انتقاد از جای خالی «نقد موسیقی» در رسانهها/ گرانی کاغذ عامل توقف «زیر و بم»
خبرگزاری تسنیم: مجید اخشابی را دعوت کردیم تا با او درباره موسیقی، نوازندگی، خوانندگی و البته تجربه حضورش در مطبوعات سخن بگوییم. او میگوید: چاپ مجله «زیر و بم» را بهدلیل گرانی کاغذ فعلاً متوقف کردیم. در این مجله بنای نقد متبحرانه موسیقی داشتیم.
خوانندهای که با موسیقی ایرانی و نواختن سنتور کارش را آغاز کرد. علاقهاش به سنتور نوازی به حدی بود که در نوجوانی خودش به ساختن سنتور اهتمام ورزید. بعدها که وارد عرصه آواز شد، تقریبا کار نوازندگی را کنار گذاشت. البته خودش در این باره میگوید: من به هیچ وجه زیر بار نمیروم که علاقهام به سنتور کم شده باشد. شاید علاقه او به سنتور کم نشده باشد اما زمانی که به این ساز و نواختنش اختصاص میدهد به طور حتم کمتر شده است. البته دلیل این مسئله هم استعداد او در خوانندگی است. بسیاری از آثاری که او خوانده در سالهای گذشته با اقبال خوبی از سوی علاقهمندان روبهرو شده است. این خواننده حوزه فعالیتش را از نوازندگی و خوانندگی هم فراتر برده و به عرصه مطبوعات هم وارد شده است. در سال گذشته به انتشار مجلهای تخصصی درباره موسیقی اقدام کرد. البته میگوید در حال حاضر چاپ این مجله به دلیل گرانی کاغذ متوقف شده است. مجید اخشابی را به خبرگزاری تسنیم دعوت کردیم تا با او درباره موسیقی، نوازندگی، خوانندگی و البته تجربه حضورش در مطبوعات سخن بگوییم. حاصل این گفتوگو در ادامه میآید.
تسنیم: چه خبر از سنتور؟
سنتور یار دیرینه و شاید همزاد روزگار نوجوانیام، تا به امروز خدا را شکر حالش خوب است. شاید اگر من به جایش بودم از همزاد دیگرش به دلیل بیمهریاش شکایت میکردم، ولی او همچنان با محبت و پر شور آماده به محبت است و من هم عاشقانه به این ساز عشق میورزم.
تسنیم: هنوز هم سنتور میزنید؟
خیلی کم. اگر بخواهم اعتراف کنم نه به نسبت سالهای گذشته، وقت کمتری را برای نواختن اختصاص میدهم. زمانی اگر تلفنم زنگ میخورد و درخواست میشد که به استدیو بروم و نوازندگی کنم، لحظهای درنگ نمیکردم و بدون شک خوشحال میشدم و دعوت را میپذیرفتم.
تسنیم: اکنون پاسختان به چنین تماسهایی چیست؟
سالها است که پاسخ به چنین تماسهایی مشخص است؛ وقت ندارم! در حالی که علاقه بسیاری برای نوازندگی در من وجود دارد، اما چه کنم که با مشغلههایم از کارهای اصلی باز میمانم.
تسنیم:یعنی در حال حاضر نوازندگی سنتور را بسیار محدود کردهاید؟
نوازنگی سنتور به کارهای خودم و برخی کارهای خاص که دوستان اصرار میورزند خلاصه شده است. ولی انشا الله اگر عمری باقی باشد و خدا هم یاری کند ساختههای دوران نوجوانی را میخواهم تنظیم، ضبط و منتشر کنم. این کار فرصتی سه ماهه میخواهد که هم اکنون در برنامههای تولیداتمان هست.
تسنیم: این آثار چه ویژگی دارند؟
کارهای خیلی خاصی است که هم برای خودم خاطره انگیز است و هم نگاهی جدید و ویژه به سنتور دارد. امیدوارم این اثر منتشر شود.
تسنیم: در زندگی نامهتان خواندهام که شما خیلی به سنتور علاقهمند هستید. تا جایی که در آغاز راه یادگیری این ساز سنتور را هم خودتان ساختهاید. ولی الان از سنتور فاصله گرفتهاید. جذابیت خوانندگی بود که بین شما و سنتور فاصله انداخت؟
این مشکلی است که همه نوازندهها دارند. یعنی ناخودآگاه توجه به مهارت نوازندگی در مخاطب نسبت به خوانندگی خیلی کمتر است و همین نگاه هنرمند را سوق میدهد به سمتی که خاصتر است و خواهان بیشتری دارد. شما ناخودآگاه میبینید که وقتتان را بیشتر برای خوانندگی میگذارید علتش همین است، وگرنه ذات پرداختن به کار هنری چه خوانندگی و چه نوازندگی ماهیتش یک جور لذت دارد. هر دو برای یک هنرمند خوشایند است. چه بخواند و چه بنوازد و برای من هم که سالها تلاش کردهام و تبحر ویژهای در نوازندگی سنتور به دست آوردهام، نوازندگی برایم بسیار لذت بخش است. من سالهای زیادی گروه نوازی کردهام، با ارکستر استادان موسیقی ایران همکاری داشتم و دور دنیا و ایران را برای کنسرت گشتم، همه اینها از طریق سنتور بود. برقرار کردن ارتباط با دنیای هنر براین من از نوازندگی سنتور شکل گرفت. بعد از آن بود که به سمت خوانندگی رفتم. این یک حقیقت است که مخاطب معمولا امور خوانندگی را نسبت به نوازندگی بیشتر دنبال و پیگیری میکند. این باعث میشود که اگر کسی در زمینه خوانندگی تواناییهایی داشته باشد، بیشتر در این زمینه فعالیت کنند. به خاطر همین هم، خیلی از نوازندگان به هنر آواز رو آوردهاند و اگر صدایی دارند ذوق و شانسشان را امتحان میکنند.
تسنیم: شما خیلی وقت است که در هیچ آلبومی سنتور نوازی نکردهاید. بیشتر تهیه کننده و خواننده بودهاید. ولی چیزی که مسلم است سنتور به عنوان سازی که شما به آن علاقه داشتهاید الان کنار رفته است و این گونه به نظر میرسد که جذابیتهای خوانندگی برای مخاطب، موجب شده که شما دیگر به سراغ سنتور نوازی نروید. یعنی شما خوانندگی را مهمتر میدانید.
یک جور دیگر پاسخ میدهم. اگر شما برای انجام دو کار متفاوت به یک اندازه وقت بگذارید و در نهایت شاهد تاثیری متفاوت از هر کدام باشید؛ در نتیجه شما ناخودآگاه به کاری توجه میکنید که تاثیر بیشتری دارد. وقتی اثری را میخوانم و میبینم که بیشتر افراد به آن توجه میکنند و با شعرش ارتباط بهتری میگیرند، تاثیر این کار را با نوازندگی در یک قطعه مقایسه میکنم. وقتی در یک قطعهای نوازندگی میکنم شاید برای مخاطب خیلی مشخص نباشد که چه کسی این را نواخته، شاید مخاطب هرگز از خود نپرسد که آیا نواختن این قطعه برای نوازنده سخت بوده است؟ آیا هر کسی از عهده نواختنش برمی آید؟ با دیدن چنین مسئلهای ناخودآگاه سهم وقتیام را یک ذره تغییر دادهام وگرنه علاقهام را نه.
تسنیم: آیا این گرایش بیشتر به سمت خوانندگی از علاقهتان به سنتورنوازی کم کرده است؟
من به هیچ وجه زیر بار این نمیروم که علاقهام به سنتور کم شده است. تاثیر کار خوانندگی در اجتماع صد برابر کار نوازندگی است. مثل این میماند که شما کار مطبوعاتی میکنید و بعد ناخودآگاه دعوت میشوید به تغییر رسانه، مثلا میروید و سردبیر یک برنامه تلویزیونی میشوید. در چنین رسانهای چون درگیریتان با مخاطب بیشتر میشود و مخاطب زندهتر با شما مرتبط است، گرایشتان چه بخواهید و چه نخواهید بیشتر به آن سمت و سو میرود. در عین حال ممکن است علاقهتان به قلم و نوشتن هیچ وقت از بین نرود. خیلی از همکارهای شما جذب کارهای تصویری شدهاند اما هنوز هم به قلم علاقه دارند ولی اینکه دوباره بیایند و بنشینند فقط کار نوشتن را انجام دهند، چندان برایشان قانع کننده نیست. به همین دلیل من هم فکر میکنم که الان باید یک کار تاثیرگذارتری انجام دهم، زیرا جامعه از من توقع بیشتری دارد و باید به گونهای بتوانم وقتم را مدیریت کنم تا اثری خاصتر منتشر کنم و این است که ناخودآگاه کارهای خوانندگی را بیشتر دنبال میکنم.
تسنیم: اشاره داشتید به کار ما و عرصه رسانه، به نظر میرسد به عرصه رسانه علاقهمند هستید. این علاقه تا آنجا پیش رفت که چندی پیش مجلهای را در حوزه موسیقی منتشر کردید. عاقبت این مجله تا کجا رفت؟
«زیر و بم» را چند شماره منتشر کردیم. اما الان چند ماهی است متوقف شده است. البته به دنبال این هستیم که به زودی انتشار مجله را از سر بگیریم.
تسنیم:مشکلتان در توقف چاپ مجله چه بود؟
با مشکل گرانی کاغذ مواجه بودیم. گرانی غیر منطقی کاغذ که هیچ توجیهی نداشت. برای انتشار در زمان انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، قیمت کاغذ به اوج خودش رسیده بود. همین گرانی موجب شد تصمیم بگیریم چند شمارهای را متوقف کنیم.
تسنیم:چقدر از وقتتان را برای انتشار مجله صرف میکردید؟
وقت خودم را خیلی میگرفت. واقعا من 6 ماه وقتم صرف امور مطبوعاتی و راه اندازی این مجله شد. بعدها دیدم که اگر قرار باشد این حجم از وقتم را به این کار اختصاص دهم از کار خوانندگی غافل میشوم. البته حضور در عرصه رسانه برایم بسیار تجربه لذت بخش و جذابی بود و چندین قدم به عرصه قلم نزدیکتر شدم. عرصه رسانه بسیار لذت بخش است اما برای من چندان منطقی نیست که تمام وقتم را برای این کار بگذارم و نتوانم به کارهای اصلیام بپردازم. الان ساز و کاری دیگر را برایش تعریف کردهایم تا مجله با ترکیبی تازه به کارش ادامه دهد.
تسنیم: معضلی برای کاغذ در کشور به وجود آمده که همچنان هم بلاتکلیف است. در ریشه یابی این موضوع ورود کردید که علت این بلاتکلیفی را بیابید؟
اینکه جستوجو کنم که مشکل زیر بنایی کجاست نه. ما فقط نگرانیهایمان ختم میشد به یک استعلام از مثلا بازار که همیشه من را مبهوت میکرد. وقتی کار انتشار را شروع کردیم قیمت کجا بود و آخرین شمارهای که منتشر کریم قیمت کجا بود! واقعا هیچ منطقی برای این افزایش قیمت وجود نداشت. هیچ وقت یادم نمیرود؛ یکبار پنج شنبه قیمت کاغذ را استعلام کردیم و گفتیم شنبه وجه را واریز میکنیم، در این فاصله دو روزه قیمت کاغذ زیاد شد و همین افزایش قیمت، هزینهای یک میلیون و نیمی را بر مجله تحمیل کرد. این هزینه تنها برای افزایش قیمت در دو روز بود. با این منطق کار کردن خیلی سخت است. برخی از مجلات هستند که سالها است که کار میکنند و انبار و یا اندوخته کاغذ زیادی دارند. نوسانات قیمت چندان دامنگیر این مجلهها نمیشود. ولی برای مجلهای مانند ما که سابقه چندانی نداریم آسیب بزرگی محسوب میشود.
تسنیم: آیا دولت میتواند با ورود با این موضوع اوضاع را بهتر کند؟
من فکر نمیکنم کار سختی باشد برای دولت که بخواهد در این عرصه سرمایه گذاری کند و این همه آدم را نجات دهد. عرصه مطبوعات عرصه مریضی است و این چرخ لنگان لنگان برای همه پیش میرود. چه آن کسی که خیلی موفق است و چه کسی که اول راه است این عرصهای نیست که در آن رونقی باشد.
تسنیم: این روزها ناشران ترجیح میدهند که آثار خود را از طریق دنیای مجازی منتشر کنند. و به نوعی از دنیای فیزیکی و کاغذ به دنیای مجازی مهاجرت کردهاند.
موافق این مهاجرت نیستم که عرصه فیزیکال مطبوعات به عرصه دیجیتالی تبدیل شود. در خیلی چیزهای ما تاثیر میگذارد. همیشه لمس کاغذ در ارتباط برقرار کردن با مجلهها و روزنامهها لذت و ویژگی خاصی دارد. یک نوع رسانه در حال فروپاشی است و همه باید تلاش کنند که تولید کننده ترقیب نشود به این مهاجرت. ساز و کار عرصه مطبوعات باید آنقدر ساده و ارزان باشد که تولید کنند با خلق جذابیتها چراغ رسانههای مکتوب را روشن نگه دارند، نه اینکه تولید کننده بگوید صَرف نمیکند و دیگر تلاشی برای ابتکار و نوآوری و جلب مخاطب در آن عرصه نکند و در دکه را ببندد و برود. مسئولین باید فکری جدی کنند. رسانههای مکتوب نفسهای آخرش را میکشد و این خوب نیست. به هر حال باید این ساز و کار آسان باشد که تولید کنندگان محتوا با خلاقیت و جذابیت کاری کنند که همچنان مخاطب را دنبال خودشان بکشانند. خواندن روزنامه، لمس کاغذ و ورق زدن صفحهها احساسی متفاوت نسبت به دیگر رسانهها دارد و هیچ چیز دیگری نمیتواند جای آن را بگیرد.
تسنیم: روزنامهها و رسانههای دیگر را تا چه حد مطالعه میکنید؟ صفحههای موسیقی در دیگر رسانهها را چگونه میبینید؟
چندان از محتوای ویژهای برخوردار نیستند و غالبا جنبه خبری دارند. گزارش تصویری از کنسرتها. مطلب با ارزشی را به مخاطب انتقال نمیدهند. متاسفانه در بحث موسیقی، نقد وجود ندارد. ما هم میخواستیم در مجلهمان کار نقد کنیم، دیدیم نمیشود. برخی موزیسینها اهل این قضیه نیستند و نقد را برنمی تابند. خبرنگارها هم که ورودشان به این موضوع خیلی تخصصی نیست. هیچ وقت در صفحههای موسیقی برخورد نکردم به مطلبی که خیلی جذاب و خاص باشد.
تسنیم: تعریفتان از مطلب جذاب چیست؟
اینکه یک مخاطب فقط آگاهی پیدا کند که فلانی آلبومش آماده شده یا فلانی کنسرتش را در فلان تاریخ اجرا میکند، همه این مطالب تاریخ مصرف دارند. چیزی که برای من جذابیت دارد نقد است، یک نقد منصفانه و متبحرانه. نقدی که بتواند از زاویه دید یک متخصص مخاطب را با اثر آشنا کند. مطلب آموزشی و زیباییشناسی که سطح سلیقه مخاطب را بالا ببرند از نظر من جذاب هستند نه اینکه سخیفش کند و به حوادث زرد دامن بزند. مطلبی که قدرت این را داشته باشد که توجه مخاطب را به سمت کیفیت و زیبایی سوق دهد. این جذاب و با ارزش است که مطلبی را میخوانید و به دانش و درکتان اضافه میشود. اگر یک خبرنگار بتواند این کار را بکند و مخاطبش را به سمت آگاهی صحیح سوق دهد به طور حتم مطلبش ارزنده است و باید آن تکه از مجله یا روزنامه را برید و نگه داشت. هم اکنون کسی این کار را راجع به موسیقی نمیکند.
تسنیم: خود موزیسینها اهل قلم نیستند. شاید بهتر باشد که برای نقدهای تخصصی خود موزیسینها وارد عمل شوند و آثار همدیگر را نقد کنند.
اشکالی که وجود دارد این است که اگر هم هنرمندی در این زمینه ورود کرده، تنها کاری تبلیغاتی و غیر هنری بوده است.
تسنیم: شما در مجلهتان نقد نوشتهاید؟
چند بار خواستم نقد بنویسم دیدم من خودم هم هنرمندم و اگر بخواهم برای همکارم نظر بدهم، صلاح ندانستم. ضمن اینکه موسیقی در کشور ما خیلی جا نیفتاده است. اگر کسی نقد موسیقی بنویسد فکر میکنم ممکن است بلایی به سرش بیاورند. حاشیه درست میشود. موسیقی امری سلیقهای است. همه هنرمندان باید برایشان مهم باشد که کارمان را نقد کنند. بدون سمت و سو و بدون خصومت. اگر اینطور باشد خیلی بهتر میشود ولی متاسفانه فعلا چنین فضایی وجود ندارد.
تسنیم: برخی از روانشناسان نگاهی به موسیقی را مطرح میکنند که موسیقی مخدر است و تخدیر کننده ذهن و عقل محسوب میشود. از میان سبکهای موسیقی هم ممکن است برخی از سبکها این خاصیت را داشته باشند. برخی میگویند در موسیقی ایرانی و اصیل ما چنین چیزی وجود ندارد و هرگز موجب زایل یا ضعیف شدن قوه عاقله نمیشود. نگاه مخدر بودن موسیقی را تا چه حد قبول دارید؟
من این را قویا رد میکنم. امروزه علوم موسیقی درمانی تدوین میشود. این جملات برای قرن 21 خیلی دیر است. موسیقی آفریده و هنر خداست. این در طبیعت، علم و ذات موسیقی نهفته است. موسیقی در درون انسانها نهادینه شده است و موسیقیدانها مانند یک قواص آن را صید میکنند. ما فقط چیزی را که وجود دارد، مکاشفه میکنیم. فقط میفهمیم و بعد روایت میکنیم. درست مثل کشف کردن معدن که از قبل وجود داشته است. اینکه موسیقی جنبه تخدیری دارد یا نه؟ بستگی به چگونگی کاربرد موسیقی دارد. اگر فردی نعشه جات یا مخدراتی استفاده کرده باشد بعد بیاید سراغ موسیقی، در این شکی نیست که به هیجانات و احساساتش دامن میزند و موجب بیراه رفتن فرد میشود. در این شکی نیست که موسیقی میتواند شما را به شادی و یا غم سوق دهد. مثل شعر مثل خیلی از پدیدههایی که در عالم وجود دارد. مثل سینما که فیلم غمگین میبینید یا شاد. نمیتوان گفت که عقل را زائل میکند، این دیگر خیلی بیرحمانه است. اگر اینگونه باشد همه پدیدههای عالم این کارکرد را دارند مثل مضرات چاقو، دینامیت و... همه پدیدهها خیر و شر درونشان نهفته است بستگی به نوع استفاده ما دارد.
ادامه دارد...
-----------------------------------
گفتوگو از: یاسر شیخی یگانه
-----------------------------------
انتهای پیام/