گزارش ویژه تسنیم از ۷ساله‌شدن بحران سوریه|مقایسه اوضاع میدانی ۲۰۱۸ با ۲۰۱۱/افسانه خلافت به تاریخ پیوست+ آمار و نقشه‌ها

گزارش ویژه تسنیم از 7 ساله شدن بحران سوریه|مقایسه اوضاع میدانی 2018 با 2011/افسانه خلافت به تاریخ پیوست+ آمار و نقشه‌ها

این روزها مصادف است با هفتمین سال بحران سوریه، بحران فرسایشی که وارد هشتمین سال آن شده‌ایم، رخدادها در حالی آغاز شد که مقامات سوری هرگز تصور نمی‌کردند به یک چالش بزرگ و جدی سیاسی و امنیتی برای کشورشان تبدیل شود.

به گزارش گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیم، با آغاز جنبش مردمی در برخی کشورهای عربی در اواخر سال 2010 (انقلاب مردمی در تونس از 18 دسامبر 2010 آغاز شد و تا 14 ژانویه 2011 ادامه و با سرنگونی رژیم زین‌العابدین بن علی پایان یافت و انقلاب مردمی در مصر از 25 ژانویه 2011 آغاز شد و تا 11 فوریه ادامه و با سرنگونی رژیم حسنی مبارک پایان یافت) که با سرنگونی شماری از حاکمان عرب همراه شد و مهمترین آنها در تونس و مصر و در ادامه در یمن و لیبی بود، قدرت‌های سلطه‌گر غربی و در رأس آنها آمریکا بلافاصله به موج‌سواری بر این اعتراضات و تلاش برای تأثیرگذاری بر آن در راستای منافع خود در منطقه و منافع رژیم صهیونیستی روی آوردند.

عوامل آغاز بحران در سوریه

سوریه از جمله کشورهایی بود که ویروس تحرکات از کشورهای مجاور به آن وارد شد و شراره‌ای لازم بود تا آتش این تحرکات را شعله‌ور کند. شراره اول شایعه‌ای بود که فعالان در شبکه‌های ارتباط اجتماعی پخش کردند که تا کنون جزئیات کامل آن فاش نشده است، بر اساس این شایعه، یک مسئول سوری، ناخن برخی کودکانی را که اقدام به نوشتن عبارت‌های توهین‌آمیز درباره دولت سوریه به‌روی دیوار یکی از مدارس شهر درعا در جنوب این کشور کرده بودند،‌ کشید تا پس از آن حوادث به‌شکل بسیار سریع و پرشتاب و پیاپی پیش رود.

چرایی انتخاب «درعا» برای ناآرام‌‌کردن سوریه

دلایل و تحلیل‌ها و تفسیرهای متفاوتی درباره اینکه چرا درعا برای ناامن و ناآرام کردن سوریه انتخاب شد، مطرح شده است، اگرچه در 26 فوریه 2011 (بهمن 1389) نیروهای امنیتی سوری، 15 دانش‌آموز را به‌سبب نوشتن شعار به‌روی دیوار در مدرسه‌ای در درعا دستگیر کرده بودند، ولی ناآرامی‌ها و حوادث در سوریه اساساً از روز هجدهم مارس از همین شهر آغاز شد که در نتیجه تجمع اعتراض‌آمیز دو نفر کشته شدند. از همین تاریخ بود که آمریکا، قطر، رژیم سعودی و ترکیه با دخالت آشکار در مسائل داخلی ترکیه، تجمعات و تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم را به‌سمت خشونت و درگیری داخلی کشاندند و با تشکیل گروه‌های مسلح و تأمین مالی و  تسلیحاتی آنها آغازگر بحرانی شدند که امروز وارد هشتمین سال آن شده‌ایم.

دولت سوریه در پی آغاز این حوادث، از تلاش‌ها و تحرکات هدفمند برای ناآرام کردن کشور در راستای توطئه‌ای خبر داد که برای از بین بردن یکی از ارکان مهم محور مقاومت و ایجاد آشوب و ناآرامی در سوریه در راستای منافع رژیم اشغالگر قدس طراحی شده بود.

در همان زمان دولت سوریه از کشف مقادیر زیادی سلاح و مهمات و پول در مسجدی در درعا که افراد مسلح ذخیره کرده بودند و ارسال یک میلیون اس‌ام‌اس از سوی رژیم صهیونیستی برای تحریک مردم خبر داد تا جزئیات بیشتری از توطئه خطرناک غربی‌ها و برخی اعراب برای ناامن کردن سوریه یکی از ارکان جبهه مقاومت برملا شود، کشوری که همواره حامی مقاومت لبنان و فلسطین بوده و هم‌اکنون پذیرای شمار زیادی آواره فلسطینی در خاک خود است.

رسانه‌های سوری در همان زمان گزارش دادند اعضای یک باند مسلح مقادیر زیادی سلاح و مهمات و پول در مسجد «العمری» درعا که به‌اشغال خود درآورده بودند، ذخیره کرده که نیروهای امنیتی سوریه آنها را کشف کردند،  این باند با اشغال برخی منازل مردم از آنها برای تیراندازی به رهگذران و افرادی که برای نماز به مسجد می‌آمدند، استفاده می‌کردند که سبب مقابله نیروهای امنیتی سوریه با اعضای این باند مسلح و دستگیری و تحویل آنها به دستگاه عدالت شد.

«لاذقیه» هم از دیگر شهرهایی بود که کنار درعا در دستورکار توطئه‌گران قرار گرفت و اغتشاشگران تلاش کردند این شهر را ناآرام کنند تا ویروس ناامنی را به دیگر مناطق منتقل کنند، اما به‌دلیل بافت منسجم و اتحاد مردم لاذقیه، دشمنان نتوانستند برنامه‌های خود را در این شهر به‌پیش ببرند.

همان زمان رسانه‌های سوری از دستگیری یک تبعه آمریکایی و شمار زیادی از اتباع برخی کشورهای عربی همسایه خبر دادند که در اقدامات خشونت‌آمیز درعا و لاذقیه دست داشتند به‌طوری که «سلیم عبود» از نمایندگان پارلمان سوریه در همان سال تأکید کرده بود حوادث و ناآرامی‌ها در برخی مناطق سوریه در راستای توطئه‌های سازمان‌یافته دشمنان و به‌سبب حمایت دمشق از مقاومت و قرار گرفتن در جبهه حامیان آن قرار دارد.

اما دلایل انتخاب درعا و لاذقیه برای ایجاد بحران در سوریه چه بود؟ انتخاب این دو شهر که نمادهای مهمی برای سوریه به‌شمار می‌روند، از وجود یک توطئه حساب‌شده حکایت می‌کرد، درعا دژ مستحکم در جنوب سوریه در برابر رژیم صهیونیستی و در نزدیکی نقطه تماس قرار دارد، لاذقیه هم به داشتن ساکنانی یکپارچه و هماهنگ و منسجم و داشتن تاریخ مبارزاتی و ملی شهرت دارد علاوه بر آنکه زادگاه رئیس جمهوری سوریه هم به‌شمار می‌رود. برنامه دشمنان سوریه این بود که با ناآرام کردن درعا و لاذقیه، سوریه را به‌سمت بی‌ثباتی و هرج‌ومرج کشانده و میان مردم درگیری ایجاد کنند.

رئیس جمهوری سوریه چند روز پس از آغاز رخدادهای درعا در سال 2011 طی سخنانی در پارلمان این کشور با تأکید بر اصلاحات ساختاری خاطرنشان کرده بود "برخی به‌دنبال منحرف کردن مطالبات اصلی مردم هستند که البته با هوشیاری مردم به نتیجه‌ای نخواهند رسید".

بشار اسد گفته بود "سه مسئله اصلاحات، نیازهای معیشتی مردم و فتنه در سوریه در هم پیچیده شده و برخی قصد داشتند با منحرف کردن مسئله اصلاحات و نیازهای اصلی مردم، اعتراضات را به‌سمت‌وسوی دیگری منحرف کنند".

اسد همچنین در ادامه با صدور چهار فرمان رسماً لغو حالت فوق‌العاده و انحلال دادگاه عالی امنیت کشور را پس از حدود پنج دهه اعلام کرد، همچنین با اعلام قانون برگزاری راهپیمایی مسالمت‌آمیز تأکید کرد "فقط نیروهای پلیس مأمور رسیدگی به جرایم و بازجویی از مظنونان هستند".

هجمه بی‌سابقه رسانه‌های غربی و عربی حاشیه خلیج فارس بر ضد دولت سوریه و رهبران آن با تکیه زیاد بر مخدوش کردن وجهه شخص بشار اسد رئیس جمهور این کشور همراه بود به‌طوری که اسد به هدف اول این رسانه‌ها تبدیل شد که خواستار سرنگونی آن شدند.

این در حالی  است که از همان زمان قشرهای مختلف مردم سوریه با برپایی تظاهرات حمایت از دولت و شخص بشار اسد اقدامات خشونت‌آمیز و سازمان‌دهی‌شده برای ناامن کردن کشورشان را محکوم کردند.

اکنون که وارد هشتمین سال بحران سوریه شده‌ایم، چه‌چیزهایی تغییر کرده است و اوضاع میدانی این کشور چگونه است؟

مسئولان سوری از همان ابتدا بر درست و برحق بودن برخی مطالبات تظاهرات‌کنندگان تأکید کرده و دولت هم در راستای برآورده کردن آن گام برداشت به‌طوری که بثینه شعبان مشاور سیاسی و رسانه‌ای بشار اسد در 24 مارس 2011 از لغو  قانون فوق‌العاده خبر داد تا بخشی از محدودیت‌ها درباره آزادی افراد و همچنین کنترل رسانه‌ها لغو شود، دولت سوریه همچنین کمیته‌های ویژه‌ای را برای ارتباط با مناطق و روستاهایی که شاهد تظاهرات و اعتراضات بود، تشکیل داد.

بیشتر گام‌ها و اقداماتی که دولت سوریه انجام داد، با مخالفت و افزایش تظاهراتی روبه‌رو شد که طولی نکشید با خرابکاری و تعدی به اموال عمومی و نیز حمل سلاح و حمله به نیروهای امنیتی و پلیس همراه شد، نیروهایی که از بالاترین سطوح قدرت در سوریه دستور گرفته بودند که از خشونت علیه هیچ تظاهرات‌کننده‌ای استفاده نکنند بلکه با خویشتن‌‌داری در راستای بازگرداندن امنیت به تمام مناطق سوریه گام بردارند.

نمی‌توان با قاطعیت گفت که فقط یک عامل در پس حوادث سوریه قرار دارد، بلکه عوامل متعدد داخلی و خارجی پیچیده‌ای وجود دارد که تأثیرات خود را بر تمام ابعاد زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زمینه‌های دیگر به‌جا گذاشته است.

مهمترینِ این عوامل، اراده و تلاش غربی‌ها برای سرنگونی رئیس جمهور بشار اسد است که بزرگترین پشتیبان جنبش‌های مقاومت در جهان عرب بر ضد رژیم صهیونیستی است، چه مقاومت اسلامی حزب‌الله در لبنان یا جنبش‌های مقاومت فلسطین با گرایش‌ها و رویکردهای مختلف، جنبش‌هایی که تهدیدی برای رژیم اسرائیل به‌شمار می‌روند، سوریه حلقه وصل بین محور مقاومت از ایران تا عراق و لبنان و فلسطین اشغالی به‌شمار می‌رود و در صورت سقوط سوریه، خط مقاومت در معرض آسیب‌های بزرگی قرار خواهد گرفت و به همین دلیل بود که کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا به شعله‌ور کردن آتش درگیری‌ها و جنگ در سوریه به شیوه‌ها و راه‌های مختلف روی آوردند.

 

تکیه و تمرکز بر شخص رئیس جمهور اسد، محور توجه اکثر رسانه‌های کشورهای دشمن سوریه بود تا جایی که کار حتی به پخش شایعات فراوان همچون شایعه جدایی نزدیک‌ترین افراد بشار اسد از وی از جمله همسرش اسماء رسید به‌عنوان مثال شبکه العربیه سعودی در سال 2012 شایعه جدایی همسر بشار اسد و فرار به‌همراه سه فرزندش به لندن را پخش کرد، رسانه‌های دیگر همسو با سعودی‌ها شایعه حمله به سرتیپ ماهر اسد برادر بشار اسد و کشته شدن وی در یکی از انفجارهای دمشق را پخش کردند، اما تمام این شایعات با منتشر شدن تصاویر بشار اسد به‌همراه خانواده‌اش که در حال گذراندن زندگی عادی خود هستند، نقش بر آب شد.

نمی‌توان مسئله جدایی‌ برخی شخصیت‌های سوری را انکار کرد که به بالاترین سطوح از جمله جدایی «ریاض حجاب» نخست وزیر سابق و رفتن وی به عربستان رسید، ولی آنچه «حمد بن جاسم» نخست وزیر سابق قطر درباره پشت‌پرده جدایی شخصیت‌های سوری فاش کرد، این نکته را مورد تأکید قرار داد که فرار این شخصیت‌ها در نتیجه طمع‌ورزی آنها به پول و مناصب بود نه ناشی از علاقه به ملت و وطن.

بن‌جاسم به شبکه بی‌بی‌سی انگلیس گفته بود: جدایی‌ها در صفوف ارتش سوریه اغلب با پیشنهادهای وسوسه‌انگیز مالی صورت می‌گرفت، هر نظامی معمولی که جدا می‌شد، ‌15 هزار دلار و هر افسر برای جدایی، 30 هزار دلار دریافت می‌کرد، جدایی ریاض حجاب نخست وزیر سابق هم از طریق هماهنگی با پسرخاله‌اش صورت گرفت که از مدت‌ها پیش در اردن زندگی می‌کند و عربستان سعودی مبلغ 50 میلیون دلار به وی پرداخت کرد تا جدا شود.

آنهایی که آرزوی سقوط سوریه را به گور بردند و ...

«عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان و  «سعود الفیصل» وزیر خارجه کهنه‌کار آل سعود از جمله کسانی بودند که تمام همّ و غم و امکانات خود را برای سقوط دولت بشار اسد به‌کار گرفتند و با تمام قوا از گروه‌های تروریستی حمایت کردند و مدام بر طبل جنگ می‌کوبیدند، اما آرزوی آنها برای سرنگونی دولت سوریه نه‌تنها محقق نشد، بلکه آنها این آرزو را به گور بردند و در هشتمین سال بحران سوریه، مرگ آنها را از آرزویشان برای همیشه جدا کرد.

«بندر بن سلطان» مسئول اصلی پرونده سوریه در آل سعود هم به‌سبب ناکامی در پیشبرد سیاست‌های ضدسوری رژیم از کار برکنار شد تا قربانی بزرگ لقب بگیرد.

«شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر سابق قطر در آخرین سفر خود به ایران و در دیدار با دکتر احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق مدعی شده بود که ظرف چند هفته دیگر کار بشار اسد تمام است و سقوط خواهد کرد، اما شیخ قطری جای خود را به پسرش داد و بشار اسد هم همچنان در قدرت باقی ماند.

شمار دیگری از مقامات عربی و غربی از آغاز بحران سوریه مدام بر طبل جنگ کوبیده و با تمام توان خود از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کردند و همواره کناره‌گیری بشار اسد را فریاد می‌زدند، اما همه آنها اکنون جایی در قدرت در کشورهای خود ندارند، اما آن که در قدرت باقی مانده، شخص بشار اسد است.

نگاه تحلیلی به آنچه در هفت سال اخیر گذشت

«حسام شعیب» پژوهشگر و کارشناس مسائل سیاسی سوری در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در دمشق می‌گوید: جنگی که از هفت سال پیش علیه سوریه تحمیل شده، سؤالات زیادی را مطرح کرده است که مهمترین سؤال این است؛ آیا آنچه در ابتدا جنبش مردمی نامیده می‌شود، گفت‌وگوی دموکراتیک ملی دربرگیرنده مطالبات واقعی بود یا خیر؟ با نگاه واقع‌بینانه و تحلیل سیاسی و اجتماعی تأکید می‌کنیم که این جنبش، ملی نبود، هرچند در ظاهر مبتنی بر مطالبات ملی و مردمی بود، زیرا ما از همان ابتدا شاهد خرابکاری و ویرانی بودیم که تمام مؤسسات دولتی و اکثر مدارس و مراکز عبادتی، بازارها و شهرها را دربرگرفت، آیا این چیزی بود که از شعارهای دموکراتیکی انتظار می‌رفت که تظاهرات‌کنندگان سر می‌دادند؟

وی افزود: معتقدم این طرح آمریکا در چندین مرحله اجرا می‌شد، پس از اشغال عراق، گام بعدی آماده‌سازی فضاها نه‌تنها در سوریه بلکه همچنین در مرحله بعدی رسیدن به جمهوری اسلامی ایران بود، به‌ویژه اینکه سوریه و ایران مانع بزرگی در برابر پیشبرد طرح آمریکایی صهیونیستی در منطقه به‌شمار می‌روند و امروز ما آن را در مشغول کردن سوریه به این جنگ جهانی تحمیل‌شده بر آن می‌بینیم، در مقابل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به‌صورت علنی به‌سمت عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی حرکت کرده‌اند.

وی خاطرنشان کرد مشکل در مسئله آگاهی ملی و اجتماعی بود که مشخص شد طیف وسیعی از مردم سوریه از آن بی‌بهره‌اند، زیرا همه مات و مبهوت شده بودند.

وی افزود : آنچه در سوریه رخ داد، انقلاب نبوده بلکه در حقیقت، در چارچوب طرح هرج‌ومرج سازنده‌ای قرار داشت که کاندولیزا رایس وزیر خارجه سابق آمریکا از آن سخن گفته بود که "اجرای این طرح به کسانی همچون اخوان المسلمین یا جنبش وهابیت نیاز دارد" و ما گروه‌هایی را مشاهده کردیم که حامل این فکر و ایده هستند و زیر پرچم این اعتقاد جنگیده‌اند، حتی گروه تروریستی داعش مسئله خلافت را مطرح کرد، به این خاطر که می‌خواست تعداد بیشتری از به‌اصطلاح جهادی‌های جهان را جذب کند، در نتیجه ما دیدیم شیوخ سعودی که به‌زعم خود خواستار جهاد در سوریه شدند از گروه تروریستی داعش حمایت می‌کنند که این مسئله را مورد تأکید قرار می‌دهد که این طرح تنها مربوط به سوریه نیست بلکه مربوط به تمام کشورهای منطقه به‌ویژه محور مقاومت با هدف دور کردن آن از مسائل اساسی است.

مهمترین علت آنچه در سوریه رخ داد، فریبکاری رسانه‌ای بود که بر افکار عمومی عربی تأثیرگذاشت، آنچه در لیبی، تونس و مصر دیدیم، همه را شگفت‌زده کرد، ما از جنبش مردمی سخن می‌گوییم که توانست رژیم‌هایی را سرنگون کند، این موضوع بسیاری را ترغیب کرد تا دست به چنین تحرکاتی در سوریه بزنند و شاید کسانی در ابتدا نیت‌های خوبی داشتند و اساساً چنین اعتقادی وجود نداشت که این افراد ابزاری از ابزارهای طرح آمریکا علیه سوریه باشند، ولی طولی نکشید که افراد تبدیل به ابزار شدند علاوه بر آنکه ستون پنجم دشمن در داخل سوریه در راستای این طرح آمریکا حرکت کرد و از همان لحظه نخست برای آن برنامه‌ریزی صورت گرفت، به همین سبب شخصیت‌های مشخصی در سوریه به‌درخواست طرف‌های خارجی هدف قرار گرفتند و این مسئله وجود طرح ضدسوری را مورد تأکید قرار می‌دهد.

ما این مسئله را انکار نمی‌کنیم که سوریه به توسعه و اصلاح سیاسی و اقتصادی نیاز دارد، حتی رئیس جمهور اسد آن را یادآور شد، ولی آیا این کوتاهی در اصلاح توجیه و بهانه کافی برای هر شهروند در داخل سوریه است تا به کودتا علیه دولت دست بزند یا از بیگانگان کمک بگیرد؟ برخی فراتر از آن عمل کردند، به دامن اسرائیل رفتند که این مسئله تأکید می‌کند که مسئله، مسئله اختلاف مردم با شخص رئیس جمهور اسد نبود، بلکه فراتر از اینها بود.

مقایسه سوریه 2018 با سوریه 2011

شعیب درباره مقایسه وضعیت سوریه در سال جاری با سال‌های ابتدایی بحران به خبرنگار تسنیم در دمشق گفته است: ملت سوریه امروز به آگاهی و هوشیاری بیشتری دست یافته است، دیگر به آنچه رخ می‌دهد، متقاعد نمی‌شود، به این دلیل که اکثریت مردم سوریه امروز در مناطق تحت کنترل دولت زندگی می‌کنند و این مردم حامی ارتش در جنگ با تروریسم هستند، پس از گذشت هفت سال از بحران، خیلی چیزها تغییر کرده است، ما امروز از خروج ده‌ها هزار نفر از غیرنظامیان از غوطه سخن می‌گوییم، از آزادسازی اغلب مناطق سوریه از اشغال تروریسم حرف می‌زنیم، از هوشیاری و آگاهی واقعی سخن می‌گوییم که نزد مردم سوریه وجود دارد.

این هوشیاری و آگاهی به‌وجود نمی‌آمد اگر ایستادگی دولت نبود و اگر اقدامات فاجعه‌باری که معارضان سوری در داخل و خارج سوریه به آن دست زدند، وجود نداشت، در داخل سوریه جنایت‌هایی علیه غیرنظامیان صورت گرفت، به اسلام و حقوق مردم تعدی شد،‌ حتی از کودکان برای انجام حملات و حمل سلاح استفاده شد و غیرنظامیان هم به‌عنوان سپر انسانی گروه‌های تروریستی مورد استفاده قرار گرفتند.

این کارشناس سوری می‌گوید: امروز می‌شنویم که همه از اولویت قرار گرفتن پشت سر دولت و نظام سوریه حرف می‌زنند، به همین سبب با وجود تمام اشک تمساحی که در شورای امنیت برای غوطه شرقی ریخته می‌شود، امروز شاهدیم ده‌ها هزار نفر از غیرنظامیان از این مناطق خارج می‌شوند و به آغوش دولت بازمی‌گردند، زیرا سوری‌ها دیگر تحمل رنج و سختی غوطه و مناطق دیگر سوریه به‌سبب تروریسم را ندارند.

آخرین آمار جنگ علیه سوریه در هشتمین سال بحران

هفت سال از جنگ علیه سوریه گذشت که طی آن صدها هزار نفر قربانی حملات گروه‌های تروریستی تکفیری به محله‌های مسکونی شهرها و روستاهای مختلف این کشور شده‌اند.

گروه‌های تروریستی با استفاده از خودروهای بمب‌گذاری‌شده، خمپاره و موشک‌های دست‌ساز بارها به شهرها، روستاها و شهرک‌های سوریه حمله کردند، آنها بازارها، مدارس، مساجد و نهادها و مؤسسات دولتی را هدف قرار دادند.

آمار قربانیان غیرنظامیان و سربازان ارتش سوریه

به‌گفته منابع آگاه، آمار قربانیان در صفوف غیرنظامیان و نیروهای ارتش سوریه در نتیجه حملات گروه‌های تروریستی طی هفت سال اخیر بین 300 تا 350 هزار شهید در استان‌های مختلف سوریه برآورد شده است.

از ابتدای سال جاری میلادی (2018)، حدود 12 هزار نفر در حملات تروریست‌ها به محله‌های مسکونی جان خود را از دست داده‌اند که بیشتر قربانیان مربوط به شهر دمشق و حومه آن بوده‌اند.

آمار گروه‌های تروریستی در سوریه

گروه‌های تروریستی با اسامی و گرایش‌های مختلف و وابستگی به کشورهای مختلف عربی و غربی طی هفت سال اخیر مرتکب جنایات فراوان شده‌‌اند، شمار تروریست‌های خارجی در سوریه هم حدود 90 هزار نفر برآورد شده‌اند که این تعداد از 93 ملّیت (کشور) اعلام شده‌اند.

تعداد تروریست‌هایی با ملیت اروپایی و آمریکایی به 21هزار و 500 نفر رسید که 8500 نفر از آنها به کشورهایشان بازگشتند.

آمار تروریست‌های سعودی که تا پایان سال 2017 یعنی طی هفت سال اخیر به‌هلاکت رسیده‌اند به 7 هزار نفر می‌رسد.

بیش از 3 هزار تروریست انتحاری طی هفت سال اخیر به‌هلاکت رسیده‌اند که بیشتر آنها وابسته به گروه‌های تروریستی داعش و جبهه النصره بوده‌‌اند.

10 کشوری که تروریست‌های آنها در صدر قرار دارند

حکومت عربستان در رتبه نخست حامیان مالی و تسلیحاتی گروه‌های تروریستی در سوریه با صرف 18 میلیارد دلار برای این گروه‌ها و قطر هم با 17 میلیارد دلار در رتبه دوم تأمین‌کننده مالی و تسلیحاتی این گروه‌ها به‌شمار می‌روند.

آمار گروه‌های تروریستی جنگجو در سوریه به 800 گروه رسیده است.

کشورهایی که بیشترین تروریست را در سوریه داشته‌اند به‌ترتیب شامل: عربستان،‌ ترکیه، چچن، تونس،‌ لیبی، عراق،‌ لبنان،‌ ترکمنستان، مصر، اردن‌اند.

از دیگر کشورهای عربی و غیرعربی هم تروریست‌های زیادی به سوریه سرازیر شدند.

85درصد سوریه از لوث تروریسم پاکسازی شده است

با آزادسازی حومه‌های دمشق، دیرالزور، شهر حلب و یک‌سوم حومه ادلب از سوی ارتش سوریه، 85 درصد مساحت سوریه از لوث تروریسم پاکسازی شده است، اما همچنان 15 درصد خاک سوریه در اشغال گروه‌های تروریستی قرار دارد.

توزیع گروه‌های تروریستی و مسلح باقی‌مانده در سوریه

با سقوط دولت خلافت ادعایی و دروغین داعش، هنوز بقایای این گروه کنار گروه‌های تروریستی دیگر در برخی مناطق سوریه به ارتکاب جنایت دست می‌زنند که توزیع آن به‌شرح زیر است:

حومه دمشق: جیش‌الاسلام، احرار الشام، جبهه النصره و بقایای داعش

حومه درعا در جنوب سوریه: جبهه النصره و لواء الفرقان

شهر ادلب و حومه‌های شمالی و جنوبی: هیئة تحریرالشام (جبهه النصره)، احرارالشام، الحزب الترکستانی، فتح الشام و جند الاقصی

حومه شمالی و جنوبی حماه: جبهه النصره، احرارالشام، جیش المجاهدین و لواء‌ الاسلام

حومه غربی و بخش‌هایی از حومه جنوبی حلب: حرکة نورالدین الزنکی، هیئة تحریرالشام، الحزب الترکستانی و جیش السنة

حومه شرقی دیرالزور در مرزهای سوریه و عراق: بقایای داعش و شبه‌نظامیان کردی در مناطق شرق فرات در حومه دیرالزور تحت حمایت‌های گسترده آمریکا

بخش‌هایی از حومه الحسکه: بقایای داعش و شبه‌نظامیان کردی وابسته به نیروهای دموکراتیک سوریه

نیروهای دموکراتیک سوریه که به یگان‌های حمایت کردی هم موسوم هستند، دومین نیروی بانفوذ در سوریه از نظر سیطره بر بخش‌هایی از خاک این کشور قلمداد می‌شوند به‌طوری که حدود 42 هزار کیلومتر از خاک سوریه به‌میزان بیش از 22 درصد را در سیطره خود دارند، آنها توانستند طی ماه‌های گذشته با حمایت‌های گسترده هوایی آمریکا مناطق تحت سیطره خود را گسترش دهند که از مرزهای سوریه و عراق تا حومه غربی منبج و الرقه و بخش‌هایی از استان دیرالزور امتداد دارد، آنها همچنین بر بخش‌هایی از شهر حلب و حومه شمال شرقی حلب سیطره دارند.

آوارگان در سوریه

آمار آوارگان سوری در خارج از سوریه به 5 میلیون نفر می‌رسد.

آمار آوارگان سوری که از مناطق تحت سیطره تروریست‌ها به مناطق امن و تحت کنترل دولت سوریه فرار کردند، 8 میلیون نفر بوده‌ است.

این در حالی است که تعداد منازلی که در نتیجه تروریسم طی هفت سال اخیر ویران شد به سه میلیون و 500 هزار واحد مسکونی می‌رسد.

مقایسه اوضاع میدانی سوریه با نقشه

 

نقشه سوریه پیش از بحران

نقشه اوضاع میدانی سوریه، 2012

نقشه اوضاع میدانی سوریه، 2013

نقشه اوضاع میدانی سوریه، 2014

نقشه اوضاع میدانی سوریه، 2015

نقشه اوضاع میدانی سوریه، 2016

نقشه اوضاع میدانی سوریه، اوایل 2017

نقشه اوضاع میدانی سوریه، اواخر 2017

نقشه اوضاع میدانی سوریه، دوم فوریه 2018

  نقشه اوضاع میدانی سوریه، 13 فوریه 2018 (این نقشه نشان می‌دهد که بخش اعظم مناطقی که در اشغال گروه‌های تروریستی قرار داشت، آزاد شده است و غوطه شرقی هم به‌زودی از لوث تروریسم به‌طور کامل پاکسازی خواهد شد)

گزارش: رضا مهری

انتهای پیام/*

 

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان