نقدِ «نقد سینما»
مجله «نقد سینما» این بار رو به سمت درون خود آورده است و محتوای خود را با یک نگاه عمیقتر نسبت به تاریخ و سینما شکل بخشیده است و باعث تولید هنری مناسب و زیبایی فارغ از معیارهای غربی و پرزرق و برق مجلات و نشریات سینمایی شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نقد آثار هنری بدون شک از دیدگاه فرم و محتوای اصلیترین رسالت منتقد است. همواره درباره این دیدگاه این سوال وجود دارد که به چه شیوه معیاری میتوان یک اثر هنری را از زاویه فرم و محتوا بررسی کرد؟
جالب است که بدانیم یکی از عمیقترین و عقلایترین این شیوهها را نه یکی از منتقدین هنری معاصر بلکه فیلسوف آلمانی قرن 18 یعنی هگل مطرح کرده است. البته نیت او طرح و بسط معیار نقد هنری نبوده است بلکه کار او به عنوان یک فیلسوف تبیین ماهیت شی هنری و چیستی آن بوده است. اما در رهگذر مطالبی که در مقدمههای معروف خود نوشته است وارد بحث مهم و جذاب نسبت محتوا (روح) و صورت شده است و به تبیین تاریخ روح و محتوای هنر در سه عصر سمبولیک، کلاسیک و رمانیتسیم از این زوایه دید پرداخته است.
هگل معتقد است که روح یا همان محتوای هنر در ابتدای تاریخ هنر آنقدر به پختگی و تکامل نرسیده است که بتواند شکل و فرم درستی از خود ارائه دهد. این عدم همانگی و آشتی میان محتوا و فرم در آن دوره باعث شده است تا آثار هنری اعم از نقاشیها و مجسمهها و آثار معماری همگی دچار نوعی نامفهومی و رازآلودگی شوند که او از آنها با عنوان سمبولیک یا نمادگرایی یاد میکند. در این دوره صورت و فرم تعلق کامل و دقیقی نتوانسته به صورت داشته باشد و محل استقرار محتوا و روح اثر هنری نیز بعد از به این سو و آن سو خوردن در جایی قرار پیدا میکند که نتیجه آن یک اثر هنری نامتعین و نامفهوم میشود.
او عصر بعدی را کلاسیک میخواند که در آن روح و محتوای اثر هنری از چنان بلوغ و مفهومیتی برخوردار است که در آن شکل و صروت و فرم خود را به درستی تعین بخشیده است. شکل در این مرحله تعلق کامل به محتوا دارد و محتوا در ظهور و بروز متناسبی با فرم قرار دارد و هر دو در یک آشتی و هماهنگی کامل با یکدیگر یک اثر هنری برجسته و باشکوه را آفریده است. اما با تمام این اوصاف اثر هنری هنوز به اوج و رهایی و کمال خود نرسیده است زیرا آن نقطه جوش فرم و محتوا باعث شده است تا روح نتواند به پرواز خود نایل آید و هنوز پروبال بسته است.
اما این مسیر در دوران رمانتیسیسم به نقطه و مقصد جالبی میرسد. روح اثر هنری رو به سمت درون خود میآورد و فارغ از بحث صورت و شکل به فکر پرواز خود و رهایی و شکوفایی خویش است. بنابراین صورتی که از خود ایجاد میکند نیز از یک عمق و تعالی و والایی برخوردار میشود. صورتی عاطفی و اخلاقی میتواند داشته باشد. البته باید اذعان کرد که توازن بین فرم و محتوا اینجا به نفع روح به هم میخورد و محتوا خود را قبل از صورت به مخاطب نشان داده است. لذا هنر برتر به نظر هگل رمانتیسیسم است.
بعد از این مقدمه به دنبال .ن هستیم که اشارهای به یکی از مجلات نقد سینمایی به عنوان یک اثر ادبی و هنری روز داشته باشیم. مجلات سینمایی دار بخشهای گوناگونی تقسیم میشوند برخی صرفا به دنبال اخبار و موضوعات روز سینمایی و نهایتا نقد فیلم و داستانهای حاشیهای هستند و برخی دیگر اما با تکیه بر زمینههای فکری و هنری تلاش دارند تا ماهیت سینما را در نسبت به علم، فرهنگ، اندیشه و هنر بسنجند و مبانی آن را یکبار دیگر به آوردگاه تفکر و اندیشه بیاورند.
مجله نقد سینما نیز در این چندسال این میسر را دنبال میکند. مجلهای که با بهرهمند شدن از نیروی نویسنده جوان متفکر و خلاق که عموما با تاریخ سینما و جریانهای فکری و مکاتب هنری آشنا هستند آن را بررسی میکنند و آن را در یک مقیاس کلی با وضعیت امروز ما در فرهنگ و هنر میسنجد.
نقد سینما اما با شماره اخیرش توانسته است همانند دورههای هنری هگل یک مرحله روبه جلو برود. نقد سینما در شمارههای پیشین خود دقیقا دچار نوعی فانتزی گرایی و ظاهرگرایی شده بود. بیشتر تلاش میکردتا مطالب و محتویاتش رو به سمت صورت و فرم داشته باشد تا داشتن یک بهم پیوستگی غنی در محتوا. البته این به معنای آن نیست که محتوای بد یا ضعیفی را جمع آوری کرده باشد ولی مطالب در کنار هم دارای یک روح و محتوای متناسب که شکل و فرمی که نشان از غنای مطالب داشته باشد نداشت. بلکه بیشتر مانند مجلات سینمایی روز کیوسکها با تکیه بر چهرههای روز سینمایی و تیترهای پرطمطراق و جذاب بیشتر دنبال جذب مخاطب بود.
اما این بار با فاصله چندماهه این مجله رو به سمت درون خود آورده است و محتوای خود را با یک نگاه عمیقتر نسبت به تاریخ و هنر شکل بخشیده است و باعث تولید هنری مناسب و زیبایی فارغ از معیارهای غربی و پرزرق و برق مجلات و نشریات سینمایی شود.
جلد مجله بسیار وزین و سنگین است و تیتر آن نشان دهنده رویکرد جهت دار و معیارمند تحریریه آن است.
دسته بندی مطالب و فصلبندی آنان به نمای نزدیک، نمای خیلی نزدیک و نمای خیلی دور حکایتگر بررسی سینمای روز ایران، پرونده سینمایی کشور و بعد از آن نگاهی به سینمای غرب است که به خوبی عناوین برای آن انتخاب شدند.
همراهی همه این مطالب در کنار هم با رویکرد انتقادی به وضعیت فعلی سینمای ما و جهان باعث شده است که اجزای روح و محتوای هنری و ادبی این شماره هنگام کنارهم قرار گرفتن علت تامه خلق و تولید فرم و صورت را ایجاد کرده باشند و آنچیزی که رویت میشود متفاوت از شماره قبلی آن باشد.
بار دیگر علت بهترشدن و برتر شدن این نشریه سینمایی را حاصل عمیقتر شدن محتوا و جهتمندی واضحتر آن در حوزه سینما و فرهنگ باید گفت. آنچیزی که علت موفقیت و برتری مجلاتی چون کایه دو سینما به عنوان نشریات برتر سینمایی و هنری شده است چیزی جز عمیقتر شدن مطالب و جهتمندی آنان که موارد ضروری داشتن فرم و صورت همراه و همدل با محتوا است نمیباشد.
نقد سینما در مرحله خوبی قرار دارد که آن را شاید بتوان با کلاسیسیم مقایسه کرد: همراهی محتوا با فرم و تناسب آن دو با یکدیگر.
انتهای پیام/