یزید؛ خلیفه‌ای در پی یاران هم پیاله!


یزید

خبرگزاری تسنیم : مرگ یزید نقطه پایان خلافت امویان نیز شد و پس از آن این مروانیان بودند که بر کرسی خلافت عموزادگان خود تکیه زدند.

خبرگزاری تسنیم -احمد باقری: امروز 14 ربیع الاول سالروز مرگ یزید دویمن خلیفه اموی است. اگرچه یزید با پافشاری پدرش معاویه بر سر کار آمد، اما هیچ‌گاه نتوانست نه سیاست و نه ریای پدر را در خود داشته باشد. تاریخ اسلام در دوران سه ساله خلافت او شاهد سه جنایت بزرگ بود. مرگ او نقطه پایان خلافت امویان نیز شد و پس از آن این مروانیان بودند که بر کرسی خلافت عموزادگان خود تکیه زدند. در زیر به حیات و دوره کوتاه مدت خلافت او نظری کوتاه افکنده‌ایم:

تولد و محیط رشد

ابو خالد یزید بن معاویه درسال 25یا26هجری از مادری بنام میسون دختر بجدل کلبی به دنیا آمد. قبیله کلب قبل از مسلمان شدن بر دو آئین مسیحیت  و بت پرستی بودند. میسون پس از ازدواج با معاویه قصر معاویه را بر نتافته و اشعاری در مدح بیابان و  قبیله و در مذمت قصر معاویه سرود و این اشعار موجب اختلاف بین او و  معاویه و سبب جدائی آنها شد. زمانی که میسون فرزند معاویه یزید را حامله بود از او جدا شده و یزید را در قبیله خودش به دنیا آورد و او تحت تاثیر فرهنگ و عقائد مسیحی تازه مسلمان به رشد رسید.

تاثیر پذیری یزید از عقاید قبیله مادری اش تا به حدی بود که، او حتی گرایش خود را به مسیحیت کتمان نمی‌کرد. او  علنا می‌گفت:

                            فإن حُرمت علی دین احمد              فخذها علی دین المسیح بن مریم!

اگر شراب در دین احمد حرام است تو آن را بر دین مسیح بگیر

معاویه پس از رسیدن به خلافت سعی در تثبیت یزید در خاندان خود کرد و کوشید از مردم برای او بیعت بگیرد. اما یزید جوانی شهوت پرست، خودسر، فاقد دوراندیشی و احتیاط بود. اگر چه یزید به عنوان فردی بی‌خرد، بی‌باک، خوش گذران و عیاش و کوته‌فکرشناخته می‌شد، اما معاویه برای ترمیم وجهه ناپسند یزید او را به عنوان سرپرست حجاج شام به مکه فرستاد. اما او در این سفر نیز نتوانست از شرب خمر چشم بپوشد و پس از ورود به مدینه در بزم شراب نشست. معاویه علی رغم مخالفت های بسیار که از سوی مسلمین صورت گرفته بود، توانست در سال 56هجری برای یزید از مردم بیعت بگیرد.

کار را بر تو آسان کردم

معاویه در بیماری که منجر به مرگش شد یزید را طلبید و به او گفت:پسرم!من کار تو را آسان و دشمنانت را رام کردم. اینک از هیچ کس در باره‌ی حکومتی که برایت فراهم کردم نمی‌ترسم مگر چهار نفر.حسین بن علی، عبدالله بن عمر، عبیدالله بن  زبیر و عبدالرحمن بن ابی بکر.اما عبدالله بن عمر مردی است که عبادت بر او  چیره شده و او را از پای در آورده، او اگر تنها بماند با تو بیعت خواهد کرد. اما حسین بن علی، اهل عراق او را رها نمی‌کنند تا این‌که او را وادار به قیام کنند.اما اگر قیام کرد و تو بر او چیره شدی از او بگذر. زیرا او از خویشاوندان نزدیک است و حق بزرگی دارد. اما پسر ابوبکر تنها کارش معاشرت با زنان و خوش گذرانی است.  تنها کسی که چون شیر برایت کمین کرده، تا فرصتی بیابد به تو حمله می‌کند پسر زبیر است که اگر بر او چیره شدی او را  قطعه قطعه کن!

اینک باید فاتحه اسلام را خواند

پس از مرگ معاویه یزید به منبررفت وحکومت خود را اعلام کرد و مردم نیز با او بیعت کردند و آنگاه به ولید بن عتبه حاکم مدینه دستور داد که از امام حسین (ع) بیعت گرفته و یا گردن او را بزند. امام حسین (ع) از بیعت با او سر باز زد و در همان نخستین روزهایی که امام در مدینه برای اخذ بیعت در فشار بود در پاسخ به ولید که پیشنهاد بیعت با یزید را مطرح می‌کرد، فرمود: اینک که مسلمانان به فرمانروائی مانند یزید گرفتار شده‌اند، باید فاتحه اسلام را خواند.

امام حسین (ع) پس از افزایش فشارها و تهدیدها در مدینه راهی مکه شده و از آن جا با توجه به دعوت های کوفیان و گزارش سفیر خود ، حضرت مسلم بن عقیل راهی شهر کوفه شدند. که با توجه به نا جوانمردی و ناپایداری کوفیان و سیل سپاهیان شامی یکی از بزرگترین و فجیع‌ترین جنایات تاریخ به دست سپاهیان یزید انجام شد.  سرهای فرزندان پیامبر اسلام (ص) به روی نیزه ها شده و بانوان و دختران آنان به اسارت درآمدند. سید بن طاووس می‌نویسد: درآخرین ساعات روزعاشورا بود که حرم حسین (ع)، درحالی که گرفتار اندوه و افسوس بودند، اسیر دشمنان شده، روز را درحالتی به شب آوردند که قلم من توان نگارش حالت دل شکستگی آنان را ندارد. آنان آن شب را بدون حامی ومردان خود غریبانه گذراندند و دشمنان بی‌نهایت از آنان بیزاری جسته، روی‌گردانی کردند. تا به این وسیله خود را نزد عمرسعد که خراشنده دل‌هاست و به عبیدالله بن زیاد زندیق و به یزید بن معاویه‌ی کافر که راس الحاد وعناد بود مقرب نمایند.4
یزید در حالی نخستین سال خلافت خود را به سر برد که دستش به خون فرزندان پیامبر اسلام (ص) آلوده بود.

سال دوم حکومت و واقعه حره

یزید در سال دوم حکومت خود دست به قتل عام دیگری زد. در این سال عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان ، حاکم مدینه گروهی از بزرگان شهر را به دمشق فرستاد تا با خلیفه ی جوان ملاقات کرده و از مراحم خلیفه برخوردار شوند. یزید که طبق عادت خود نه ظاهر اسلام را رعایت می‌کرد و نه دارای تدبیرو دوراندیشی بود در حضور نمایندگانی که برای دیدار با خلیفه مسلمانان به حضور او آمده بودند به شراب‌خوری و کارهای خلاف شان اسلامی پرداخت. هیئت نمایندگان مدینه که از افراد موجهی هم‌چون عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه و پسرانش و نیز عبدالله بن عمرو و منذر بن زبیر و...  تشکیل یافته بود،  پس از بازگشت به مدینه فغان برآوردند که یزید سگ‌باز و شراب‌خوار است و لیاقت امامت و خلافت مسلمین را ندارد.  شورش در  شهر بالا گرفت. یزید پس از شنیدن گزارش التهاب مدینه لشکری دوازده هزار نفریرا به فرماندهی مسلم بن عقبه روانه مدینه کرد.

سپاهیان شام سه روز به مردم مدینه مهلت دادند تا به بیعت مجدد با یزید گردن نهند؛ اما مردم مدینه برخواسته خویش اصرار ورزیدند. سرانجام جنگ آغاز شد؛ جنگی که با شکست قیام کنندگان مدینه خاتمه یافت و باعث کشته شدن هزاران نفر از مردم مدینه و نیز اباحه جان و مال و ناموس آنان بر لشکر شام به مدت سه روز گردید. این واقعه در 26 یا 27 ذی-الحجه سال 63 هجری رخ داد.

سال سوم و قیام مکه

به موازات قیام مدینه ، مکیان نیز به فرماندهی عبدالله بن زبیر سر به شورش نهادند.در پی این عصیان عمومی آل‌زبیر بر شهر مسلط شده و ادعای استقلال از خلافت اموی را کردند.

سپاه شام پس از کشتار وحشتناک مدینه  به فرماندهی حصین بن نمیر سکونی راهی جنگ با ابن زبیر در مکه شد. اندکی بعد شهر مکه به محاصره لشکر شام در آمد و در طول محاصره خانه خدا بر اثر سنگ هائی که با منجنیق های لشکر شام پرتاب می‌شد آسیب دیده و به آتش کشیده شد. این محاصره تا زمانی که خبر مرگ یزید به لشکریانش رسید ادامه داشت.

خلیفه‌ای در پی یاران هم پیاله!

یزید که پیش از رسیدن به حکومت اسیر هوس‌ها و پایبند تمایلات افراطی خود بود، بعد از رسیدن به حکومت  نیز نتوانست حداقل مثل  پدر ظواهر اسلام را حفظ کند. او در اثر روح بی پروائی و هوس بازی  که داشت علنا مقدسات اسلامی را زیر  پا گذاشته، در راه ارضای شهوات خود از هیچ چیز فرو گذار نکرد. یزید علنا شراب می‌خورد و تظاهر به فساد و گناه می‌کرد. تاریخ شماری از ابیات او را که در شب نشینی ها و باده گساری های بی شرمانه اش سروده گزارش می دهد:

" یاران هم پیاله  من!برخیزید و به نغمه های مطربان خوش آواز گوش دهید،  پیاله های شراب را پی در پی سر کشید و بحث و مذاکره علمی و ادبی را کنار گذارید. نغمه های هوس انگیز ساز و آواز مرا از  شنیدن اذان و ندای الله اکبر باز می‌دارد. و  من حاضرم حوریان بهشتی را که نسیه هست با خم شراب که نقد است عوض کنم."

او با این وقاحت به مقدسات اسلامی دهن کجی می‌کرد!

یزید صراحتا موضوع رسالت و نزول وحی بر حضرت محمد (ص) را انکار می‌کرد و  همچون جدشّ ابو سفیان همه را پنداری بیش نمی‌دانست، چنان که پس از پیروزی ظاهری بر حسین بن علی (ع) ضمن اشعاری گفت:"هاشم با ملک و حکومت بازی کرده است,نه خبری از عالم غیب آمده و نه وحیی نازل شده است"!!

آنگاه کینه‌های دیرینه خود را از سرداران اسلام که در جنگ بدر و  زیر پرچم اسلام بستگان او را از دم شمشیر گذرانده بودند، یاد کرده کشتن امام  حسین را تلافی آن ماجرا معرفی کرد:"کاش بزرگان ما که در بدر کشته شدند امروز زنده بودند و می‌گفتند:یزید دست مریزاد!"

در پی همین اقدام ها  دربار او مرکز انواع فساد و گناه شده، آثار شوم فساد و بی دینی دربار او در جامعه چنان گسترش یافت. در دوران حکومت کوتاه مدت او حتی محیط مقدسی همچون مکه و مدینه نیز آلوده شده به مراکز عیش و عشرت بدل شدند.

مسعودی مورخ نام دار اسلامی می‌گوید: یزید در رفتار با مردم روش فرعون را در پیش گرفته و بلکه رفتار فرعون از او بهتر بود!

سرانجام یزید، پس از سه سال و هشت ماه حکومت در چهاردهم  ربیع‌الاول سال 64 هجری در سن 38 سالگی درگذشت و در حُوّارین دفن شد. در سبب مرگ یزید گفته شده که روزی میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود، خر وحشی می‌دوید و یزید نیز در حالی که مست بود، در پی‌اش می‌تاخت تا این‌که از اسب فرو افتاد و گردنش شکست.

برخی از روایات تاریخی نیز علت مرگ او را زیاده روی در شرب خمر و مسمومیت ناشی از آن گزارش داده‌اند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران