به بهانه سالگرد درگذشت حافظ اسد؛ کشاورز زاده‌ای که تحولات منطقه‌ را به هم ریخت

به بهانه سالگرد درگذشت حافظ اسد؛ کشاورز زاده‌ای که تحولات منطقه‌ را به هم ریخت

حافظ اسد فرزند چهارم از ازدواج دوم یک کشاورز فقیر بود که مدتی را با استعمار فرانسه جنگیده بود. وی با افکار ملی گرایانه و ضد استعماری خود توانست تحولات منطقه را دستخوش تغییر کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، حافظ ‌اسد رئیس‌جمهوری سوریه در 6 اکتبر 1930 در دهکده قَرْداحه از توابع لاذقیه در غرب سوریه در خانواده‌ای علوی متولد شد. او فرزند چهارم از ازدواج دوم کشاورزی فقیر به نام علی سلیمان بود که مدتی کوتاه بر ضد استعمار فرانسه جنگیده بود. حافظ آموزش ابتدایی را در زادگاه خود به پایان برد و در 1940 برای ادامه تحصیل به لاذقیه رفت. وی از جوانی تحت‌تأثیر ملی‌گرایی عربی و اندیشه‌های سوسیالیستی و ضد استعماری قرار گرفت و در شانزده سالگی به حزب ‌بعث سوریه پیوست.

او در سال 1951 به ریاست همایش سراسری دانش‌آموزان سوریه رسید. وی پس از پایان دوره دبیرستان، می‌خواست در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد، اما مشکلات اقتصادی مانع شد و او در سال 1952، در دانشکده خلبانی حِمْص ثبت‌نام کرد. وی سه سال بعد با درجه ستوانی فارغ‌التحصیل شد و به خدمت نیروی هوایی سوریه درآمد و هم‌زمان به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد. اسد در سال 1955 برای گذراندن یک دوره آموزشی شش‌ماهه به مصر اعزام شد. کارآمدی او به عنوان خلبان جنگی موجب شد تا برای کسب مهارت و آموزش پرواز با هواپیماهای جنگی میگ 15 و میگ 17، در اواسط  1958 به اتحادیه جماهیر شوروی اعزام گردد. این درحالی بود که مصر و سوریه در فوریه 1958 با هم متحد شده بودند و جمهوری متحد عربی به ریاست جمال عبدالناصر تشکیل شده بود. حافظ ‌اسد پس از بازگشت از شوروی در سال 1959، متوجه شد که در نظام تازه، حزب بعث به حاشیه رانده شده است و بیشتر افسران بعثی به مشاغل غیرنظامی گمارده شده یا به ‌واحدهای بی‌اهمیت نظامی در مصر اعزام شده‌اند. در همان سال حافظ اسد نیز به مصر اعزام شد.

حافظ اسد و همفکرانش در مصر، از انحلال حزب بعث که یکی از شروط جمال‌عبدالناصر برای تحقق‌وحدت بود، ناراضی بودند. بنابراین وی در سال 1960، همراه با چند نفر از دوستانش شامل دو علوی (صلاح جدید و محمد عمران) و دو اسماعیلی (عبدالکریم الجُندی و احمد المیر)، تشکیلاتی سرّی به ‌نام کمیته نظامی پایه‌گذاری کردند. در 28 سپتامبر 1961، گروهی از افسران سوری که در عضویت کمیته نظامی نبودند، به رهبری عبدالکریم نَحْلاوی، با کودتای نظامی به وحدت مصر و سوریه پایان دادند و قدرت را در سوریه به دست گرفتند.

برخی سران حزب بعث، از جمله صلاح‌الدین بیطار و اکرم حورانی، جدایی سوریه از جمهوری متحد عربی و پایان وحدت را تأیید کردند. بنابراین، مقامات مصری حافظ اسد و دیگر نظامیان بعثی را زندانی کردند. حافظ اسد 44 روز در زندان بود. در بازگشت از مصر، او و گروهی از افسران بعثی از ارتش پاک‌سازی شدند، زیرا حکومت موقت، به نخست‌وزیری مأمون الکُزبَری، به بعثی‌ها اعتماد کافی نداشت و آنان را عناصر خطرناکی می‌دانست. اسد به وزارت اقتصاد منتقل ‌گردید و در شهری کوچک، در اداره حمل‌و نقل دریایی، به ‌کار گمارده شد.

در همین دوران، وی کمیته نظامی را بار دیگر احیا کرد و فعالیتهای آن را با کمک اعضای سابق گسترش بخشید. آنان، با کمک طرفداران جمال عبدالناصر، در 2 آوریل 1962 اقدام به کودتای نافرجامی در حلب نمودند. در پی آن، حافظ اسد به جنوب لبنان گریخت، اما در آنجا دستگیر اما پس از یک هفته آزاد شد. اسد بار دیگر فعالیتهای سیاسی خود را در حزب بعث متمرکز ساخت و با دیگر اعضای کمیته نظامی، کودتای 8 مارس 1963 را طرح‌ریزی کرد که در نتیجه آن، حزب بعث در سوریه به قدرت رسید.

بر اثر این تحول، حافظ اسد، که اینک عضو شورای ملی فرماندهی انقلاب بود، با درجه سرگردی به نیروی هوایی سوریه بازگشت. در سال 1964، او درجه سرلشکری گرفت و به فرماندهی نیروی هوایی سوریه منصوب شد. وی همچنین به عضویت شورای مرکزی حزب بعث نیز برگزیده شد. از همان ابتدای به قدرت رسیدن حزب بعث، اختلاف میان اعضای قدیمی و سنّتی آن مانند میشل عفلق و اعضای نظامی و جوان حزب مانند حافظ ‌اسد و صلاح جدید آغاز شد. نظامیان جوان اعتقاد داشتند که رهبری عفلق بر حزب با ضعف و فساد همراه است. حافظ اسد و صلاح جدید به ‌تدریج، با بسیج حامیان خود در سوریه، به ‌قدرت اصلی حزب تبدیل شدند. آنان در 23فوریه 1966 دست به کودتایی نظامی زدند که در نتیجه آن دولت امین ‌الحافظ سقوط کرد و امین و میشل عفلق از حزب رانده شدند.

در دولت جدیدی که به ریاست صلاح جدید تشکیل شد، حافظ اسد با حفظ سمت فرماندهی نیروی هوایی، وزیر دفاع شد. با شکست سوریه در جنگ شش روزه  ژوئن 1967، ارتفاعات جولان از دست رفت و نیمی از نیروی هوایی سوریه نابود شد. ژنرال حافظ اسد در مقام وزیر دفاع، آماج سرزنش قرار گرفت و عزل وی مطرح شد، اما شورای مرکزی حزب آن را تأیید نکرد. اسد گناه این شکست را به گردن آن عده از رهبران حزب انداخت که با تسویه ‌حسابهای سیاسی مکرر، ارتش سوریه را تضعیف کرده بودند. پس از کودتای 23 فوریه 1966، و به ‌ویژه پس از شکست سوریه در جنگ 1967، اختلاف‌نظرِ حافظ اسد و صلاح جدید در مورد راهبرد نظامی و سیاستهای خارجی، اقتصادی و اجتماعی افزایش یافت، که به ایجاد شکاف در حزب بعث انجامید. حافظ اسد نفوذ زیادی در ارتش سوریه داشت، اما صلاح جدید بر تشکیلات سیاسی حزب بعث مسلط بود.

در جریان بحران اردن، معروف به سپتامبر سیاه، صلاح جدید خواستار حمایت کامل ارتش سوریه از گروههای مبارز فلسطینی در برابر ارتش اردن بود؛ اما حافظ اسد ـ که از ساقط نمودن ملک‌حسین، پادشاه اردن، و دخالت رژیم صهیونیستی و آمریکا به نفع وی واهمه داشت ـ از شرکت دادن نیروی هوایی سوریه در این نبرد امتناع ورزید و دستور عقب‌نشینی صادر کرد. پس از آن، صلاح جدید در همایش سراسری حزب بعث در 30 اکتبر 1970 کوشید اسد را از وزارت دفاع برکنار نماید؛ اما حافظ اسد در جنبشی در روز 16 نوامبر 1970 اوضاع را به سود خود رقم زد. در نتیجه این تحولات که به «الحرکة التصحیحیه» موسوم شد، صلاح جدید و نورالدین آتاسی از نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری و نیز مناصب حزبی برکنار و زندانی شدند و دولت تازه‌ای به نخست‌وزیری حافظ اسد تشکیل شد. چهارماه بعد، در  12 مارس 1971، اسد به ریاست جمهوری سوریه انتخاب شد.

سیاست خارجی اسد

حافظ اسد پس از رسیدن به قدرت، در عرصه‌های گوناگون، از جمله سیاست خارجی، اصلاحاتی کرد. وی در پی این بود که سوریه را از انزوا خارج کند، به همین منظور مشی تنش‌زدایی در مناسبات خارجی را در پیش گرفت. او در آغاز کوشید با کشورهای منطقه مناسبات دوستانه برقرار کند و پس از آن، با هوشیاری و محافظه‌کاری، برای ایجاد رابطه با کشورهای غربی گام برداشت. حافظ اسد در تعامل با رژیم صهیونیستی دیدگاه متفاوتی داشت و تمام امکانات را برای مبارزه با آن بسیج کرد. وی به ‌دنبال جبران شکست 1967 و پس گرفتن ارتفاعات جولان بود و مذاکرات را در غیر این صورت، ناعادلانه می‌دانست. از این‌رو، در جنگ اکتبر 1973 با مصر متحد شد و ارتش سوریه را در پیروزی‌های اولیه این جنگ شریک ساخت، اما در نهایت، با وساطت هنری کسینجر، وزیرخارجه آمریکا، موافقت‌نامه آتش‌بس با رژیم صهیونیستی میان طرفین درگیری ها امضا شد.

حافظ اسد با این حال در اجلاس صلح ژنو ـ که به ابتکار کسینجر در روزهای 21و 22 دسامبر 1973 تشکیل شد، شرکت نکرد. پس از سفر انور سادات به مناطق اشغالی در نوامبر 1977، اسد در مخالفت با این اقدام، همراه با سران کشورهای لیبی و الجزایر و یمن جنوبی و یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی‌بخش فلسطین)، جبهه پایداری را تشکیل داد. وی همواره بر اجرای دو قطعنامه 242 و 338 شورای امنیت که بر خروج  اشغالگران صهیونیست از سرزمینهای اشغال ‌شده و محقق کردن صلح دلالت می‌کرد‌، به عنوان راه‌حل عمده برای پایان بخشیدن به منازعه اعراب و رژیم صهیونیستی تأکید می‌کرد.

مسائل لبنان یکی از مهم‌ترین محورهای سیاست خارجی حافظ اسد بود. با آغاز جنگ داخلی لبنان در 1975، حافظ اسد دخالت سوریه را در این بحران الزامی می‌دید، زیرا از احتمالاتی چون تشکیل دولت مسیحیِ مستقل یا حمله رژیم صهیونیستی به لبنان بیم داشت؛ بنابراین، نیروهای سوری در اول ژوئن 1976 وارد خاک لبنان شدند. حضور این نیروها پس از پایان جنگ داخلی در لبنان، تا 2005 ادامه یافت.

حافظ اسد در بیشتر موارد، با ایالات متحده امریکا مناسبات خوبی نداشت. روابط قطع شده سوریه و آمریکا ـکه پیش از به قدرت رسیدن حافظ اسد رخ دادــ بعد از جنگ 1973 و با میانجیگری کسینجر اندکی بهبود یافت، اما انعقاد معاهده کمپ‌دیوید بین مصر و رژیم صهیونیستی با وساطت آمریکا، باعث شد که حافظ اسد از آمریکا روی برگرداند. در فوریه 1978، حافظ اسد به مسکو رفت تا ائتلاف منطقه‌ای جدیدی علیه ائتلاف امریکا ـ مصر تشکیل دهد. رخدادهای بعدی، سوریه را بزرگ‌ترین متحد اتحاد جماهیر شوروی در منطقه کرد و کمکهای نظامی شوروی به سوریه، از 1978 به بعد افزایش یافت. مناسبات دوستانه حافظ اسد با شوروی تا آغاز فروپاشی حکومت کمونیستی در 1990 ادامه یافت؛ هر چند این رابطه در زمان گورباچف اندکی دچار مشکل شد، زیرا گورباچف حاضر به همکاری گسترده با کشورهایی مثل سوریه، نبود.حافظ اسد تجاوز نیروهای عراقی به کویت را محکوم کرد و به نیروهای ائتلاف، به رهبری آمریکا، بر ضد عراق پیوست. وی در نامه‌ای به صدام‌، از او خواست نیروهایش را از کویت خارج کند و ملت عراق را گرفتار جنگی ویرانگر نکند.

حافظ اسد و انقلاب اسلامی ایران

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حافظ اسد از معدود رهبران عرب بود که از این انقلاب استقبال کرد. مناسبات سوریه و جمهوری اسلامی ایران به ‌سرعت توسعه یافت. با تجاوز نیروهای عراقی به ایران و آغاز جنگ تحمیلی، حافظ اسد تجاوز عراق را محکوم و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. وی این موضع را، با وجود تلاشهای بسیاری از سران‌عرب برای جدا کردن سوریه از ایران، تا پایان جنگ حفظ نمود. اگرچه این موضع حافظ اسد، تا اندازه‌ای متأثر از رقابت سنّتی میان احزاب بعث سوریه و عراق و نظامهای مستقر در این دو کشور بود، در عین حال از درست‌اندیشی ‌و عمل‌گرایی او ناشی‌ می‌شد، زیرا با توجه ‌به مواضع جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی و قضیه فلسطین و نیز قدرت تأثیرگذاری ایران در لبنان از طریق شیعیان آن کشور، به ایران به‌چشم متحدی راهبردی نگاه می‌کرد.

سیاست داخلی حافظ اسد

حافظ اسد در دوران ریاست جمهوری خود هیچ تغییر ریشه‌ای در ساختار قدرت ایجاد نکرد و نظام سیاسی سوریه در زمان وی دارای ثبات نسبی بود. وی مناصب مهم نظامی، اطلاعاتی و امنیتی را به نظامیان علوی سپرد. آنان نیز در طول دوره ریاست جمهوری وی، به او وفادار ماندند. در عرصه اقتصادی، حافظ اسد مشی سوسیالیستی در پیش گرفت تا سوریه دوران گذار به سوسیالیسم را طی کند. وی برای رسیدن به این هدف، به بخش صنعتی توجه خاصی داشت و در کنار گسترش فعالیت بخش دولتی، بخش خصوصی را نیز فعال کرد. طبق گزارشهای بانک جهانی، میانگین رشد سالیانه اقتصادی سوریه در دهه 1350ش/1970، 9% بود و درآمد ناخالص ملی نیز به‌طور میانگین 10% افزایش داشت (فیرو، ص 44)؛ اما در دهه 1360ش/1980، عملکرد اقتصادی حافظ اسد چندان مطلوب نبود. کاهش قیمت نفت و زیان های حاصل از آن و همچنین خشکسالی درازمدتی که بخش کشاورزی را با مشکل روبرو کرد، موجب بحران اقتصادی شد.

با آغاز دهه 1990 و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حافظ اسد سیاست خود را تغییر داد و به سوی اقتصاد آزاد رفت. او بخش خصوصی را تقویت کرد و جذب سرمایه‌گذاریهای خارجی را افزایش داد. به این ترتیب، بر بحران اقتصادی ناشی از سالهای قبل فائق آمد و در زمینه اقتصاد آزاد به موفقیتهایی دست یافت.

حافظ اسد در 1958 ازدواج کرد. ثمره این ازدواج یک دختر و چهار پسر بود. وی در 1970 به مدت هفت سال با رأی مردم به ریاست جمهوری انتخاب شد و چهار بار متوالی در همه ‌پرسیهای 1978، 1985، 1992 و 1999)، با کسب آرای نزدیک به صد درصد، در این منصب ابقا شد. وی در 10 سال آخر عمر خود به نارسایی قلبی مبتلا شد تا اینکه در 10 ژوئن 2000،  بر اثر این بیماری از دنیا رفت و فرزندش، بشار اسد، به جای او به ریاست جمهوری انتخاب شد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان