۲ راهبرد اساسی ایران مبنای توافق هسته‌ای

2 راهبرد اساسی ایران مبنای توافق هسته‌ای

خبرگزاری تسنیم: دور جدید مذاکرات هسته ای ایران بر اساس دو راهبرد امام خامنه ای (مدظله العالی) در ۱۹ بهمن ماه شکل گرفته است که به دو موضوع کلیدی اشاره کرده و فرمودند:۱. توافق یک مرحله ای؛ ۲. عدم توافق و راه های مقابله با تحریم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم،  چهاردهمین دور مذاکرات جامع هسته ای بین ایران و شش کشور 14 اسفند ماه در شهر مونترو سوئیس برگزار شد. پس از آن که ایران و شش کشور در سوم آذر ماه 1393 به این نتیجه رسیدند که حصول توافق جامع به دلیل اختلافات موجود امکانپذیر نیست، توافق ژنو را برای هفت ماه تمدید کرده و البته تأکید کردند که همه تلاش خود را صورت خواهند داد تا ظرف چهار ماه (پایان مارس) مذاکرات به نتیجه برسد. از آن زمان تاکنون رایزنی های فشرده ای در شهرهای ژنو، برلین، پاریس، زوریخ، استانبول و مونیخ در سطح معاونان، کارشناسان و وزرای خارجه برگزار شد.

دور جدید مذاکرات هسته ای ایران بر اساس دو راهبرد امام خامنه ای (مدظله العالی) در 19 بهمن ماه شکل گرفته است که به دو موضوع کلیدی اشاره کرده و فرمودند:
1. توافق یک مرحله ای؛ «این حرفی هم که حالا انسان می شنود که می گویند در یک برهه ای درباره اصول کلی توافق کنیم، بعد درباره جزئیات، این را هم بنده نمی پسندم. با تجربه ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس می کنم که این وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی درپی بر سر جزئیات. اگر توافق می کنند، جزئیات و کلیات و همه را در یک جلسه واحد تمام بکنند، امضا کنند. این که کلیات را جداگانه توافق کنند و بعد بر اساس آن کلیات که یک چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل پذیر است بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»
2. عدم توافق و راه های مقابله با تحریم؛ «همه آنچه هم قرارداد بسته می شود بین مسؤولان ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. این جور نباشد که طرف مقابل که با دبه کردن و چک وچانه زدن، کار خود را پیش می برد بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانه گیری کند، دبه در بیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همه این ها برای این است که سلاح و حربه تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البته باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافق به این صورت بشود؛ والا اگر چنان چه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملت ایران و مسؤولان و دولت محترم و دیگران، راه های فراوانی دارند و یقیناً باید آن  راه ها را طی کنند برای این که بتوانند حربه تحریم را بی تأثیر کنند و کُند کنند.»
در این نوشتار به تحلیل این دو نکته کلیدی و دلایل طرح آن و هم چنین ارزیابی آخرین تحولات در مذاکرات هسته ای خواهیم پرداخت.
    
مذاکرات هسته ای در مونتروی سوئیس به پایان رسید. قرار است دور بعدی مذاکرات از تاریخ 24 تا 29 اسفند ماه میان ایران و اعضای 1+5 برگزار شود. اگرچه جزئیات خبری مربوط به مذاکرات مونترو و مباحث صورت گرفته در آن منتشر نشده است، اما از کلیت اظهارنظرهای صورت گرفته از سوی طرف های مذاکره کننده، بار دیگر به گزاره «پیشرفت محدود» در عین باقی ماندن اختلافات اساسی می رسیم. در خصوص مذاکرات هسته ای مونترو و وقایع مترتب بر آن، حواشی و نکاتی وجود دارد که توجه به آن ها لازم است:
1- مذاکرات هسته ای مونترو تا حدود زیادی به لحاظ رسانه ای و تبلیغاتی تحت تأثیر سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به ایالات متحده آمریکا و سخنرانی وی در کنگره قرار گرفت. اگرچه دیپلمات های کشورمان بدون توجه به حاشیه آفرینی و جوسازی نتانیاهو به مذاکرات هسته ای ادامه دادند، اما در مقابل طرف آمریکایی نسبت به هر زمان دیگری آشفته تر به نظر می رسید. بخشی از این آشفتگی ساختگی و در راستای تأثیرگذاری تبلیغاتی بر میز مذاکرات و بخشی دیگر از آن، واقعی و ناشی از عدم قدرت پیش بینی بازی ناگهانی جمهوریخواهان توسط اوباما بود. از این رو نگرانی دموکرات ها در خصوص سخنرانی نتانیاهو نه به صورت کامل، واقعی و نه به صورت کامل، کاذب بود.
2- حضور دوباره دکتر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان و ارنست مونیز، وزیر انرژی ایالات متحده آمریکا در مذاکرات هسته ای مونترو، نشان از تمرکز شدید طرفین بر مراحل پایان مذاکرات فنی است. مونیز، مذاکرات هسته ای اخیر در مونترو را از این لحاظ رضایت بخش دانسته و بر استمرار آن تأکید کرد. با این حال نباید فراموش کرد که مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 صرفا مذاکراتی فنی نیست. اختلافات فنی میان ایران و اعضای 1+5 تنها یک بخش از معادله است. بخش اصلی مذاکرات، به برداشته شدن تحریم ها در ازای گام های اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران است. چنان چه تاکنون بارها تأکید شده است، اگر طرف مقابل بنا به هر دلیلی نخواهد یا نتواند «تصمیم سیاسی» لازم را جهت رسیدن به توافق نهایی بگیرد، عملا سخن گفتن از توافق نهایی بی فایده است، حتی اگر همه مسائل و اختلافات فنی میان طرفین حل و فصل شود.
3- سفر جان کری به عربستان سعودی پس از برگزاری مذاکرات هسته ای مونترو و دیدار وی با مقامات این کشور، نشان دهنده خشم و وحشت آل سعود از امضای توافق هسته ای میان ایران و اعضای 1+5 است. در این میان، ریاض با تل آویو همراهی و همگامی مشترکی دارد و بازی این دو در قبال مذاکرات هسته ای ایران و طرف مقابل کاملا متوازن بوده است. در جریان مذاکرات وین 8 (که به تمدید دوباره توافقنامه ژنو منجر شد)، عربستان سعودی و سعود الفیصل، وزیر امور خارجه این کشور نقش مهم و پررنگی در عدم امضای توافق نهایی داشتند. ریاض به ایالات متحده آمریکا وعده داد که با ایجاد اخلال در قیمت نفت، دو کشور جمهوری اسلامی ایران و روسیه را به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار دهد. با این حال به نظر می رسد دیگر این بازی نخ نما از سوی آل سعود پاسخگو نیست!
فارغ از آنچه در دیدار اخیر کری و مقامات آل سعود گذشته و ادعاهای پوچی که طرفین در خصوص غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای فعلی جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده اند، بر همه تحلیلگران مسائل بین الملل مسجل است که هرگونه تأثیرپذیری واشنگتن و دیگر اعضای 1+5 از ریاض و تل آویو منجر به شکست مذاکرات خواهد شد. موضوعی که جمهوری اسلامی ایران بارها آن را به صورت یک هشدار دیپلماتیک به طرف غربی اعلام کرده است.
4- اعلام مواضع متضاد از سوی طرف های شرکت کننده در مذاکرات هسته ای (پس از پایان مذاکرات هسته ای مونترو) در نوع خود قابل تامل است! طرفین از یک سو نزدیک بودن توافق نهایی و برداشته شدن گام های پایانی را مورد تأکید قرار داده و از سوی دیگر، بر باقی ماندن اختلافات اساسی و تعیین کننده و مهم در مسیر رسیدن به این توافق تأکید می ورزند. حتی جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در آستانه برگزاری مذاکرات هسته ای، از گام های زیادی سخن گفت که جهت رسیدن به توافق نهایی باید برداشته شود!
لازم به ذکر است که قبل از برگزاری مذاکرات مونترو، جان کری بار دیگر در شانتاژی تکراری، جمهوری اسلامی ایران را نسبت به حمله نظامی تهدید کرد؛ تهدیدی که از سوی مقامات ارشد نظامی و سیاسی کشورمان به بهترین نحو ممکن پاسخ داده شد.
نتیجه این که ارسال پیام های دوگانه در خصوص رسیدن یا نرسیدن به توافق نهایی در مونترو از سوی اعضای 1+5 دیگر نقشی در شکل دهی رصدگران مذاکرات هسته ای ندارد. آنچه در این میان تعیین کننده است، اراده واقعی طرف مقابل و مخصوصاً آمریکا جهت رسیدن به توافق است.
آنچه مسلم است این که هنوز طرف مقابل در گام نهایی مذاکرات هسته ای، تصمیم سیاسی لازم را جهت امضای توافق پایانی اتخاذ نکرده است. این تصمیم سیاسی، اعتراف به حقوق حقه هسته ای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان ان.پی.تی است. ایالات متحده آمریکا هم اکنون چاره ای جز انتخاب در میان دو گزینه ندارد: نخستین گزینه، امضای توافقنامه نهایی بر اساس برچیده شدن همه تحریم ها و گزینه دوم، ادامه تقابل با جمهوری اسلامی ایران است. بدون شک در صورتی که آمریکا راه دوم را انتخاب کند، هزینه ها، عواقب و تبعات سختی در انتظار آن خواهد بود؛ موضوعی که حتی استراتژیست های ارشد آمریکایی مانند برژینسکی و آلبرایت نیز در خصوص آن به اوباما و دیگر سیاستمداران آمریکایی هشدار داده اند.

      توافق یک مرحله ای آری، توافق دومرحله ای نه
فراز و فرودهای بسیار زیاد یک دهه ای مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5 که بیشتر به یک زورآزمایی برای نبرد نهایی شباهت داشت با روی کار آمدن دولت یازدهم و مجوز امام خامنه ای (مدظله العالی) به دولت جدید برای ورود به مرحله نهایی مذاکرات که با ارائه راهبرد جدید ایشان برای این امر همراه بود، مذاکرات عملاً وارد مسیر اصلی و تعیین کننده شد. در میانه این مسیر، توافق ژنو انجام گرفت که در اجرا با مشکلاتی مواجه شد و همین امر مانع حصول به توافق جامع و در نتیجه تمدید هفت ماهه مذاکرات شد. مذاکرات پس از تمدید زمان گفت وگوها و اتفاقات پیرامونی آن به وضعیتی دچار شد که در نهایت رهبر معظم انقلاب در دیدارکارکنان نیروی هوایی در 19 بهمن درباره اصل مذاکرات و چگونگی به پایان رساندن آن به نکات بسیار مهمی اشاره کردند که واکنش رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا را در پی داشت. مهم ترین نکته ای که معظم له در دیدار مذکور به آن پرداختند، تأکید بر توافق جامع در یک مرحله بود.

      اعمال فشار بر فضای مذاکرات
پس از امضای توافق نامه ژنو، اولین فشارهای آمریکا بر ایران با تفسیر به رأی آن ها از پذیرفتن و نپذیرفتن «حق غنی سازی» ایران در متن توافق نامه بود که آمریکایی ها ادعا می کردند، در متن توافق نامه چنین حقی برای ایران به رسمیت شناخته نشده و با چنین دیدگاهی موضوع مهم «حق غنی سازی» را تفسیر و بر محروم بودن ایران از این حق، استدلال می کردند. پس از آن هم فشارها با کارشکنی در پرداخت پول های بلوکه شده ایران که در توافق نامه متعهد شده بودند، ادامه یافته و به موضوع بعدی یعنی وضع تحریم های جدید نیز کشیده شد. اگرچه طرف ایرانی با موضع گیری های اعتراضی گاه و بی گاه با خویشتن داری این وضعیت را تحمل می کرد و همچنان در مسیر مذاکرات ثابت قدم بود، اما پس از تمدید زمان گفت وگوها تا تیرماه سال آینده، وضعیت فشار بر ایران شکل جدیدی به خود گرفت و از سه مسیر شدت یافت:
1. صهیونیست ها؛ صهیونیست ها و به ویژه شخص نتانیاهوی کودک کش، نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از ابتدای ورود اوباما به کاخ سفید درباره مسائلی ازجمله فعالیت های هسته ای ایران و قضیه فلسطین با وی اختلافات جدی داشت و ریشه این اختلافات به زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حمایت نتانیاهو از رقیب اوباما باز می گشت، پیوسته در تلاش بود تا با زیرفشار قرار دادن اوباما وی را وادار کند درباره فعالیت های هسته ای ایران تصمیمات سخت و نابودکننده اتخاذ کند و این درحالی بود که سیاست ها و مصالح دولت اوباما به وی چنین اجازه ای را نمی داد و اوباما نمی خواست منافع حزبی و ملی را هزینه درخواست نتانیاهو کند. نتانیاهو فشار آوردن بر اوباما را که در واقع مضاعف کردن فشار بر ایران بود، ادامه داد و پس از تمدید زمان مذاکرات آن را تشدید کرد. تا آنجا که روزنامه گاردین در6 بهمن در این باره نوشت: «نخست وزیر اسرائیل (رژیم صهیونیستی ) از برنامه سخنرانی در کنگره آمریکا (که قرار است در اسفند انجام دهد) در مورد ایران دفاع کرد و گفت احساس الزام اخلاقی دارد که از هر فرصتی برای صحبت در مورد خطرات و تمهیدات وجودی و نابودکننده برنامه هسته ای ایران استفاده کند. نتانیاهو درباره محتوای سخنرانی آینده خود در نشست مشترک با کنگره گفت اولویتش این است که از آمریکا و سایر قدرت ها مصرانه بخواهد به توافقی با ایران تن ندهند که اسرائیل را به خطر اندازد. وی گفت در هفته های آتی، قدرت ها احتمالاً با ایران در مورد چارچوب یک توافق نامه به توافق می رسند، این توافق احتمالاً ایران را به کشوری در آستانه هسته ای تبدیل می کند. به عنوان نخست وزیر متعهد هستم به منظور جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای که هدفش اسرائیل است، تمام تلاش خود را به کار گیرم. این تلاش جهانی است و در تمام جاهایی که دعوت می شوم، دغدغه اسرائیل و حق آن برای دفاع از خود و موجودیتش را بیان می کنم.»
این اظهارات و نیز تصمیم وی برای سفر به آمریکا و سخنرانی در کنگره در حالی است که به سبب دعوت «جان بوهنر» سخنگوی جمهوری خواه مجلس نمایندگان از نتانیاهو بدون آگاه ساختن دولت، از نظر کاخ سفید نقض پروتکل تلقی می شود و اوباما از این سفر به شدت عصبانی است تا آنجا که اعلام کرده با نتانیاهو در این سفر دیدار نمی کند. در راستای این فشارها، روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در 15 بهمن به نقل از رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نوشت: «دیپلمات های اتحادیه اروپا به مقامات اتحادیه اروپا گفته اند آمریکا و ایران به توافق هسته ای نزدیک شده اند. این توافق احتمالی در برگیرنده این است که به ایران اجازه داده خواهد شد سانتریفیوژهای خود را در ازای حفظ ثبات منطقه ای در عراق، افغانستان و سوریه حفظ کند. مقامات اروپایی گفته اند آمریکا در هفته های اخیر امتیازهای مهمی به ایران داده است به طوری که قرار است به ایران اجازه دهد 6500 سانتریفیوژ را حفظ کند و در عین حال، تحریم هایی که به اقتصاد ایران طی دهه اخیر آسیب زده برداشته شود.»
باز در همین زمینه در همان روزها تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد، آمریکا با 80 درصد درخواست های ایران موافقت کرده که مقامات دولت آمریکا آن را تکذیب کردند.
2. کنگره و سنای آمریکا؛ در بحبوحه مذاکرات هسته ای، اوباما در رقابت انتخابات میان دوره ای با رقیب جمهوریخواه، اکثریت در سنا و کنگره را از دست داد و این دو نهاد آمریکایی به یکی از ارکان فشار بر روند مذاکرات و به ویژه فشار بر ایران تبدیل شدند. آن ها در گام اول اعلام کردند، قصد دارند به زودی قانون تشدید تحریم های ایران را مطرح و تصویب کنند. با وجود آن که اوباما تهدید کرده چنین قانونی را وتو می کند و آن ها نیز فعلاً پذیرفته اند دست نگه دارند، اما فشار آن ها همچنان ادامه دارد که دعوت از نتانیاهو به روشی خلاف پروتکل های دیپلماتیک که پیشتر اشاره شد نمونه آن است. آن ها به این هم بسنده نکرده اند و به روش های دیگری اعمال فشار را دنبال می کنند. کمااین که پایگاه اینترنتی «وال استریت ژورنال» در 21 بهمن به اظهارات کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق جمهوری خواه آمریکا اشاره کرد که با حضور در کمیته سرویس های مسلح سنا گفت: «گفت وگوهای هسته ای با ایران باعث آغاز تلاش بین المللی شد... تأثیر رویکرد دولت اوباما در گفت وگوهای هسته ای تغییر رویکرد از منع تکثیر به مدیریت تکثیر خواهد بود، اما بر مسأله تکثیر تأکید می کنم. فرض کنیم بازرسی ها از سوی ایران پذیرفته شود... پرسش این است که سایر کشورهای منطقه چه اقدامی انجام می دهند؟ اگر سایر کشورهای منطقه نتیجه گیری کنند که آمریکا توسعه غنی سازی را پذیرفته، آن ها نیز بر ایجاد چنین توانمندی پافشاری خواهند کرد و ما شاهد تکثیر هسته ای در جهان خواهیم بود.»
این سخنان آتش انتقاد جمهوری خواهان حاکم بر سنا و کنگره از اوباما را شعله ورتر می کند، اما یقیناً دامن ایران را بیشتر می گیرد که از یک نظر برای اوباما نیز در برابر ایران امتیاز محسوب می شود.
3. دولت آمریکا؛ در بین دولتمردان آمریکا اوباما و جان کری بیشترین فشارها را بر روند مذاکرات وارد می کنند. کری پایان هر دور از مذاکره هسته ای را زمان اعمال فشار قرار داده و اوباما نیز از هر فرصتی برای آن استفاده کرده است. اوباما چندی پیش در ششمین سخنرانی سالانه اش در کنگره گفت: «هیچ ضمانتی وجود ندارد که مذاکرات موفق شوند و من تمامی گزینه ها را برای جلوگیری از یک ایران هسته ای روی میز نگه می دارم... مردم آمریکا از ما انتظار دارند تنها به عنوان گزینه آخر، به سراغ جنگ برویم و من قصد دارم به این خرد وفادار بمانم.»
به گزارش روزنامه وال استریت ژورنال دولت های اتحادیه اروپا نیز در تبعیت از مشی آمریکا یک اصلاحیه قانونی را تصویب کردند که می تواند نظام تحریم ها علیه سوریه، ایران و روسیه را تقویت کند. به نوشته این روزنامه، مقدمات این کار از زمانی آغاز شد که دادگاه های عالی این اتحادیه تصمیماتی برخلاف نظر دولت های اروپایی اتخاذ می کردند. وال استریت ژورنال تأکید کرده است که مقامات آمریکایی، اتحادیه اروپا را برای اتخاذ تصمیماتی جهت تقویت نظام تحریم های این اتحادیه تحت فشار قرار داده بودند.

      سه گانه دشمنانه، واکنش هوشمندانه
در ظاهر سه گانه پیش گفته دارای تعارضات درونی است. یعنی رژیم صهیونیستی و سنا و کنگره با دولت اوباما درباره مذاکرات هسته ای با ایران درگیر هستند. این ظاهر نمودی از حقیقی بودن این درگیری است، اما معنایش این است که هر سه گروه خواهان نابودی و یا تزیینی شدن فعالیت های هسته ای ایران هستند و تنها در روش اختلاف دارند. علت اصلی این اختلاف نیز قرار داشتن دولت اوباما در متن واقعیتی به نام مذاکرات است که صهیونیست ها و کنگره و سنا از آن محرومند. به عبارت دیگر دولت اوباما به سبب مواجهه بی واسطه با مذاکرات هسته ای مجبور است واقع بینانه عمل کند، حال آن که برخورد دو گروه دیگر با موضوع کاملاً انتزاعی و ذهنی است. از طرفی هم اوباما برای رسیدن به هدفی که با دو گروه دیگر در آن مشترک است؛ یعنی نابودی و یا تزیینی شدن فعالیت های هسته ای ایران، انگیزه بیشتری دارد و می خواهد آن را به نام خود ثبت کند؛ از این رو مایل نیست کسی در روند برنامه اش اخلال ایجاد کند. روشی را که اوباما انتخاب کرده هم افزا کردن این سه گانه به نفع خود است. بزرگ ترین خطر این سه گانه این است که دیپلماسی هسته ای ایران فریب بخورد و خود را در محاصره سه گانه فوق که هر کدام یک گزینه برای انتخاب و رویکرد به آن محسوب می شود، ببیند و متأثر از جنبه تهاجمی تر دو گروه دیگر خواسته و یا ناخواسته به گروه سوم یعنی دولت آمریکا نزدیک شود و آن گزینه را انتخاب کند. در این وضعیت حساس و تعیین کننده است که امام خامنه ای (مدظله العالی) واکنش نشان دادند.
      اضافه شدن موضوع جدید به مذاکرات
امام خامنه ای (مدظله العالی) در 19 بهمن ماه به دو موضوع کلیدی اشاره کردند:
1. توافق یک مرحله ای؛ «این حرفی هم که حالا انسان می شنود که می گویند در یک برهه ای درباره اصول کلی توافق کنیم، بعد درباره جزئیات، این را هم بنده نمی پسندم. با تجربه ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس می کنم که این وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی درپی بر سر جزئیات. اگر توافق می کنند، جزئیات و کلیات و همه را در یک جلسه واحد تمام بکنند، امضا کنند. این که کلیات را جداگانه توافق کنند و بعد بر اساس آن کلیات که یک چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل پذیر است بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»
2. عدم توافق و راه های مقابله با تحریم؛ «همه آنچه هم قرارداد بسته می شود بین مسؤولان ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. این جور نباشد که طرف مقابل که با دبه کردن و چک وچانه زدن، کار خود را پیش می برد بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانه گیری کند، دبه در بیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همه این ها برای این است که سلاح و حربه تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البته باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافق به این صورت بشود؛ والا اگر چنان چه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملت ایران و مسؤولان و دولت محترم و دیگران، راه های فراوانی دارند و یقیناً باید آن راه ها را طی کنند. برای این که بتوانند حربه تحریم را بی تأثیر کنند و کُند کنند.» پس از این بیانات مهم و آگاهی بخش رهبر انقلاب، جان کری، وزیر امور خارجه و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در مخالفت با آن موضع گیری کردند. جان کری تهدید کرد که در این صورت آمریکا میز مذاکره را ترک می کند و اوباما نیز گفت خواهان توافق دومرحله ای است. با بیانات امام خامنه ای (مدظله العالی) که بر توافق یک مرحله ای تأکید کردند، موضوع جدید و بسیاری مهمی به مذاکرات هسته ای اضافه شد که ضمن جلوگیری از فرو غلتیدن مذاکره کنندگان هسته ای ایران در ورطه خطرناک و برنامه ریزی شده دشمن، کار را برای طرف مقابل بسیار سخت کرده است.
      آیا جانشین اوباما می تواند توافق هسته ای با ایران را لغو کند؟
یک گروه 47 نفری از سناتورهای جمهوری خواه آمریکا در یک نامه سرگشاده به رهبران ایران هشدار دادند که هرگونه توافق هسته ای که با دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا به امضا درآید، بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اوباما معتبر نیست و ادامه نخواهد داشت. این نامه بازتاب بسیار زیادی در رسانه های جهان داشت و متعاقب آن واکنشهای زیادی نیز در پی داشت.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، سخنگوی کاخ سفید، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا، جو بایدن معاون رئیس جمهوری و تعدادی از سناتورهای دموکرات به طور جداگانه به این موضوع واکنش نشان دادند و از آن انتقاد کردند. جدای از دعوای داخلی آمریکائیها که فارغ از «قاعده پلیس خوب، پلیس بد» ارتباطی چندانی به ایران ندارد، از این حیث که این نامه خطاب به رهبران ایران نوشته شده بود و به آینده توافق هسته ای مرتبط است با واکنش تند وزارت خارجه ایران و شخص محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران مواجه شد. ظریف در واکنش به این نامه اشاره کرد و گفت: این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد و تقریباً یک  ترفند تبلیغاتی است. ظریف تصریح کرد؛ این سناتورها باید بدانند که دنیا معادل آمریکا نیست و روابط بین الملل بر اساس موازین حقوق بین الملل و تعهدات و تکالیف بین المللی دولت ها تنظیم می شود نه بر اساس قوانین داخلی ایالات متحده. ممکن است سناتورهای امضاکننده نامه فوق الذکر به صورت کامل آگاه نباشند که در حقوق بین الملل، دولت ها نماینده کل حاکمیت و مسؤول روابط خارجی کشور خود و ملزم به اجرای تعهداتی هستند که در روابط با دیگر دولت ها می پذیرند و نمی توانند به بهانه مقررات داخلی از اجرای تعهدات بین المللی خود سرباز زنند.
در این میان، توافق هسته ای که قرار است احتمالا منعقد شود چه ویژگی هایی از نظر حقوق بین الملل دارد و آیا کنگره آمریکا می تواند بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اوباما آن را نادیده بگیرد یا لغو کند؟
توافق کشورها به صورت مکتوب و طبق حقوق بین المللی که برای طرفین الزام حقوقی و تکلیف ایجاد می کند معاهده نام دارد. این توافق با عناوین مختلف انعکاس می یابد. عهدنامه، منشور، میثاق، پیمان، کنواسیون، اعلامیه، پروتکل یادداشت تفاهم، صلح نامه، مبادله یادداشت، بیانیه و غیره از مهم ترین عناوینی است که برای عنوان یک موافقت بین المللی صورت می گیرد.
براساس آنچه که طرفهای مذاکره اخیرا تأکید کرده اند، توافق احتمالی قدرت های جهانی و ایران یک توافق بین المللی است و در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تأیید قرار می گیرد و در شورای امنیت سازمان ملل مورد تصویب قرار خواهد گرفت و در نتیجه به یک توافق بین المللی الزام آور برای همه کشورهای عضو سازمان ملل تبدیل خواهد شد. از این حیث تکلیف دولتها در قبال آن مشخص و صریح است.
علاوه بر آن، اگر این توافق در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل نیز نباشد توافق صورت گرفته نه یک توافق دوجانبه میان ایران و آمریکا بلکه یک توافق چندجانبه میان ایران و 6 قدرت جهانی به اضافه نماینده اتحادیه اروپا (شامل 28 عضو) است که 5 کشور آن عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند بنابراین براساس «اصل حقوق ضمنی»، این توافق به طور ضمنی یک توافق بین المللی یا توافق چندجانبه محسوب خواهد شد.
حتی براساس «اصل جانشینی» دولتها نیز که به دنبال استقلال یک کشور، مانند جدا شدن مستعمرات، تجزیه یک دولت، مانند فروپاشی شوروی، درهم آمیختگی و جذب دو یا چند دولت موجود در یک دولت جدید، به وجود می آید، حقوق دانان نظریه واحدی ندارند و نظریات آن ها به دو دسته تقسیم می شود. 1- نظریاتی که مبتنی بر استمرار حقوق و تعهدات کشور سلف می باشند. 2- نظریاتی که مبتنی بر نفی استمرار است. در چنین شرایطی نیز نیمی از حقوق دانان معتقدند که دولت جانشین وارث تعهدات بین المللی دولت سلف خود است و نمی تواند از این تعهدات عدول کند. بنابراین دولتی که براساس انتخابات مسالمت آمیز جانشین دولت قبل خواهد شد، جای خود دارد و قطعا نمی تواند تعهدات دولت قبلی را ملغی کند که اگر این گونه بود ایران در واضح ترین و نزدیکترین تعهدات بین المللی خود، می توانست «پیمان ان.پی.تی» را که براساس این تفسیر در زمان دولت دیگری امضا شده است نادیده بگیرد و...
علاوه بر این، هر توافق هسته ای که صورت بگیرد با 6 کشور امضا خواهد شد نه با آمریکا. تغییر تعهدات بین المللی و رسمی به دلیل درگیری و تقابل سیاسی داخلی آمریکا برای دیگر کشورها قابل پذیرش نیست به ویژه آن که کشورهای دیگر، 4 عضو دیگر از اعضای دائم شورای امنیت باشند. چنین تفسیری از سوی سناتورهای آمریکایی که خود را وکیل ملت آمریکا می دانند یک توهین و تحقیر شرکای خود است. در واقع چنین برداشتی بعد از حصول توافق قطعا مورد اعتراض سایر اعضای 1+5 قرار خواهد گرفت چراکه اراده و استقلال کشورهایی نظیر روسیه، چین، انگلیس، آلمان و فرانسه را نشانه رفته است به گونه ای که نظرات آن ها را به هیچ انگاشته است.
با تمام این تفاسیر، مذاکره کنندگان ایران می توانند بر اساس «اصل حق شرط» در معاهدات بین المللی، شروطی نیز در متن کتبی توافق لحاظ کنند تا از تفسیرهای غیرمنطقی که ممکن است دامنگیر توافق هسته ای در آینده شود جلوگیری کنند.
علاوه بر این، درخصوص بعضی از توافقات همه جانبه عام، منافع جامعه بین المللی را هم نباید منتفی دانست. آمریکائیها بارها اعلام کرده اند که از طرف جامعه جهانی با ایران مذاکره می کنند و تلاش می کنند منافع آن ها را در نظر بگیرند اما این رویکرد کاملاً نشان دهنده روحیه و تفکر یکجانبه گرایی سیاستگذاران آمریکایی درباره تحولات و موضوعات مهم بین المللی است.
چنین رویه ای از سوی آمریکا که مسبوق به سابقه است بار دیگر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را ثابت می کند و باعث افزایش بی اعتمادی سایر کشورهای جامعه جهانی به این کشور خواهد شد. در واقع چنین برداشت خطرناکی که در سیستم سیاسی آمریکا وجود دارد، نوعی تقابل با اراده جامعه جهانی است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان