مقام معظم رهبرى: بسیج، پیرو مکتب عاشورا است
خبرگزاری تسنیم : تناسبى هست میان هویت و حقیقت بسیج با هویت محرم و عاشورا. بسیج افتخار دارد که پیرو مکتب عاشورا است. البته عاشورا اوج فداکارى و ایثار است.
مقام معظم رهبرى: بسیج، پیرو مکتب عاشورا است
بهانه اى براى زنده نگهداشتن روح بسیجى
جبهه هاى جنگ و دفاع مقدس، در طول سالهاى متمادى، از خون عزیزان بسیجى رنگین شد و ناصیه انقلاب را درخشان کرد. هفته بسیج در حقیقت، فرصت و بهانهاى براى زنده نگهداشتن ارزشها و روح بسیجى در آحاد ملت، مخصوصا جوانان پرشور و مدافعان عاشق صادق است. 7/9/1369
بسیج؛ همزاد انقلاب
بسیج همزاد انقلاب است. شاید به یک معنا بشود گفت که حضور بسیجى مردم، خود موجب پیروزى انقلاب شد یا موجب پدیدآمدن انقلاب شد. جوانهاى داوطلب، علاقهمند، قبل از انقلاب در همهجا، در عرصههایى وارد شدند، ایستادگى کردند، حضور مؤثر پیدا کردند. این تلاشها در سرتاسر کشور جمع شد، شد حرکت عظیم انقلابى ملت ایران. بنابراین به این معنا، ولادت بسیج، قبل از ولادت انقلاب است، اما با پیروزى انقلاب، بسیج به شکل کنونى که خصوصیات منحصربهفرد این پدیده شگفتآور را تولد یافت. بنابراین مىتوان بسیج را همزاد انقلاب معرفى کرد. 24/7/1391
معناى بسیج
اگر بخواهیم بسیج را در یک تعریف کوتاه معرفى کنیم، باید بگوییم (که) بسیج، عبارت است از مجموعهاى که در آن، پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالى این ملت و براى کمالرساندن و به خوشبختىرساندن این کشور جمع شدهاند. بسیج، عبارت است از تشکیلاتى که در آن، افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه، متعهد، بصیر و بیناى به مسایل کشور و به نیاز ملت، تبدیل مىشوند، مجموعهاى که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطرجمع مىکند. معناى بسیج این است. 5/9/1367
بسیجى کیست؟
من به شما جوانان عزیز، به شما پسران و دختران بسیجى مومن، از هر قشرى هستید، عرض مىکنم: عزیزان من! کشور مال شما جوانها است، کشور متعلق به نسل جوان است، شما باید این کشور را بسازید، شما باید پایههاى مجد و عظمتى را که این انقلاب و دست تواناى معمار انقلاب، بنا گذاشته است، حفظ کنید و بالا ببرید، شما باید با نیروى خود، با اراده خود، با دانش خود، با ایمان خود، عقبماندگیهاى چند دهساله دوران قبل از انقلاب را جبران کنید. در میان جوانان، هرکسى که این احساس مسؤولیت را، این احساس علاقه به اهداف را، همراه با اخلاص در وجود خود حس مىکند، او بسیجى است؛ چه در نیروى مقاومت باشد، چه نباشد، چه رسما کارت بسیج گرفته باشد، چه نگرفته باشد. آن کسى که با ایمان است، آن کسى که دنبال اهداف والا است، آن کسى که حاضر است از وجود خود براى کشورش، براى اسلامش، براى نظام اسلامى، براى آحاد ملتش، با وجود خود، با استعداد خود، با جان و تن خود سرمایهگذارى کند، او بسیجى است؛ در هر کجا که باشد. 29/7/1379
تناسبى میان هویت و حقیقت بسیج با عاشورا
تناسبى هست میان هویت و حقیقت بسیج با هویت محرم و عاشورا. بسیج افتخار دارد که پیرو مکتب عاشورا است. البته عاشورا اوج فداکارى و ایثار است. همه تاریخ، همه عالم، مسأله عاشورا و حسینبن على - علیه السّلام - و اصحاب وفادار او را با این خصوصیت شناختهاند؛ فداکارى، ایثار در راه خدا و در راه تحقق اهداف الهى، لیکن مسأله عاشورا فقط این نیست. بله، برجستهترین و نمایانترین خصوصیت عاشورا، همین فداکارى و شهادت است، ولى در ماجراى عاشورا حقایق دیگرى هم وجود دارد. از آغاز حرکت از مدینه، بذر معرفت پاشیده شد - این یکى از خصوصیات حادثه عاشورا است - بذر بصیرت پاشیده شد. اگر مردمى، امتى از بصیرت برخوردار نباشند، حقایق گوناگون، کار آنها را اصلاح نخواهد کرد، گره از مشکلات آنها گشوده نخواهد شد. بنابراین اخلاص، موقعشناسى، پاشیدن بذر یک حرکت فزاینده تاریخى، از خصوصیات مهم عاشورا است. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا یک جریانى در تاریخ شروع شد که همچنان رو به افزایش و گسترش است. بعد از این هم همین خواهد بود. امام حسین - علیه السّلام - براى اعلاى کلمه حق و براى نجات خلق، همه داشتههاى خود را به میدان آورد. این برخى از خصوصیاتى است که انسان بهطور کلى در ماجراى عاشورا مىتواند ببیند و نشان بدهد.
بسیج، همین راه است، همین حرکت است، همین هدفها است، همین ابزارها و وسیلهها است. بسیج، جمع فداکارى از مردمند؛ براى مردم، تشکیل یک مجموعهاى در حرکت عظیم یک ملت مجاهد. حضور در دفاع، حضور در علم، حضور در هنر، حضور در سازندگى، حضور در سیاست، در فرهنگ، در کمک به مستضعفان، در کمک به درماندگان، در تولید، در فناورى، در پیشبرد مسائل گوناگون کشور، در ورزش، در درخششهاى بینالمللى، در هر کار خیر؛ این حرکت بسیج است؛ حرکتى مردمى، براى مردم، در دل مردم، از خود مردم، از همه قشرها، زنان، مردان، جوانان، پیران، نوجوانان، از اصناف گوناگون، یعنى تشکیل یک مجموعه حزبالله واقعى 6/9/1390
فرهنگ و تفکر بسیجى چیست؟
بسیج سیاسى است، اما سیاستزده نیست، سیاسىکار نیست، جناحى نیست؛ بسیج مجاهد است، اما بىانضباط نیست، افراطى نیست؛ بسیج عمیقاً متدین و متعبد است، اما متحجر نیست، خرافى نیست؛ بسیج بابصیرت است، اما ازخودراضى نیست؛ بسیج اهل جذب است - گفتهایم جذب حداکثرى - اما اهل تسامح در اصول نیست؛ بسیج غیور است، پاسدار خطوط فاصل است؛ بسیج طرفدار علم است، اما علمزده نیست؛ بسیج متخلق به اخلاق اسلامى است، اما ریاکار نیست؛ بسیج در کار آبادکردن دنیا است، اما خود اهل دنیا نیست. این شد یک فرهنگ.
فرهنگ بسیجى یعنى آن مجموعه معرفتها و روشها و منشهایى که مىتواند مجموعههاى عظیمى را در ملت به وجود بیاورد که تضمینکننده حرکت مستقیم و پایدار اسلامى آن ملت باشند. این یک تفکر است؛ در ذهن هم نیست، در خارج و در عینیت وجود دارد. ) 6/9/1390
انتظار امام(ره) از بسیجى
بدنه و زبده ملت، همان بسیج است. شما در هر سن و از هر قشرى - نوجوان سیزدهساله تا پیرمرد نود ساله - و در هر نقطهاى از کشور که زندگى مىکنید، دایم با خودتان حدیث نفس کنید و از خودتان بپرسید که امام عزیز و محبوب از من چه مىخواهد و آیا آنچه را که او از من توقع دارد، انجام مىدهم یا نه؟ این خط مستقیم، ما را هدایت خواهد کرد تا هدفها و آرمانهاى امام عظیمالشان(ره) را محقق کنیم. انتظارى که امام(ره) از بسیج داشت، آمادگى و حضور دائمى بود، زیرا بسیج، پشتوانه اصلى انقلاب است. 6/4/1368 لزوم مداقه بر روى بسیج و خصوصیات مجموعه بسیج
هرچه ما درباره بسیج نکتهیابى کنیم و این نکتهها را مورد مداقه و تأمل قرار دهیم، زیاد نیست، همچنان که در میدان عمل، هرچه بر روى استحکام بسیج و عمقبخشیدن به ویژگىهاى متعلق به بسیج - که مخصوص خود آن است - کار کنیم و تکیه کنیم، باز کار زائد انجام ندادهایم، چرا؟ چون کشور از حضور بسیجى در میدانهاى مختلف، تجربه خوبى دارد؛ هم در دوران دفاع مقدس، هم پیش از آن و هم بعد از آن تا امروز.
هر جا حضور بسیج و حرکت بسیجى در هر میدانى احساس شده است، ما پیشرفت داشتهایم؛ این یک تجربه مهمى است. کشور در آینده مسائل مهمترى در پیش دارد - نمىگویم مشکلات مهمتر - ممکن است مشکلات روزبهروز کاهش پیدا کند، اما مسائل مهمترى هست، کارهاى بزرگترى هست. ما که نمىخواهیم بهعنوان یک ملت، دور خودمان حصار بکشیم که اگر اینکار را هم بکنیم، رشد متوقف نخواهد ماند، اما نگاه ما، نگاه وسیع است؛ در طول تاریخ و در عرض جهان، این نگاه، گسترده است. ملتى با یک چنین آرمانهایى، با یک چنین همت بلندى، با یک چنین افق دورى، خیلى مسائل در پیش دارد. این مسائل احتیاج دارد به خصوصیاتى که در مجموعه بسیج هست. بنابراین راجع به بسیج هرچه گفته شود، مداقه شود، بر روى خصوصیات تکیه شود و تعمق شود، زیادى نیست.24/7/1391
خصوصیات منحصر به فرد بسیج در کشور ما
الف. برخوردارى از سازماندهى از ابتدا
اولاً این مجموعه عمومىِ مردمى از اول داراى سازماندهى بود، این یک خصوصیت منحصربهفرد است. این سازماندهى کمک کرد به اینکه این حرکت عظیم مردمى راه خودش را گم نکند. وقتى سازماندهى بود، یعنى هدایت در آن هست، بصیرت در آن هست، تمرکز در تصمیمگیرى هست، اراده مردم هست، اما از تندروى، از زیادهروى، از کجروى، از خطاهاى فاحش، جلوگیرى مىکند.
ب. ایمان
مهمتر از این، خصوصیت ایمان و برخاستن از احساس تکلیف شرعى بود. یک وقت احساسات محض، یک انسانى را، یک جمع انسانى را، یک جمعیتى را به یک سویى حرکت مىدهد؛ این ممکن است، در خیلى جاها هست. این آدمى که با احساسات حرکت مىکند، هدایت او، زمام و مهار نفس او و حرکت او، به دست یک عامل معنوى و درونى و قلبى نیست؛ خیلى اوقات از حد تجاوز مىکند، آنجایى که نباید دست به کشتار بزند، دست به کشتار مىزند، آنجایى که نباید ظلم کند، ظلم مىکند.
بله، در انسان مؤمن هم احساسات وجود دارد، ما که بدون احساسات حرکت نمىکنیم؛ احساس داریم، احساس عاطفى داریم، احساس خشم داریم، لیکن این احساس با ایمان ما کنترل مىشود. جوان بسیجى در برخورد با عنصر منافق، چون این منافق زن است و نامحرم است، حتّى جان خود را از دست مىدهد، براى اینکه به بدن این زن مشکوک دست نزند. اینها وجود دارد؛ این جزو حوادثى است که مکرر اتفاق افتاده است. بنابراین، حرکت عمومى و تودهاى و سازماندهىشده مردم، با هدایت ایمان، با دخالت ایمان پیش مىرود؛ این از خصوصیات بسیج است.
ج. حضور همه قشرها در آن
یک خصوصیت دیگر این است که همه قشرها در بسیج حضور دارند؛ شهرى هست، روستایى هست، جوانِ نوخاسته نوسال هست، پیرمرد کهن سال هم هست. چقدر در جنگ، رادیوهاى خارجى و مبلّغین معاند و مغرض گفتند که جمهورى اسلامى، بچههاى نابالغ را به جنگ مىفرستد. بله، بچههاى نابالغ مىرفتند، اما کسى آنها را به جنگ نمىفرستاد. آنها مىآمدند با گریه، با زارى، با دستبردن در شناسنامه، با رضایتگرفتن از پدر و مادر بهزور گریه، با قاطىشدن بین رزمندگان، خودشان را به جبهه مىرساندند. اینها واقعیت است. پیر و جوان، تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده در بسیج حضور دارند. در اینجا روشنفکرها یک کنارى نایستادند. در بعضى از این اجتماعات بزرگى که در این انقلابها وجود دارد، گروه روشنفکران قاطى مردم نمىشوند. من یک وقتى از یک نمایشنامه روشنفکرى نقل کردم که آقایى از بالاى ایوان به حرکت مردم نگاه مىکند، اما خودش وارد نمىشود، قاطى نمىشود. اینجا نخیر؛ اینجا کارگر بود، کشاورز بود، دانشجو بود، دانشآموز بود، پزشک بود، نویسنده مبرّز بود، شاعر برجسته بود، متخصص بود، مخترع بود و هست؛ همه وارد بسیج.
د. پا به رکاب بودن
خصوصیت دیگر، پابهرکاب بودن است. عزیز من! سى و سه سال از انقلاب مىگذرد. حضور تودهاى در انقلابهاى گوناگون، یک ماه بود، دو ماه بود، حداکثر یک سال بود؛ بعد تمام شد. اینجا هم کسانى که مىخواستند زندگى را و جمهورى اسلامى را از روى دستورالعملهاى غربى تنظیم کنند و ترتیب بدهند، همین سفارش را مىکردند. اوایل انقلاب سفارش مىکردند که خیلى خوب، انقلاب تمام شد، مردم بروند خانههاشان. در انقلابهاى دیگر، مردم رفتند خانههاشان، اما سى و سه سال از انقلاب مىگذرد، بسیج در صحنه است، در عرصه است، پابهرکاب است. آن نسلى که آن روز وارد بسیج بودند، امروز افراد میانسال و مسنّى شدهاند، محاسنهاشان سفید شده، نوه دارند، عروس دارند، داماد دارند، اما بسیجىاند. آنها پیر شدند، اما آیا چهره بسیج پیر شد؟ ابدا. چهره بسیج، چهره جوانى است. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که نسلهاى نوظهور و پىدرپى، این حضور مردمى را از دست ندادهاند، فراموش نکردهاند.
اینها آن نکات ریزى است که ما وقتى مجموع این نکات را کنار هم مىگذاریم، به این نتیجه مىرسیم که بسیج یک پدیده شگفتآور و رمزآلود و رازآلود و استثنائىِ نظام جمهورى اسلامى است. این مجموعه خیلى گرهها را باز کرده است، در خیلى صحنهها حضور داشته است، حضور او اثرگذار و تعیینکننده بوده است. پس ما در آینده هم به این حضور احتیاج داریم. 24/7/1391
چرا شعارهاى معاندان، در درجه اول، ضد بسیج است؟
کسانى که اهل تأمل و تدبرند، حدس بزنند که چرا در شعارهاى کسانى که حرف و نفس و حرکت خودشان را از رادیوى اسرائیل مىگیرند، در درجه اول، شعار بر ضد بسیج است؟ آیا خودشان مىفهمند که چرا شعار بر ضد بسیج مىدهند یا نمىفهمند؟ اینرا من نمىتوانم قضاوت کنم. اما این، حقیقت کار است. این کلید طلائىِ حل بسیارى از مشکلات آینده، مورد بغض و عداوت آن کسانى است که نمىخواهند آینده، آینده خوبى و سرافرازى و موفقیتآمیزى براى نظام جمهورى اسلامى باشد، لذا مىخواهند این کلید طلایى را بشکنند، لااقل در چشم من و شما آنرا کوچک کنند، البته نخواهند توانست و معلوم است. 24/7/1391
خصوصیاتى که بسیجیان باید حفظ و تقویت کنند؟
کسى که وارد این مجموعه مىشود، صلاحیتهایى دارد؛ این صلاحیتها را نشان داده است، وارد بسیج شده است، این صلاحیتها را باید حفظ کنید. این خصوصیات را باید حفظ کنید؛ نه فقط حفظ کنید، بلکه باید اینها را تقویت کنید.
1. خودسازى
یکى از خصوصیات، خودسازى است. ما باید خودمان را تربیت کنیم. منِ مسنِ پیرمرد هم احتیاج دارم خودم را تربیت کنم، خودم را مهار کنم، خودم را حفظ کنم. حرکت در جوان سریعتر، تصمیمگیرى سریعتر، اقدام سریعتر است، بنابراین مراقبت و محافظت و خودسازى هم بسیار حساستر است. خودسازى، کار سهل و ممتنعى است؛ هم آسان است، هم سخت است. اگر در محیطى قرار بگیریم که مناسب باشد، مساعد باشد، مىشود آسان. شما مثلاً اهل توجهاید، اهل دعا و اهل تضرع و اهل گریه هستید. گاهى انسان در یک محیطى قرار مىگیرد که محیط، محیط تضرع و گریه و توجه است، همه دلها بهسوى خدا است، همه اشکها جارى است، اینجا حالت تضرع براى انسان آسانتر دست مىدهد. این، محیط مساعد است. محیط مساعد، خودسازى را آسان مىکند. یکى از محیطهاى مساعد، خود مجموعه حالات دفاع مقدس بود، اما محیط مساعد، خود بسیج است. شما که در این مجموعه هستید، در واقع در یک فضاى مساعدى براى خودسازى هستید. تقوا، خویشتندارى، دورى از گناه، انجام فرائض، نمازخواندن بهصورت فرصتى براى انس با خداى متعال، توجه به معانى نماز، حضور قلب، تمرکز در حال نماز؛ اینها ابزارهاى خودسازى است. وقتى شما در محیط مساعد قرار مىگیرید، این ابزارهاى خودسازى بهتر به شما کمک مىکند، بیشتر به شما کمک مىکند. وقتى اینجور شد، توانایى روحى شما بیشتر مىشود؛ هم استقامت شما، ایستادگى شما، صبر شما، توکل شما، هم ابتکار و جوشش درونى شما؛ اینها همه با هم است.
2. ایثار
یک مسأله هم در بسیج، مسأله ایثار است. ایثار در لغت، نقطه مقابل استئثار است. استئثار یعنى هرچه که وجود دارد، ما براى خودمان بخواهیم. مستأثرین یعنى آن کسانى که هرچه هست، براى خودشان مىخواهند؛ دنبال منافع شخصى و دستاندازى به داشتههاى دیگرانند. ایثار، نقطه مقابل این است، یعنى از سهم خود، از حق خود براى دیگران گذشتکردن و به نفع دیگران از حق خود صرفنظر کردن. این خصوصیت در قلههاى بسیج وجود داشته است. سعى کنید این خصوصیت را در خودتان تقویت کنید.
3. بصیرت
یکى از مسائل مهم، مسأله بصیرت است. بصیرت در این دوران و در همه دورانها به معناى این است که شما خط درگیرى با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیرى است؟ بعضىها نقطه درگیرى را اشتباه مىکنند؛ خمپاره و توپخانه خودشان را آتش مىکنند بهسمت یک نقطهاى که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضىها رقیب انتخاباتى خودشان را «شیطان اکبر» بهحساب مىآورند! شیطان اکبر آمریکا است، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحى که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتى که شیطان اکبر نیست. خط درگیرى با دشمن را مشخص کنیم. گاهى هست که یک نفرى در لباس خودى است، اما حنجره او سخن دشمن را تکرار مىکند! او را باید نصیحت کرد. اگر با نصیحت عمل نکرد، انسان با او باید حد و مرز تعریف کند: خط فاصل، جدا مىشویم. اگر بنا است شما با همان احساساتى که رژیم صهیونیستى نسبت به جمهورى اسلامى دارد - ولو با یک ادبیات دیگرى - بخواهى در مقابل جمهورى اسلامى بایستى و حرف بزنى، با رژیم صهیونیستى چه فرقى دارى؟ اگر با همان منطقى که آمریکا در مقابل جمهورى اسلامى عمل مىکند، شما بخواهى با آن منطق با جمهورى اسلامى تعامل کنى، شما با آمریکا فرقى ندارى. این مسأله جدا است. اما یک وقت هست که نه، اینجورى نیست. ممکن است اختلافات، اختلافات عمیقى هم باشد، اختلافات بزرگى هم باشد، اما انسان دشمن را با غیردشمن نباید اشتباه کند؛ دشمن حساب دیگرى دارد، غیردشمن حساب دیگرى دارد. خط درگیرى با دشمن را باید ترسیم کرد، مشخص کرد؛ این بصیرت مىخواهد. بصیرتى که ما عرض مىکنیم، این است. 24/7/1391
انتهای پیام/