روایت شبه‌روشنفکران از دفاع مقدس نگران‌کننده است/ نهادهای متولی کنار کشیده‌اند

روایت شبه‌روشنفکران از دفاع مقدس نگران‌کننده است/ نهادهای متولی کنار کشیده‌اند

اکبر صحرایی، نویسنده ادبیات طنز دفاع مقدس می‌گوید: در حالیکه نهادهای متولی به یکباره حوزه دفاع مقدس را خالی کرده‌اند‌، نویسندگان و ناشران شبه‌روشنفکر روایتی از دفاع مقدس ارائه می‌کنند که نگران‌کننده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ادبیات دفاع مقدس امروز گونه مهمی از ادبیات داستانی معاصر به شمار می‌رود‌، ادبیاتی که در همان سال‌های نخست پیدایش توانست بسیاری از پدیده‌های تاریخی و اجتماعی جنگ را در خود جای داده و مخاطبان گسترده‌ای برای خود دست و پا کند‌، ادبیات دفاع مقدس در سال‌های پس از جنگ نیز به حیات خود ادامه داده و امروز موفقیت‌های آن انکار نشدنی است.

در میان انواع گونه‌های ادبیات دفاع مقدس طنز دفاع مقدس در سال‌های گذشته یکی از پراستقبال‌ترین‌ها بوده است،‌ این را می‌توان از شمارگان و تعداد چاپ‌های کتاب‌های طنزی که در این حوزه به ویژه برای نوجوانان منتشر می‌‌شود، نیز دریافت.

اکبر صحرایی یکی از نویسندگان ادبیات طنز دفاع مقدس است که توانست با مجموعه داستان‌های «دار و دسته دارعلی»  در این میان خوش بدرخشد،‌ البته صحرایی ترجمه‌های موفقیت‌آمیز دیگری نیز در این زمینه داشته است. او که این روزها آماده انتشار کتاب جدیدش «سنگر علاف‌ها» است‌، معتقد است ادبیات دفاع مقدی با رکود بی‌سابقه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند که مدیران از آن غافلند.

این نویسنده هم‌چنین به فعالیت جبهه شبه‌رونفکر در ادبیات جنگ انتقاد کرده و معتقد است در زمانه‌ای که دلسوزان دفاع مقدس دست از کار کشیده‌اند،‌ جبهه مخالف فعال شده و نمایی دیگر از دفاع مقدس را که سنخیتی با آن ندارد به تصویر می‌کشند. متن گفت‌وگو با اکبر صحرایی به شرح ذیل است:‌

* تسنیم:‌ در سال‌های اخیر به ویژه از دهه 90 به بعد هر چه از زمان وقوع دفاع مقدس فاصله می‌گیریم،‌ از کمیت و کیفیت آثاری که در این حوزه خلق می‌شوند،‌ کاسته می‌شود‌، بسیاری این را طبیعی می‌دانند‌، اما تجربه دیگر کشورها در ادبیات جنگ نشان می‌دهد که روس‌ها،‌ ژاپنی‌ها و آمریکایی‌ها سال‌ها پس از جنگ هنوز از آن می‌نویسند،‌ علت چیست؟

فرهنگ ارتباط نزدیکی با سیاست و اقتصاد دارد،‌ در سال‌های اخیر جامعه ما هر چه به سمت رفاه بیشتر حرکت کرد‌، از فرهنگ ایثار و شهادت فاصله گرفته است،‌  امروز هر کس به این فکر است که چرخه زندگی خود را بگرداند، به تبع ادبیات و فرهنگ دفاع مقدس هم تحت تأثیر قرار گرفته است، از نحوه ساخت انیمیشن‌ها، فیلم‌های سینمایی، تلویزیون و... می‌توان این موضوع را فهمید. تلویزیون که نماد جمهوری اسلامی است،‌ در پنج سال اخیر در سریال‌سازی به چه سمتی رفته است؟ به سمت سریال‌های جنایی، معمایی، آپارتمان نشینی و... کمتر ما شاهد سریالی هستیم که به موضوعات انقلاب و دفاع مقدس بپردازد، بنابراین اقتصاد به شدت بر فرهنگ تاثیر گذاشته است. 

ماحصل همه این موارد اندک‌شدن توجه نویسندگان جوان به موضوعات دفاع مقدس است،‌ از همین روست که جشنواره کتاب سال دفاع مقدی سه دوره یکبار برگزار می‌شود،‌ کنگره‌ها از فعالیت می‌افتند و حتی در حوزه رسانه نیز به دفاع مقدس کمتر توجه می‌شود.

اکنون در ابتدای هفته دفاع مقدس هستیم،‌ کافی است بررسی کنید ببینید که چند روزنامه و رسانه چه اصول‌گرا و چه اصلاح‌طلب برای دفاع مقدس ویژه‌نامه منتشر می‌کنند‌، دفاع مقدس در همه ارکان جامعه ما کمرنگ شده است؛ این در حالی است که نجات کشور از بحران‌های مالی اخیر تنها با رجوع به فرهنگی که در هشت سال جنگ ایجاد شد‌، امکان‌پذیر است. سال‌های دفاع مقدسی که گذشت و ایثار حرف اول را می‌زد،‌ اگر کمبودی بود،  برای همه بود،‌ فاصله طبقاتی به این شکل وجود نداشت.

* تسنیم:‌ با وجود اینکه منابع خوبی در حوزه دفاع مقدس در ادبیات طی سال‌های گذشته تولید شده است،‌ ما نمی‌بینیم که از این منابع در تولید پروژه‌های سینمایی‌، تلویزیونی و .. استفاده کنند‌، شما که یک نویسنده طنز هستید و از استقبال جامعه به این گونه آگاهید دلیل را در چه می‌دانید؟ تا به حال شده برای ساخت مجموعه‌ای از روی یکی از آثارتان وارد مذاکره شوند؟

بله‌، دوستان در شبکه‌های مختلف مذاکراتی داشتند، چون مجموعه طنز است، ادامه‌دار هم بوده است،‌ می‌تواند گزینه مناسبی برای ساخت باشد،‌ اما یکی از ضعف‌هایی که در کشور ما وجود دارد، این است که در هنرهای دیگر از ادبیات بهره‌ای نمی‌بریم؛ در حالیکه تجربه نشان داده است که وقتی از ادبیات استفاده می‌کنیم، نتایح موفقیت‌آمیز است. هنوز که هنوز است «قصه‌های مجید» در اذهان مخاطبان دهه 60 باقی مانده است. ما بعد از «قصه‌های مجید» مجموعه به هم پیوسته و منسجم  دیگری از سیما شاهد نبودیم. در حالیکه فراوانند مجموعه‌هایی که در قالب ادبیات ارائه شده و بسیار هم پراستقبال بوده‌اند مثل دار ودسته دارعلی. اما چرا؟

پاسخ به این پرسش دو بُعد دارد،‌ معمولاً در اوضاع اقتصادی امروز نشر، ناشران حرفه‌ای برخورد نمی‌کنند و اغلب به دنبال ترجمه‌ها هستند‌،  حاضر به انتشار آثار نویسندگان ایرانی نیستند‌؛ زیرا باید حق التألیف پرداخت کنند. سازندگان برنامه‌های تلویزیونی و ویدئویی نیز اغلب حرفه‌ای نیستند؛ چندی پیش از یکی از آثار داوود امیریان و کتاب دارو دسته دارعلی را در شبکه کودک نوجوان اقتباس‌هایی کرده بودند،‌ در حالیکه ما در جریان نبودیم،‌ متأسفانه زمانی هم که می فهمند باید قراردادی بسته شود،‌ نویسنده اثر مشاوره‌هایی بدهد. پا پس می‌کشند. در استان ما و در شهر شیراز چندین بار تهیه‌کننده‌ها برای تهیه یا اقتباسی از دار و دسته دار علی وارد مذاکره شدند، اما پس از چندی پاپس کشیدند. به نظر من دلیل اصلی این پا پس کشیدن‌ها وضعیت اقتصادی امروز است و اینکه نمی‌خواهند هزینه کنند.

اما ماجرا بعد دیگری هم دارد،‌ 10 سال پیش سیما فیلم 3 اثر من را خریداری کرد و پول آن را نیز پرداخت کرد، رمانی به‌نام «پرونده 312 »که زندگی یکی از شهدای دفاع مقدس بود،‌ «کاش کمی بزرگتر بودم» و «شمشاد آرزوی چهارم» که رمانی نوجوان است،‌ اما در 10 تا 15 سال گذشته هیچ اثری از روی این سه کتاب ساخته نشد و آنطور که شنیده‌ام این پروژه خاک می‌خورد با اینکه هزینه نیز برایش کرده بودند.

* تسنیم:  همان طور که گفتید به نظر می‌رسد که سرمایه‌گذار امروز ریسک تولید چنین مجموعه‌هایی را نمی‌پذیرد،‌ در حالیکه می‌تواند با پرداخت مبلغ اندکی به یک نویسنده ناآشنا فیلم‌نامه‌ای هر چند بی سر و ته را در اختیار بگیرد.

این درست است که تولید هر اثری در حوزه انقلاب و دفاع مقدس هزینه بر است،‌ اما باید توجه داشت که اگر اثر مطلوب از کار در آید،‌ قطعا بازگشت سرمایه را به دنبال دارد،‌ همین کار «سنگر علاف‌ها» که من برای به نشر انجام دادم جزو پرفروش‌ترین کارها خواهد شد،‌ چون به طنز اقبال زیاد است. اگر یک بررسی ساده کنیم خواهیم دید که تمامی تجربه‌های طنزنویسی دفاع مقدس از 10چاپ نیز بالاتر رفته‌اند،‌ این نشان می‌دهد مخاطب به طنز آن هم در دفاع مقدس توجه دارد.

* تسنیم‌، خُب،‌ برویم سراغ ادبیات‌، برخی از نویسندگان می‌گویند که ادبیات دفاع مقدس به تکرار رسیده است و برای خروج از این تکرار نیازمند نوعی بازنگری و بازسازی هستیم،‌ شما چه اندازه به این تکرار باور دارید؟

به نظر من این نویسنده است که دچار تکرار شده است،‌ چرا که نویسندگان ما تجربیاتشان محدود شده است‌،  اگر احمد دهقان،‌ بایرامی‌، حبیب احمدزاده،‌ امیریان،‌ اکبر صحرایی و ... سال‌ها از ادبیات دفاع مقدس نوشتند،‌ به این دلیل بود که خودشان جنگ را از نزدیک لمس کرده بودند،‌ اما نویسنده‌ای که امروز سوریه را ندیده است،‌ چگونه می‌خواهد از مدافعان حرم بنویسد؟ من خود سه سال بود درگیر انتشار رمانی درباره زندگی شهید اسکندری هستم،‌ ناشر مدام به من می‌گوید چرا کار را تحویل نمی‌دهی، اما مگر می‌شود رمانی را درباره جنگ سوریه به پایان برد و یکبار هم این منطقه را از نزدیک ندید؟ ارنست همینگوی وقتی «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا» را می‌نوشت،‌ دائم در سفر بود، با جان و دلش وقایع را از نزدیک لمس می‌کرد،‌  برای به تکرار نرسیدن نویسنده نیاز به تحقیق، تفحص و تجربه دارد.

* تسنیم: به ادبیات خارج از کشور اشاره کردید‌، در سال‌های اخیر تلاش‌های بسیاری برای انتقال ادبیات دفاع مقدس به خارج از کشور انجام شد،‌ تلاش‌هایی که عمده آن‌ها ناموفق بودند چون از مسیری اشتباه انجام شده بود. شما که تجربه حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی را نیز دارید،‌ چه اندازه ادبیات دفاع مقدس ایران را دارای ظرفیت جهانی شدن می‌دانید؟

ترجمه و انتشار کتاب در خارج از کشور بسیار خوب است، اما اگر از راه درستش وارد شویم، نه اینکه کتابی از یک نویسنده را ترجمه و منتشر کنیم، اما خودش خبر نداشته باشد،  یکی از کارهای من در کشورهای عربی ترجمه شده بود، وقتی اعتراض کردم با این  پاسخ مواجه شدم که اگر خیلی حرف بزنی حق ترجمه را از تو می‌گیریم.

درباره نویسنده و ناشران دیگر نیز وضعیت همینگونه است،‌ «تپه جاویدی» و «راز اشلو»  از کارهای پر چاپ انتشارات ملک اعظم است که در بیروت ترجمه شده و در کشورهای عربی فروخته می‌شود،‌ اما من که نویسنده این کتاب‌ها بودم و ناشر خبری از ترجمه و انتشار آن‌ها نداشتیم.وقتی هم اعتراض می‌کنم، می‌گویند این همه کتاب ترجمه می‌کنیم کسی اعتراض نمی‌کند. ما حتی گفتم حق التالیف نمی‌دهید ندهید،‌ حداقل در ترجمه با نویسنده مشاوره کنید که حاصل کار قوی تر باشد. اما متاسفانه به دلیلی ضعف قانون کپی رایت در ایران این موضوعات جا نیفتاده است.

ما حتی نسخه‌های فارسی کتاب‌های دفاع مقدس را نیز در خارج از کشور نفرستاده‌ایم در جریان حضورم در نمایشگاه کتاب فرانکفورت بسیاری از ایرانیان ساکن اروپا بدنبال کتاب‌هایی درباره دفاع مقدس برای نوجوانانشان بودند،‌ ما برای این جامعه 5 میلیون نفری ایرانی ساکن اروپا چه کرده‌ایم؟ بچه‌های نسل دوم این مهاجران که زبان فارسی را هم فراموش کرده‌اند، نباید با تاریخ کشورشان بعد از انقلاب آشنا باشند؟ این برای ناشر نیز مقرون به صرفه است من با خودم چند نسخه «دار و دسته دارعلی» را برده بودم که با قیمت‌های بالایی از من خرید کردند. اما با آمدن من به ایران ارتباطم با این جامعه مهاجر قطع شد.به نظر می‌رسد که تشکیلاتی لازم است که این ارتباط را برقرار کند،‌ سوره مهر اقداماتی در راستای ترجمه کتاب‌های دفاع مقدس انجام داده است،‌ اما به نظرم نیازمند تششکیلات اجرایی گسترده‌ و متخصص‌تری هستیم.

* تسنیم: ادبیات داستانی دفاع مقدس این روزها چه حال و هوایی دارد؟ به نظر می‌رسد تولید آثار با کاهش مواجه شده است؟

من نمی خواهم از واژه مرگ استفاده کنم اما اکنون رکود شدیدی بر حوزه دفاع مقدس حاکم است، این رکود دلایل مختلفی هم دارد، به خصوص در حوزه رمان و داستان تولید ما اکنون به صفر رسیده است، در چند سال اخیر نهادهای مختلف که در این عرصه فعال بودند‌، خود را کنار کشیده‌اند، یک زمانی 10 نهاد خود را متولی می‌دانستند‌، اما اکنون نویسندگان این حوزه رها شده‌‌اند و تنها معدود نویسندگانی هستند که هنوز در حوزه دفاع مقدس کار می‌کنند.

نتیجه چه می‌شود؟ تاریخ دفاع مقدس تحریف می شود،‌ وقتی نویسنده دفاع مقدس ما رمان و ادبیات متعهد تولید نکند‌، نویسنده و ناشران شبه رونشکفر دست به تولید داستان جنگ می‌زند که در آن قهرمان‌ها متفاوت‌اند و روایتی دیگر از جنگ ارائه می‌کنند. روایتی که بویی از فضای دفاع مقدس ندارد، رزمنده بسیجی و داوطلب در آن جای خود را به یک سرباز ترسو که از اجبار به جبهه آمده است،‌ می‌دهد. روایتی که دفاع مقدس را جنگی چون جنگ‌های جهانی معرفی می‌کند. خوب با این ادبیات خواننده نسل چهارمی ما چه تصویری از دفاع مقدس دارد؟ این تصورش چه اندازه با واقعیت‌ها و ارزش‌های دفاع مقدس هماهنگ است؟

این یک طرف سکه بود،‌ روی دیگر سکه نویسندگان متعهد و ارزشی جوان هستند که توجیه نشده‌اند‌، مطالعات فکری آن‌ها جهت درست ندارد‌، چون متولی خاصی وجود ندارد که دست آن‌ها را بگیرد و دفاع مقدس را نشانشان دهد‌، کدام نویسنده جوانی امروز تاریخ عملیات‌های ما را می‌خواند تا یک قصه را روایت کند؟ نتیجه این می‌شود که این قصه‌ها نیز باز راهی به دفاع مقدس ندارند.  پس باید گفت که تاریخ جنگ در حال تحریف است،‌ ادبیات دفاع مقدس در سال‌های اخیر به شدت لاغر شده است و باید برایش فکری کرد.

در دوره‌ای که انقلاب زیر تیغ رفته است،‌ ما باید شخصیت‌هایی چون حججی‌، مرتصی جاویدی‌، اسکندری و ... را که میوه‌های این انقلاب هستند به جامعه معرفی کنیم. اما چرا جامعه  فرهنگی ما به این سمت حرکت نمی‌کند؟

این همه نشریه فرهنگی در کشور منتشر می‌شود،‌ هزینه‌های بسیار برای کنسرت‌ها انجام می‌شود،‌ نمایشگاه‌هایی با 100 میلیارد توملان هزینه برپا می‌شود،‌ اما وقتی نوبت به کتاب و ادبیات می‌رسد حتی 50 میلیون تومان هم هزینه نمی‌شود.

*تسنیم: نویسنده چشم بینای جامعه خویش است،‌ چرا در چنین شرایطی نویسندگان ما دست به قلم نمی‌برند؟

در زمانه‌ای که توجه به دفاع مقدس اندک می‌شود‌، نویسنده‌های این حوزه نیز دیگر دست به قلم نمی‌برند، زمینه‌های آموزش ایجاد نمی‌شود‌، کما اینکه ما در سال‌های اخیر هم آموزش نداده‌ایم،‌ ما فقط جشنواره برگزار کردیم و جایزه دادیم و بعد نویسنده و اثر را به حال خود رها کردیم‌، بنده سه دوره برگزیده جشنواره کتاب اسل دفاع مقدس بودم،‌ اما اگر خودم در این مسیر پیش نرفته بودم،‌ من نیز تاکنون متوقف شده بودم.

این اتفاق برای بسیاری از نویسندگان فعال این حوزه در سال‌های اخیر رخ داده است،‌ بیشتر نویسندگان از ادبیات دفاع مقدس خارج شده‌ و وارد حوزه‌های اجتماعی شده‌اند‌، حوزه‌هایی که هم ناشر بیشتر دارد و هم مخاطب بیشتر. درست زمانی که نویسندگان دفاع مقدس پخته شده‌اند و می‌توانند رمان‌های خوب و ماندگاری خلق کنند،‌ از این حوزه خارج می‌شوند‌،  به نظر من نوعی فرار مغزها از ادبیات دفاع مقدس در حال وقوع است.

در کل ما استراژی و نقشه راهی برای حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس نداریم؛  اگر ما حرفه‌ای برخورد کرده‌ بودیم باید اکنون در سال  پنج رمان دفاع مقدس قابل اعتنا که در ترجمه نیز قابل ارائه باشد می‌داشتیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران