در بنغازی چه گذشت؟ رسوایی اخلاقی هیچ اهمیتی ندارد!
خبرگزاری تسنیم : کارشناس اندیشکده سیاست گذاری امنیتی معتقد است که داستان رسوایی اخلاقی پترائوس در واقع داستانی است برای سرپوش گذاشتن برآنچه که واقعاً در بنغازی روی داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اندیشکده سیاست گذاری امنیتی، در مطلبی به فعالیت های سازمان جاسوسی آمریکا پرداخته است و اعلام می کند که در بنغازی سیآیای میکوشید شورشیان سوری و مصری را مسلح ساخته و با استفاده از زندانیهایی که در زندان مخفی بنغازی داشت، تکنیکهای بازجویی خود را توسعه بخشد.
رسوایی جنسی فقط برای رد گم کردن بود. البته جزئیات هیجان انگیز و توطئه چینی افرادی که در این رسوایی دست داشتند، بسیار جذاب و خیرهکننده بود. در این مورد، افراد مربوطه با استفاده از روشهای معمول خود، روابط غیرمشروعی را میان دیوید پترائوس، ژنرال برجسته آمریکایی و پائولا برادول، زندگینامه نگار وی ترسیم کردند. از هفته گذشته که این داستان منتشر شده است تاکنون داستانهای مختلف دیگری در باب رسوایی اخلاقی دیگر ژنرالهای آمریکایی منتشر شده است. از جمله ژنرال جان آلن، فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان که اکنون تحت بازجویی قرار دارد.
بسیار جالب است که هر روز قطرهای از جزئیات ماجرا به خورد ما داده میشود، چرا؟ برای اینکه اذهان ما را منحرف کنند. رسوایی جنسی یک فاجعه است، اما فاجعهای که اهمیت دارد چیز دیگری است نه رسوایی جنسی.
آنچه که اهمیت دارد این است که روز 11 سپتامبر در بنغازی لیبی چه گذشت که به کشته شدن چهار آمریکایی یعنی دو تفنگدار دریایی، یکی از کارمندان وزارت خارجی و کریس استیونز، سفیر آمریکا منجر شد.
در اینجا میخواهم چند مسئله را که واقعاً اهمیت دارند مطرح کنم:
1. همانطور که آرون کلین نیز پیش از این گزارش کرده است، محل استقرار آمریکاییها در بنغازی یک کنسولگری نبود. در واقع این محل نوعی «پایگاه» بود و بیشتر به نظر میرسید که سیآیای امور آن را عهدهدار بود. سیآیای در بنغازی چه میکرد؟
2. استیونز و دیگر افراد همراه او در پایگاه سیآیای در هنگام عصر که حادثه روی داد، در آنجا چه میکردند؟
3. پیش از آنکه استیونز در آن شب کشته شود، تیرون وودز، تفنگدار دریایی چند تن از افراد حاضر در پایگاه را نجات داد. آنها چه کسانی بودند؟ در بنغازی چه میکردند؟
4. وودز وارد عمل شد و تلاش کرد جان سفیر و دیگران را نیز نجات دهد، علیرغم اینکه به او دستور «توقف» داده شده بود. چه کسی به او دستور «توقف» داد؟ آیا اوباما آن را تأیید کرده بود؟
5. چه کسی از پاسخ به درخواست کمک ایشان که تحت حمله بودند، استنکاف ورزید؟ چه کسی در واشنگتن به طور مستقیم در حال تماشای این صحنهها بود؟
6. چه کسی مقامات ارشد دولتی از جمله سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه و دیوید پترائوس رئیس سیآیای را به بنغازی فرستاد تا اوضاع را بررسی کرده و این داستان تخیلی را طراحی کنند؟
7. از همه مهمتر اینکه: دولت واقعاً میکوشد چه چیزی را مخفی کند؟
الف) آیا این دولت به صورت مخفی به القاعده و دیگر گروههای تروریستی که زیر پرچم «شورشیهای لیبیایی» قرار میگیرند، سلاح نفروخته است؟
ب) آیا استیونز نمیکوشید طی یک عملیات به کمک سیآیای آن تسلیحات فروخته شده به القاعده را از ایشان پس بگیرد تا از این طریق به دو هدف دست پیدا کند: ممانعت از آشکار شدن این موضوع که آمریکا در حال مسلح کردن دشمن تروریست خودمان است و یا اینکه آن تسلیحات را به دست تروریستهایی مشابه القاعده در سوریه و مصر برساند؟
ج) جنیفر گریفن، خبرنگار فاکس نیوز، که تحقیقات بسیار جالب توجهی روی این ماجرا انجام داده است، روز گذشته گزارش کرد که بخشی از مأموریت سیآیای در بنغازی در واقع مربوط به نگهداری از عدهای زندانی میشود که از سراسر خاورمیانه و آفریقا جمعآوری شده بودند.
وی مدعی است که این تأسیسات نگهداری، «بزرگترین» تأسیساتی از این دست بود که تحت سرپرستی سیآیای بود. سیآیای فوراً بیانیهای را در رد چنین مدعایی منتشر ساخت و اعلان کرد که از ژانویه سال 2009 تا کنون به هیچ وجه چنین تأسیساتی را اداره نمیکند چرا که رئیس جمهور اوباما در تاریخ مذکور طی یک دستور اجرایی چنین تأسیساتی را غیر قانونی اعلام کرد.
آیا واقعاً در بنغازی محلی برای نگهداری تروریستها وجود داشته است؟
د) اگر گزارش گریفن صحت داشته باشد و چنین تأسیساتی در بنغازی وجود داشته است، آیا اوباما از آن با خبر بوده است؟ یا اینکه این تأسیسات یکی دیگر از اقدامات پنهان و جاهطلبیهای سیآیای بوده است؟
هـ) گریفن همچنین گزارش کرده است که زندانیانی که در آنجا نگهداری میشدند، 2 هفته پیش از حمله روز 11 سپتامبر از آن محل منتقل شده بودند. آیا سیآیای حدس میزد که قرار است حملهای برای آزاد سازی زندانیان انجام شود؟
و) پائولا برادول در یک سخنرانی عمومی در روز 26 اکتبر اعلام کرد که مأموریت بنغازی در واقع با نگهداری از شماری زندانی مرتبط میشد. او چگونه چنین اطلاعاتی را به دست آورده بود؟
ز) اگر در واقع تأسیسات نگهداری زندانی وجود داشته، آیا بازجویی هم صورت گرفته است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، ماهیت این بازجوییها چه بوده است؟
این تنها نقطه آغازین مسائلی است که باید پرسیده شود و این دولت موظف است به آنها پاسخ دهد. این ماجرا هیچ ارتباطی به رسوایی اخلاقی ندارد. این مسائل مربوط به جریاناتی است که واقعاً در بنغازی رخ داده و اینکه تیم اوباما سعی در پوشاندن چه چیزی دارد.
اگر بنغازی محلی برای نگهداری عدهای تروریست بوده است ـ و احتمالاً آزمایشگاهی برای توسعه تکنیکهای بازجویی ـ در نتیجه اوباما گرفتار رسوایی سیاسی فاجعه آمیزی خواهد شد. جدا از این، اوباما بخش اعظم برنامههای ضدتروریستی بوش را ابقا کرده است، بجز بازداشت و توسعه تکنیکهای بازجویی. آیا اوباما یا سیآیای همچنان در حال پیگیری این سیاستها هستند؟
انتهای پیام/