مجریان محبوب، قهرمان کودکان شدهاند/بازگشت به دهه ۶۰ راه چاره نیست
خبرگزاری تسنیم: مجری برنامه «خاله شادونه»، خاله شادونه را شخصیتی واقعی دانست که بچهها در کنار آن شکل گرفتهاند و بسیاری از بچهها الان در مقطع راهنمایی هستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ملیکا زارعی ایفاگر نقش «خاله شادونه» در برنامههای کودک که در حال حاضر مدت زمانیاست از برنامه «خاله شادونه» که در زمان بسیار طولانی محبوب بسیاری از کودکان بوده است، فاصله گرفته است درباره برنامههای کودک و نقش انیمیشن در این راستا گفتوگو کردیم.
ملیکا زارعی ایفاگر نقش خاله شادونه در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم، درباره برنامههای کودک و حضور برنامههای انیمیشن گفت: باید تلاش کنیم تا انیمیشنهای تولیدی در کشور ما بهروز شود اما فکر میکنم افرادی که در حوزه انیمیشن فعال هستند برای بهروزرسانی این انیمیشنها تلاشهای بسیاری میکنند و به طبع تأثیر خاص خودش را دارد و این باری نیست که ما به دوش میکشیم و فکر میکنم هرجا که در توان یک برنامه باشد، یک برنامهساز میتواند از انیمیشن هم در کاراکترهای خودش استفاده کند.زارعی ادامه داد: گاهی هزینههای غیرقابل پیشبینی هم این امکان را برای برنامهساز فراهم نمیکند که بتوانند شخصیتهای انیمیشنی را داخل کاراکترهای واقعی بیاورند.
وی مقایسه برنامه کودک ایرانی و غربی را صحیح ندانست و افزود: فضای فکری، فرهنگی و کاری کشور ما کاملا با کشورهای غربی متفاوت است و باید اندازه خودمان را بدانیم و متوجه این موضوع باشیم که تا چه حدی میخواهیم انرژی بگذاریم تا بچهها بتوانند برنامه خوبی تماشا کنند.
زارعی تصریح کرد: انتظار بیننده باید در همان حدی باشد که برنامههای ما را میبینند و جزو عرف جامعه ما تعریف شده است. فکر میکنم عروسکها و نمایشهایی که در برنامه وجود دارد، میتواند پاسخگوی بسیاری از بچهها در خصوص اتفاقاتی باشد که در زندگی روزمرهشان به وقوع میپیوندد.
وی با بیان اینکه انیمیشن کمک بزرگی به چارچوب یک برنامه میکند، افزود: فضای کودک سرشار از تخیل است و بچههایی که به این برنامه میآیند، فکر میکنند من یک شخصیت انیمیشنی هستم و گاهی نزدیک میشوند و دست مرا میگیرند تا ببینند من شخصیتی واقعی دارم یا خیر.
زارعی درباره دیدگاه کودکانه بچهها اظهار کرد: گاهی بچهها فکر میکنند ما داخل همین دکورها زندگی میکنیم و منتظر میشویم تا برنامه بعدی آغاز شود. فضای بچهها تخیلی است و انیمیشن هم خیلی میتواند به آنها کمک کند اما گاهی شرایطی با توجه به نوع برنامه وجود دارد که انیمیشنی در آن وجود ندارد و به همین دلیل ما کنار بچهها این وظیفه را داریم که منظورمان را با موضوعات مختلف نمایشی با بچهها در میان بگذاریم.
ایفاگر نقش خاله شادونه در برنامههای کودک توضیح داد: به نظرم زمانی که طرح و موضوع در برنامهای قوی باشد، اجراکننده برنامه میتواند به شیوه صحیح و اصولی با بچهها چه در فضای انیمیشن و چه خارج از آن ارتباط برقرار کند.
زارعی، خاله شادونه را شخصیتی واقعی دانست که بچهها در کنار آن شکل گرفتهاند و بسیاری از بچهها الان در مقطع راهنمایی هستند.
وی درباره فرآیند شکل گیری تخیل خود کنار بچهها گفت: خاله شادونهای که 10 سال پیش با بچهها بود، همراه آنها تخیلش شکل گرفته است و ما میتوانیم این تخیل را در ذهن بچهها بارور کنیم و با تخیل بچهها کار کنیم و برنامههایی بسازیم که بچهها با آنها ارتباط خوبی برقرار کنند. یادم میآید برنامه تحت عنوان «رد پای آبی» از شبکه دو پخش میشد که در عین سادگی از انیمیشن بهره گرفته و فوق العاده بود؛ بچهها از یکساله تا 9 ساله تحت تأثیر این برنامه بودند. ما میتوانیم از این برنامهها الهام بگیریم و برنامههایی برای بچهها تهیه و تولید کنیم که نتیجه خوبی برای بچهها داشته باشد.
زارعی در پاسخ به اینکه آیا راه نجات برنامههای کودک ما میتواند بازگشت به الگوی برنامههای دهه 60 باشد، توضیح داد: این طرز تلقی اشتباه است به این دلیل که در دهه 60 بچهها شیوه تربیتی متفاوتی داشتند و حتی نوع گفتار و کلامشان با بچههای امروزی تفاوت دارد. مخاطب دهه 60 ما بودیم که برنامهها و مجری آنها را تماشا میکردیم و برایمان بسیار جذاب بود اما بچههای امروزی به رغم داشتن جسته نحیف خود کودک نیستند و مثل بزرگترها میآیند و مینشینند و گاهی سر برنامه زنده تلفنهای همراهشان زنگ میخورد و ما باید برای خاموش کردن تلفن به آنها هشدار بدهیم. شاید باور نکنید که این بچهها یک کیف کودکانه اما یک تلفن همراه واقعی دارند و میتوانند با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنند.
وی افزود: کودکان جامعه امروزی کاملا با مجری ارتباط برقرار میکنند. شاید در آن زمان ما از دوربین میترسیدیم و مجریها را دست نیافتنی میدیدیم. خودم در دوران کودکی به شخصه فکر میکردم واقعا مجریها داخل جعبه تلویزیون زندگی میکنند. بچههای الان طوری مطلع هستند که میدانند که یک شبکه و ادارهای وجود دارد و ما داخل یک استودیو برنامه ضبط میکنیم و میتوانند با ما ارتباط برقرار کنند. در آن زمان سعی میکردم این ارتباط را با بچهها صمیمانه برقرار کنم تا بچهها فکر نکنند حریمی میان من و آنها با صفحه تلویزیون پدید میآید.
زارعی تبدیل شدن مجریان را به قهرمانان دنیای کودکان را موضوع نامناسبی ندانست و یادآور شد: اشکالی ندارد مجریان محبوب، قهرمان کودکان باشند. خانوادههای امروزه بسیار درگیرهستند و کودکان در قرن ماشین به سر میبرند و کنار پدربزرگ و مادربزرگ و مربیان مهد کودک رشد میکنند. این فضا باعث شده که کودک با مجریان خودشان ارتباط بهتری برقرار کنند و آنها را جزوی از خانواده خودشان میدانند.
وی افزود: گاهی مادری به من میگوید از فرزندم بخواهید که غذایش را بخورد چون به حرفم گوش نمیدهد. پدر و مادر به اندازهای درگیر هستند که بچهها به سمت تلویزیون کشیده میشوند. ما به آنها آموزش میدهیم، کنارشان شادی میکنیم و در کنارمان هستند و ما هم از آنها نگه داری میکنیم و به نوعی نگه دارنده بچهها در صفحه تلویزیون هستند.
زارعی در پایان میان ساده صحبت کردن با کودک و ساده انگاری تفاوت قائل شد و گفت: بچهها باهوش هستند اما باید با زبان ساده با آنها صحبت کنیم اما این به معنای ساده انگاری نیست. گاهی اوقات در بعضی برنامهها جملاتی گفته میشود که نباید گفته شود. نباید تنها روی گفتن جملات خنده آور تکیه کنیم و باید بدانیم که در کنار بچهها هستیم. باید از جملاتی استفاده کنیم که صحیح باشد و در کاربرد آنها دقت کنیم. ممکن است جملات غلط ملکه ذهن بچهها شود و این در حالی است که شاید مجری از جملهای که به کار برده است چندان راضی نباشد.
انتهای پیام/