مشهد|دوباره رو به گنبدت نشستهام؛ تو آسمان آبی و من یک کبوترم
چشم انتظار بودم تا به پابوست مشرف شوم؛ اذن دخول بخوانم و چشم بر گنبد و بارگاهت بیندازم؛ گنبد و بارگاهی که همیشه جایی در نوستالژیهای دوران کودکیام جای داشته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، میلاد سراسر نور و خیر و برکتت را مدتهاست که چشم انتظار هستم؛ چشم انتظار بودم تا به پابوست مشرف شوم؛ اذن دخول بخوانم و چشم بر گنبد و بارگاهت بیندازم؛ گنبد و بارگاهی که همیشه جایی در نوستالژیهای دوران کودکیام جای داشته است.
گنبد و بارگاهی که نخستین بار با پدرم چشمم به جمالش روشن شد و اینک در پی آن بودم تا پس از آن سالها بار دیگر به حرم و بارگاهت مشرف شوم ای ضامن آهو.
حرم و بارگاه ملکوتی تو جلوهگاه همه خوبیهاست که باید از آن برخوردار باشی؛ جلوهگاه تمام کمبودهایی است که بشر دارد و تو همه آن خوبیها را یکجا داری و چه زیباست که ملقب به رئوف و رحمانی؛ زائرت میداند که دست خالی از این گنبد و بارگاه بازنخواهد گشت.
چشمان خیس زائرانت به پنجره فولاد خیره میشود؛ اشک میریزند و در دل تو را میخوانند؛ ای ضامن آهو؛ با خود میگویند امامشان ضامن آهو شده و قطعا شفاعت آنها را نیز از یاد نخواهد برد و مگر میشود تو که رحمان و رئوفی آنها را از یاد ببری؟ مگر نمیبینند زائرانت در هنگام خروج بازهم به تو سلام میدهند؟ این همان سلامی است که بیانگر شفاعت توست؛ آنها دست پر میروند.
یا امام رضا(ع)؛ امروز روز میلادت است؛ زائرانت آمدهاند تا قسمت دهند؛ زائرانت آمدهاند تا به تو متوسل شوند تا بلکه گرهی از کارشان گشوده شود و چه زیباست زمانی که گرهها به دستان پربرکت تو و با عنایت ویژه تو باز شود یا ضامن آهو.
امروز روز توسل است؛ روز شادی؛ روز توسل جوییهایی که بدون برو برگرد مستجاب میشود؛ امروز روزی است که تمام زائرانت خودشان را از دور و نزدیک به بارگاه و گنبدت رساندهات تا میلادت را تبریک بگویند و حاجت بجویند....
انتهای پیام/ ز