بررسی مسئله بلوغ نوجوانان در شبکه مستند
مستند «بلوغ؛ مذکر، مونث» در شبکه مستند رونمایی شد و پس از آن نشست کارشناسی برنامه با موضوع «مسائل و مشکلات بلوغ در نوجوانان» برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شمین صدری، روانشناس و محمد طباطبایی مهمانان بخش کارشناسی این قسمت از برنامه به اضافه مستند بودند و با موضوع بلوغ در نوجوانان صحبت کردند.
شمین صدری در مورد مستند «بلوغ؛ مذکر، مونث» گفت: نکته اصلی در این مستند این است که رده سنی انتخاب شده برای پرداختن به مساله بلوغ، سنین ابتدایی نوجوانی است. باید دقت داشت که پرداختن به این رده سنی از این جهت مهم است که میتوان به کمک آموزش صحیح به والدین، مشکلات بلوغ در فرزندان را حل کرد. در حقیقت، وقتی به سنین بالاتر میرویم، خطراتی که نوجوان ما را تهدید میکند، بسیار پر رنگتر میشود و کارمان سختتر میشود. اگر بتوانیم از سنین پایینتر، در نوع رفتارمان با بچهها، بازنگری داشته باشیم، خطرات پیرامون آنان کمتر میشود.
وی ادامه داد: یکی دیگر از موضوعاتی که این مستند به خوبی بدان پرداخته بود، نقش مدرسه در این سنین است. متاسفانه، مدرسه ضعیف ظاهر میشود و آموزش و پرورش باید دقت بسیار بیشتری بر روی این مساله داشته باشد. به نظرم، نقش مدرسه در سنین بلوغ، باید بسیار فراتر از یک اردوی تفریحی باشد. مدارس باید برنامه دقیقی را برای اوقات فراغت بچهها در نظر بگیرند تا به نتایج بهتری برسیم. پرداختن به مساله بلوغ در مدارس، صرفا در حد آموزشهای سلیقهای صورت میگیرد و به دادن یک سری اطلاعات کوتاه به آنان اکتفا میشود. این موضوع در حالی است که مساله اصلی برای ما، نحوه پر کردن اوقات فراغت آنان است. مدرسه باید نظارت بیشتری بر این موضوع داشته باشد. در تابستان، به مدت 3 ماه بیکار هستند و هیچ برنامهای برای آنان در نظر گرفته نمیشود. همین موضوع باعث میشود که او به سمت بازیهای کامپیوتری سوق پیدا کند.
محمد طباطبایی، در ادامه این برنامه صحبت کرد و گفت: به نظرم، قبل از هر چیز باید به آموزش صحیح بپردازیم تا بتوانیم ارزشهای عمیق هویتی را منتقل کنیم. باید بدانیم که کنترل و مراقبت دو واژه کاملا جدای از هم هستند. مراقبت به معنای این است که فرد والد در کنار فرزند خود حضور داشته باشد و اجازه تجربه فضای اطراف او را بدهد. در مقابل، کنترل فضای متفاوتی دارد. یعنی اجازه تجربه از نوجوان گرفته میشود. در چنین حالتی، استقلال نوجوان بی معنا میشود.
صدری به معرفی بیشتر مساله بلوغ در نوجوانان پرداخت و گفت: بلوغ ابعاد مختلفی دارد. بلوغ روانی، اجتماعی، جنسی، جسمی و اجتماعی، ابعاد مختلف از این مساله هستند که هر کدام از آنان در سن خاصی شکل میگیرد. برای مثال، کسی که در خیابان نسبت به کوچکترین مسائل، واکنش نشان میدهد، به بلوغ اجتماعی صحیحی نرسیده است. متاسفانه نگاه اکثر بزرگترها نسبت به نوجوانان به مانند یک بمب ساعتی جنسی است که هر لحظه ممکن است منفجر شود. در صورتی که این گونه نیست. بدین معنی که همزمان با بلوغ جنسی، تفکر او نیز رشد پیدا میکند و سعی میکند به انتقاد از محیط پیرامون خود بپردازد. پدرها و مادرها در کنار توجه به بلوغ جنسی باید به بلوغ عاطفی، بلوغ روانی و اجتماعی نیز توجه کنند.
طباطبایی ضمن اشاره به ارتباط والدین و فرزندان گفت: دقت داشته باشید که دوران نوجوانی و جوانی، ارتباط فرزند با والدین کمی متفاوت میشود و ممکن است تنشهایی بینشان ایجاد شود. اگر پدر و مادری تنها به سرکشیهای نوجوان خود توجه کنند و به دنبال آموزش صحیح به او نروند، بلوغ درستی شکل نمیگیرد. مطمئنا در این میان، آموزش نقش بسیار پر رنگی دارد و والدین باید به این موضوع دقت ویژهای داشته باشند. مطمئنا ویژگیهای هر شخص با شخص دیگری متفاوت است و نمیتوان یک قاعده کلی برای بلوغ ارائه داد. علاوه بر این، سن بلوغ، سن ثابتی برای همه افراد نیست و متفاوت است. در یک پژوهش دانشگاهی دیده شد که سن بلوغ عقلی در افراد کاملا متفاوت بود و بعضا تا 27-28 سال نیز ادامه داشت.
وی به مهمترین مسائل و مشکلات در مساله بلوغ نوجوان اشاره کرد و گفت: یکی از ویژگیهایی که در نوجوانی باعث ایجاد تنش بین خانواده و فرزند میشود، فضای افسانه بازی و خاص پنداشتن توسط او است. فرزندان با خود میگویند که اگر بزرگ شوم، مثل پدرم نمیشوم و فلان کار خاص را انجام میدهم. از آنجا که تعامل نوجوانان با دنیا واقعی کم بوده است، افسانه بافی میکند و همین مساله باعث میشود که با خانواده سر ناسازگاری بگذارد. علاوه بر این، خانوادهها باید جایگاهی که این نوجوان میخواهد را بپذیرند. آنان نباید استقلال او و آرمانهایش را نادیده بگیرند.
شمین صدری در مورد این موضوع گفت: به نظرم، نمیتوان گفت که کدام مساله بلوغ مهمتر است بلکه به اعتقاد من، کل فرآیند مربوط به بلوغ در جایگاه خود مهم است. چیزی که خانوادههای ما را نگران میکند و ممکن است جامعه ما را تهدید کند، خطراتی است که نوجوان با آن مواجه میشود. آمارها نشان میدهد که گفتگوی کلامی بین اعضای خانواده، کمتر از نیم ساعت شده است. این موضوع مهمترین مساله بلوغ است. چرا که مشخص میشود هیچ ارتباطی بین نوجوان و والدین وجود ندارد. مطمئنا وقتی که هیچ ارتباطی وجود نداشته باشد، نوجوان به سمت خطرات بلوغ حرکت میکند. به نظرم، باید ببینیم که چه عواملی باعث سوق دادن نوجوانان ما به سمت بزهکاری میشود؟
محمد طباطبایی در پاسخ به سوالی مبنی بر مقوله ازدواج زیر 18 سال که چندی پیش مطرح شده بود، گفت: وقتی که یک شخص، فرزند خانواده است، نقش فرزندی خود را ایفا میکند اما وقتی که او را وارد جریان ازدواج میکنید، نقشهای مختلف جدیدی را به او منتصب میکنید. این نقش جدید، زمانی کارآمد است که مسئولیت پذیری را در عقبه آن فرد وجود داشته باشد و آن فرد مسئولیتپذیر باشد. در بحثهای قبلی اشاره شد که در بعضی افراد، سن مسئولیتپذیری حتی از 18 سال نیز گذشته است و یک آدم بالغ شرایط مسئولیتپذیری خود را نمیداند. این که بخواهیم برای ازدواج، مرز سنی باز کنیم، کار درستی نیست و سیاه و سفید نگاه کردن به این مقوله است. به نظرم، مهمترین مساله در ازدواج، مسئولیتپذیری آن فرد است.
صدری در پاسخ به همین سوال گفت: علم روانشناسی به ما میگوید که فرد زیر 18 سال، آمادگی پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد. پژوهشهای دیگر نیز همین موضوع را نشان میدهد. شاید بهتر باشد که میانگین نتایج به دست آمده در پژوهشها را به عنوان سن قانونی این موضوع در نظر بگیریم.
انتهای پیام/