ضعف آموزش و دستگاه‌های تعلیم و تربیت در فضای مجازی/۲

ضعف آموزش و دستگاه‌های تعلیم و تربیت در فضای مجازی/2

آیا ما جوانان و نوجوانان خود را در نظام تعلیم و تربیت کشور به همان اندازه تعلیم می‌دهیم که انتظار داریم و یا در مرحله آموزش آنها را به بهانه‌های مختلف به حال خود رها کرده و در یک روند غلط و خنثی قرار داده و در موارد مورد نیاز، انتظار دیگری داریم؟!

خبرگزاری تسنیم- داود عامری

در یادداشت قبل با موضوع رها شدگی فرهنگی در فضای مجازی ضمن بررسی ضرورت ها، به بحث ضعف نگاه راهبردی و ساختارمند در این حوزه  اشاره کردیم، در این یادداشت سعی داریم نگاهی داشته باشیم به ضعف آموزش و تربیت در هدایت و تاثیرگذاری در ایران مجازی بپردازیم.

یکی از زیربنایی ترین اقدامات در امر فرهنگ، فرهنگ سازی استفاده از نظام تعلیم و تربیت هر کشوری مبتنی بر اهداف کلان تعیین شده در آن جامعه است. به عبارت ساده تر در هیچ کجای دنیا کتاب های آموزشی و برنامه های تربیتی رسمی برخلاف منافع، اهداف و مصالح عمومی کشور تدوین نمی‌ شود، چرا که پاسخگویی به نیازها و استمرار جریان فکری سالم در جامعه از طریق نظام آموزشی و تعلیم و تربیت در نسل های جدید اتفاق می افتد.

ایران اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست و جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد اهداف متعالی فرهنگی و انقلابی خود را در کنار علوم پایه به دانش آموزان و دانشجویان کشور که در واقع نسل های تاثیرگذار آینده نزدیک جامعه هستند، منتقل نماید.

این اتفاق زمانی به درستی انجام می گیرد که دستگاه تعلیم و تربیت کشور بتواند در حوزه وظایف خود با یک نیازسنجی مناسب اهداف خود را طراحی، برنامه ریزی و اجرا نماید و  به معنای واقعی تاثیرگذار عمل کند.

بی تردید پیش نیاز رسیدن به یک نظام تعلیم و تربیت تاثیرگذار، توجه همه جانبه و جدی به نیازهای جامعه متناسب با تغییرات است. یکی از تغییرات و تحولات بزرگ در جامعه ما، تحول در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات به خصوص فضای مجازی است، بنابراین باید در سه حوزه کلی؛ نظام تعلیم و تربیت خود را برای ایفای نقش موثر متناسب با شرایط جدید آماده کند.

اول، مربیان، معلمان و اساتید؛ این گروه در  نظام آموزشی باید از هر لحاظ در زیر ذره‌بین و مورد توجه باشند. زیر ذره بین بودن از این لحاظ که واقعا در جذب معلمان و اساتید در تمامی سطوح باید به امر کیفیت دانش، تبحر و انگیزه های افراد علاقه مند به خدمت در نظام تعلیم و تربیت با جدیت پرداخته شود و بهترین ها برای این مهم گزینش شوند، چرا که آینده نیروی انسانی کشور که با ارزش ترین سرمایه هر کشوری است، تابعی از نحوه عملکرد این افراد می باشد. این افراد باید سواد رسانه ای مناسب و دارای توانمندی در هدایت دانش آموزان و دانشجویان در مواجهه با فضای مجازی را داشته باشند، چرا که نوجوانان و جوانان در این محیط قسمت مهمی از وقت خود را سپری می کنند.

مربیان باید بتوانند مسیر آموزشی خود را در محیط مجازی نیز گسترش داده و پیگیری نمایند. به عبارت ساده تر مربیان آموزشی در تمام سطوح علاوه بر فضای واقعی، باید در فضای مجازی نیز همراه و هدایت گر شاگردان خود باشند تا آنها ضمن حضور سالم و سودمند در محیط مجازی، بخشی از زمان صرف شده را در مسیر علم آموزی و مهارت افزایی خود سپری کنند و با فرهنگ بهره گیری درست از محیط مجازی و نحوه حضور خود در این محیط آشنا شوند.

دوم، متون درسی و مراکز آموزشی؛ امروزه متون آموزشی و محیط یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار روی انسان و تربیت او است. نقش متون و محیط آموزشی را نمی توان به عنوان عامل تاثیرگذار بر شرایط تعلیم تربیت نوجوانان و جوانان نادیده گرفت، بنابراین باید بافت مراکز آموزشی و متون درسی، به صورت هدفمند طراحی و کارکرد آموزشی در راستای اهداف نظام تعلیم و تربیت نقش پیدا کنند. این محیط و محتوای آموزشی نباید فاصله چندانی با فضای جامعه و زندگی آنها داشته باشد تا بتواند محیط مجازی مورد نیاز گروه های مختلف سنی و مخاطبان خود را نیز برنامه ریزی شده تامین کند. مراکز تعلیم و تربیت و محتوای آموزشی نه تنها نباید با فضای مجازی بیگانه باشد، بلکه در این زمینه باید به صورت هدفمند نقش پیشرو داشته، به خوبی اوقات حضور نوجوانان و جوانان را در فضای مجازی متناسب با نیازها و اهداف غنی سازی نماید.

سوم، دانش آموزان و دانشجویان مخاطب؛ روحیه جوان و حس کنجکاوی و هیجان طلبی در این گروه سنی یک امر طبیعی است. بنابراین بسیار سخت است آنها را از ورود به عرصه های جدیدی مثل فضای مجازی منع کرد، لذا آنچه که می توان انجام داد، برنامه ریزی برای آموزش، بهره برداری درست و هدایت آنها در جهت بهره‌گیری از فطرت کنجکاو خود در مسیر اهداف عالی علمی و فرهنگی مبتنی بر نظام ارزشی جامعه خودی است و در این راستا فضای مجازی باید به ابزاری برای ترقی و پیشرفت آنها تبدیل شود، نه اینکه آنها را در فضاهای پوچ و بی معنی و احیاناً تخریب کننده اخلاق و فرهنگ سرگردان سازد.

واضح است که اگر این اتفاق یعنی اقدامات بایسته و توانمندسازی هر سه حوزه در نظام تعلیم و تربیت به درستی و در عمل اتفاق بیفتد، دیگر نگرانی از ابزارهای ارتباطی مثل فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، نه تنها کاهش می یابد، بلکه این ابزارها تبدیل به عامل پیشرفت فرهنگی و آموزشی نیز می‌شوند.

امروزه از گوشه و کنار مملکت صدای نخبگان از کاهش میزان دلبستگی جوانان به ارزش‌های اسلامی و  انقلابی شنیده می‌شود و در واقع مسئولان از سر دلسوزی نسبت به آینده این روند ابراز نگرانی می‌کنند و معاندان و مخالفان نیز آن را به فال نیک گرفته و خواب‌های آشفته خود را تعبیر می کنند. اما واقعیت امر این است که آیا ما جوانان و نوجوانان خود را در نظام تعلیم و تربیت کشور به همان اندازه تعلیم می دهیم که انتظار داریم و یا در مرحله آموزش آنها را به بهانه های مختلف به حال خود رها کرده و در یک روند غلط و خنثی قرار داده و در موارد مورد نیاز، انتظار دیگری داریم؟!

نتیجه آن که به نظر می‌رسد نظام تعلیم تربیت ما آن چنان که باید فضای مجازی را مورد توجه قرار نداده و دانش آموزان و دانشجویان، در همه مقاطع برای مواجهه با پدیده های جدید آموزشی و محیط ها جدید از جمله فضای مجازی از طریق سیستم های خارج از محیط آموزشی آشنا می شوند و در بسیاری از موارد مدیران به عنوان یک پرستیژ و تبلیغات ابزارهای آموزشی مدرن و بهره گیری از فضای مجازی را مورد توجه قرار می دهند، حال آنکه جهان مجازی جزئی واقعی و تاثیرگذار از زندگی انسان ها و به خصوص جوانان شده است و نظام تعلیم و تربیت بایستی با جدیت دانش آموزان و دانشجویان خود را در این محیط نیز همراهی و هدایت کند و تنها به بهره گیری ابزاری از وسایل ارتباطی بسنده نکند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران