میزگرد "سیره کریم آلالله"- اراک| صلح امام حسن(ع) مقدمهای برای قیام امام حسین (ع) بود
در میزگرد "سیره کریم آلالله" در خبرگزاری تسنیم استان مرکزی عنوان شد: صلح امام حسن(ع) مقدمهای برای قیام امام حسین(ع) بوده و این صلح و قیام مکمل بکدیگر بوده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، امام حسن مجتبی علیه السلام در 28 صفر سال پنجاه هجری در سن 47 سالگی به دستور معاویه بن ابی سفیان و به دست جعده مسموم شد و بر اثر همان زهر به شهادت رسید و در قبرستان بقیع واقع در مدینه به خاک سپرده شد.
امام مجتبی(ع) را کریم اهل بیت(ع) نامیدند چراکه هیچ فقیر و مسکینی از در خانه امام حسن مجتبی(ع) ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می رفتند و آنها را به منزل دعوت می کردند و به آنها غذا و لباس میدادند.
همزمان با فرارسیدن 28 صفر خبرگزاری تسنیم استان مرکزی میزگردی تخصصی با عنوان "سیره کریم آلالله" با حضور "حجتالاسلام صفر قربانپور" مدیرکل تبلیغات اسلامی استان مرکزی، "حجتالاسلام محمد حاجیپور" رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان مرکزی و "حجتالاسلام چمانی" معاون فرهنگی تبلیغات اسلامی استان مرکزی برگزار کرد که مشروح آن به شرح زیر است.
تسنیم: درباره زندگی امام حسن مجتبی(ع) و برکت وجودی آنحضرت توضیح دهید؟
حجتالاسلام قربانپور: در یک دوره ارزشمند از زندگی آن حضرت که دوران پیامبر اکرم(ص) بوده یعنی زمان خردسالی ایشان، مجموعه زندگی آن حضرات به عنوان زندگی ارزشمند دوران پیامبر با عزت، با برکت و از باب این که خود پیامبر مکرر معرفی میکردند امام حسن و امام حسین(ع) را به عنوان سید جوانان اهل بهشت، بنابراین نخستین نکته این است که در آن دوران هم معرفی پیامبر(ص) از جایگاه و شان این عزیزان وجود دارد و هم برکت وجودی آنها را مردم کاملا شاهد هستند و به عنوان دو سید و دو آقای جوانان اهل بهشت معرفی میشوند که برترین جایگاه برای جامعه اسلامی ما7 از این باب در این مورد است.
در دوران دوم زندگی امام حسن(ع) یعنی زمان امامت امام علی(ع) بعد از رحلت پیامبر، رشد و بلوغ و جایگاه ارزشی ایشان شروع میشود اما چون امامت برعهده امام علی(ع) است هم امام مجتبی(ع) و هم امام حسین(ع)، بهویژه امام حسن(ع) که فرزند ارشد بودند به عنوان مطیع امیرالمومنین(ع) و ولایتپذیر، تمام زندگی خود را دراختیار گذاشتند و هر جا امیرالمومنین(ع) دستور جنگ دادند و یا دستور صلح آنحضرت مطابق دستور امام علی(ع) عمل کردند، بنابراین دوران دوم زندگی امام حسن(ع) برکت حضورشان برای دوام نظام اسلامی و همراهی با امام زمان خودشان بوده و الگو برای بشر تا قیامت است.
دوران سوم زندگی ایشان در زمان امامت خود یعنی بعد از شهادت حضرت علی(ع)، ویژگیهای خاصی دارد، جامعه اسلامی آن روز وفاداری خوبی نداشتند و چون مردم به تبع امویان همراهی نکردند جنگ امیرالمومنین(ع) به صلح انجامید و عملا حکومت دراختیار خاندان بنی امیه قرار گرفت اما برکت وجودی امام حسن(ع) این بود که مفاد صلحنامه به گونهای نوشته شد که بستر و زمینه قیام بعدی فراهم شد که اباعبدالله حجت الهی براساس آن موافقتنامه عمل کردند.
حجتالاسلام حاجیپور:امام حسن(ع) در کمالات انسانی یادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خودبود به طوری که امام حسن(ع) در زمان خود عابدترین و بیاعتنا ترین مردم به زیور دنیا بود.
در سرشت و طینت امام حسن (ع) برترین نشانههای انسانیت وجود داشت و هر که او را میدید به دیدهاش بزرگ میآمد و هر که با او معاشرت داشت بدو محبت میورزید و هر دوست یا دشمنی که سخن یا خطبه او را میشنید، به آسانی درنگ میکرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبهاش را به پایان برد.
کرم و سخاوت امام حسن مجتبی علیه السلام به حدی بود که در روایت آمده است که هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او «نه» نگفت. به همین دلیل است که او را کریم آل طه میخوانند.
حجتالاسلام چمانی:وجود امام در جامعه لطف خداوند متعال نسبت به بندگان است، برای این که امام هم منشا هدایت بوده و هم زمینه رشد و تربیت انسانها را فراهم میکند و هم جامعه را به سمت سلامت فکری و رفتاری، اخلاقی و معنوی میبرد که در زندگی انسان آثار و برکات بسیاری دارد.
شرایط زمان هر امامی با هم متفاوت است، در برخی شرایط اقبال مردم نسبت به امام بیشتر است که به طور قطع حضور امام پررنگتر میشود اما در برخی شرایط بسته به فضای اجتماعی و سیاسی آن زمان حضور امام کمرنگتر بوده اما جنبه هدایتگری امام از بین نمیرود.
در روایت شریف هم آمده که امام حسن و امام حسین(ع) هر دو امام هستند چه صلح کنند و چه قیام کنند، زندگی امام حسن مجتبی(ع) به لحاظ سیاسی دارای فراز و نشیب بود و بعد از شهادت امام علی(ع) مردم با حضرت بیعت کردند اما وفادار به عهد خود نبودند.
یکی از نکات برجسته در زندگی امام حسن(ع) بحث درون زندگی ایشان است که با توجه به این که نامهربانیها، کممحبتیها و جفای همسرشان را میدیدند اما در هیچ جای تاریخ ندیدیم که برخورد بدی را از امام در مقابل این رفتار نقل کنند که این خود درسی برای جامعه اسلامی است که از خوی و خصلت اهل بیت الگو بگیرند و در مقابل نامهربانیها، مهربانی بورزند که بسیار تاثیرگذار است.
تسنیم: جایگاه و اهمیت صلح امام حسن مجتبی(ع) چیست؟
حجتالاسلام قربانپور: این جایگاه صلح از دیدگاه سیاسی و اجتماعی بازتاب ویژهای هم در دوران خود و هم از آن به بعد دارد، به این معنا که دقیقا مواد صلحنامه به کیفیتی تنظیم شده که هر چه را حکومت امویان در آن دوران بهویژه در شام علیه امیرالمومنین(ع) انجام میدادند از جمله ناسزا گفتن به امیرالمومنین(ع) در مواد قطعنامه نوشته شده که این کار نباید انجام شود.
بنابراین این خود یک بازتاب اجتماعی بزرگی را سبب میشود، یعنی توجه جامعه اسلامی را به این موضوع جذب میکند که کاری را که دیگران تبلیغ میکردند خلاف است و نباید اهانتی نسبت به امیرالمومنین(ع) یا دیگر معصومین(ع) انجام شود.
همچنین در مواد قطعنامه گنجانده شده که حکومت بنی امیه حق ندارند موجبات اذیت و آزار امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و دیگر شیعیان را فراهم کنند.
بنابراین یک مصونیتی برای جایگاه شیعیان، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) تضمین شد که اینها میتواند جایگاه سیاسی و اجتماعی دوستداران اهل بیت(ع) را تقویت کند که متاسفانه امویان وفا نکرده و مواد قطعنامه را اجرا نکردند و برخلاف آن عمل کردند
اما صلحنامه امام حسن(ع) به طور کاملا سیاسی و اجتماعی بسته شده و کاملا مصونیت اجتماعی برای دوستداران اهل بیت(ع) به وجود میآورد، ضمن آن که بسترساز مقابله با حکومت امویان میشود به لحاظ این که آنها با توجه به اینکه طبق مواد قطعنامه نباید جانشین برای معاویه معرفی میکردند اما بعد از معاویه به این تعهد وفادار نبودند و برخلاف قطعنامه جانشین معرفی کردند که به دنبال آن اباعبدالله(ع) و شیعیان همراه، این موضوع را نپذیرفتند و این موضوع هم سبب قیام امام حسین(ع) شد و هم مردم مدینه بعدها کاملا مقابله کردند که منجر به واقعه حره شد.
درمجموع اینها خود جایگاه ارزشی مواد قطعنامه و صلح امام حسن(ع) را نشان میدهد و امروز هم همین جایگاه میتواند مایه عبرت و درس برای پیروان اهل بیت(ع) باشد.
حجتالاسلام حاجیپور: در اسلام، هم جنگ است و هم صلح. در تاریخ حیات پیامبر اسلام(ص)، هر دو صحنه را می بینیم، ایشان در بدر، احد دست به جنگ زد و در شرایطی دیگر که مصلحت را در صلح می دید، با دشمنان اسلام از در صلح وارد می شود که نمونه آن صلح حدیبیه است.
امام مجتبی(ع) در پاسخ شخصی که به صلح آن حضرت اعتراض داشت، به پیمان های صلح پیامبر اسلام استناد نمود و فرمودند به همان دلیل که پیامبر با آن قبایل پیمان صلح بست، من نیز با معاویه قرارداد صلح منعقد ساختم.
وظیفه امام(ع)، فقط صلح، جهاد، ولی عهدی، حرکت فکری فرهنگی و... نیست؛ بلکه وظیفه امام، تبیین دین خداست، امامان معصوم علیهم السلام در موقعیتهای خاصی، تصمیمهای سازندهای به نفع مسلمانان و دین اسلام میگرفتند.
امام مجتبی(ع) هم در واقع صلح نکرد، بلکه صلح بر ایشان تحمیل شد یعنی اوضاع نامساعد دست به دست هم داد و وضعیتی را به وجود آورد که صلح به عنوان یک مسئله ضروری بر امام تحمیل گردید، به گونهای که هر کس دیگر به جای آن حضرت بود و در چنین شرایطی قرار می گرفت، چارهای جز قبول صلح نداشت.
حجتالاسلام چمانی: شرایط امام حسن مجتبی به گونهای بود که تشخیص دادند اگر بخواهد جایگاه امت اسلامی حفظ شود و خون مردم بیهوده به هدر نرود و اهداف امام تحقق یابد و ابتر نماند باید صلح کنند، در واقع صلح امام ادامه و تکمیلکننده جنگ ایشان بود و تنها شیوه را تغییر دادند و با توجه به هدف دشمنان امام که با ارائه پیشنهاد صلح قصد جنگطلب نشان دادن و خشونتطلب بودن ایشان را داشتند با پذیرفتن پیشنهاد از سوی امام حسن(ع) ناکام ماندند.
تسنیم: درسی که امام حسن مجتبی(ع) و زندگی ایشان در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میدهد چیست؟
حجتالاسلام قربانپور: سادهزیستی در شرایطی که مشکلات اقتصادی وجود دارد در زندگی امام حسن مجتبی(ع) هم ملموس است، سختکوشی در زندگی آنحضرت روشن بوده و یک الگو است، دست و دلبازی به تعبیری اکرام و اطعام فقرا و دستگیری از فقرا در زندگی آنحضرت از برنامهها بوده و امروز میتواند درسآموز برای همه ما باشد.
مقاومت و تبیین جایگاه امامت یعنی تشریح جایگاه ولایت و محوریت ولایت در زندگی آنحضرت روشن است، ولایتپذیری خود امام و امام حسین(ع)، یعنی در زمانی که امام حسن(ع) امام بودند هیچ نقطه مقابلی از برخورد امام حسین(ع) در مقابل امام حسن(ع) نداریم و این دو برادر هر دو جایگاه امامت خود را به خوبی انجام دادند، بنابراین این ولایتپذیری هر دو در قبال امیرالمومنین و هر دو در کنار یکدیگر نقطه اوج زندگی آنها بوده که کاملا بر مبنای ولایت و حاکمیت دینی زندگی این بزرگواران اداره شده و اینها میتواند خیلی موثر باشد و امروز بسیار مهم است که محوریت ولایت را هیچگاه فراموش نکنیم.
ضمن این که اخلاق کریمه امام حسن(ع) بسیار زبانزد است بارها اهانت به ایشان شده و مورد فحش و ناسزا قرار گرفتند اما تحمل کردند و خود این اخلاق کریمه میتواند بسیار درسآموز باشد.
حجتالاسلام حاجیپور: همّت بلند و طبع عالی حضرت امام حسن مجتبی (ع) اجازه نمی داد کسی از در خانه او ناامید برگردد و هرگاه کمک مستقیم برای حضرتش امکان پذیر نبود، به گونه غیرمستقیم در رفع نیازمندی های افراد کوشش مینمود و با تدابیر خاصّی گره از مشکلات گرفتاران میگشود.
آنطور که از سیره زندگی امام حسن مجتبی (ع) در تاریخ نقلشده است ازنظر عبادت ایشان آنقدر به این مسئله و پرستش خداوند اهتمام داشتند که بارها و بارها برای حضور در مناسک حج مسیر را پیاده طی میکردند.
ازنظر مردمداری و توجه به اقشار محروم جامعه نیز در زندگی ایشان آمده که برای اینکه بتوانند موازنه اقتصادی برقرار کنند و محرومان سطح رفاه بیشتری داشته باشند. بارها و بارها زندگی خودشان را با محرومان کاملاً نصف کردهاند.
حجتالاسلام چمانی: مشکلات در زمان هر امامی بوده، امام حسن(ع) هم با مشکلات زمان خود رو به رو بودند اما این طور نبود که در خانه بنشینند و بگویند که صلح کردهایم و کاری انجام ندهند بلکه با توجه به شرایط زمان برنامه خود را داشتند که همین حفظ نیروها خود کار مهمی بود که رشد اخلاقی و اعتقادی آنها در کنار رشد جامعه نکته قابل توجه در زندگی امام حسن(ع) است.
نکته دیگر حلم و بردباری ایشان است که در مقابل سرزنشهایی که به سبب پذیرش صلح نسبت به ایشان بود کظم غیظ نشان داده و صبر و بردباری کردند که بسیار مهم بود، علاوه بر این از آنحضرت به عنوان کریم اهل بیت یاد میشود زیرا سفرهدار اهل بیت بودند که فقرا از سفره ایشان بهره میبردند.
تسنیم: نقش امام حسن(ع) در بسترسازی نهضت امام حسین(ع) چه بود؟
حجتالاسلام قربانپور: بینش سیاسی که در آن دوره وجود داشت کاملا محدودیت ایجاد کردن برای رشد، نمو و توسعه حکومت اموی بود، یعنی کاملا در مقابل آنها با تشریح موارد زندگی به برقراری صلح و تبیین برای جامعه اسلامی سبب شد که از اشاعه حاکمیت اموی جلوگیری و فساد آنها برملا شود که این خود بسترسازی میکند برای این که مردم وقتی حاکمیتی را فاسد و مفسد میدانند زیر بارش نروند.
این یک نقش در واقع تبیینی و تشریحی بوده که تبیین مفاسد حکومت اموی است، نقش دوم زمینه عدم ایجاد فرصت برای حکومت اموی است برای این که اینها طبق قانون مشروعیت ندارند، بنابراین حق معرفی جانشین و خلیفه را ندارند و درواقع حق حاکمیت ندارند، پس اگر ظالمانه حکومت دراختیار گرفت و اعمال فشار و ظلم کرد، قیام طبیعی است و چه کسی شایستهتر از امام حسین(ع) برای این قیام، البته در آن زمان چون شدت ظلم و فساد زیاد شد اباعبدالله کار را به نهایت رساند و اعلام کرد که سازگاری با این حکومت امکان ندارد، بنابراین مقابله جدی و قیام علنی شد و کار نهضت به قیام عاشورا منتهی شد.
حجتالاسلام حاجیپور: امام حسن (ع) پس از حکومت پنج ساله امام علی (ع) در زمینه حفظ حکومت اسلامی تلاش کرد تا توطئههای غاصبان، حیلهگران و منافقان رسوا شود، زمینهسازی قیام کربلا توسط امام حسن(ع) شروع شد و بقای سنت و سیره توسط این امام بزرگوار تحقق پیدا کرد.
چهره ننگین معاویه به وسیله عهدشکنی و بدعتها روشن شد و مردم آن دوران چهره انسانهای اطراف خود را بهتر شناختند و زمینهسازی برای قیام کربلا فراهم شد.
حجتالاسلام چمانی: صلح امام حسن(ع) مقدمهای شد برای قیام امام حسین(ع) که بخشی از نیروها در این مسیر تربیت شدند برای قیام سیدالشهدا(ع) و طبق فرمایش پیامبر(ص) صلح و قیام این دو برادر تکمیلکننده هم بود.
گفتوگو از سمیرا عیدی گلتپهای
انتهای پیام/ ع