ایران پیروز نهایی جنگ غزه بود
خبرگزاری تسنیم : جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل تصریح کرد که منازعه اخیر میان اسرائیل و حماس، منافع بسیاری برای ایران به همراه داشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل طی یادداشتی برای اندیشکده شورای امنیت آمریکا، در باب منازعه اسرائیل و حماس، تأکید کرد که تلاشهای دیپلماتیک غرب برای متوقف کردن ایران بی فایده بوده و استراتژی کلان ایران تا کنون موفق عمل کرده است.
در این یادداشت بولتون مدعی شده است که متأسفانه منازعه اخیر اسرائیل ـ حماس ایران را بیش از پیش تقویت کرد. به رغم تمرکز رسانهها روی آتشبس هفته گذشته، مهمترین و کانونیتری مسئله این منطقه منازعه پنهان کشورهای خاورمیانه برای دست یافتن به برتری استراتژیک است؛ و این ایران است که در حال دست یافتن به برتری در این زمینه است. همانطور که آژانس انرژی اتمی در روز 16 نوامبر گزارش داد: برنامههای گسترده هستهای ایران با سرعت زیاد به پیشرفت خود ادامه میدهد.
مقامات ایرانی میکوشند با بررسی ابعاد جنگ میان فلسطین و اسرائیل دریابند که آیا اسرائیل قادر است برنامه هستهای ایران را مورد حمله قرار دهد یا خیر. بنابراین، به رغم پرتاب 1500 موشک توسط حماس به داخل خاک اسرائیل (مناطق اشغالی فلسطین)، تهران بیش از هر چیز متوجه شمار موشکهای فجر 5 است که به تلآویو و اورشلیم (بیتالمقدس) اصابت کرده است.
پرتاب این موشکها چیزی را ثابت کرد که پیش از این مسلم شده بود، یعنی اینکه ایران موشکهای با برد بیشتری را در اختیار حماس (و همچنین حزبالله) قرار داده است و درگیریهای ماه نوامبر فرصتی بود برای آزمایش قدرت موشکهای فجر 5 ایران.
از آنجا که گنبد آهنین اسرائیل تا حدودی مؤثر واقع شد، سؤال بسیار مهمی را پیش روی آمریکاییها قرار داد (به ویژه رئیس جمهور اوباما که مدتهاست با طرح ملی دفاع موشکی برای ایالات متحده مخالفت میکند) و آن اینکه چنین توانمندی تا چه حد میتواند اهمیت داشته باشد. این منازعه اطلاعات بسیار خوبی در مورد گنبد آهنین در اختیار ایران قرار داد ـ از این رو لازم است که اسرائیل سپر موشکی خود را تقویت کرده و آن را برای مقابله با رویارویی بسیار شدیدتری آماده کند.
در صورتی که به تأسیسات هستهای ایران حمله شود، این کشور چگونه تلافی خواهد کرد؟ ایران چند گزینه دارد؛ از جمله بستن تنگه هرمز و حمله مستقیم به اسرائیل، اما به نظر میرسد به صورت غیر مستقیم دست به اقدام تلافی جویانه بزند. با کمک از متحدین خود در لبنان و غزه، تهران درست در پشت خطوط مقدم اسرائیل قرار میگیرد و این سرزمین بسیار کوچک را محاصره کرده و کار دفاع را برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد ساخت.
نیروی هوایی اسرائیل نمیتواند به طور هم زمان در سه جبهه مبارزه کند، از یک سو تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد، در حالی که میکوشد حملات موشکی لبنان از دره بکا و غزه را خنثی نماید. با توجه به تلفات حتمی که حمله به ایران برای اسرائیل به همراه خواهد داشت، توان هوایی اسرائیل در برابر حملات موشکی، به شدت ضعیف خواهد بود.
بنابراین توان ایران برای وارد کردن آسیبهای بسیار جدی به اسرائیل و تحمیل کردن تلفات سنگین بر آن، و مسجل شدن این مهم بر مقامات اسرائیلی، مهمترین عاملی است که این مقامات را از حمله پیگیرانه به ایران باز میدارد. از این رو است که تنها گزینه پیش روی اسرائیل حضور نظامی آمریکا و انجام عملیات مشترک علیه ایران است و تنها در این صورت است که مقامات اسرائیلی احساس میکنند که شاید از میزان تلفات و خسارات تا حد بسیار قابل توجهی کاسته شود.
با این حال در دوره دولت اوباما عملیات نظامی مشترک به همراه واشنگتن ضرورتاً گزینهای منتفی تلقی میشود. عدهای بر این باورند که واکنش شدید ناتنیاهو به حملات موشکی حماس به منظور بالا بردن شانس وی در انتخابات پیش رو است که قرار است 22 ژانویه انجام شود. هر چند ناتنیاهو از چنین اقداماتی علیه حماس بسیار حمایت میکند، اما نظر سنجی افکار عمومی، نشان میدهد که حمله زمینی احتمالی به غزه به هیچ وجه گزینه مطلوب افکار عمومی نیست.
از سوی دیگر آتشبس اخیر، همانطور که بسیاری از مقامات غربی انتظار داشتند (یا واهمه داشتند)، به لحاظ سیاسی چندان مطلوب اسرائیلیها نبود. ناتنیاهو به شدت از جانب جناح چپ مورد انتقاد قرار گرفت و ممکن است در انتخابات ژانویه شانس کمی داشته باشد؛ ممکن است شکست بخورد یا مجبور شود به صورت مشترک در کنار احزابی کار خود را پیش ببرد که به شدت مخالف حمله به تأسیسات هستهای ایران هستند. این اتفاق بدون شک به نفع و مطلوب ایران خواهد بود. علاوه بر این باید به یاد داشته باشیم که در جنگ سال 2006 اسرائیل و حزبالله، شکست نخوردن حماس، به معنای پیروزی آن بود.
بدون شک ایران شمار بیشتر و نسخههای پیچیدهتری از موشکهای فجر را در اختیار دارد که میکوشد در اختیار حماس و حزبالله قرار دهد. مصر از سوی دیگر تحت تأثیر اقدامات اخیر مرسی به سمتی پیش میرود که به هیچ وجه به نفع آمریکا و اروپا نخواهد بود و با تقویت اخوان المسلمین در قاهره، حماس و ایران منتفع خواهند شد و اسرائیل ضرر خواهد کرد.
همه این این موارد دست در دست هم داده تا ایران یک گام دیگر به هستهای شدن نزدیک شود و تلاشهای دیپلماتیک اوباما هیچ تأثیری نداشته باشد. استراتژی کلان ایران به این نحو کار خود را پیش میبرد و جای تأسف است که دولت اوباما هیچ استراتژی کلان مناسبی در اختیار ندارد.
انتهای پیام/