نگاهی به نیم قرن کارنامه ادبی واصف باختری؛ شهسوار شعر معاصر افغانستان

نگاهی به نیم قرن کارنامه ادبی واصف باختری؛ شهسوار شعر معاصر افغانستان

شب پاسداشت واصف باختری، شاعر و پژوهشگر افغانستانی، با حضور شاعران فارسی‌زبان از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و هندوستان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب پاسداشت واصف باختری، از سرآمدان شعر معاصر افغانستان، با حضور جمعی از شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف از جمله اخلاق آهن از دانشگاه جواهر لعل نهرو، سید نقی عباس کیفی از دانشگاه دهلی، محمد کاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر، حمیرا نکهت دستگیرزاده شاعر و مسئول انجمن نویسندگان و شاعران افغانستان، تهماسبی خراسانی شاعر و مسئول انجمن ادبی هشت‌بهشت بلخ افغانستان، علیرضا قزوه، عبدالرحیم سعیدی‌راد، رضا اسماعیلی، مصطفی محدثی خراسانی و... در گروه بین‌المللی هندایران برگزار شد.

قزوه در ابتدای این مراسم ضمن اشاره به فعالیت‌های ادبی واصف باختری، گفت: واصف باختری کارنامه بسیار درخشانی در غزل فارسی‌زبانان دارد. طی چهار دهه‌ای که با ادبیات سر و کار دارم، نام او را از هر زبانی که شنیدم، با تحسین همراه بوده است. وقتی از دوستان افغانستانی خواستم که در گام اول نام استادی را بگویند تا بزرگداشتی برگزار شود، تقریباً همگی به‌اتفاق نام واصف باختری را آوردند.

او در ادامه سروده‌ای را تقدیم کرد که به این شرح است:

کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد
راه بیت‌الله اگر از هند و ایران بگذرد

مهربانا یک دو جامی بیشتر از خود برآ
مست‌تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد

خون نمی‌خوابد چنین گفتند رندان پیش از این
کیست می‌خواهد که از خون شهیدان بگذرد

نغمه‌اش در عین کثرت جوش وحدت می‌زند
هرکه از مجموع آن زلف پریشان بگذرد

پرده عشاق حاشا بی‌ترنم گل کند
شام دل‌تنگان مبادا در غم نان بگذرد

وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود
حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد

خون سهراب و سیاوش سنگ‌فرش کوچه‌هاست
رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد

کاشکی این روزها بر ما نمی‌آمد فرود
حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد

کافر از کافر گذشته و گبر یار گبر شد
کاش می‌شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد

حال و روز عاشقان امروز بارانی‌تر است
نازنینا اندکی بنشین که باران بگذرد

از شراب مشرق توحید خواهد مست شد
گر نسیم هند از خاک خراسان بگذرد

کمیل قزلباش، شاعر و پژوهشگر پاکستانی نیز در ادامه این مراسم به سبک شعری باختری اشاره کرد و ادامه داد: واصف باختری شاعری است که بیشترین شهرت را میان شاعران معاصر افغانستان دارد. سبک شعری او را می‌توان متفاوت با دیگر شاعران افغانستان دانست، به این معنی که سبک بیدل در هر شعر افغانستان و از جمله شعر واصف باختری شکوفایی دارد، با این تفاوت که او فضای نویی را در کلمات و موضوعات شعر خود جای داده است، به همین دلیل هم می‌توان او را یک شاعر کلاسیک به‌شمار آورد و هم یک شاعر نوآور.

وی افزود: سروده‌های واصف باختری چندبُعدی است و حتی یک‌رویی و یکسانی هم در سروده‌های او دیده نمی‌شود؛ از این جهت مخاطب را خسته نمی‌کند.

رضا اسماعیلی نیز در ادامه این مراسم واصف باختری را ستاره پرفروغ آسمان ادبیات افغانستان دانست و اضافه کرد: ادیبی فاضل، پژوهشگری دقیقه‌یاب، و شاعری به تمام معنا شاعر است. نامی بلند و قابل احترام برای همه کسانی که به زبان پارسی عشق می‌ورزند و برای ارتقا و اعتلای این میراث گرانسنگ و سرمایه معنوی می‌کوشند. تکریم و تجلیل باختری، تکریم و تجلیل یک فرد نیست، تکریم یک فرهنگ کهنسال، اصیل و ریشه‌دار است، تکریم خرد و پارسایی و فرزانگی است. تکریم کرامت‌های انسانی و پاسداشت آموزه‌های اصیل دینی و اسلامی است، تکریم عشق و آزادی، مهر و مردمی، و راستی و درستی و رستگاری است.

او واصف باختری را نماد رسالت و اصالت، آزادی‌خواهی، استقلال‌طلبی و وطن‌دوستی دانست و یادآور شد: مجموعه آثار و اشعاری که از استاد در طول 50 سال گذشته چاپ و منتشر شده، گواه صادقی بر این ادعاست.

اسماعیلی با تأکید به اینکه باختری حق بزرگی به گردن زبان و ادبیات پارسی دارد، اضافه کرد: او با هر بیتی که سروده، بر گستره زبان پارسی افزوده و بر این میراث باشکوه رنگ بی‌زمانگی و جاودانگی زده است. بعضی‌ها لهجه استاد واصف را در شعر سنتی به‌جهت قدرت و توانمندی ادبی به ملک‌الشعرای بهار و در قالب‌های نیمایی و نو به‌اعتبار طنطنه  و ضرب‌آهنگ باشکوه کلمات به اخوان ثالث شبیه می‌دانند؛ ولی درست‌تر آن است که بگوییم واصف پیش و بیش از هر کس دیگر، به ذات شاعرانه خودش شبیه است، به شاعری که به‌اعتبار حرمت گذاشتن به کلمه و کلام و تعهد شاعرانه، شاعرانگی‌اش را به تمام و کمال به تماشا می‌گذارد و مخاطبانش را مجذوب شعرهای جاندار و از دل برآمده‌اش می‌کند.

غلامرضا کافی، شاعر و استاد دانشگاه شیراز، نیز در ادامه این مراسم به سبک شعر باختری اشاره کرد و گفت: اگر بخواهیم از همه ابعاد به شعر واصف باختری بپردازیم، باید بگوییم که شعر او را می‌توان از دو وجه شعر کلاسیک و آزاد بررسی کرد. با توجه به ویژگی‌های شعری، واصف را می‌توان در گروه نئوکلاسیک‌ها جای داد.

وی با بیان اینکه سبک کاری واصف از نظر زبانی و ساختاری مشابه کار نیستانی و منزوی در ایران است، یادآور شد: اما از نظر محتوا و اندیشه به کار عباس صادقی نزدیک است و این شباهت شاید به‌دلیل موقعیت تاریخی و جغرافیایی این دو شاعر باشد.

کافی ادامه داد: لازمه شعر افغانستان در شعر معاصر وجوه مقاومت است. شعر واصف با وجود آنکه فضای نئوکلاسیک دارد، از این ویژگی برخوردار است و همین امر کار او را از دیگر شاعران متمایز می‌کند. فضای شعری او کاملاً نئوکلاسیک است اما محتوا، به‌سمت موضوعات پایداری گرایش دارد؛ ویژگی که ما در ایران در برخی از غزل‌های نصرالله مردانی می‌بینیم.

در ادامه جمعی از شاعران نیز تازه‌ترین سروده‌های خود را به این شاعر افغانستانی تقدیم کردند که بخشی از آن در ادامه می‌آید:

محمدحسین انصاری‌نژاد

رود رودی آشفته است، خواب هیرمند امشب
کاش ماه بنوازد، نای هفت‌بند امشب

تیشه مانده بی فرهاد، روی دوش شیرین کوه
کاشکی تکان می‌خورد، شانه سهند امشب

کیست تا دراندازد، طرح ماه کابل را
یا به رود بنوازد، زخمه‌ای بلند امشب

یک دم آفتابی شو، بین بانگ نوشانوش
بر سر غزلخوانان، گل بریز و قند امشب

بین قل‌قل مستی، شور قل هوالله است
بسته شد در این معنی، باب چون و چند امشب

شاه کابلی در راه، مقصدش شب شیراز
در سماع می‌آید، شاهراه "زند" امشب

قونیه است بارانی، ای قلندر شبگرد
آب می‌زند دستی، جاده خجند امشب

آفتابگردان است، گرم باده‌افشانی
می‌تراود از چشمت، سکر شاپسند امشب

 واصفان خورشیدیم، محو چرخش ذرات
حال شبنمی داریم، وقت گریه خند امشب

* * *

بلرام شکلا

نذر آفتاب

خوشا که حرف دل خویش را کتاب کنم
بگو صفای تو را خرج چند باب کنم؟

همه حروف به‌خط غبار خواهم چید
تمام صفحه منور به ماهتاب کنم

به زعفران و به صندل مرکبش سازم
سپس رقیق و معطر بدان گلاب کنم

مگر ز ظلمت دنیا برون کشم خود را
وجود قابل خود نذر آفتاب کنم

* * *

هلال فرشیدورد

ﺳﻨﮕﻴﻦﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭاﻳﺖ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺎستی
ﻓﺮﻳﺎﺩ، ﺩﺭ ﺗﻜﺎﻣﻞِ ﻣﻮﺝِ ﺑﻘﺎستی

ﭘﺮﻭﻧﺪه ﻇﻬﻮﺭ نبوﻍ ﮔﺬﺷﺘﻪﻫﺎ
اﻓﺴﺎﻧﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺻﺪاﺳﺘﻲ

ﺷﺎﻫﻴﻦ چامه‌های بلندای روزگار
ﺑﺎﻻﻧﺸﻴﻦ قله "ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮا"ستی

ﮔﻪ ﺩﺭﺩ، ﮔﻪ ﻧﺸﺎﻁ، ﮔﻪ ﻋﺸﻖ، ﮔﻪ ﻏﺮﻭﺭ
ﺩﺭ ﻗﺤﻄ‌گاه ﻗﺮﻥ ﺗﺤﻤﻞ ﻋﺰاستی

انجام ﺭا ﺷﻜﺴﺘﻪ اﺯ ﺁﻏﺎﺯﻫﺎی "ﻫﺴﺖ"
ﺑﺎ "ﻫﻴﭻ" و ﺑﺎ قبیله اﻭ ﺁﺷﻨﺎستی

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﻮﻳﻲ ﻋﺰﺕ ﺳﺨﻦ
ﺁﺭﻱ ﺩﺭﻳﻦ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﮔﻮﻳﻢ ﺑﻪ‌ﺟﺎستی

این‌که ﺗﻮ ﺁﻓﺘﺎبی و اینکﻛﻪ ﺑﮕﺬﺭﻳﻢ
ﺩﺭﻳﺎیی بیﻛﺮاﻧﻪ ﻣﻬﺮ و ﻭﻓﺎستی

تکلیف ﻧﻴﺴﺖ سجدگی تحسین ﺁﺩمی
ﺩﺭ ﭘﻬﻨﻪ شکوه اﺩﺏ اﻗﺘﺪاستی

ای ﻧﻌﺮه ﺩﻭﮔﺎﻧﻪ پایندگان ﭘﺎک!
ﺁﻭاﺭه ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﻫﺮ ﻧﺎکجاستی

ای ﻣﺮﺩ بیﺯﻣﺎﻧﻪ ﺗﻘﻮﻳﻢ اﻓﺘﺨﺎﺭ
ﺳﻨﮕﻴﻦﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭاﻳﺖ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺎستی!

* * *

حیدری آل‌کثیر

در آسمان هلالی و بر خاک‌ هاله‌ای
داغ آن‌چنان که در گذر باد لاله‌ای

خوشبختی منی که زوایای عمر را
می‌گردم و هنوز درونم مچاله‌ای

پوسیده‌اند از این همه خاموشی ای خیال
تر کن گلوی خلوتیان را به ناله‌ای

در را نبند، کودکی‌ام باز گشته است
از کوچه با قیافه هفتادساله‌ای

بهتر که باز لرزه بیفتد به جان من
وقتی میان پنجه نباشد پیاله‌ای

مگذار آخرین غزلم را گرسنگان
پیدا کنند در دل سطل زباله‌ای

* * *

آرش واقع‌طلب

تقدیم به روح بی‌مرز استاد واصف باختری

یک روز نگاه و چشم تر می‌خواهی
یک مرتبه داغ بر جگر می‌خواهی

شاعر که کسی نداشت جز تنهایی
ای مرگ چه از جان بشر می‌خواهی؟

واصف باختری، شاعر و پژوهشگر افغانستانی است که تاکنون آثار متعددی از او در قالب شعر و پژوهش منتشر شده است که از این جمله می‌توان به «نردبان آسمان»، «و آفتاب نمی‌میرد»، «تا شهر پنج‌ضلعی آزادی»، «سرود و سخن در ترازو» و... اشاره کرد. باختری از جمله شاعران تأثیرگذار معاصر افغانستان است که در قالب‌های غزل، قصیده، رباعی و نیمایی طبع‌آزمایی کرده است. او سرودن را از نوجوانی آغاز کرده است. برخی معتقدند که او در مقایسه با دیگر شاعران افغانستانی، جدی‌ترین و حرفه‌ای‌ترین برخورد را با شعر نو به‌ویژه با شعر نیمایی داشته است. قرار است هفته آینده شب اقبال لاهوری با حضور شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف برگزار شود.

انتهای پیام/+

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران