نجفی: هیچ‌وقت مدعی مهدورالدم بودن میترا نبودم/ نامه‌ای که نوشتم عجولانه بود

نجفی: هیچ‌وقت مدعی مهدورالدم بودن میترا نبودم/ نامه‌ای که نوشتم عجولانه بود

شهردار اسبق تهران گفت: آنچه نوشتم با عجله و به‌صورت غیردقیق بود، من عنوان مهدورالدم را اصلاً در دفاعیات مطرح نکردم.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا، دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد از حدود ساعت 10 صبح امروز در دادگاه کیفری یک استان تهران با حضور متهم، وکلای متهم، وکلای اولیای دم و مهیار صفری؛ فرزند مقتول آغاز شده است.

پس از صحبت‌های قاضی کشکولی و آغاز رسمی جلسه، یکی از وکلای اولیای دم، مهیار صفری فرزند مقتول و پدر مهیار در جایگاه حاضر شده و به ایراد مطالبی پرداختند.

در ادامه قاضی کشکولی از متهم خواست در جایگاه حاضر شده و به دفاع از خود بپردازد.

محمدعلی نجفی با حضور در جایگاه گفت: آنچه را که لازم باشد می‌گویم و اشاراتی به کیفرخواست نیز خواهم داشت، وکیل محترم بنده وقت بیشتری را صرف دفاع خواهد کرد.

وی ادامه داد: به اعتقاد ما مطالب ارائه شده در کیفرخواست دقیق نبوده، من در نامه نوشتم که دلم نمی‌خواهد، نامه عمومی شود و حتی گفتم تعداد معدودی از بستگان متوجه آن شوند، اما چطور  نماینده دادستان بخش‌هایی از نامه را قرائت کردند، باید این نامه در جلسه غیرعلنی مطرح می‌شد.

وی افزود: بعضا این مطالب غیردقیق بود، بنده در تاریخ 8 اردیبهشت 97 با مرحومه عقد دائم کردم، البته قبل از آن حدود 7 ماه عقد موقت بودیم، در زمان عقد موقت به دلیل مسئولیت، فرصت کافی برای بحث درباره مسائل بین دو طرف نداشتیم و خیلی از مسائل به صورت اجمالی مطرح شد.

نجفی ادامه داد: عقد دائم با عجله اتفاق افتاد، تقاضای من به دو دلیل بر این بود که عقدمان را به تأخیر بیندازیم زیرا اولا احساس می‌کردم از لحاظ مبانی اعتقادی با هم فاصله داریم و ثانیا قرار عمل جراحی سخت داشتم که پزشک گفته بود بعد عمل حدود یکماه نمی‌توانم فعالیت داشته باشم.

متهم پرونده قتل میترا استاد به اختلافات بعد از عقد دائم میان وی و همسرش اشاره کرد و افزود: بعد از عقد دائم به این نتیجه رسیدیم که اختلاف داریم، سعی کردم پس از سپری شدن دوران نقاهت با هم به نقطه مشترکی برسیم، اما برخی سوءتفاهم‌ها بین طرفین وجود داشت، نهایتا از حدود 6 ماه قبل به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک با توجه به عمق اختلافات به نتیجه نمی‌رسد و از مرحومه خواستم با توافق جدا شویم حتی به او گفتم در مدت چند ماه مهریه را به او پرداخت می‌کنم اما او قبول نکرد و می‌گفت دوستت دارم. من نیز او را دوست داشتم.

وی ادامه داد: سعی کردم با برخی ریش‌سفیدان که مرحومه از آنها تأثیر می‌گرفت تماس بگیرم و آنها، وی را برای طلاق تشویق کنند، نمی‌خواستم یکطرفه طلاق دهم، مرحومه در محضر خواسته بود اختیار اطلاق را به او دهم اما گفتم این کار را نمی‌کنم اما به او دو تعهد دادم که هر موقع به نتیجه جدایی رسیدیم، از همدیگر طلاق بگیریم.

نجفی ادامه داد: گفتم هر موقع به این نتیجه رسیدیم، با توافق این کار را انجام دهیم، من می‌دانستم حق طلاق با مرد است اما نمی‌خواستم زیر قول خود بزنم. از یکماه پیش از قتل میترا به من گفت دیگر نمی‌خواهد راجع به طلاق با او و اعضای خانواده‌اش صحبت کند زیرا من تصمیم داشتم مسئله را به برادر او بگویم اما در نهایت این مسئله (جدایی) بدون تصمیم‌گیری باقی ماند. حدود یک هفته قبل از حادثه، تصمیم گرفتیم به منزل بزرگتری نقل مکان کنیم که در روز اسباب‌کشی نیز با هم جروبحث پیدا کردیم، آن روز برادر و خواهر میترا نیز نزد ما بودند و من نمی‌خواستم مقابل کارگران جروبحث ادامه پیدا کند، رابطه بین ما سرد بود، شب قبل از حادثه برادرش را برای شام دعوت کردیم که به نظرم وی نیز به رابطه سرد بین من و میترا پی برد.

وی افزود: پس از شام و رفتن برادر میترا، میترا به من ناسزا می‌گفت، در چند مورد گذشته با شدت گرفتن بحث، میان من و میترا برخورد فیزیکی صورت گرفته بود، من در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم و پس از این برخوردهای فیزیکی با میترا متأثر می‌شدم، حدود ساعت 11:30 شب به اتاق خواب رفتم اما میترا با مطرح کردن مسائلی، تا ساعت 3 بامداد نگذاشت بخوابم، در نهایت حدود ساعت 3 به اتاق دیگری رفتم و خوابیدم.

نجفی درباره اتفاقات به وجود آمده در روز قتل نیز گفت: حدود ساعت 8 صبح بیدار شدم، در طول یکسالی که با مرحومه و مهیار زندگی می‌کردم سعی کردم برای مهیار پدر باشم. حتی میترا به خانواده‌اش می‌گفت که من کارهایی بیشتر و سنگین‌تر از وظیفه پدر مهیار برای او انجام می‌دهم، حدود ساعت 9 میترا بیدار و مهیار از خانه خارج شد.

شهردار اسبق تهران افزود: دوباره مباحث شب قبل و اختلافات پیش آمده بین ما بالا گرفت که سعی کردم پاسخی ندهم، حدود ساعت 9:30 میترا گفت به حمام می‌روم و بعد از منزل خارج می‌شوم، از او پرسیدم کجا می‌خواهی بروی که گفت خودم می‌دانم. با این اظهارات بسیار عصبانی شدم، تمام ماجرا در حدود 2 تا 3 دقیقه طول کشید نفهمیدم چه شد و عصبانیت و خشم بر روی من مستولی شد.

نجفی با بیان اینکه اسلحه وی غیرمجاز نبوده و دارای مجوز بود، افزود: تصور می‌کردم حمل سلاح تمدید شده است، گمان می‌کردم میترا وقتی وارد حمام شود، داخل وان قرار گرفته باشد می‌خواستم داخل حمام بروم و به او بگویم که باید راجع به طلاق تصمیم بگیریم و اگر او مخالفت کرد باید به نحوی کار را برای جدایی تمام کنم.

وی درباره قتل میترا استاد گفت: کمد نیمه‌باز بود اسلحه را برداشتم می‌خواستم به او بگویم شاید کار به خونریزی بکشد، میترا قبلا گفته بود کار با اسلحه را به او آموزش دهم، بالش را برداشتم که اسلحه را نبیند. سلاح را با بالش به داخل حمام بردم، با ورود به حمام به صورت سینه به سینه مقابل میترا قرار گرفتم، فکر نمی‌کردم او داخل وان نباشد، بالش را کنار زدم که اسلحه را نشان دهم و بگویم اگر گفت‌وگو نکنیم کار به خونریزی کشیده می‌شود که اسلحه را دید و دچار اضطراب شد.

متهم پرونده قتل میترا استاد افزود: او مرا هل داد و دست‌هایش را روی شانه من گذاشت که من عقب رفتم و یک گلوله شلیک شد، ابتکار عمل از دستم خارج شده بود اسلحه را به سمت بالا بردم که تیر به سقف بخورد، میترا دست راست مرا گرفت که به او گفتم مرا رها کن، 4 گلوله شلیک شد و آخر تیر به وی اصابت کرد و به احتمال تیر به صورت غیرمستقیم به وی خورده است و دیگر تیری شلیک نشد.

شهردار اسبق تهران ادامه داد: میترا عقب عقب رفت و از پشت سر داخل وان افتاد، سپس اسلحه را مقابل آینه حمام قرار دادم، شوکه شده بودم، بعد با دست زدن به میترا فهمیدم حرکت نمی‌کند و دیدم بالای سینه وی محل اصابت گلوله است، چند دقیقه بدون حرکت ایستادم حالت غیرقابل تصوری داشتم، می‌خواستم خودم را کشته و تنبیه کنم، دو بار کنار وی رفتم و داخل وان نشستم، بعدا دیدم شلوارک و غوزک پایم خونی شده که به نظرم رسید شاید زمان رفتن داخل وان، خونی شده باشد.

متهم پرونده قتل میترا استاد با اشاره به دستپاچگی وی پس از قتل، افزود: پس از چند دقیقه در اتاق قدم زدم، نمی‌دانستم چه کنم به بالکن رفتم که شاید خود را به پایین پرتاب کنم، آخر کار به راننده زنگ زدم، دو کیف با اسناد خصوصی شامل پاسپورت، چند دستگاه تلفن همراه، مدارک پزشکی، سند ازدواج و سایر وسایل شخصی داخل کیف بود، نمی‌دانستم چه اتفاقی می‌افتد، به راننده زنگ زدم و گفتم دو کیف را ببرد، کیف را به وی دادم که اسناد گم نشود، سپس از وی خواستم پایین برود و مجددا با او تماس بگیرم.

بازپرس می‌خواست مهدورالدم بودن میترا را در دهان من بگذارد

وی افزود: به نظرم رسید که متنی را بنویسم و داستان زندگی مشترک را بگویم، تقریبا شش ماه ارتباط خاصی با خانواده نداشتم، آنچه نوشتم با عجله و به صورت غیردقیق بود، من عنوان مهدورالدم را اصلا در دفاعیات مطرح نکردم حتی آقای بازپرس می‌خواست در دهن من اندازد که آیا معتقد هستی میترا مهدورالدم بوده که من چنین چیزی در دفاعیات نگفتم.

متهم پرونده قتل میترا استاد ادامه داد: در نهایت پس از نوشتن نامه، آن را داخل کیف گذاشتم و می‌خواستم حتی راننده آن را نبیند، پس از رفتن راننده تنها راه به نظرم آمد که به قم و زیارت حضرت معصومه و بر سر قبر پدرم بروم. پیش از این وقتی ناراحتی برایم پیش می‌آمد، این کار را انجام می‌دادم و گفتم بعد از زیارت درباره معرفی خود به پلیس تصمیم بگیرم، اسلحه را نیز با خود بردم که گم نشود و مسئله‌ای پیش نیاید.

وی افزود: البته تصمیم نیز داشتم که بر سر مزار پدرم خودکشی کنم، برای برداشتن کارت حمل سلاح از داخل کمد اقدام کردم و پیش خود گفتم اگر کسی گفت چرا اسلحه حمل می‌کنی، مجوز حمل سلاح را به وی نشان دهم که آنجا متوجه شدم اعتبار حمل سلاح تا سال 94 بوده است.

موبایلم را با خود نبردم، چون ممکن بود در صورت خودکشی، دردسرساز شود

نجفی ادامه داد: با رفتن به ترمینال بیهقی به قم رفتم و پس از آن نیز تصمیم گرفتم که خود را به پلیس تحویل دهم، پس از بازگشت از قم با یک تاکسی به سمت پلیس آگاهی در خیابان شاهپور رفتم، پس از قتل تلفن همراه را همراه خود نبردم چون فکر می‌کردم در صورت خودکشی، شاید وجود تلفن بعدا دردسرساز شود، با تلفن راننده با دخترم تماس گرفتم و می‌خواستم دلشوره آنها از بین برود، زیرا در رادیو مطالبی گفته می‌شد که راجع به من بود.

وی افزود: در پلیس آگاهی یکی، دو ساعت بدون لباس بازداشتگاه صحبت کردم و با ریاست آگاهی نیز حرف‌هایی زدم، بعد از افطار لباس بازداشتگاه‌ را پوشیدم و سایر اقدامات صورت گرفت.

نجفی با بیان اینکه به هیچ عنوان قصد قتل نداشتم، گفت: البته قبول دارم که با برداشتن اسلحه اشتباه کردم، 5 گلوله شلیک شد اگر قصد قتل داشتم شلیک یک گلوله کافی بود، 4 گلوله حداقل به سقف خورد، من از قبل انقلاب با اسلحه آشنایی داشتم و در زمان شهید چمران کلاس آشنایی با اسلحه آموخته بودم. شلیک‌ها غیرارادی بود.

وی ادامه داد:‌ در برخی رسانه‌ها عنوان شد که همسرم با شلیک 5 گلوله کشته شده، خیر اینگونه نبود حتی محل اصابت گلوله به وی نشان می‌دهد که مستقیم نبوده است.

نجفی به مطالب مطرح شده در فضای مجازی نیز اشاره کرد و گفت: در فضای مجازی به طنز عنوان شد و برخی نیز به صورت جدی نوشتند. حتی سه نفر نیز در بازداشتگاه به من گفتند که شما چرا قتل را به دیگران نسپردید و یا فرمول دیگری پیدا نکردید، که من گفتم من نمی‌خواستم او را بکشم و قصد قتل نداشتم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon