دولت موقت سعی کرد امام(ره) و دستگاه‌های امنیتی را در مقابل ما قرار دهد

دولت موقت سعی کرد امام(ره) و دستگاه‌های امنیتی را در مقابل ما قرار دهد

رضا سیف‌اللهی عضو شورای ۵ نفره تسخیر لانه جاسوسی می‌گوید که دولت موقت سعی کرد امام(ره) و دستگاه‌های امنیتی را در مقابل اقدام دانشجویان خط امام(ره) قرار دهد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، رضا سیف‌اللهی عضو شورای 5 نفره تسخیر لانه جاسوسی با حضور در برنامه تلویزیونی «سرچشمه» گفت: حدود 2 ماه قبل از آنکه تسخیر لانه جاسوسی صورت بگیرد، شورای پنج نفره‌ای از دانشجویان دانشگاه‌های تهران تشکیل شد. این شورا مرکب از نمایندگان 4 دانشگاه شریف، تهران، امیرکبیر و شهید بهشتی بود.این 4 دانشگاه جزو مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور در حوزه تحولات سیاسی و دانشجویی بودند و تحولات سیاسی در این دانشگاه‌ها با جدیت بیشتری دنبال می‌شد.

سیف اللهی با اشاره به شرایط آن روز کشور در بیان چرایی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تصریح کرد: شرایط آن روز کشور زمینه ساز این تصمیم دانشجویان بود ولی دلیل اصلی تصمیم شورای 5 نفره نبود. در آن زمان عقیده دانشجویان این بود که باید از این فضا بیرون آمد اما این که با چه تصمیمی باید از این فضا بیرون آمد هنوز مشخص نبود.

وی ادامه داد: دولت موقت هم نتوانسته بود پاسخ مثبتی به منویات امام(ره) بدهد. بازرگان هم آمد و گفت که از من انتظار زیادی نداشته باشید؛ من بلدوزر نیستم و پیکان هستم. دولت موقت بار زیادی بر دوشش بود و رسما هم اعلام کرد که کار زیادی از دستش برنمی‌آید. ضمن اینکه چارچوب فکری دولت موقت و امام(ره) در سیاست خارجی کاملا متفاوت بود و این تفاوت هم کاملا عیان بود. وقتی دولت موقت بدون اجازه امام(ره) درالجزایر با برژینسکی مذاکره می‌کند، این تفاوت نگاه کاملا مشخص می‌شود.

وی با بیان اینکه پیشنهاد تسخیر سفارت را دانشجویان دانشگاه شریف مطرح کردند تصریح کرد: اما در ابتدا دانشگاه‌های دیگر ابهامات و نظراتی در این باره داشتند. مانند اینکه نظر امام(ره) در این باره چیست؟ چون سال قبلش هم چریکهای فدایی خلق این کار را کرده بودند که با مخالفت حضرت امام(ره) روبرو شد.

سیف‌اللهی ادامه داد: ما نمی‌خواستیم بدون هیچ خواسته‌ای جایی را بگیریم. زمانی که آنها( چریک فدایی) این کار را کردند، هنوز شاه به آمریکا نرفته بود اما سال 58 شاه به آمریکا رفته بود و دغدغه اصلی و محور خواسته‌های دانشجویان هم استرداد شاه به ایران بود. ما زورمان به آمریکا نمی‌رسید که بگوییم چرا به شاه پناه داده ای. در مرداد سال 32 هم مانند همین اتفاق افتاده بود و آمریکا سابقه خوبی در اذهان مردم نداشت.

وی افزود: مگر می‌شود آدم عاقل و مومن از یک سوراخ دوبار گزیده شود. این موضوع مطرح شد که آمریکایی ها دنبال توطئه هستند و ما باید یک کاری کنیم که جلوی این توطئه را بگیریم؛ مخصوصا که دولت موقت هم با آمریکایی‌ها جلسه گذاشته بود و مجموع این اتفاقات ما را به این نتیجه رساند که اتفاقاتی در حال رخ دادن است که باید در مقابل آن واکنشی نشان داد.

سیف اللهی عنوان کرد: بعد از اینکه تصمیم گرفته شد، یکی از مفروضات ما این بود که دولت موقت یقینا با این کار مخالفت می‌کند. بنابراین قرار شد تا دولت موقت در یک سکوت و بی اطلاعی کامل قرار گیرد؛ یعنی کاری کنیم که این تصمیم تا روزی که به اجرای درمی‌آید، دولت موقت به هیچ عنوان نباید از آن باخبر شود؛ زیرا اگر با خبر می‌شد با اقدامات پیش دستانه مانع از اجرای آن می‌شد و یا اینکه با تمهیدات امنیتی موجب بروز زد و خوردهایی در آن روز می‌شد یا اینکه بالاخره بعد از اینکه ما با سکوت کامل این کار را انجام دادیم، دولت موقت دستور دستگیری بچه‌ها را می‌دهد. همینطور هم شد و دولت موقت خیلی سعی کرد تا امام(ره) و دستگاه‌های امنیتی و نظارتی را به مقابله با ما وادار کند اما موفق نشد.

وی در توضیح چگونکی شناسایی لانه جاسوسی آمریکا گفت: ما هیچ شناختی از سفارت و جایی که باید می‌گرفتیم، نداشتیم. احتمال حضور نیروی مسلح در سفارت را می‌دادیم اما اینکه چند نفر هستند را نمیدانستیم. اینکه هر ساختمان چه موقعیتی دارد و ساختمان اصلی کدام است را نمیدانستیم. اما تمام این ابعاد و شناسایی ساختمان اصلی سفارت و ترددها را طی چند روز از هتلهای مقابل لانه جاسوسی انجام دادیم و خود من از ساختمان چند طبقه ای که مشرف به ساختمان سفارت بود، به همراه چند نفر از دوستانم ساختمان اصلی و تمام تردد ها را زیر نظر گرفتیم و نقشه سفارت را تقریبا با حدسهای درست در آوردیم و بر اساس شناسایی منطقه، اقداماتمان را سازماندهی کردیم.

سیف اللهی ادامه داد: بعد از ورود به سفارت قدری طول کشید تا ما به ساختمانهای مختلف مسلط شویم و معلوم بود که سفارت آمریکا طرح حفاظتی مشخص دارد. چون اینها سابقه چریک‌های فدایی را هم داشتند و به همین دلیل طرح‌های حفاظتی را پیش بینی کرده بودند.

وی تصریح کرد: انقلاب اسلامی لبه حملات تیزش به سمت آمریکا بود؛ مخصوصا اینکه امام(ره) هم در همان ایام  پیامی را به مناسبت 13 آبان روز کشتار دانش آموزان صادر کرده بودند و در آن پیام، مردم را متوجه یک وظیفه بزرگ در مقابل آمریکا کرده بودند تا اعتراضاتشان را گسترش دهند.

وی اظهار داشت: بنابراین طبیعی بود که سفارت آمریکا طرح حفاظتی داشته باشد که داشت و ما با گاردهای حفاظتی مواجه شدیم. حلقه اول تفنگداران آمریکایی بودند که با گاز اشک آور و اسلحه در مقابل ما ظاهر شدند و از گاز اشک آور هم استفاده کردند اما تیراندازی نکردند و برای ما مشخص شد که از آمریکا به آنها دستور داده‌اند که فقط مقاومت کنید. در آن زمان ما نمیدانستیم چه اتفاقی در حال وقوع است اما بعدا مشخص شد که این مقاومت به منظور زمان خریدن برای انجام چندین کار بوده است.

عضو شورای 5 نفره تسخیر لانه جاسوسی تاکید کرد: کار اول آنها این بود که بتوانند اسناد محرمانه و دارای طبقه بندی را از بین ببرند. اسنادی که طبقه بندی خیلی بالایی داشت را پودر کردند که احیا هم نشد. و آنهایی را که طبقه بندی کمتری داشت رشته کردند که یک توده عظیمی از اسناد رشته شده دست ما افتاد. این اقدامات در یک فضایی با سه رده طبقه بندی و بسیار قوی انجام شد که ما حتی اگر به ساختمان اصلی راه پیدا می کردیم با یک درب گاو صندوق شکل بزرگ که رمز آن هم قابل بازگشایی نبود، مواجه می شدیم. یکی از گروگان‌ها را وادار کردیم که درب آنجا را باز کرد و پس از آن با انبوهی از اسناد پودر شده و رشته شده مواجه شدیم. آنها هدفشان این بود که با زمان خریدن هم اسناد را از بین ببرند و هم اینکه از طریق آمریکا در تماس با دولت موقت بودند تا با فشار به دولت موقت  به نوعی  ماجرا را پایان دهند.

وی گفت: وقتی که به مردم عزیزمان اطلاع رسانی کردیم که وضعیت اسناد به چه صورتی است، طبیعتا ذهن کنجکاو مردم و طبقات تحصیل کرده به این سمت بود که این اسناد چیست که دارد توسط دانشجویان احیا میشود. ضمن اینکه خودمان هم خیلی حساس بودیم که در این اسناد چه می‌گذرد اما در مجموع یک مطالبه عمومی در این راستا شکل گرفت.

وی با اشاره به موضوع دستگیری امیر انتظام عنوان کرد: وقتی که اسناد احیا شد، ما وسواسی داشتیم که شاید در این اسناد خطا وجود داشته باشد اما موقتاً یقین کردیم که امیر انتظام با آمریکا مراوده کرده است. نمیتوانستیم این اسناد را منتشر کنیم چون امیر انتظام آن وقت در اسکاندیناوی سفیر بود و اگر این را میفهمید پناهنده می‌شد. در ابتدا مراتب را به اطلاع دفتر حضرت امام(ره) و یادگار حضرت امام رساندیم و حق این بود که نظام را در جریان بگذاریم.

سیف اللهی درباره کشف اسناد جاسوسی بنی صدر هم گفت: بنی صدر فردی است که برابر اسناد لانه جاسوسی میخواست به افسران لانه جاسوسی تقرب پیدا کند و به آمریکایی ها مشاوره بدهد اما از این نگران بود که این همکاری برایش ضرر داشته باشد؛ لذا تصمیم آنها بر این شد که از آنجایی که تحصیلات بنی صدر در رشته اقتصاد بود شکل این همکاری هم به عنوان مشاوره اقتصادی باشد. اما همکاری بنی صدر با سفارت آمریکا چیزی بیش از مشاوره اقتصادی بود؛ زیرا وقتی کسی از یک سفارت بیگانه پول میگیرد تکلیفش روشن است. معنای این کار از نظر عرف، جاسوسی است. ما این سند را بازیابی کردیم و به دفتر حضرت امام(ره) ارائه کردیم و بعد منتظر واکنشی از سیستم قضایی و دستگاه های دیگر بودیم زیرا ما تکلیف خودمان را اطلاع رسانی میدانستیم و نمیتوانستیم مستقلا کاری انجام دهیم.

وی در پاسخ به این سوال که برخی دانشجویان پیرو خط امام(ره) بعدا معتقد بودند در حق امیر انتظام تند روی شده است اظهار داشت: امیر انتظام از نظر من جاسوس بود. من نمیدانم مبانی آن دسته از دانشجویان پیرو خط امامی که که می گویند ما در حق امیرانتظام تند روی کردیم چیست. امروز ممکن است برای فردی که اتهام جاسوسی دارد مجازات های متفاوتی در نظر گرفته شود و این به میزان اطلاعاتی بستگی دارد که آن جاسوس به بیگانه داده است و این یک امر نسبی است. ممکن است کسی بگوید مجازاتی که برای یک جاسوس در نظر گرفته شده است تندروی بوده اما مرجع تشخیص مجازات،  دستگاه قضایی است نه دانشجویان.

عضور شورای 5 نفره تسخیر سفارت آمریکا در باره واکنش بنی صدر و بازرگان به این اقدام دانشجویان گفت: دانشجویان در مورد بازرگان انتظار داشتند که وی آنها را دستگیر کند حالا اینکه او گفته بود ما در خط امام(ره) نیستیم و در خط شیطان هستیم که چیزی نبود. ما انتظار داشتیم او لشکرکشی کند و ما را دستگیر کند و اگر آنها بر سر کار بودند ما را محاکمه می کردند اما مشخص شد که حضرت امام(ره) رسما و علنی کار دانشجویان را تایید می کنند که معلوم میشود امام(ره) با علاقه کامل به این حرکت نگاه میکردند. از بنی صدری که خودش میدانست که با سفارت آمریکا همکاری میکند چیزی جز این انتظار نیست که بگوید شما از چریکهای فدایی خلق بدتر هستید چون میداند که ممکن است فردا اسناد اقدامات او هم بیرون بیاید؛ لذا باید مسئله را از بیخ قطع کند و مشروعیت ما را زیر سوال ببرد؛ برای همین آمد و گفت که این دانشجویان از چریکهایی فدایی بدتر هستند.

سیف اللهی با اشاره به همکاری گروگان ها با دانشجویان خاطر نشان کرد: همه گروگان ها بنای همکاری داشتند اما برخی خیلی شیطنت میکردند. فردی مانند «اهر» خیلی پیچیده برخورد می کرد اما اطلاعات اجمالی به ما می داد. زمانی که برای نگهداری از گروکان میرفتیم، با اینها صحبت میکردیم و اطلاعات سازمان یافته را با مترجم رسمی از اینها میگرفتیم. به نظر من «اهر» که رئیس ایستگاه سیا در منطقه بود بعد از کاردار سفارت پیچیده ترین فرد در سفارت بود.

وی درباره مطلع  شدن دانشجویان از واقعه طبس و انتقال گروگان ها به سایر شهرهای کشور گفت: ما در ابتدا از ماجرای طبس با خبر نشدیم. ساعت 6 صبح بود که شنیدیم خبرنگاران جمع شده اند تا ببینند موضع ما در باره طبس چیست. در ادامه متوجه شدیم آمریکاییها یک نقشه دیوانه وار و غیر عقلایی ریخته اند. چون هدف آن نقشه این بود که اگر تحرکات دیپلماتیک و سیاسی -که کارتر سخت در فشار بود و در افکار عمومی نیاز به حل این موضوع داشت- جواب نداد اقدام نظامی انجام دهند.

وی یادآور شد: وقتی امام حرکت ما را تایید کردند، تدابیری برای حفظ امنیت گروگان ها اندیشیدیم. مثلا برای حفاظت از گروگانها سلاح گرفتیم. برای این کار، نیاز به آموزش نظامی داشتیم که این کار را با سپاه هماهنگ کردیم و سپاه همه دانشجویان را آموزش نظامی داد و بعد از آن سلاح دریافت کردیم. وقتی که این آموزشها را دیدیم، واقعه طبس پیش آمد و ما دیگر مسلح بودیم و اگر آمریکاییها می آمدند، با مقاومت مسلحانه دانشجویان روبرو میشدند که نمیدانم آیا این را پیش بینی کرده بودند یانه؛ ضمن اینکه محیط بیرونی سفارت از لحاظ امنیتی دائما تشدید حفاظت میشد. سپاه و قوای امنیتی هم در بیرون سفارت حضور داشتند. اما وقتی که واقعه طبس انجام شد، ما دیدیم که ممکن است آنها دوباره چنین کاری را انجام دهند و عوامل تفوذی آنها اقداماتی را انجام دهند؛ لذا طرح های حفاظتی خودمان را عوض کردیم و گروگان ها را به استانهای مهم مثل اصفهان فرستادیم. آنجا هم با مبادی رسمی هماهنگ کردیم و گروگانها در ساختمانهای حفاظت شده نگهداری شدند.

وی عنوان کرد: پیش بینی اولیه ما این بود که این قضیه یک موج در پی دارد اما ما با چیزی فراتر از حد تصور خودمان مواجه شدیم و در تهران و سایر شهرهای کشور همواره راهپیمایی اعلام حمایت انجام می شد.در مقابل این وجهه مردمی، گروهکها منفعل شدند و برخی از آنها داشتند سکته میکردند. ما از قبل از تسخیر لانه جاسوسی خطمان را از اینها جدا کرده بودیم و حمایت منافقین یک حمایت دروغین بود.چریکهای فدایی و پیکاریها هم شعارهای تندی میدادند و خواستار اعدام انقلابی گروگانها بودند. یک گروه دیگر خیلی خوشحال بودند چون وابسته به شوروی بودند و میخواستند از این فضا به نفع سیاستهای شوروی استفاده  کنند.

وی در در پاسخ به این سوال که آیا از اقدام خود در سال 58 پشیمان است یا خیر گفت: دانشجویان خط امام(ره) که بنده یکی از آنها هستم، به هیچ وجه از انجام آن کار تجدیدنظر نکردم و مخالفش نیستم؛ بلکه امروز معتقدتر شده ام زیرا الان ما در بازشناسی روندها میبینیم آمریکا به مراتب بدتر و عهدشکن تر از  آن روز شده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران