مستضعفانی که زمین را به ارث می‌برند، چه کسانی هستند؟

مستضعفانی که زمین را به ارث می‌برند، چه کسانی هستند؟

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث دربارۀ وعدۀ قرآنی وراثت زمین به صالحان گفت: می‌توان تعمیمی کلی برای این آیه قائل شد و آن را مطلق مستضعفان در هر روزگاری معنا کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دکتر حامد شریعتی نیاسر، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث و معاون گروه نهج البلاغه دانشگاه قرآن وحدیث پردیس تهران در یادداشتی برای تسنیم نوشت:

یکی از وعده‌های قرآن کریم مطابق آیه «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَ‏ عَلَى‏ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین»، به ارث رسیدن زمین به مستضعفان است. گرچه شأن نزول این آیه داستان بنی‌اسرائیل است و برخی مترجمان هم آن را در مورد غلبه موسی و بنی اسرائیل بر فرعونیان و نابودی ایشان نوشته و ترجمه کرده‌‌اند، اما به اعتبار قاعده «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد» می‌توان تعمیمی کلی هم برای این آیه قائل شد و آن را مطلق مستضعفان در هر روزگاری که باشند معنا کرد، اما برای روشن‌شدن بیشتر بحث لازم است قدری درباره واژه مستضعف توضیح داده شود.

کلمه «مستضعف» از ریشه ضعف گرفته شده که خلاف قوت و توانایی است و گفته می‌شود: «ضَعُفَ‏ عن الشی‏ء أی عجز عن احتماله فهو ضَعِیف» (راغب اصفهانی، مفردات، ص 507)‏ و مستضعف اسم مفعول باب استفعال است به معنای ضعیف و ناتوان داشته شده و این معنا در قرآن کریم به کار رفته است، همانگونه که برادر موسی در پاسخ به اعتراص وی که چرا مانع گوساله پرستی نشدی می‌گوید: «إِنَّ الْقَوْمَ‏ اسْتَضْعَفُونِی‏ [الأعراف/ 150].

معنای دیگر مستضعف در مقابل مستکبر است که در قرآن کریم این معنا نیز به کار رفته، اما در مذمت آنان چرا که مستضعفانی بودند دنباله رو مستکبران و تقویت کننده آنان و از این جهت همانند آن مستکبران از دیدگاه قرآن کریم ظالم و ستمکار و مستحق عذابند، قرآن محاجه و مخاصمه‌ ایشان با یکدیگر در قیامت و توجیهات باطل هریک را در آیات 31 تا 33 سوره سبأ چنین نقل می‌کند:

ـ «وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ‏ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ الْقَوْلَ یَقُولُ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنینَ».

اگر ببینى هنگامى که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده‌‏اند در حالیکه هر کدام گناه خود را به گردن دیگرى مى‌‏اندازد (از وضع آنها تعجب مى‌‏کنى)! مستضعفان به مستکبران مى‌‏گویند: «اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم».

ـ «قالَ الَّذینَ اسْتَکْبَرُوا لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ‏ صَدَدْناکُمْ عَنِ الْهُدى‏ بَعْدَ إِذْ جاءَکُمْ بَلْ کُنْتُمْ مُجْرِمینَ»، (اما) مستکبران به مستضعفان پاسخ مى‌‏دهند: «آیا ما شما را از هدایت بازداشتیم بعد از آنکه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دریافتید)؟! بلکه شما خود مجرم بودید».

ـ «وَ قالَ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ‏ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَکْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذاب‏».

و مستضعفان به مستکبران مى‏‌گویند: «وسوسه‌‏هاى فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهى ما شد)، هنگامى که به ما دستور مى‌‏دادید که به خداوند کافر شویم و همتایانى براى او قرار دهیم!» و آنان هنگامى که عذاب (الهى) را مى‏‌بینند پشیمانى خود را پنهان مى‌‏کنند (تا بیشتر رسوا نشوند).

اما دسته‌ای از مستضعفان که قرآن وعده به ارث رسیدن زمین به ایشان داده است نه از نوع بالا است، بلکه مستضعفانی‌‌اند که نه تنها دنباله‌رو مستکبران نبودند، بلکه در مقابل ایشان ایستادگی کردند و در مسیر حق در حد توان خود پابرجا بودند و مقاوم اما به ظاهر قوّت و قدرت آنان در حدی نبود که توان غلبه داشته باشند و همواره ضعیف داشته می‌شدند.

این مطلب با دقت در این فرمایش امام علی (ع) در نهج‌البلاغه روشن‌تر می‌شود، آنگونه که سید رضی نقل می‌کند پس از آنکه امام علی (ع) فرمود: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا» دنیا پس از چموشى و سرکشى- همچون شترى که از دادن شیر به دوشنده‌‏اش خوددارى مى‌‏کند و براى بچه‏‌اش نگه مى‌‏دارد- به ما روى مى‌‏آورد ... همین آیه از سوره قصص را تلاوت فرمود (وَ تَلَا عَقِیبَ ذَلِکَ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ) [نهج‌البلاغه، حکمت 209].

اما مناسب است در اینجا سوالی مطرح و پاسخ داده شود که اساس چنین حکومتی چیست و چه عملکردی خواهد داشت؟ این نکته در قرآن کریم چنین عنوان شده است که صالحان هنگامی که در زمین قدرت و مکنت پیدا می‌کنند اساسی‌ترین کار ایشان اقامه نماز و به دنبال آن ایتاء زکات، امر به معروف و نهی از منکر است که تمامی این موارد می‌تواند نشانی از تلاش ایشان در راستای تحقق عدالت باشد: «الَّذینَ إِنْ‏ مَکَّنَّاهُمْ‏ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَر...».

البته روشن است که این اقامه نماز متفاوت از قرائت است و مقصود از آن نماز خواندن ظاهری و رکوع و سجود صِرف نیست بلکه به پا داشتن نماز و تلاش در جهت ادای حق نماز است آنگونه نمازی که از زشتی‌ها جلوگیری می‌کند همانگونه که قرآن کریم می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» و اگر چنین امری محقق شد نتیجه‌ آن مقدم داشتن هدایت بر هوای نفسانی و مقدم داشتن قرآن و دستورات آن بر آرای شخصی است همانگونه که امام علی (ع) نیز در کلامی که سید رضی در نهج‌البلاغه از ایشان نقل می‌کند در مورد آنچه در حکومت صالحان در آخر الزمان اتفاق می‌افتد می‌فرماید: «یَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى- إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى- وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَى الْقُرْآنِ- إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْی‏ (خطبه 138).

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران