانیم وارد کنیم و کول‌بری که رسمی نیست را بیمه کنند؟ با چه ماده و تبصره‌ای؟ بحث آن در مجلس شده، استاندار و رئیس‌جمهور و تمام ارگان‌های رسمی این بحث را کردند که برای کسانی که کارت کول‌بری دارد بیمه صادر شود.

تسنیم:  تلاش شده کول‌بر فروشنده شود مثلاً تشکیل بازارچه‌های مرزی؟

حسینی: ما در مریوان نداریم، مثلاً الان یک بازارچه مرزی ایجاد کنند خیلی خوب است و ایدهٔ خوبی است. الان کردستان منطقه آزاد ندارد.

تسنیم:  در کرمانشاه کول‌بری است؟

حسینی: بله، در پاوه. این عکس‌هایی که می‌بینید کول‌بران از کوه بالا می‌آیند برای کرمانشاه است.

تسنیم:  چرا زودتر این تئاتر را اجرا نکردید؟

حسینی: من اولین کار خیابانی که کردم کول‌بری بود سال 82 به نام «قیاسه، گونی، مرز» به کارگردانی حمید صنمی بود، آن زمان دولت اصلاحات بود. داستان کار خیابانی این‌گونه بود که یک آقای جوان کول‌بری بود که بار روی کولش بود، من به عنوان بازیگر کار آمدم بارم را تحویل صاحب بارم بدهم و تحویل نمی‌گرفت. می‌گفت شیشه‌ای شکسته است. من هم می‌گفتم من نشکسته‌ام. آن زمان رسمی نبود، گفتم سرباز سر کانال بارم را شکسته است، گفت نه من تحویل نمی‌گیرم. بعد آن روز روزی بود که قرار بود بچهٔ من به دنیا بیاید و من به آن پول نیاز داشتم. بعد می‌روم به فکر خودم و در گهواره برای بچه‌ام لالایی می‌خواندم و فکر می‌کردم اگر بچه‌ام بزرگ شود چه کاره می‌شود. اگر بچه‌ام بزرگ شود برای او یک اسب می‌خرم به جای اینکه بار را روی کول او بگذارند روی اسب بگذارند؛ ولی آن دوره هنوز مین‌ها مرز جمع نشده بود. اسب‌های زیادی روی مین می‌رفتند و اسب‌ها می‌مردند. خیلی از مردم پاهایشان را از دست دادند. امروز بازیگر من که بار داشت، پا نداشت. البته در بازی پا نداشت.

در خاطره‌انگیزترین اجرای زندگی‌ام   باران می‌بارید، در پارک لاله، یک بار روی کولم بود، یک پیرزن را پیدا کردم و برای او اجرا کردم، فقط یک نفر بود

من یک قسمت داشتم خیلی آن را دوست داشتم صحبت‌های رئیس‌جمهور وقت را تکرار می‌کردم، من برای شما شغل ایجاد می‌کنم آن وعده‌هایی که می‌داد، کوه را تریبون می‌کردم و آخر به این نتیجه رسیدم که بچهٔ من نباید به دنیا بیاید، کولم را تابوت بچه‌ام می‌کردم و آن کار را آمدم فجر و در تهران اجرا کردم و خاطره‌انگیزترین اجرای زندگی‌ام بود، باران می‌بارید، در پارک لاله یک بار روی کولم، زمان اجرای من بود و زیر باران خیس شده بود، یک پیرزن را پیدا کردم و برای او اجرا کردم فقط یک نفر بود، او هم با یک چتر تا پایان نمایش من را همراهی کردم، بهترین خاطرهٔ زندگی‌ام از تئاتر بود و هیچ وقت از یادم نمی‌رود سال 82 بود. از هتل مارلیک تا پارک لاله پیاده با کوله می‌رفتم تا مردم بفهمند مردم در کردستان کول‌بری می‌کنند، آن زمان کول‌بران بارهایشان را می‌بردند تهران نقد می‌کردند، درست یادم است یک اتوبوس چپ کرد و 17 نفر مریوانی داخل اتوبوس فوت کردند، جاده مریوان سنندج؛ اولین کارِ خیابانی که انجام دادم کول‌بری بود.

تسنیم:  در مسیر واکنش مردم چگونه بود؟

حسینی: نگاه می‌کردند.

تسنیم:  کسی از تو نپرسید چه می‌کنی؟

حسینی: نه، فکر نمی‌کردند تئاتر است فکر می‌کردند من باربر هستم. زمان جشنواره یکسری کارها را انتخاب می‌کردند، مثلاً 3 روز اجرا می‌رفتیم. 14 کار را انتخاب کردند که اجرای مجدد شود و یک هزینه مجدد می‌دادند، 30 هزار تومان بود.

تسنیم:  چند جا اجرا رفتید؟

حسینی: پارک لاله، خانه هنر، ولیعصر، هفت تیر، فروردین، الان ما پارک لاله اجرا نداریم، من اجرای پارک لاله را یادم نمی‌رود بهترین اجرای زندگی‌ام بود.

تسنیم:  شما عضو شورای شهر بودید، در این منطقه کارخانه‌ای وجود ندارد، کشاورزی به شکل صنعتی وجود ندارد .یک مریوانی مثلاً اینجا یک کارخانه ایستک تأسیس کرده و 50، 60 نفر شاغل شدند و آنقدر خوب کار کرده که ایستک آن برند شده است. چرا نمونه ایستک در شهر زیاد نشده است؟

دولت یک وظیفه‌ای دارد، ملت یک وظیفه‌ای دارد، یعنی ما همهٔ چیزها را نباید به دولت واگذار کنیم

حسینی:  ما در مریوان کارخانه داریم؛ ولی دولت یک وظیفه‌ای دارد، ملت یک وظیفه‌ای دارد، یعنی ما همهٔ چیزها را نباید به دولت واگذار کنیم، حداقل وظایف خودمان را درست انجام بدهیم. مهمترین وظیفهٔ من در قبال خودم این است که به خودم حق انتخاب بدهم. این خیلی مهم است. مهم‌ترین مسأله‌ای که در بحث ایجاد کارخانه‌های صنعتی یا تولیدی وجود دارد، کارخانه‌های ما در مریوان کارگاه است، ایستک واقعاً کارخانه است؛ ولی امروز اگر ما منتظر این باشیم که کارخانه مانند باران از آسمان ببارد نمی‌بارد، توجه ویژهٔ دولت نیاز است. عملکرد دولت  در بحث اقتصادی متاسفانه بیشتر در حد شعار بوده. این یک واقعیت است که نتوانستند چشم‌انداز خودش را، جدا از سند چشم‌انداز 20 ساله‌ای که تدوین شد، عملی کند. همه چیز تأثیر دارد، مهم‌ترین عامل در توسعه یک شهر و یک کشور مردم هستند. مثلاً در تهران می‌گویند ما یک خانه داشته باشیم کافی است. ما چقدر خواسته‌هایمان را کوچک کنیم؟ بعد این خواسته‌ها که کوچک می‌شود زوم می‌کنیم روی دولت، دولت برای ما کارخانه ایجاد کن، برق ما را رایگان کن، آب‌رسانی کن، جاده درست کن، دولت هم می‌آید این کارها را می‌کند.  این بد است. این مانع توسعه کشور است.دولت باید برای اینها چاره‌اندیشی کند.

تسنیم:  چشم‌انداز شما درباره وضعیت بانه و مریوان چیست؟ مردم به این نتیجه می‌رسند که تاجر شوند به جای این کول‌بر شوند؟

حسینی: احساس می‌کنم در چند سال آینده کارت‌های کول‌بری جمع‌آوری می‌شود و چیزی به نام کارت کول‌بری نمی‌ماند. بیش از ده هزار کارت کول‌بری است، این‌ها چه کنند؟ به این کار عادت کردند! دوباره همان سیکل تکراری، چه کنیم؟ کشاورزی کنیم، کسانی که آمدند شهر و زمین‌شان را فروختند الان برگشتند با چه چیزی کشاورزی کنند؟ دوباره برمی‌گردند شهر. البته در کل من با توجه به وضعیت موجود یک مقدار خوش‌بین هستم.

تسنیم:  مسیر چه زمانی از مین پاکسازی شد؟

حسینی: تقریباً 5 سال است، وجود دارد ولی خیلی کم است و کنترل می‌شود.

تسنیم:  در یکسال اخیر مورد انفجاری داشتید؟

حسینی: نه. 5 سال پیش، 3، 4 تا بچه داشتند بازی می‌کردند رفتند روی مین و خیلی بهتر شده است.

تسنیم:  مسیرها مال‌رو نیستند یا ترجیح می‌دهند کول‌بری کنند؟

حسینی: با اسب و قاطر هم می‌آورند؛

تسنیم:  کسانی که کول می‌کنند حیوان ندارند؟

حسینی: حتماً ندارند. مثلاً کول‌بر از صخره‌هایی که بالا می‌رود شاید اسب و قاطر نتواند،

تسنیم:  وضعیت خانواده کول‌برانی که فوت می‌شود و چگونه است؟

حسینی: جدیداً اتفاقی نیفتاده دو مورد در بانه بیشتر بود.

تسنیم:  کول‌بری در بانه بیشتر است؟

حسینی: مرز وقتی باز می‌شود این اتفاقات می‌افتد یعنی چیزی نیست که بگوییم این اتفاقات رخ نمی‌دهد. سهم من از زندگی تلاش‌هایی است که می‌کنم اگر امروز تلاش نکنم، سهم من این است و من سهم خودم را دوست دارم شاید خیلی چنین دیدگاهی نداشته باشند، همه چیزم از خودم است و هیچ چیز من از دیگری نبوده و همیشه سعی کردم بدانم دارم چه می‌کنم تا بتوانم.

=======================

مصاحبه و عکس از احسان زیورعالم

=======================

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران