علت اختلاف شهرهای ایران/ چرا نباید به مازندران و گیلان «شمال» گفت

علت اختلاف شهرهای ایران/ چرا نباید به مازندران و گیلان «شمال» گفت

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تشریح اینکه چرا نباید مازندران و گیلان را «شمال» بگوییم و همچنین چگونگی شکل‌گیری گردشگری از سرزمین اروپا پس از جنگ جهانی به جزئیات اختلاف شهرهای ایران پرداخت و گفت: اصلاح تصویر ایران در سطح جهانی یک قیمتی دارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سید محمد بهشتی در نشست تخصصی مفهوم بومگردی با ابراز تاسف از اینکه در ایران گردشگری اصلا تعریف نشده یا خیلی بد تعریف شده است، اظهار داشت: تلقی امروز مدیران کشور از گردشگری، سفرهایی است که انجام می شود بدون این که علت سفر این افراد پرسیده شود. 

وی افزود: گردشگران نیاز به هتل، حمل و نقل و دریافت خدمات دارند و از این موارد می توان درآمدزایی و اشتغال داشت و توجه مدیران به این است که از محل لجستیکی که در اختیار گردشگران قرار می گیرد، درآمدزایی داشته باشیم به همین دلیل غایت گردشگری در ایران اقتصاد و آن هم معنای ذلیلی از اقتصاد است یعنی به اندازه ای که بیکار نباشیم و به معضلات ناشی از بیکاری گرفتار نشویم و نان بخور نمیری به دست آوریم.

بهشتی با تاکید بر اینکه این سوتفاهم باعث تنزل زیاد غایت گردشگری در ایران شده است، گفت: امروز افرادی در زمینه گردشگری سخن می گویند که استناد به سازمان تجارت جهانی (WTO) درباره انواع گردشگری و غیره صحبت می کنند اما هرگز در حقیقت گردشگری تامل نمی کنند.

وی در ادامه این افراد را به راننده های تاکسی در خیابان تشبیه کرد که مردم کنار خیابان را به شکل پول می بینند و در برابر هر فردی به امید کسب درآمد نیش ترمز می زنند حال برخی از این هزار تومانی ها تقلبی است و سوار نمی شوند و برخی سوار می شوند و واقعی هستند.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با انتقاد از اینکه در گردشگری همه چیز را به اندازه ها و کیفیت بسیار نازل تقلیل داده ایم، گفت: یکی از مهمترین دلایلی که در طول 40 سال گذشته در ایران گردشگری توسعه پیدا نکرده است، پرهیز  از تامل عمیق نسبت به موضوع گردشگری و غایت آن است. 

وی افزود: این در حالی است که ما در زمینه اعداد و ارقام به خود می بالیم و از یک سو با افتخار اعلام می کنیم ایران از نظر جذابیت گردشگری در جهان، رتبه پنجم را دارد و از سوی دیگر آماری از تعداد گردشگران ورودی به ایران صحبت می کنیم.

ایجاد صنعت گردشگری بعد از جنگ های دوم

بهشتی با مطرح کردن این پرسش که غایت گردشگری چیست؟ به توضیح هدف از تبدیل گردشگری به صنعت پرداخت و گفت: پول نفت سبب شد همه بدون اینکه به نقش خود بیندیشند، به دنبال سهم خود باشند که این امر باعث عقب ماندگی شد اما بومگردی می تواند کمک کند که هر نقطه از ایران ضمن آگاهی نسبت به نقش خود، به ایفای نقشش در سطح ملی بپردازد.

وی با بیان این نکته که گردشگری بعد از جنگ جهانی دوم به صنعت تبدیل شد، گفت: اگرچه از زمانهای دور سفر وجود داشته است و سفرنامه‌هایی مانند سفرنامه ناصرخسرو و سفرنامه سلیمان سیرافی را داریم اما در آن زمان گردشگری یک صنعت محسوب نمی شد.

بهشتی افزود: اروپایی‌ها در جنگ جهانی اول و دوم در نیمه اول قرن بیستم، حدود یکصد میلیون نفر از هم را در جنگ کشتند این در حالی است که در قرون قبلی هم همواره اروپا شاهد جنگ های خونینی بوده است و هیچ زمانی را نمی توان در تاریخ اروپا یافت که جنگ و درگیری در آن وجود نداشته باشد.

وی در توضیح علل جنگ های مداوم در طی قرن های متمادی در اروپا گفت: عمده اروپایی ها عشایری بودند که از سایر نقاط به این قاره آمده بودند مثل ژرمن ها، مجارها، بلغارها و غیره، این در حالی است که عشایر معمولا بر سر قلمرو با یکدیگر کشمکش دارند و به همین دلیل قلمروها و مرزهای سیاسی در تاریخ اروپا مدام در اثر جنگ های مختلف جا به جا شده است. 

بهشتی افزود: کدورت های بین اقوام مختلف در اروپا به قدری عمیق و جدی شده بود که در قرن 18 و 19 کم کم تئوریزه شد به طوریکه در ابتدای قرن بیستم در کتاب تاریخ مدارس فرانسه به گونه ای درباره مردم آلمان تدریس می شد گویی آلمانی ها ضایعات هسته ای هستند که نباید خلق می شدند و مستحق از بین رفتن هستند. 

وی با بیان این نکته که در مدارس آلمان هم نگرشی مشابه درباره فرانسوی ها به بچه ها منتقل می شد، گفت: بزرگان اروپا بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و متحمل شدن خسارات فراوان دور هم جمع شده و راهکارهای پیشگیری از جنگ های مجدد در اروپا را بررسی می کنند.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: اروپایی ها بعد از بررسی متوجه می شوند که ریشه جنگ های خونین در این سرزمین، کدورت‌های بین اقوام مختلف بوده و این کدورت ها نیز خود ناشی از سوتفاهم بوده است.

بهشتی گفت: زمانی انسان ها یکدیگر را نمی شناسند، خیلی راحت نسبت به هم دچار سوتفاهم می شوند و اگر افرادی نیز در این شیپور بدمند، اوضاع بدتر می شود.

وقتی جنگ ها در اروپا متوقف شد

وی با اشاره به تجدید نظر اروپایی ها در رویکردهایشان، نخستین قدم را تغییر کتاب های درسی در مدارس دانست و گفت: در مرحله بعدی آنها از خود پرسیدند که باید چه کرد تا آلمانها باور کنند که پدران فرانسوی، فرزندان خود را دوست دارند؟ چه باید کرد تا آنها باور کنند خانواده ها در فرانسه هم زندگی می کنند، شاد هستند و زیباییها هم دارند؟ و چه باید کرد که آلمانیها باور کنند که فرانسوی ها هم چیزهای زیبایی دارند و فرانسوی بودن چیز کریهی نیست.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: برای برطرف شدن سوتفاهم و ایجاد شناخت، تلاش شد زمینه ملاقات اقوام مختلف در اروپا فراهم شود، ملاقاتی بدون سوتفاهم و پیش داوری.

بهشتی با اشاره به برگزاری تورهای سفر به کشورهای مختلف اروپا برای دانش آموزان مدارس گفت: اگرچه این تورها گردش اقتصادی نداشته و حتی هزینه بر نیز است اما باعث آشنا شدن این بچه ها با سایر فرهنگ ها شد. به طور مثال یک بچه هلندی متوجه می شود که آلمانی بودن چیست و این شناخت مانع ایجاد جنگ های دوباره در این کشورها شد.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اظهار داشت: در سال های اخیر اگر شاهد جنگی در اروپا هستیم متعلق به کشورهایی اروپای شرقی است که این پروژه به اجرا در نیامد.

بهشتی با تاکید بر اینکه این پروژه نه تنها مانع از ایجاد جنگ در اروپای غربی شد، تشکیل اتحادیه اروپا، یورو واحد، برداشتن مرزها و ایجاد شینگن را از دستاوردهای اجرای این پروژه دانست.

وی افزود: در اواخر دهه 50 تصمیم گرفته می‌شود اتوبانی بین آلمان و فرانسه ساخته شود و مردم فرانسه در مخالفت با ساخت این اتوبان تظاهرات می‌کنند چون این مردم معتقد بودند درگذشته که چنین اتوبانی نبود آلمانی‌ها با تانک هایشان به پاریس آمدند و بعد از ساخت اتوبان گویی راه برای آنها هموار تر خواهد شد این در حالی است که امروز مرزهایشان را برداشته و شینگن را به وجود آوردند.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: متاسفانه ما در حوزه گردشگری به این گونه به موضوع نگاه نمی کنیم و بسیاری از افراد از این اتفاقات بی خبر هستند.

گندم یا کاه؟

بهشتی بار دیگر با تاکید بر اینکه گردشگری دارای ارزش اقتصادی است، به مقایسه این ارزش اقتصادی با ارزش تشکیل اتحادیه اروپا، ارزش ریالی یورو و برداشتن مرزها پرداخت و گفت: ارزش اقتصادی واقعی در تشکیل اتحادیه اروپا و غیره است و درآمد حاصل از هتل ها و موزه ها و غیره  چیزی جز کاه، گندم کاشته شده نیست. 

وی گندم را امنیت و صورت مسئله‌های بسیار بزرگ اقتصادی در اروپا دانست و با اشاره به وجود مشکلات مشابهی در ایران گفت: ایران در زمینه تصویرش در سطح جهانی مشکل دارد چرا که تصویری که در جهان از ایران و ایرانی وجود دارد بسیار با واقعیت متفاوت است به همین دلیل خارجی ها هنگام ترک ایران شگفت زده هستند. 

بهشتی در ادامه با اشاره به زیان های سیاسی، اقتصادی و غیره ناشی از این نوع تصویر نامطلوب از ایران گفت: توسعه گردشگری در ایران می تواند این تصویر نامطلوب را به شکل عمیقی اصلاح کرده و از این خسارت ها پیشگیری کند.

وی مطرح کردن این پرسش که «اصلاح تصویر ایران در سطح جهانی چقدر قیمت دارد؟»، گفت: آمارهایی که سازمان تجارت جهانی از درآمد حاصل از گردشگری در کشورهای اروپایی ارایه می کند تنها مربوط به قسمت کاه ماجرا است و ارزش قسمت گندم را هرگز نمی گویند.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: ساخت فیلم درباره ایران برای اصلاح تصویری موجود در سطح جهانی کافی نیست چرا که «خودگویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی/ خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران» به عبارت دیگر اگر گردشگر خارجی بعد از بازگشت به کشورش از ایران و ایرانی ها تعریف کرد، سایرین باور خواهند کرد نه اینکه خودمان از خودمان تعریف کنیم.

بهشتی با اشاره به تنوع فرهنگی بسیار بالا در ایران گفت: تنوع فرهنگی در ایران از کل اروپا بیشتر است اما متاسفانه از زمان رضا شاه تا امروز شاهد سوتدبیر نسبت به این تنوع فرهنگی هستیم.

وی گفت: به دلیل تعریف و تلقی از اصطلاح Nation- state (کشور ساخته شده از یک ملت)، تنوع فرهنگی را در فضای رسمی به رسمیت نمی‌شناسیم و چیزی را به عنوان هویت فرهنگی تعریف کردیم و تنوع فرهنگی را به گونه ای به حاشیه رانده ایم.

بهشتی افزود: در نتیجه این رویکرد تصویر بلوچ، کرد و تقریبا همه مناطق حاشیه ای ایران در سطح ملی مردم  فقر، ناامنی و مواد مخدر شده است، اگرچه در برخی نقاط فقر پررنگ تر و در جای دیگر نبود امنیت یا مواد مخدر پررنگ تر است.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با طرح این پرسش که آیا به راستی بلوچ و بلوچستان یا کرد و کردستان در حقیقت با تصویری که در سطح ملی وجود دارد یکسان است، گفت: در اثر این سوتدبیر امروز هیچ دو شهر کنار هم را نمی بینیم که با هم همطرازی داشته و دشمن هم نباشند. 

بهشتی در توضیح این مسئله گفت: در اردبیل به درخت تبریزی، چنار گفته می شود چرا که اردبیلی ها اصلا نمی خواهند اسم تبریز را در این شهر بیاورند و یا میبد و اردکان که دو شهر کنار هم در یزد هستند همواره با هم اختلافات زیادی دارند یا آران و بیدگل که هم اکنون یک شهر هستند همچنان با هم  مشکل دارند. 

وی همه این مشکلات را ناشی از سو تدبیر مدیریت تنوع فرهنگی در کشور دانست و به خسارتهای فراوان این مشکلات اشاره کرد و گفت: ساخت یک شعبه دانشگاه آزاد در اردکان باعث ناراحتی در مردم میبد می شود و استاندار برای حل این مشکل با ساخت یک کارخانه الومینیوم در میبد موافقت می کند اما ساخت این کارخانه باعث اعتراض میبدی ها  می شود و این سیکل معیوب همچنان ادامه پیدا می کند. 

بهشتی با اشاره به وجود پروژه های نابه جا و نیمه کاره فراوان در کشور و هدر رفتن منابع به دلیل همین رقابت ها گفت: این رقابت ها باعث شروع پروژه های نامناسب زیادی شده است که از آن جمله می توان به ساخت سدهایی اشاره کرد که امروز اصلا آبی ندارند و فقط در رقابت با ساخت سد در شهر رغیب ساخته شده اند.

گردشگری راهکار حل سوتفاهم ها در سطح ملی

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه به توضیح راهکار حل آن سوتفاهم ها در سطح ملی پرداخت و گفت: بلوچ آن کسی است که روزگاری جبهه شرق ایران  تهدید می شود و حاکم می گوید؛ در این منطقه بلوچ زندگی می کند پس نیازی به فرستادن قشون نیست چرا که  بلوچ عامل امنیت و مظهر صلح است. 

وی در ادامه به نقل از یک دیپلمات گفت: زمانی که عراق به ایران حمله کرد، صفی از متقاضایان دریافت ویزا جلوی سفارت ایران تشکیل شد که می خواستند برای شرکت در جنگ و دفاع از کشور به ایران بیایند. این افراد بلوچ هایی بودند که سه نسل قبل به این کشور آفریقایی مهاجرت کرده بودند!

بهشتی با تاکید بر اینکه برای برطرف کردن این سوتفاهم ها باید زمینه ملاقات ملی این تنوع های فرهنگی را فراهم کرد،گفت: باید کاری کرد که مردم  ایران به ملاقات بلوچستان و کردستان ، تهران غیره بروند  و با بلوچ به صفت بلوچ بودن و با کرد به صفت کرد بودن  و ... ملاقات کنند.

وی با اشاره به اینکه ما بلد نیستیم این گونه ملاقات داشته باشیم، گفت: سالانه میلیون ها نفر به مازندارن می روند اما گویی آنها می روند که مازندران را نبینند و آن را ملاقات نکنند.

وی با انتقاد از نامیدن مازندران، گیلان و ... به اسم شمال، گفت: تا قبل از دهه 40 به این منطقه شمال گفته نمی شد چون هر قسمتش اسم دارد و نامیدن آن به اسم شمال، توهین آمیز است همانطور که خطاب قرار دادن فردی به جای اسم با لغت «یارو» توهین آمیز است. 

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با طرح این پرسش که  اگر گردشگری بخواهد زمینه ملاقات درست را فراهم کند، مهمترین ابزارش چیست؟ گفت: در سطح جهانی سالها است که کمتر کسی برای ملاقات با خود و به عبارت دیگر عشرت سفر می کند، گویی او را درون یک کپسول به جایی منتقل کنیم که فقط آب و هوای محل جدید، واقعی و متفاوت باشد اما سایر چیزها به صورت مصنوعی برای عشرتش فراهم شده باشد.

بهشتی افزود: اگرچه در دورانی این نوع سفر خیلی رونق داشت اما امروزه تلاش می شود گردشگر در سفر خود یک ویژگی منحصر به فرد را ملاقات کند و به همین دلیل انواع گردشگری از جمله گردشگری غذا درست می شود، گویی هر بار در سفر فرد به دنبال چشیدن یک چیز جدید است و این همان ملاقات خواهد بود.  

وی تاکید کرد: اگر بتوانیم کاری کنیم که اصالت بلوچ، کرد و غیره ملاقات و چشیده شود، تصویر واقعی این اقوام به درستی منتقل می شود.

بهشتی با اشاره به این نکته که سرزمین ما پر از ویژگی های منحصر به فرد است، گفت: اروپا چند برابر ایران است اما تنوع فرهنگی ما بیشتر از اروپا است.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در تعریف تنوع فرهنگی گفت: تنوع فرهنگی همان ویژگی های منحصر به فردی است که در غذا، لباس، معماری، هنر، آیین ، زبان و سنت وجود دارد.

وی با اشاره به فراوانی شاعران در ایران گفت: تنوع در فراوانی شاعری بسیار سخت تر از تنوع در غذا است  اما ما در ایران شاهد این همه تنوع در شاعری هستیم و این تنوع نه تنها در شاعری بلکه در سایر عرصه ها از جمله معماری و ... نیز دیده می شود.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تنوع و مظاهر و مصادیق آن را مهمترین ابزار ما برای پدید آوردن ملاقات دانست اما شرط آن را در وهله نخست آگاهی ما نسبت به ارزش و اهمیت آن اعلام کرد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon