همدستی آل سعود با صهیونیست‌ها در بحران یمن


همدستی آل سعود با صهیونیست‌ها در بحران یمن

یک اسکادران از جنگنده بمب افکن‌های اسرائیلی در چارچوب همکاری‌های نظامی با رژیم آل سعود با بمباران اهداف متعددی در استان تعز، جنایات جنگی تازه‌ای را به نیابت از عربستان علیه مردم مظلوم یمن مرتکب شدند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، یک اسکادران از جنگنده بمب افکن‌های اسرائیلی در چارچوب همکاری‌های نظامی با رژیم آل سعود با بمباران اهداف متعددی در استان تعز، جنایات جنگی تازه‌ای را به نیابت از عربستان علیه مردم مظلوم یمن مرتکب شدند. پایگاه خبری انگلیسی «لیبرتی فایرز» ضمن اعلام این مطلب جزئیاتی از همکاری‌های نزدیک نظامی - اطلاعاتی آل سعود و صهیونیست‌ها را بازگو کرد. به طور همزمان احمد العصری معاون وزارت اطلاعات عربستان و سخنگوی ائتلاف سعودی ضمن تایید این مطلب از همکاری نظامی صهیونیست‌ها تمجید کرد و برخی ابعاد همکاری‌های صمیمانه دو رژیم را خاطرنشان ساخت. اگرچه همکاری‌های سیاسی – اطلاعاتی آل سعود و صهیونیست‌ها تازگی ندارد اما آنچه موجب حساسیت شده، اعلام رسمی و آشکارسازی همکاری‌های نزدیک فیمابین است که تاکنون اصرار به کتمان آن بود. در واقع سابقه روابط صهیونیست‌ها با رژیم آل سعود به چندین دهه قبل باز می‌گردد و اساساً روابط دو رژیم هیچگاه قطع نبوده است. اما آنچه به این قضیه ابعاد تازه‌ای می‌بخشد این است که صهیونیست‌ها در جائی به حمایت نظامی و آشکارسازی دخالت همه جانبه در بحران یمن پرداخته‌اند که آل سعود و متحدانش در ائتلاف ناکام علیه یمن، به پایان خط رسیده‌اند و شکست صریح خود را با تلخکامی پذیرفته‌اند و عملاً به دنبال شریک جرم تازه‌ای هستند. سقوط ده‌ها فروند جنگنده بمب افکن‌های فوق مدرن آمریکائی از یکطرف ناکارآمدی ارتش پرهزینه عربستان را نشان می‌دهد و از سوی دیگر به حساب ضعف قابلیت‌های جنگ افزارهای آمریکائی گذاشته می‌شود. آمریکا از این بابت قویاً به ریاض هشدار داده است که فقدان انگیزه خلبان‌های سعودی، اعتبار جهانی محصولات جنگی آمریکا را هم برباد داده و لکه ننگی بر پیشانی آمریکا زده است.

موضوع مهم‌تر در این مقوله همراهی و همکاری آشکار و مستمر آل سعود با صهیونیست‌ها است که در دنیای اسلام و جهان عرب، حساسیت‌ها را برانگیخته است. آل سعود مدت‌ها است که نسبت به افکار عمومی منطقه و جهان بی‌اعتنا است و با صهیونیست‌های اشغالگر نرد عشق می‌بازد، ولی نباید از نظر دور داشت که نفرت و انزوائی که از منظر افکار عمومی منطقه و جهان متوجه آل سعود است، عملاً حیثیتی برای دربار بی‌افتخار سعودی باقی نگذاشته است.
همزمانی این روند تاسف بار با اعتصاب غذای بیش از یکهزار و هشتصد تن از اسرای دربند فلسطینی، خشم و اعتراض ملت‌ها علیه آل سعود را برانگیخته و در حقیقت کمتر کسی حاضر است از مواضع غیرقابل دفاع و توجیه سعودی‌ها جانبداری کند. با این حال، آل سعود عملاً در مسیری گام بر می‌دارد که اساساً مسئله فلسطین و نقطه نظرات دنیای عرب و جهان اسلام برای آنها مدتها است که از اهمیت و اولویت قابل ذکری برخوردار نیست.
دربار سعودی خود را برای استقبال از دونالد ترامپ رئیس‌جمهور تازه کار آمریکا آماده می‌کند و مطابق اطلاعات دریافتی، حداقل 64 میلیون دلار برای تدارک مقدمات استقبال و پذیرائی از این مهمان سرکش و یاغی تخصیص اعتبار کرده است.
قرار است ترامپ در نخستین سفر خارجی خود پس از ورود به کاخ ریاست جمهوری، به عربستان و سپس به فلسطین اشغالی برود و مذاکرات فشرده‌ای را درخصوص مسائل منطقه داشته باشد. فروش اسلحه و نقش مشترک واشنگتن و ریاض در جنگ‌های نیابتی در یمن، سوریه، عراق و... در صدر محورهای مورد نظر در دستور کار مذاکرات قرار گرفته است. آنچه بر گستاخی و شرارت دربار سعودی افزوده، احساس پشتگرمی و حمایت رسمی و علنی ترامپ از شرارت‌های آل سعود است که باعث گردیده برخی عناصر تازه به دوران رسیده در کاخ‌های ریاض، حتی از خطوط قرمز هم عبور کنند و مسائلی را مطرح سازند که به کلی تازگی دارد و می‌تواند پیامدهای پرمخاطره‌ای برای منطقه و فرامنطقه داشته باشد.
تهدید صریح ایران توسط شاهزاده نامتعادل سعودی، یکی از جدی‌ترین مواردی است که در صورت استمرار مسئله، معنی و مفهوم دیگری دارد و نمی‌توان از کنار آن به سادگی عبور کرد. این شاهزاده که از عدم تعادل و عقده خود بزرگ بینی رنج می‌برد، اکنون با ماجراجوئی‌های خود سکاندار اصلی دیپلماسی عربستان محسوب می‌شود که حتی به جای پادشاه ناتوان و بیمار سعودی هم تصمیم گیری می‌کند. با مروری به کارخانه سیاه و پرخطای این شخص، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که آنچه شاهد بوده ایم، حد بالای توان و ظرفیت اوست و اگر امکان و فرصت بیشتری در اختیار داشت، قطعاً در سوءاستفاده از آن تردید و تعلل نمی‌کرد لکن درک این مهم نیازمند اطلاعات و هوشمندی چندانی نیست که نه تنها وی بلکه حتی آل سعود هم با این سیاست‌های ابلهانه عملاً به پایان خط رسیده‌اند و تاریخ مصرف آنها از دیدگاه متحدین و حامیانشان هم کاملاً منقضی شده است. سفر ترامپ در چنین شرایطی به عربستان را، پیش از آن که به حساب موقعیت و جایگاه آل سعود بگذاریم، باید نشانه ناپختگی ترامپ و فقدان بینش لازم برای رئیس‌جمهور یک کشور بزرگ تلقی کرد، نکته‌ای که با نگاهی به کارنامه سیاه ملک سلمان در طول دو سال اخیر، تمام تردیدها در این خصوص برطرف می‌شود.
انتهای پیام/
پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon