غزل خلیل عمرانی برای قیصر امین پور


قیصر

خبرگزاری تسنیم : خلیل عمرانی شاعر برجسته ادبیات انقلاب این روزها در بستر بیماری است.عمرانی چندی پیش غزلی را در پاسداشت مرحوم قیصر امین پور سرود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم پایگاه شاعران فارسی زبان به تازگی  سروده ای را منتشر کرده است که خلیل عمرانی شاعر برجسته ادبیات معاصر  برای مرحوم قیصر امین پور سروده است و به او تقدیم کرده است.

خلیل عمرانی شاعر باسابقه ادبیات انقلاب این روزها در بستر بیماری است.عمرانی بعد از رد کردن دو سکته مغزی نیمه شب شنبه هفته پیش به اغماء رفت. آخرین خبرها حاکی از این است که حال عمرانی اندکی بهبود یافته است و میزان هوشیاری او تا اندازه ای افزایش پیدا کرده است.خلیل عمرانی در همه سالهای بعد از انقلاب وجاهت هنر انقلابی و آیئنی مکتب شعری اش را حفظ کرد. 

مرحوم قیصر امین پور شاعر برجسته ایرانی پنج سال پیش در حالی که سالهای انتهایی عمرش در رنج بیماری سپری شده بود جان سپرد. امین پور یکی از برجسته ترین شاعران دهه هفتاد ایرانی بود که سروده های او به شدت مورد استقبال عمومی قرار گرفت. کتاب «تنفس صبح» امین پور که مشهورترین کتاب شعری او است همچنان جزء پرفروشترین آثار ادبی ایران به حساب می آید.«دستور زبان عشق» آخرین کتاب چاپ شده مرحوم امین پور بود که در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید. امین پور سالها در جهت پیوند ادبیات آکادمیک با ادبیات مردمی تلاش کرد و در تمام مدت عمر شاعری اش هیچ گاه به جریان شعر روشنفکری دور از مردم نپیوست.

متن سروده خلیل عمرانی که با عنوان « به جاودانگی استادم، دکتر قیصر امین پور» منتشر شده است به این شرح است: 

دلت می‌خواست فروردین بمانی ، سبزتر باشی
که از اندوه دل‌ها ـ راز گل‌ها ـ باخبر باشی

وسیع واژه‌ها را فرصت آیینه بخشیدی
برای این که دریایی‌ترین سمت نظر باشی

نظر دادی شروعی تازه را، آغاز دیگر را
سلام صبح را می‌خواستی شوق سحر باشی

که « عشق ، آن بی چراتر کار عالم » منتشر باشد
و خود عاشق شدی تا انتشاری شعله‌ور باشی

همین دیروز دستم را به دست آسمان دادی
بر این باور که بختم را مجال بال و پر باشی

دلم سرشار بود از سایه‌ی سبز تماشایت
دلم می‌خواست جان روشنم در این سفر باشی

غزل را باز هم تا کودکی گمنام برگشتم
که ای روح غزل، اصل پدر یعنی هنر باشی

پدر! بعد از تو خاموش است چشم انداز زیبایی
مگر باز آیی و زیباترین موج خبر باشی

یقین از قله‌های ناگهان هر صبح می‌آیی
که دستور زبان عشق را آیینه‌تر باشی

تو هستی، مثل بودن در رگ بیدار باران‌ها
تو هستی تا طلوع شاخه‌های پر ثمر باشی

انتهای پیام / 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران