ملاقاتی میان هیدگر و فلاطوری نمونهای از سختی تبادل فرهنگی
فلسفه بیان و ترجمان مفهومی و بنیادی از فرهنگ و ادب یک قوم است، نحوه گفتوگو میان دو فیلسوف و فلسفه بستگی به میزان قرابتی دارد که میان دو فرهنگ برقرار است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مارتین هیدگر فیلسوف شهیر معاصر آلمانی است که گرایشاتی نیز به فلسفه وجودی(اگسیستنس) قرن بیستم داشته و توانسته بود با خوانشی دقیق از سنت متافیزیکی مغرب زمین به زاویه نگاهی عمیق و نوین از فلسفه و نسبتش با فرهنگ برسد. گفتوگوی کوتاهی میان عبدالجواد فلاطوری، از اساتید فلسفه ایرانی که در آلمان تحصیل کرده و پایان نامهاش را درخصوص نسبت میان فلسفه یونان و فلسفه اسلامی نگاشته بود شکل میگیرد و این دو اهل فلسفه به نسبت میان فرهنگها و فلسفههایی که در بستر این فرهنگها پدیدار میشوند میپردازند. این گفتوگو به نقل از عبدالجواد فلاطوری بدین شرح است:
در ملاقاتی که با شاخص فلسفه اگسیستنس فیلسوف آلمانی مارتین هیدگر داشتم صحبت از فلسفه وجودی صدرائی اسلامی و ربط یا عدم ربط آن با فلسفه ایشان شد. گفتگو زیاد بود. نتیجه اینکه بر خلاف آنچه مشتاقان هر دو فلسفه رایج کرده و یا واقعا بدان گرویدهاند ربطی بین فلسفه ایشان با فلسفه وجودی صدرائی نیست که به منظور روشن شدن آن در اینجا به یک نکته اساسی فارق اشاره میکنم.
فلسفه وجودی صدرائی پدیدهای است صد در صد اسلامی که از فلسفه ارسطو گرفته تا نوافلاطونیان و نیز از بعضی فلاسفه اسلامی سرچشمه گرفته است و از منبع وحی سیراب شده، بصورتی ویژه پایهای نوین برای اندیشه فلسفی در اسلام تاسیس کرده است. فلسفه وجودی وی بدون ربط با حضرت باری و سیلان وجود ناشی از قدرت وی و واقعیت "کل یوم هو فی شان " نه معنائی دارد و نه بقائی، در صورتی که در فلسفه اگسیستنس هیدگر آنچه وجود ندارد ربط و پیوند با خداست.
لازم نیست فکر ضد خدائی باشد ولی این هست که آن هستی مورد نظر وی یعنی آنگونه هستی که اساس پیدایش و سر بقاء آن انسان است و نه در پیدایش و نه در محتوا ربطی به خدای خلاق و مبدع نداشته و نمیتواند داشته باشد با فلسفه وجودی صدرائی ناشی از پیوند با رب العالمین به همان اندازه فرق دارد که بین خدا و انسان فرق و جدائی است."
پس از رد و بدل نمودن مذاکراتی از این قبیل ، صحبت بر سر سختی و مشکل بودن داد و ستد فرهنگها و تفاهم صحیح ما بین آنها به پیش کشیده شد و علت اینکه چرا حاملان فرهنگها در بسیاری از موارد جوهری و اساسی یا یکدیگر را نمیفهمند و یا عوضی میفهمند، هیدگر سخنی فرمود و مثالی آورد که منظور ما در اینجا نیز آن مثال است:
«وی اشکال موجود در مورد تبادل فرهنگها و علوم انسانی را که بدان اشاره شد و سعی در توضیح آن به عمل آمد بدون قید و شرط پذیرفت و برای تائید آن، این مطلب را بیان کرد :"همانطوریکه میدانید بین من و بین حاملان اندیشه بودائی رایج در ژاپن ارتباط و علقه زیادی بوده است، شاگردان زیادی از ژاپن داشته و از گفتگو با آنها بهره بردهام ولی اگر بخواهم میزان امکان تفاهم بین من و آنها را بیان کنم باید به این مثال متوسل بشوم که من (هیدگر) هر وقت با این افراد به صحبت نشستهام بالمآل این احساس را داشتهام که گویی میان من و آنان دیواری از شیشه ضخیم تعبیه شده است و ما با هم از پس این دیوار صحبت میکنیم یعنی چهره یکدیگر را میبینیم، تکان خوردن دهان یکدیگر را نیز مشاهده میکنیم ولی صدای یکدیگر را نمی شنویم"»
منبع: نامه فلاطوری، ص66 و 67
انتهای پیام/