نخستین شهید مدافع حرم که دغدغه فرهنگی داشت
قلب شهید فرهنگی مدافع حرم مجید عسکری جمکرانی برای تربیت و آرامش کودکان سرزمینش، به فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور کشیده شد تا عشق و ایثارش در عرصه وسیعتر و برای همیشه جاویدان بماند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، سرشتن عشق و محبت اهلبیت (ع) در دل از همان آغازین روزهای زندگی در وجود هر فردی شکل میگیرد. عشقی که با پرورش آن، هر چه پرشورتر در نهادمان ریشه دواند، به همان نسبت از آفات و ناملایمات روزگار دور و محفوظمان خواهد داشت، تا زمزمههای این عشق زمینهساز و مهیای آرمانی الهی و کسب متاعی گرانبها، (چون شهادت) آنهم در این دنیای وانفسا باشد.
شهید فرهنگی مجید عسکری جمکرانی یکی از آن شهدای مدافع حرمی است که عاشقانه فرزندان سرزمینش را میستود و در تمام لحظات عمر پر خیروبرکت خویش دغدغه تربیت و آرامش آنان را در دل میپروراند که سرانجام عشق و ایثارش، در عرصهای وسیعتر، فراتر از مرزها را در نوردید، تا برای همیشه جاویدان بماند.
به همین بهانه به گفتوگو با همسر نخستین شهید فرهنگی مدافع حرم در رابطه با ویژگیها و سجایای اخلاقی آن شهید والامقام پرداختیم.
مریم عسکری جمکرانی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قم، با سوز و آهی گلوگیر و مرور خاطرات شیرین زندگی با همسر شهیدش تداعیگر لحظههای خوش روزهای گذشته شد. لحظههایی که هیچ زمانی یارای تکرارش را و زبان و قلمی نیز توان وصفش را نداشته و ندارد. چگونه میشود آن همه عشق و محبت و ایثار را در طول 20 سال زندگی مشترک که بهواسطه رابطه فامیلی عموزادگی شکلگرفته بود را نگاشت. زندگی مشترکی که آغاز آن در نیمه رمضان سال 76 ولادت امام حسن مجتبی (ع) با پیشنهاد پدر شهید و نتیجه استخاره به خیر خود ایشان انجام گرفت.
ثمره سالها زندگی پر خیروبرکت این معلم دلسوز و مهربان سه فرزند به نامهای فاطمه خانم 14 ساله و آقا محمدمهدی و محمدحسن 13 و 7 ساله، که جملگی عشق و محبت اهلبیت(ع) را در دلهایشان همچون لوحی زرین محفوظ دارند. آری این ایثار و گذشتن از چنین پدر و مأمن امن و قراری صبور و مهربان، جز عشق به آل الله معنای دیگری نمیتواند داشته باشد. پدری که خدمت و دلسوزی بیوقفهاش، دامنه مهر و محبتش گستره عظیمی را به خود اختصاص داد، تا با تکریم همه فرزندان مرزوبوم مادریاش و با باور به مسئولیت خطیر خویش در قبال آنان، جمع کثیری بهره از خیرش برند.
این معلم شهید روزهای پرفراز و نشیب زندگیاش را چنان عاشقانه با همسر و فرزندان و اطرافیانش رقم میزند که گویی با باور به کلام پیامبر مهربانیها (ص)، وصال حضرت دوست را امری بدیهی دانسته و همچون مصداقی در این باب، از لحظهلحظه زندگیاش بهرهها برده است. آری این رنگ و بویی خدایی در سراسر عمر، برای معبود زیستن و ساختن و سوختن و راضی به رضایش بودن اینگونه خالصانه، بهرهای جز شهادت (متاعی گرانبها و مرگی تاجرانه، برای انسانهای والا و فرهیختهای که محبت اهلبیت(ع) را از کودکی در دل سرشتهاند) نمیتوانست داشته باشد. چنانکه شهادت این مرد بزرگ برای فرزند کوچکش که بهواسطه مشکل بینایی، وابستگی شدیدی به الطاف و آغوش پرمهر پدر داشت، الهام شده بود.
دغدغه تربیت و آرامش کودکان، در عرصه وسیعتر با عشق و ایثاری جاویدان
جای خالی این بزرگمرد خدایی در زندگی، برای همسر و فرزندانش که لبریز از عشق و محبت بیدریغ او گشتهاند کاملاً احساس میشد، اما آنان نیز بهواسطه پرورش عشق پدر و آرمانهایش راضی و خشنود از سرنوشتی که خالق هستی برایشان رقمزده به این فخر والا (شهادت) بالیده و با یاد و خاطرات و سفارشات پدر روزگار میگذرانند. میوههای باغ زندگی شهید چنان صبور و مقاوم در برابر آفات و ناملایمات زمانه به بار نشستهاند، که حکایت از ریشههای قرص و محکم این ضمیر دارد. آری آنان مصممتر از قبل به عشق و راه پدری که با حضور معنوی خویش، صبورانه دست نوازشگرش را بر سرشان کشیده، مسیر را ادامه می دهند.
این شهید مدافع حرم فرهنگی با تمام وجود چنان مقید به دستورات دینی و شرعی و با حفظ روحیه بسیجی خویش مکلف به حرکت در مسیر دستاوردها و آرمانهای انقلاب و متعهد به حرفه خویش با عنوان پیشه انبیاء عمل میکرد که همگان را به حیرت وا میداشت. خدمت در مسجد مقدس جمکران و بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س)، از افتخارات شهید و نمازهای اول وقت در هرحال و شرایطی و نجواهای شبانه او در نماز شبهایی که هیچگاه ترک نشد هنوز به گوش میرسد، دل بیقرار و شیدای شور و عشق حسینی او تنها با قرائت روزانه زیارت عاشورا با صد لعن و سلام، آرام میگرفت. گویی همه ویژگیها و خصلتهای انسانهای وارسته از صبر و استقامت، تواضع و فروتنی، گشادهرویی و مردمداری را جملگی در وجود نورانی خویش میپروراند.
شهید مدافع حرم مجید عسکری با وجود فارغالتحصیلی از رشته کامپیوتر و تدریس این درس در هنرستانهای استان قم همچنین تحصیل در حوزه در سطح مکاسب، سالها مسئولیت تربیت دانشآموزانش را بهطور دغدغهمند بر عهده داشت. برای این امر مهم تربیتی از هیچ تلاشی از شرکت در اردوها و سفرهای معنوی و جلسات و نیز گفتوگوهایی از ایندست، مضایقه نمیکرد. گویی با رفاقتی از جنس خلوص، با قلبی تفتیده و آکنده از امید و آرزو برای کودکان وطن خویش، قلب و روح همگان را تسخیر کرده بود. قلب تپنده این شهید فرهنگی برای تربیت و آرامش کودکان سرزمینش، این بار پر جوشوخروش تر، به فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور کشید، تا عشق و ایثارش در عرصه وسیعتر و برای همیشه جاویدان بماند.
شیرینی کام همگان توسط مادر شهید از پذیرفته شدن فرزندش در جمع اولیاء
این بصیرت و آگاهی شهید ریشه در خانوادهای مذهبی و ولایی و دوستدار و عاشق اهلبیت (ع) و وجود پدر و مادری متدین و با تقوا که فرزندانشان را جانانه برای مکتب قرآن و عترت پیامبر اسلام (ص) تربیتکردهاند، دارد. مادری که در روز شهادت اولین فرزندش، با صبر و استقامتی زینبی(س)، پروانهوار به دور پیکر مطهر شهیدش گشته، چنانکه گویی در این میهمانی باشکوه شور و سرمستی ملائک و سرور پارهجگرش را نظارهگر شده، که با آرامشی مثالزدنی، کام همگان را با شیرینی شهادت و پذیرفته شدن فرزندش، در جمع اولیای خدا شیرین میگرداند.
همسر نخستین شهید فرهنگی مدافع حرم از وجود سربند عطرآگینی از شهید خبر میدهد که هنگام تحویل پیکرش بر پیشانی او قرار داشته و از آن عطر و بوی دلانگیزی در فضای اطراف متراکم شده، که آن را نزد خود با عنوان یادگار حفظ میکند. بیتابی یکی از یادگاران شهید، (فرزند کوچکش به دلیل سن کم) از نبود پدر و وابستگیهای عاطفی آنان به یکدیگر، دل مادر را رنجیدهخاطر کرده بود، بهگونهای که امان از کف داده و خطاب به همسرش میگوید (خودت کاری کن تا آرام بگیرد) در همان لحظه آرامش عجیبی را در وجود فرزندش احساس کرده، که این الهام و الهامات دیگر حکایت از زنده و جاوید بودن شهیدان و حضور معنوی آنان در زندگیشان را دارد.
سرانجام این شهید والامقام پس از پیگیری و گذشت یک سال و نیم از ثبتنام، با گذراندن دورههای آموزش نظامی مربوطه، بهصورت داوطلبانه به همراه گروه فاتحین در روز شهادت امام رضا(ع) به جبهههای سوریه اعزامشده و در دهمین روز حضور در منطقه دوبرالزیتون در شمال حلب، به همراه تعداد دیگری از رزمندگان مدافع حرم، براثر اصابت خمپاره بهشدت مجروح و در راه انتقال به مرکز درمانی به مقام والای شهادت نائل آمد.
گفتوگو و گزارش از الهام پناهی فر
انتهای پیام/