کج سلیقگی و بدرفتاری مدیران وقت، عاشقان تئاتر ارزشی را دلخور و گوشه‌گیر کرده / تئاتر کشور عملا رو به تعطیلی کشیده شده است

کج سلیقگی و بدرفتاری مدیران وقت، عاشقان تئاتر ارزشی را دلخور و گوشه‌گیر کرده / تئاتر کشور عملا رو به تعطیلی کشیده شده است

چون همیشه ما به تئاتر دفاع مقدس در حد و اندازه های یک جشنواره نگاه کرده ایم و توقعاتمان را تا همین اندازه پایین آورده ایم و متاسفانه این ژانر نمایشی ما تماشاگر خودش را از دست داده و یک ریزش شدیدی در مخاطیان خود در این نوع آثار داشته ایم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دوران جنگ و دفاع هشت ساله ما از دیار و وطن و ناموس که مقدس نام گرفته است، در دل خود قصه‌ها، دلاوری‌ها و رشادت‌ها از زنان و مردان این سرزمین کم ندیده است. به خصوص زنانی که با عشق مثال زدنی خود فرزندان و همسران رشید خود را راهی این کارزار کردند و در زمان بلا و امتحان، حتی خود اسلحه به دست، پا به میدان عمل گذاشتند و خون خود را پای این میهن نثار کردند. نویسندگان بزرگی سعی کرده‌اند این دلاوری‌ها را با قلم خود جاودانه کنند ولی هنر تئاتر که بایستی به این کتابت‌ها جان تصویر دهد، هنوز نتوانسته حق این مطلب را به درستی ادا کند و البته هستند هنوز هنرمندانی که دغدغه گره زدن این رشادت‌ها را بوسیله تئاتر و هنر نمایش به مخاطب داشته باشند و نمایش « زیر پلک ماه » به تهیه کنندگی و کارگردانی مجید یاراحمدی که این شب‌ها از در مجموعه تئاتر محراب به روی صحنه رفته است، سعی کرده گوشه‌ای از رنج و عشق و فداکاری زنان ما در دوران دفاع مقدس را به تصویر کشد که البته با همه کم و کاستی‌های خود در متن، موسیقی و به خصوص بازی‌ها که حتی نتوانسته بودند به تیپ نزدیک شوند چه برسد به شخصیت؛ با همه کمبودهایی که در متن احساس می‌شد که جای کار بسیار داشت که لااقل داستانی یک خطی را برای مخاطب روایت کند؛ می‌شود به کار این گروه احترام گذاشت و برای یک بار این اثر را دید و تشویق کرد که از بین این همه آثار غیر قابل تحمل، لااقل بر روی متنی دست گذاشته که ادای احترامی است به همه شیرزنانی که پای این آب و خاک دلاورانه ماندند و از آن دفاع کردند. در ادامه با مجید یاراحمدی به گفت و گو نشسته ایم که خواندن آن خالی از لطف نیست...

تئاتر ,

* برای شروع مصاحبه مقداری از فعالیت‌های تئاتری خودتان بگویید و تا حالا چه کارهایی را کارگردانی کرده اید تا بعد برویم سراغ سوال های تخصصی تر.

یاراحمدی: هنرآموخته تئاتر در رشته کارگردانی هستم و در این سال ها با بزرگانی مثل قطب الدین صادقی، علی اصغر راد، مسعور رحیم پور و خیلی از عزیزان دیگر همکاری داشتم و تا به حال در جشنواره‌های مختلف هنری از فجر تا رضوی و آیینی و سنتی به عنوان بازیگر و کارگردان کار کرده ام.

* چی شد که به سراغ این نمایش رفتید؟

یاراحمدی: این متن از نوشته‌های عدالت فرزانه عزیز است و خیلی راحت و خودمانی نگارش شده بود و البته آن چیزی که نوشته شده با آن چیزی که اجرا شده تفاوت بسیاری دارد. و من تشکر می‌کنم از عدالت فرزانه که اجازه داد آن تغییراتی را که صلاح می‌دانم بر روی متن اجرا کنم. این متن آنقدر برای من جذابیت داشت که چندین بار آن را خواندم و شروع به نگارش آن برای اجرا ولی کم کم با پیچیدگی‌های آن آشنا شدم به این دلیل که من می‌بایستی چهار داستان دراماتیک را در دل این کار پیگیری می‌کردم و درام نهایی این کار ابتدا انسانی بود ولی من با کمک نویسنده و مشورت گروه، سعی کردیم به این درام عمق بیشتری بدهیم و آن را به مام میهن و وطن تغییر دهیم و به این خاک شخصیت دادیم و اسم آن را خرمشهر گذاشتیم که این خرمشهر ما را به مقاومت در دو سو وا داشت. یکی ایستادگی در برابر دشمنی که تا دندان مسلح بود و دیگری مقاومت در برابر تمام بدی‌هایی به اسم جنگ که می‌خواهد عشق بین انسان‌ها را از بین ببرد که در نهایت در صحنه آخر با به دنیا آمدن بچه لیلا ما سعی کردیم این عشق را ماندگار کنیم و این تداوم نسل و مقاوت را به رخ تماشاگر بکشیم که امیدوارم در این کار موفق شده باشیم.

* برای انتخاب این کار، علاقه و دغدغه شخصیتان به کارهای با موضوع دفاع مقدسی وجود داشته و یا در تناسبی با شرایط امروز جامعه خواستید یک کار تطبیقی نیز انجام بدهید؟ چون همیشه جنگ و مقاومت وجود دارند و یا فقط می‌خواستید یک ادای احترام به این موضوع داشته باشید؟

یاراحمدی: دغدغه اصلی من کارهای دفاع مقدسی است. اغلب کارهای من با این موضوع بوده از پناهگاه، پوکه های برنجی تا کارهای دیگر من و در کنار این ها من چند سال است شروع به یک سری پژوهش درباره مساله دراماتیک جنگ شروع کرده ام که تا حالا مورد غفلت قرار گرفته و کمتر تولید آثار در این زمینه بوده است. تمام رزمندگان ما که در جبهه های نبرد می جنگیدند یک ارتباط عمیق عاطفی با زنی به نام مادر داشته اند و یا خواهر و یا همسر. و ما کمتر این عشق ها را مطرح کرده ایم. ما کمتر زنانی را که اسلحه به دست گرفته اند و مردانه جنگیدند را ندیده ایم و یا کمتر دیده ایم. و جایگاه واقعی زنان ما در جنگ مورد غفلت قرار گرفته است. که با خواندن این متن من شروع به اجرای صحنه ای این پژوهش هایم کردم تا شروعی باشد برای کارهای بعدی من با این موضوع و امیدوارم بتوانم پژوهش هایم را کامل کنم و یک سلسله نمایشنامه از دل انها استخراج کنم که یک ادای دینی به جایگاه زن های ما در دفاع مقدس شده باشد. چون این جایگاه حتی در سینمای ما نیز به خوبی دیده نشده و زنان ما در سینما نیز یا به عنوان پرستار و یا زن یک جانباز به نمایش درآمده اند و نتوانسته ایم به درستی آن جایگاه واقعی و نفش طلایی زنان در جنگ را به نمایش درآوریم.

* چه داستانی و چه حلقه گمشده ای این وسط وجود دارد که کارگردان های ما کمتر به سراغ کارهای دفاع مقدسی می روند؟ دغدغه این کار وجود ندارد، مسائل مالی فراوانی این نوع کارها می طلبد و یا متن و نمایشنامه مناسبی وجود ندارد که نویسندگان ما در این سال ها با رمان های برجسته ای در این خصوص، سنگ تمام گذاشته اند و من نمی پذیرم که کسی گلایه ای از نبود یک سوژه جذاب نمایشی داشته باشد.

یاراحمدی: چون همیشه ما به تئاتر دفاع مقدس در حد و اندازه های یک جشنواره نگاه کرده ایم و توقعاتمان را تا همین اندازه پایین آورده ایم و متاسفانه این ژانر نمایشی ما تماشاگر خودش را از دست داده و یک ریزش شدیدی در مخاطیان خود در این نوع آثار داشته ایم. و کارگردان های ما از یک طرف و به تابع آن بازیگرهای ما نیز چندان تمایلی به تولید آثاری با این موضوع از خود نشان نمی دهند.

تئاتر ,

* چرا؟ می‌ترسند برچسب بازیگر و یا کارگردان ارزشی و انقلابی به آنها زده شود؟

یاراحمدی: بله این هم می تواند باشد. بارها فلان بازیگر به من گفته که دفاع مقدسی نه؛ این همه آثار خوب خارجی و یا از فلان نویسنده ایرانی. چرا دفاع مقدسی و من هم خیلی با صراحت به آن ها گفته ام که این دغدغه من است و خب برای من بازی نکنید. از آن طرف سالن ها و حتی سالن های دولتی ما به چنین آثاری زیاد تمایل نشان نمی دهند. و اجازه بدهید من یک گلایه از انجمن تئاتر دفاع مقدس داشته باشم که چرا این کار توسط آن ها رد و مردود اعلام شده است؟ و مطمئنم یکی از دلایل رد شدن این کار این بوده که من از آن ها درخواست بودجه و کمک مالی داشته ام. با تمام زحماتی که کل گروه من کشیده و در گرما و سرما تمرین کرده اند، با سختی ها کنار آمده اند و برای من دردآور است که انجمن تئاتر دفاع مقدس کار من را رد می کند و هنرهای نمایشی آن را تایید. نمی فهمم دغدغه آن ها چیست. سالن سرو آن زمانی که کار من روی صحنه رفت، خالی بود و این رفتار را با من و گروه من داشتند. همین بدرفتاری ها و اشکال تراشی ها گاها باعث رنجش کارگردان ها از کار کردن در این زمینه شده است.

*اصلا من تئاتر دفاع مقدس را می گذارم کنار. مشکل اینجاست که کارگردان های ما هیچ علاقه ای حتی به کارهای ایرانی هم از خودشان نشان نمی دهند. بعد انتظار داریم مردم با جان و دل از این کارها استقبال کنند. الان چند درصد اجراهای روی صحنه به کارهای ایرانی و دغدغه مند اختصاص دارد؟ چرا من با این اوضاع اقتصادی و با بلیط های گران تئاتر باید انقدر هزینه کنم و بیایم فلان کار خارجی را ببینم که هیچ کدام از گرفتاری ها و مشکلات و دغدغه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه من را به تصویر نکشیده و با آن بیگانه است.

یاراحمدی: ببینید تئاتر های ایرانی ما همه به سمت خنده و تئاتر های آیینی سنتی رفته اند و برای آن یک سالن در نظر گرفته اند به نام سنگلج که آن هم تماشاگر خاص خودش را دارد و می داند می خواهد بیاید آنجا که بخندد و سایر نمایش های ایرانی ما به سمت و سوی تعزیه رفته است. اینکه چرا اکثر کارهای روی صحنه ما خارجی است به این دلیل که بی رویه و بدون پشتوانه و برنامه ریزی فقط سالن اضافه کرده ایم. آن هم تا دلتان بخواهد سالن خصوصی که متاسفانه باعث شده به خصوص ما تئاتری ها و جامعه نوپا و دانشجویی آن به یک خودبزرگ بینی مبتلا شویم و بدون هیچ مطالعه و خواندن نمایشنامه ای، فقط پز روشنفکری داشته باشیم و از آن طرف مخاطب من هم صرف اینکه بگوید در سبد تفریحات من دیدن تئاتر جای دارد، به تماشای تئاتر می آید و هیچ تاثیر خاصی بر روی او نمی نشیند. تئاترهایی که هیچ دغدغه ای با مسائل روز جامعه ما ندارد. ما هنرمندان دغدغه روز مردم را نداشته ایم، از آن طرف مردم هم هیچ دغدغه ای برای دیدن آثار ما ندارند و همه این ها باعث شده که عملا تئاتر کشور رو به تعطیلی کشیده شود.

*مصطفی میرکیانی

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران