چگونه ادبیات مردسالار ایران، به زنان فرصت حضور داد؟/ تیشه برخی از رمان‌ها به ریشه فرهنگ

چگونه ادبیات مردسالار ایران، به زنان فرصت حضور داد؟/ تیشه برخی از رمان‌ها به ریشه فرهنگ

ادبیات ایران تا چند دهه گذشته، ادبیاتی مردسالار بود. تک‌صدایی در این ادبیات چگونه تغییر کرد؟ پیروزی انقلاب در تغییر چهره این ادبیات چه نقشی داشت؟ راضیه تجار و وجیهه سامانی در نشست نقش بانوان در گام دوم انقلاب به این پرسش‌ها پاسخ دادند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انقلاب اسلامی در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت‌سر گذاشت و قدم به دهه‌ پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان گمان‌های باطلی در سر داشتند، اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به‌دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند. در چنین نقطه عطفی، رهبر انقلاب با صدور «بیانیه‌ گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.

با توجه به اهمیت این بیانیه و لزوم تبدیل این بیانیه از گفتار به یک گفتمان و الگوی اجرایی، سلسله نشست‌های «راهکارهای اجرایی بیانیه گام دوم در حوزه فرهنگ و هنر» با مشارکت خبرگزاری تسنیم و انجمن قلم ایران در این خبرگزاری برگزار می‌شود. پنجمین نشست از این سلسله نشست‌ها با موضوع «ادبیات بانوان در گام دوم انقلاب» با حضور راضیه تجار، مدرس داستان‌نویسی و نویسنده آثاری چون «کوچه اقاقیا» و «سفر به ریشه‌ها» و وجیهه سامانی خالق آثاری چون «خواب باران» و «بادبادک‌ها» برگزار شد. مدیریت این جلسه را نیز همانند جلسات پیشین، رضا اسماعیلی برعهده داشت.

شیوه‌های اجرایی بیانیه گام دوم در حوزه ادبیات داستانی، نقش زنان در داستان‌نویسی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نمود مشکلات و مسائل زنان در داستان‌های پس از انقلاب، تأثیر انتشار برخی از آثار در تغییر سبک زندگی ایرانیان و ... از جمله موضوعاتی بود که در این جلسه به آن پرداخته شد. بخش نخست این نشست به این قرار است:

* اسماعیلی: سلسله نشست‌هایی به عنوان راهکارهای تحقق بیانیه گام دوم در حوزه هنر و ادبیات با مشارکت خبرگزاری تسنیم و انجمن قلم ایران برگزار شد که این جلسه، پنجمین نشست از این سلسله نشست‌هاست که به موضوع ادبیات بانوان در گام دوم انقلاب اختصاص دارد. در بیانیه گام دوم ما با کلیدواژه‌های گوناگونی مانند خودسازی، تمدن‌سازی، سبک زندگی اسلامی ایرانی، امید به آینده، معنویت و اخلاق، خودباوری و ... روبرو هستیم. خانم تجار بحث را با شما آغاز می‌کنیم. به نظر شما با توجه به این کلیدواژه‌ها چه نسبت و قرابتی می‌توان میان این بیانیه و ادبیات دید؟

تجار: همانطور که شما اشاره کردید، بیانیه گام دوم در واقع نشان‌دهنده رخدادها و اتفاقاتی است که ظرف چهار دهه گذشته افتاده است. این بیانیه نکات مثبت و پرانرژی را یادآوری می‌کند که در این چهار دهه خفته است. من فکر می‌کنم که ادبیات ما هم با توجه به فرهنگی که ایجاد شده، توانسته و می‌تواند از این فرهنگ و رخدادها بهره‌گیری کند و خودش را به بالندگی بیشتری برساند.

در طول این چهار دهه نویسندگانی ساخته شده و مسیری را طی کرده و توانستند گوشه‌هایی از این فرهنگ و اتفاقات را آیینه‌داری کرده و در قالب‌های داستان و شعر در حوزه ادبیات نشان دهند. به طور مثال، وقتی جنگ تحمیلی رخ می‌دهد، از همان زمان آغاز تا پایان هشت سال، ما شاهد حضور فرهنگ برآمده در دفاع مقدس در آثار منتشر شده هستیم. شهادت‌محوری، ایثار، استکبارستیزی، غیب‌باوری، مسئله امداد غیبی و مفاهیمی از این دست در آثار نویسندگان خود را بازمی‌نماید. وقتی مسائل کلانی مانند آزاده‌خواهی، استقلال  و ... مطرح می‌شود، نویسنده امروز نمی‌تواند نسبت به این مسائل و دغدغه‌های جامعه بی‌تفاوت باشد؛ لذا خواه ناخواه این مسائل در آثارش جلوه می‌کند. با وجود این، گاه ما در این سال‌ها با افرادی مواجه بوده‌ایم که با سکوت، غفلت، خود را به ندیدن و نادانستگی زدن و بی‌تفاوت‌انگاری از کنار این مسائل رد شدند. این سکوت و غفلت را در ادبیات نیز مشاهده می‌کنیم. گاهی آدم از این همه بی‌تفاوتی تعجب می‌کند، قلمی را می‌بیند که نسبت به دغدغه‌ها و فرهنگ جامعه ایرانی ساکت است، اما فرهنگ غرب برایش ملموس است و همان را در آثارش نشان می‌دهد. از این جهت ما در این سال‌ها با یک‌نوع گرته‌برداری از ادبیات غربی مواجه هستیم که در واقع ترجمه شده آثار غربی‌اند. این مضمون و درون‌مایه در جای ‌جای برخی از آثار دیده می‌شود. این دسته از نویسندگان اگر درباره دفاع مقدس هم بنویسند، آن را برابر با جنگ جهانی اول و دوم می‌بینند؛ یعنی همان نگاه سلطه‌گری و ... را در اثر خود نشان می‌دهند.

*اسماعیلی: خانم سامانی با توجه به محورهای بیانیه گام دوم فکر می‌کنید تا چه اندازه ادیبان و شاعران ما توانسته‌اند به این کلیدواژه‌ها طی 40 سال گذشته بپردازند؟

سامانی: یکی از نکاتی که در بیانیه گام دوم آمده این است که آنچه تاکنون شده و رخ داده با آنچه باید بشود، فاصله ژرف و عمیقی دارد. این موضوع خیلی کلی بیان شده و مرزبندی‌ هم در این زمینه صورت نگرفته است. این نکته نشان می‌دهد که همه‌جا کم‌کاری‌ها و کاستی‌هایی داریم که خوب نیست؛ چون به هر حال 40 سال از انقلاب گذشته و ما زمان زیادی را از دست داده‌ایم. اگر بخواهیم به صورت خوشبینانه نگاه کنیم، باید بگویم که ادبیات بعد از انقلاب با پیش از پیروزی انقلاب قابل قیاس نیست. ما در آثار بعد از انقلاب شاهد ورود یک‌سری مفاهیم بلند و بزرگ انسانی هستیم که متأثر از پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی است؛ مفاهیمی مانند شهادت‌طلبی، آرمان‌خواهی، توجه به ارزش‌های اخلاقی و ... کمتر در آثار پیش از انقلاب پرداخته شده است. این دو اتفاق سبب شد تا برخی از ارزش‌ها احیا و برخی از مفاهیم وارد همه عرصه‌ها از جمله هنر و ادبیات شود. اما با وجود همه این‌ها، پیش‌روی ما کاستی‌های زیادی است که به ما می‌گوید تا رسیدن به افق آرمانی فاصله زیادی داریم. این فاصله‌ای را که مقام معظم رهبری به آن اشاره کرده‌اند، متأسفانه در حوزه ادبیات نیز دیده می‌شود.

بیانیه گام دوم انقلاب , کتاب و ادبیات , انجمن قلم ایران ,

*اسماعیلی: این کاستی‌ها بیشتر در چه حوزه‌هایی دیده می‌شود؟

سامانی: در جای دیگری از بیانیه آمده است که ما وارد مرحله دوم خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی می‌شویم. فرهنگ و ادبیات زیرساخت هر جامعه‌ است، سنگ‌بنای هر جامعه را اقتصاد، سیاست و روابط بین‌الملل آن جامعه نمی‌سازد، بلکه این فرهنگ است که آن جامعه را می‌سازد؛ همان موضوعی که مردم ما در قالب تمدن 2500 ساله به آن می‌بالند. این فرهنگ است که مردم یک جامعه را می‌سازد و برایشان هدف تعیین می‌کند. در زمینه فرهنگ اگر بخواهیم نگاه کنیم، باید بگوییم که با وجود آثار داستانی قوی متعدد، ما با آثاری مواجه هستیم که هیچ سنخیتی با ارزش‌های اخلاقی ما ندارند. ما درباره نویسندگان این اجبار را قائل نیستیم که حتماً باید در زمینه انقلاب بنویسند یا نه. اما ما به عنوان یک ایرانی مسلمان یک‌سری ارزش‌های اخلاقی و کرامت انسانی در مکتب داریم. با وجود این، شاهد عدم رعایت ارزش‌های مرتبط با اسلام و تشیع در بسیاری از آثار داستانی هستیم؛ به طوری که گاه به نظر می‌رسد که تعدادی از این آثار اصلاً ضد دین هستند. متأسفانه این دسته از آثار به لحاظ کمی و کیفی و از نظر ساختاری قوی و حرفه‌ای نوشته شده و مخاطبان خود را پیدا کرده‌اند، در حال تکثیرند و دارند زاویه دید خود را میان مخاطبان رواج می‌دهند؛ این در حالی است که ما بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلابی که انقلاب ارزش‌ها بود، خوب نیست که دست‌ به گریبان با چنین آثاری باشیم.

*اسماعیلی: همانطور که اشاره شد، موضوع این جلسه با محوریت ادبیات بانوان در گام دوم انقلاب برگزار شده است. در همین رابطه، اگر بخواهیم نگاهی به ادبیات پیش از انقلاب بیندازیم، به سختی می‌توانیم چند اسم از زنان ادیب را به عنوان چهره شاخص ادبیات ایران  نام ببریم. اما بعد از پیروزی انقلاب این موضوع کاملاً دگرگون شد و ما در این حوزه پیشرفت‌های کیفی و کمی خوبی داشتیم. تعداد شاعران و نویسندگانی که بعد از انقلاب به ادبیات ورود کردند و امروز به عنوان چهره شاخص دارند فعالیت می‌کنند، فراوان است. ادبیات بانوان پس از پیروزی انقلاب تا چه اندازه پیشرفت داشته و ما در حال حاضر در چه نقطه‌ای قرار داریم؟

تجار: بعد از دوران مشروطیت تا پیش از پیروزی انقلاب، ادبیات ما یک ادبیات مردسالارانه و حضور خانم‌ها بسیار کمرنگ بود؛ حتی در زمینه شعر که این حضور زودتر رخ داد. اما این روند کم‌کم تغییر کرد و به تدریج زنان از دهه‌های 20 و 30 وارد حوزه ادبیات داستانی شدند و داستان‌های کوتاهی را در مجلات آن زمان منتشر کردند. حضور زنان کم‌کم شکل دیگری به خود گرفت و آنها کم‌کم آثاری در قالب رمان نیز خلق کردند. از شاخص‌ترین این نویسندگان می‌توانیم به خانم سیمین دانشور اشاره کنیم. اما پیروزی انقلاب یک نقطه عطف برای حضور زنان در ادبیات محسوب می‌شود. با انقلابی که رخ داد، زنان هویت خود را یافتند و به خودباوری رسیدند. نگاه بلند امام(ره) که قائل به تفاوت جنسیتی در این رابطه نبودند و مانع حضور زنان نشدند، سبب شد تا حضور زنان کم‌کم پررنگ‌تر شود و  آنها توانستند در سطح کشوری حضور داشته باشند و پایگاه‌هایی مانند حوزه هنری را راه‌اندازی کنند. 

زنان با تجارب جدیدی که به دست آورده بودند و با ایفای نقش‌های جدیدی که به عنوان مددکار، پرستار، همسر شهید، مادر شهید و ... در طول سال‌های جنگ تحمیلی داشتند، توانستند در سطح جامعه تجارب و دستاوردهای خوبی داشته باشند. آن دسته از زنانی که حرفی برای گفتن داشتند، پایگاه‌هایی ایجاد و کارهای متعددی منتشر کردند. نمی‌خواهم بگویم که همه این کارها ماناست، ما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم، اما می‌توان گفت که آن دانه اولیه امروز به بوستانی تبدیل شده است. می‌توانیم ادعا کنیم که زنان در این چهار دهه در جریان ادبیات انقلاب نقش داشتند. اینکه این جریان تا چه اندازه می‌توانست رشد کند و ... جای بحث دارد، اما در حال حاضر می‌توان گفت که این ادبیات هست و دارد فعالیت می‌کند.

بیانیه گام دوم انقلاب , کتاب و ادبیات , انجمن قلم ایران ,

*اسماعیلی: خانم سامانی شما تا چه اندازه به ادبیات زنانه باورد دارید؟ اصلاً این موضوع را قبول دارید؟

سامانی: من برای ادبیات، تفکیکی برمبنای ادبیات زنانه و مردانه  قائل نیستم. ادبیات یک امر کلی است، اما با توجه به اینکه نوع خلقت زنان و مردان با هم متفاوت است، این دو نیز از منظر جهان‌بینی، نوع نگاه به حوادث و موضوعات و ... نیز با هم تفاوت‌هایی دارند. زنان جزئی‌نگرتر و عاطفی‌تر هستند و شاید بتوان گفت که در مواردی از قوه تخیل قوی‌تری برخوردارند. از سوی دیگر، حس عطوفت و مادرانه‌گی در زنان بیشتر است و این امور در آثار آنها نیز نمود بیشتری می‌یابد. این تفاوت‌ها در خلقت و جهان‌بینی در قلم نیز تأثیرگذار است، از این جهت می‌توان تفاوتی از این منظر قائل باشیم، اما اینکه ادبیات را به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم کنیم، حرف غلطی است. ادبیات، ادبیات داستانی است که زنان و مردان در کنار هم دارند این بار را بر دوش می‌کشند.

در آثار زنان تفاوت‌هایی در شکل و فرم دیده می‌شود که باید هم وجود داشته باشد. در یک دهه گذشته بیشترین کارهایی که در حوزه دفاع مقدس و زندگی‌نامه‌های داستانی انجام شده و موفق هم بودند، به قلم زنان نوشته شده‌اند. در دوران جنگ شاید ما نیازمند روحیه‌ای بودیم که قلم مردانه بهتر می‌توانست  آن را به تصویر بکشد، اما در دوران پس از جنگ، این بار بر دوش زنان است تا آن حسی که در خانه‌های شهدا، جانبازان، رزمندگان وجود داشته و اتفاقاتی که رخ داده است، به قلم و از زاویه دید آنها نوشته شود. کارهایی که در چند سال اخیر با این موضوع و مضمون نوشته شده‌، کارهای موفقی بوده‌اند که  در جامعه نیز بازخورد خوبی دارند. باید این موضوع را در نظر گرفت که اگر نویسنده این آثار خانم نبود، این حس و ارتباط را نمی‌توانست به این خوبی با مخاطب برقرار کند. از جمله این کتاب‌ها می‌توان به «دختر شینا» اشاره کرد که توسط بسیاری از مخاطبان عام خوانده شده است. قلم نویسنده و زاویه دید، فضایی را پیش‌روی مخاطب می‌گذارد که قلم یک نویسنده مرد نمی‌توانست از پس آن برآید.

*اسماعیلی: یکی از موضوعاتی که در بیانیه به آن اشاره شده، سبک زندگی اسلامی ایرانی است که زنان در شکل‌گیری آن نقش بسیاری دارند. ما در حوزه سبک زندگی مشکلات زیادی داریم و از اصالت‌های ایرانی اسلامی خودمان فاصله گرفته‌ایم. آیا ما در ادبیات‌مان توانسته‌ایم این سبک زندگی را تبلیغ کنیم؟

تجار: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توجه به سنت‌ها، اخلاق و سبک ایرانی اسلامی بیشتر شد و بارها درباره‌اش صحبت شد. حتی می‌توان گفت که در برخی مواقع توجه به این موضوعات پررنگ‌تر از گذشته نیز شد. ما در بررسی این موضوع نباید فقط پایتخت را در نظر بگیریم.

دردمان می‌آید وقتی می‌بینیم که این ریشه‌های قوی و مواهب را داریم، اما نگاهمان به غرب است و داریم فرهنگی را در زندگی خودمان پیاده کنیم که بهترین آن از میراث گذشتگان به دست ما رسیده است. وقتی می‌بینیم که برخی از آثار نسبت به پرداختن به این موضوعات غفلت می‌کنند، دردمان می‌آید. از این جهت، بر نویسنده امروز واجب است که قلم خود را در این جوهر بزند و سعی کند از سبکی که ایرانی اسلامی است حمایت کرده و تسری دهد؛ نه اینکه اینقدر نگاهش به غر باشد که نتوان حتی رگه‌هایی از فرهنگ ایرانی و بومی را در اثرش بیابیم.

بیانیه گام دوم انقلاب , کتاب و ادبیات , انجمن قلم ایران ,

 متأسفانه امروزه برخی از داستان‌ها به‌گونه‌ای است که اگر نام شخصیت‌ها را حذف کنید، انگار یک اثر ترجمه شده را دارید می‌خوانید؛ به همین دلیل باید دقیقاً به این ارزش‌ها توجه شود، ریشه‌ها فراموش نشود و به آداب و رسوم خود بیشتر بپردازیم و قلم خودمان را در این مسیر پررنگ‌تر بچرخانیم. این هویت‌بخشی به جامعه است، اگر نویسنده صاحب جهان‌بینی باشد، یقیناً آنچه بروز می‌دهد، بیشتر خواهد بود.

*اسماعیلی: یعنی معتقدید که نویسندگان در این زمینه تأثیرگذار هستند؟

تجار: یقیناً همین‌طور است. جدای از اینکه در داخل می‌توانند تأثیرگذار باشند، می‌توان با ترجمه آثارشان در جهت معرفی فرهنگ ایرانی اسلامی به خارج از کشور نیز اقدام کرد. در این سال‌ها به این فرهنگ هم کم و بیش پرداخته شده، اما انتظارها بیش از این است.

*می‌توان گفت که در این زمینه خاطره‌نویسان موفق‌تر از داستان‌نویسان عمل کرده‌اند؟

تجار:چون سهل‌الوصول‌تر است، در نتیجه آحاد مردم نیز بیشتر این آثار را می‌خوانند. آثار هنری معمولاً دیریاب‌تر است و لایه‌های پنهان بیشتری دارند، به همین دلیل اقبال کمتری از سوی مخاطب می‌یابند. اما اگر اثر در قالب خاطره و مستندنگاری نوشته شده باشد، چون زبان ساده‌تری دارد، ارتباط بین مخاطب‌ و کتاب نزدیک‌تر و زودتر صورت می‌گیرد.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران