«عصر عاشورا»؛ ماندگارترین نمای فرشچیان از غمِ حقیقیِ جایِ خالیِ حسین(ع)

«عصر عاشورا»؛ ماندگارترین نمای فرشچیان از غمِ حقیقیِ جایِ خالیِ حسین(ع)

خبرگزاری تسنیم:در هنر ایران توجه به مکتب عاشورا و خلق آثاری در وصف این واقعه عظیم همواره از اهیمت ویژه‌ای برخوردار بوده و در بین هنرمندانی که دست به خلق آثار هنری با مضمون عاشوار زده‌اند،بی‌شک هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی نقش بی‌بدیلی را ایفا کرده‌اند.

در بین آثار خلق شده در عرصه هنرهای تجسمی تابلوی "عصر عاشورا" استاد محمود فرشچیان ماندگار‌ترین اثری را که در زمینه عاشورا خلق شده است. اثری که سالهای سال است، به نمادی هنری از واقعه عاشورا مبدل شده است.

استاد محمود فرشچیان در سال 1308 در اصفهان دیده به جهان گشود و از‌‌ همان دوران کودکی وقتی پدرش استعداد او را در عرصه هنر دید، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد.

فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا عازم اروپا شد و چندین سال را به مطالعه آثار هنرمندان غربی مشغول شد. در بازگشت به ایران در اداره کل هنرهای زیبا شروع به فعالیت کرد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه به تدریس پرداخت.

محمود فرشچیان را می‌توان به نوعی بنیان گذار سبکی متفاوت در عرصه نقاشی و مینیاتور ایرانی نامید. آثار این هنرمند همواره از ویژگی‌هایی خاص و منحصر به فرد برخوردار هستند که او را از دیگر هنرمندان عرصه نقاشی و مینیاتور ایران جدا می‌سازد.

فرشچیان با بهره گیری از فرم‌های کلاسیک هنری، آثاری را خلق کرده که درتاریخ معاصر هنر ایرانی ماندگار شده‌اند. البته تکیه بر مضامین ایرانی، عرفانی و مذهبی و خلق آثار ماندگار در هنر ایران چنان جایگاهی برای فرشچیان پدید آورده که شاید کمتر هنرمندی آن را دارا باشد.

در بین آثار محمود فرشچیان سه تابلوی او که درباره واقعه عاشورا خلق شده، بسیار مورد استقبال هنردوستان ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفته است. "عصر عاشورا" که به عقیده بسیاری مهم‌ترین تابلوی این هنرمند به شمار می‌آید، به نمادی برای نقاشی عاشورایی در دوره معاصر تبدیل شده است.

فرشچیان این تابلو را در سال 1355 به تصویر کشیده و هنوز هم بعد از 38 سال از خلق آن دیدن این تابلوی حسی عجیب در بیننده ایجاد می‌کند.

محود فرشچیان در مورد چگونگی خلق این اثر آورده است: "سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت «برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی». گفتم، من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت. رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلوی "عصر عاشورا" را شروع کردم. قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری. الان که بعد از 30 سال به این تابلو نگاه می‌کنم، می‌بینم اگر می‌خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود می‌آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه‌ام می‌گیرد... تفکر حاکم بر تابلو هم‌‌ همان اصل حاکم بر تابلوی ضامن آهو است، یعنی تمام خطوط مدور بوده و به وجود مبارک حضرت زینب (س) ختم می‌شد.در این تابلو مایه اصلی تصویر گرایی، مرکز تصویر دیده نمی‌شود. جایش خالی است. امام حسین (ع) که محور اصلی این تابلوست در اثر دیده نمی‌شوند.
در مورد محتوای تابلوی عصر عاشورا باید بگویم، شاید جذابیت این تابلو به علت غیبت شخصیت اصلی یعنی امام حسین(ع) در آن است و باعث می‌شود که انسان با دیدن این تابلو به دنبال شخصیت اصلی که این واقعه را شکل داده است، بگردد. اشکی که بر چشم اسب حلقه زده و آن سرافکندگی او برای آوردن خبر ناگوار و کبوترانی که خود را به خون شهید آغشته کرده‌اند، به نوعی پیام‌آور فاجعه هستند. در عین حال وجود حضرت زینب (س) و آن چند نفر در وسط تابلو می‌توانند از عواملی باشند که باعث ایجاد جذابیت هرچه بیشتر در این تابلو می‌شوند. به لحاظ تکنیکی اگر این تابلو بیشتر از این شلوغ بود، احتمالاً این غربت در تابلو این چنین نمایان نمی‌شد."

تابلوی "عصر عاشورا"

اما تابلوی "عصر عاشورا" علاوه بر حس معنوی که به هر بیننده‌ای می‌دهد، دارای ویژگی‌های هنری بسیاری نیز است. استفاده از کادر افقی، یکی ویژگی‌های مهم این اثر است و برخلاف دیگر آثار استاد فرشچیان که دارای کادر عمودی هستند، بیانگر نوعی ایستایی و از نفس افتادگی است.

همچنین ترکیب بندی مدور درون کادر افقی، نشانه بی‌تابی و چرخش افراد به حول محوری، برای بیان سوگواری به شمار می‌رود. هنرمند با قرار دادن اسب در مرکز تابلو، توجه مخاطب را جلب می‌کند و با کشیدن پرده خیمه در بالای تابلو در سمت راست که تا آسمان نیز رسیده، گویی تلاش دارد تا پرده‌ای از یک فاجعه را در عالم نمایان سازد است. استفاده از رنگ‌های ملایم در زمینه تابلو بیان کننده خشکی بیابان کربلاست و نشان از تشنگی‌ دارد و بهر بردن از رنگ‌های تیره نیز نشان از غم و اندوه بازماندگان است.

پنهان کردن چهره‌های حاضر در تابلو نیز نشان از احترام فرشچیان به اهل بیت امام (ع) و همراهانش دارد و نشان از آن دارد که این بانوان نمی‌خواهند در میان نامحرمانی که پس از جنگ اطراف آن‌ها را فراگرفته، کسی اندوه‌شان را ببیند. اسبی که سر را به پایین انداخته و حالتی پریشان و ناراحت دارد نیز نشان‌دهنده عمق مصیبت وارد شده در ظهر عاشورا است.

همچنین رنگ‌های به کار رفته در تابلوی عصر عاشورا خود حکایت بسیار مفصلی دارد که قابل بیان نیست و بر زیبایی و ماندگاری هرچه بیشتر آن افزوده است. تمام رنگ‌ها در ‌‌نهایت پختگی و استادی به کار رفته‌اند و هیچ کدام از آن‌ها چشم مخاطب را آزار نمی‌دهد و این نشان از توان هنرمند در نحوه پخش کردن رنگ‌ها در تابلو دارد.

رنگ آبی یکی از عمیق‌ترین رنگ‌ها در زیبا‌شناسی هنر به شمار می‌رود که یادآور حالتی فرا زمینی و فرا مادی برای مخاطب است. رنگی که به نوعی نمادی از معنویت است و البته در فرهنگ و هنر ایرانی نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

رنگ سبز نیز در نماد‌شناسی به نوعی نقش تعادل را ایفا می‌کند و برای مخاطب، فضایی اطمینان بخش را بوجود می‌آورد. در معماری اسلامی نیز رنگ سبز یکی از بخش‌های جداناشدنی اماکن مذهبی به شمار می‌رود. البته برخی نیز نمادی از آگاهی را به رنگ سبز اطلاق می‌کنند.

رنگ سفید را در دو بخش می‌توان معنا کرد. مجموعه‌ای از تمامی رنگ‌ها و یا فضای تهی از هر رنگی. هنرمند معمولا برای دادن ویژگی‌هایی چون پاکی، سادگی، معصومیت، تقدس، نجابت و... از رنگ سفید استفاده می‌کند.

رنگ بنفش به نوعی نمادی از اطاعت و تسلیم است. البته این رنگ را نیز می‌توان نمادی ازعقل، معرفت، غم غربت، رنجش و سوگواری نیز دانست. رنگ زرد را نیز برخی در نماد‌شناسی مظهری از جوهر الهی می‌دانند. رنگی که می‌تواند نشان از نور خورشید، عقل، ایمان و ابدیت داشته باشد. رنگ قرمز هم نشانه‌ای از خون، انتقام، شهادت و... است.

البته استاد فرشچیان دو اثر زیبای دیگر نیز از واقع عاشورا به تصویر کشیده است. تابلوی "پرچمدار حق " که شمایلی از حضرت ابوالفضل العباس‌ (ع) را در حالی نشان می‌دهد که روی اسب افتاده و پرچم شکسته‌ای، چهره و دست‌های مبارک حضرت را پوشانده است.

در این اثر اسب حضرت عباس(ع) در حالی تصویر شده که از زخم‌هایی که به راکبش وارد شده، غمگین است و تمام توان و قوای خود را با دست چپ بر زمین وارد کرده تا سوارش بر زمین نیفتد. در عین حال پرچمی که در تابلو دیده می‌شود، به نوعی طراحی شده که بخش زیادی از صحنه را پوشش می‌دهد‌.

تابلوی "پرچم دار حق"

فرشچیان در خصوص این اثر آورده است: این تابلو در ابعاد 100در70 روی مقوا به تصویر کشیده شده و فضای حزن‌انگیز آن، به نحوی یادآور تابلوی عصر عاشوراست و صحنه بازگشت حضرت‌عباس (ع) را در زمانی که بدون مشک آب باز می‌گردد، روایت می‌کند. البته در این تابلو می‌خواستم دست‌های حضرت(ع) را نشان ندهم. در این اثر یک شخصیت طراحی شده که‌‌ همان حضرت ابوالفضل العباس‌ (ع) است که چهره ایشان نمایان نیست، ولی شاخ و برگ‌ها و عناصر بصری که در حاشیه این تابلو کار شده گویای غم حضرت است.

در " پرچمدار حق " نیز غمی در رنگ‌ها، ترکیب‌بندی، طراحی نهفته است و بدون آنکه چهره حضرت ابوالفضل العباس‌ (ع) نشان داده شود، حال و هوای تابلوی عصر عاشورا در بیننده تداعی می‌شود.

مهم‌ترین عنصر این تابلو پرچم اسلام و حق است که با وجود زخمی بودن تمام بدن حضرت ابوالفضل‌العباس (ع) توسط ایشان پایدار نگه داشته شده است.

یکی دیگرا از آثار ماندگار استاد فرشچیان در عرصه هنر عاشورایی، تابلوی "هدیه عشق" است. تاریخ خلق این اثر به سال 1381 بازمی‌گردد و در آن هنرمند با حداقل رنگ و فرم صحنه به شهادت رسیدن حضرت علی اصغر(ع) را به تصویر کشیده است. شاید با گزارش آنچه که از واقعه عاشورا در مقاتل آمده است، مواردی جزئی از جنس تصویرسازی متفاوت به نظر برسد اما حقیقت امر این است که آثار استاد فرشچیان از نگاهی روحانی و در قالبی نمادین به خلق اثر پرداخته است. بر کسی پوشیده نیست که نمایش و ترسیم حقیقی آنچه که در مقاتل مستند و معتبر درباره این واقعه آمده است، کاری ناشدنی است. با تمام این اوصاف آثار استاد فرشچیان نزدیکترین حال روحانی را دارد.

تابلوی "هدیه عشق"

استاد فرشچیان هر سه تابلوی خود با مضمون عاشورا را مانند بسیاری دیگر از آثارش به موزه آستان قدس رضوی هدیه داده است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی