نقدی بر فیلم «به خاطر پونه» ساخته هاتف علیمردانی


نقدی بر فیلم «به خاطر پونه» ساخته هاتف علیمردانی

خبرگزاری تسنیم: کارگردان فیلم بخاطر پونه گفته بود که موضوع فیلمش در خصوص اعتیاد است اما به نظر می‌رسد که اینطور نباشد. به خاطر پونه قصۀ شک مجید است به خیانت همسرش پونه؛ شکی که بر خلاف سایر فیلم‌های سینمای ایران به برائت زن منتهی نمی‌شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از مشرق، متأسفانه موضوع خیانت زن در ازدواج، از خطوط قرمز سینمای ایران محسوب می‌شود در حالیکه موضوع خیانت مرد، اینطور نیست. لذا سینما و تلویزیون ما فرصت خوبی برای فمینیست‌های افراطی به وجود آورده تا فیلم‌هایی علیه مردان بسازند و فریاد مظلومیت و ننه من غریبم سر دهند. در حالیکه نقض پیمان زناشویی، خروج از خانواده و ثبت‌کنندۀ دادخواست‌های طلاق تا هشتاد درصد بر عهده نسوان است.
گروه فرهنگی مشرق‌ـ فیلم «به خاطر پونه»، سومین ساختۀ هاتف علیمردانی از صبح چهارشنبه سوم مهر اکران عمومی شد و در مدت هشتاد روز به فروش 760 میلیونی در تهران رسید. در این فیلم فرهاد اصلانی و هانیه توسلی پس از فیلم زندگی خصوصی/ محمدحسین فرحبخش (1390) بار دیگر نقش یک زوج را بازی کرده‌اند.

*******
به خاطر پونه فیلم قابل توجهی است با فیلمنامه‌ای تقریباً تکراری اما با ساختاری جدید. هاتف علیمردانی پس از ساخت دو فیلم کودک، در سومین فیلمش به سراغ موضوعی جدی رفته است. او چندی پیش در مصاحبه‌ای گفته بود که موضوع فیلمش در خصوص اعتیاد است اما به نظر می‌رسد که اینطور نباشد. به خاطر پونه قصۀ شک مجید است به خیانت همسرش پونه؛ شکی که بر خلاف سایر فیلم‌های سینمای ایران به برائت زن منتهی نمی‌شود.

 

خلاصه داستان
مجید (فرهاد اصلانی) یک راننده آژانس است. او در ابتدای فیلم از اردوگاه بازپروری معتادان می‌گریزد و به خانه می‌آید. قسمت‌هایی از قصه به طور فلاش‌بک روایت می‌شود. بعد از آنکه مجید برای همسرش پونه (هانیه توسلی) کامپیوتری خرید، زنش از او اجازه می‌خواهد تا برای آموزش فتوشاپ یک معلم خصوصی بگیرد. پونه از دوست خانوادگی‌شان حمید (علی افشین‌راد) درخواست کرد که معلم خوبی برای او پیدا کند و او فردی به نام سعید بهرامیان را معرفی کرد. سعید روزها به خانه آنها می‌آید و مجید آنها را تنها می‌گذارد. کم‌کم مجید به همسرش مشکوک می‌شود که با سعید سروسرّی دارد.

اکنون وقتی او از اردوگاه به خانه می‌آید زنش با تأخیر درب را می‌گشاید و لحظاتی بعد مجید احساس می‌کند که کسی از پنجره گریخت. همین موضوع باعث نزاع شدید آنها می‌شود. پونه شوهرش را به دلیل اعتیادش متوهّم می‌شمارد. (فیلم دلایلی به نفع هر کدام از طرفین ارائه می‌کند، هرچند که دو مورد دروغ‌گویی پونه محرز است). در انتها معلوم می‌شود که کارت ویزیت معلم کامپیوتر را خود پونه به حمید داده تا در حضور شوهرش آن کارت را به او پس دهد تا شک شوهر برانگیخته نشود.

در نهایت مجید می‌فهمد که سعید (معلم کامپیوتر) همسایه خانۀ مادری پونه است. بعد از یک روز تعقیب و مراقبت، معلوم می‌شود که سعید بیست روز قبل به آلمان رفته است. لذا مجید خوشحال با یک دسته گل به خانه برمی‌گردد و در کمال تعجب، نامۀ خداحافظی همسرش را می‌بیند. او مهریه ششصد سکه‌ای‌ خود را بخشیده، اعلام می‌کند که از دست شک و تردیدهای او جانش به لب رسیده است. در یک نمای ثابت، داخل یک هواپیمای مسافربری را می‌بینیم که مسافران برای پرواز آماده می‌شوند. (در این نما، پونه دیده نمی‌شود).


مختصری درباره کارگردان
هاتف علیمردانی در سال 1355 در تهران متولد شد و در رشته نقاشی مدرک کارشناسی گرفت. دو فیلم نخست او، در موضوع فیلم کودک هستند: راز دشت تاران (1388) (نوشته و کارگردانی مشترک با محمد لطفعلی)، یک فراری از بگبو (1390) که فیلم فانتزی است. به خاطر پونه (1391)، سومین فیلم علیمردانی است. چهارمین ساخته او «مردن به وقت شهریور» نام دارد که در شهریور امسال در تهران فیلمبرداری شد و در همین روزها مراحل فنی آن به پایان رسید و به دفتر جشنواره فجر تحویل داده شد. در این فیلم حمید فرخ‌نژاد، هانیه توسلی و نازنین بیاتی (بازیگر دربند) بازی کرده‌اند. علیمردانی فیلمنامه هر چهار فیلم را خودش نوشته است.

وقایع جشنواره فیلم فجر
فیلمبرداری به خاطر پونه که از مهر 1391 آغاز شده بود در موعد مقرر به پایان رسید و فیلم در جشنواره سی‌ویکم فیلم فجر نمایش داده شد، ولی نه در بخش مسابقه سینمای ایران بلکه در بخش فیلم‌های مهمان. شاید به خاطر پونه را بتوان بهترین فیلم بخش خارج از مسابقه جشنواره سی‌ویکم فجر قلمداد کرد.


نقد و نظر
الف. شباهت قصه
به خاطر پونه، شباهت‌هایی به فیلم پله آخر ساختۀ علی مصفّا (1390) دارد. در هر دو فیلم ماجرای زنی مطرح می‌شود که به مردی که از سال‌ها قبل می‌شناخته‌اند تعلق خاطر پیدا کرده است، مردی در همسایگی خانۀ پدری. و عجیب اینکه روایت داستانیِ هر دو فیلم، غیرخطی است. در پلۀ آخر، شوهر آن زن که اکنون مرده است قصه را بازگو می‌کند و در همان ابتدا تأکید دارد که وقایع را به ترتیب زمانی روایت نخواهد کرد (نگا. نقدی بر «پلۀ آخر»/ روایت یک مرد مرده). در فیلم به خاطر پونه نیز روایت مجید از ماجرا مغشوش است و این روایت غیرخطی به دلیل معتاد بودن مجید به ماده مخدر شیشه و توهّمات ناشی از آن، قابل پذیرش است. اما به نظر می‌رسد که هر دو فیلم این روایت مغشوش را برای فرار از ممیزی‌های شورای پروانه ساخت انتخاب کرده‌اند. و جالب‌تر اینکه تا آنجا که بنده خبرگرفته‌ام، اعضای این شورا هنوز متوجه نشده‌اند که این دو فیلم موضوع خیانت زن در ازدواج را مطرح می‌کنند.

ب. ایهام در قصه
در فیلم به خاطر پونه مخاطب واضحاً نمی‌فهمد که آیا قصه شک مجید به پونه درست بوده است یا نه. ظاهراً جناب فیلمساز، داوری نهایی را بر عهدۀ مخاطب گذاشته است. اما در واقع اینطور نیست و کارگردان قصه‌اش را با اشاراتی به طور واضح روایت کرده است.

فیلم به خاطر پونه، ایهام دارد. قرائت اول آن است که زن گناهی ندارد و شک مجید، بی‌مورد بوده است. (حمید، دوست خانوادگی‌شان نیز در نهایت همین را گفت و مجید به همین سبب با دسته گل به خانه آمد). قرائت دوم این است که بعد از رفتن سعید به آلمان، پونه نیز مهریه‌اش را بخشیده شوهرش را ترک کرده است تا از پی او برود. واضح‌ترین دلیل در این خصوص نمای آخر فیلم است که آماده شدن مسافران یک هواپیما قبل از پرواز را نشان می‌دهد. پونه در این نما دیده نمی‌شود و کارگردان مانند تمام فیلم، ماجراهای او را از چشم ما پنهان داشته است.

ج. نسخه جشنواره فجر و نسخه اکران
جالب توجه اینکه نمای آخر فیلم که در هواپیما می‌گذرد، در نسخه‌ای که در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد وجود نداشت. بنده با یکی از اعضای سابق شورای پروانه نمایش، در این خصوص صحبت کردم و او خبر داد نسخه‌ای که بدواً به آن شورا ارائه شده بود حاوی سکانسی در آغاز فیلم بود که خروج پونه از ایران را واضحاً نشان می‌داد. او می‌گفت ما درخواست کردیم که این سکانس حذف شود و پس از حذف، پروانه نمایش داده شد و فیلم به جشنواره فجر ارسال گشت. جالب توجه اینکه عکسی از این سکانس نیز منتشر شده است.

به این ترتیب ملاحظه می‌شود که در نسخۀ کنونی اکران، آنچه که بر شک مجید صحّه می‌گذارد همان نمای آخر است. نسخۀ جشنواره که این نما را نداشت از ایهام بیشتری برخوردار بود ولی باز هم می‌شد مقصود فیلمساز را به فراست فهمید. راقم بعد از جشنواره فجر در نقد فیلم‌های پلۀ آخر و گذشته، اشاراتی به این موضوع کرده بودم.

د. اظهار نظر کارگردان
علیمردانی در مصاحبه‌ با خبرگزاری برنا که شانزدهم مهر منتشر شد اینطور حکم کرده که فیلم به خاطر پونه، دربارۀ اعتیاد است و نه خیانت زناشویی، «زیرا من معتقدم خیانت، زمانی صورت می‌گیرد که یک آدم هم‌زمان با دو نفر باشد. اما در این فیلم، پونه به هیچ عنوان با دو نفر نبود.»

بر خلاف آنچه کارگردان گفته، فیلم به خاطر پونه در موضوع خیانت زناشویی است. البته خیانت چندین مرتبه دارد، ابتدا از دل شروع می‌شود و سپس به خیانت چشم می‌رسد و بعد به مرتبه‌های فاجعه‌آمیز دیگر. خداوند تعالی در قرآن کریم تحذیر فرموده که از خیانت چشم و دل بندگانش آگاه است: ﴿یَعْلَمُ خَائنَةَ الأعیُن‏ِ و ما تُخفِى الصُّدور ـ غافر/ 19﴾. به یاد بیاورید که فیلم بید مجنون (1383) ساخته مجید مجیدی اصولاً در موضوع خیانت چشم بود.

لهذا به نظر می‌رسد که جناب علیمردانی برای آنکه فیلمش مثلاً دچار ممیزی‌های سال گذشتۀ حوزه هنری نشود و اعضای شورای نمایش هم مانع از پخش فیلم او نشوند، چنین سخنی گفته است. او متأسفانه در ادامۀ مصاحبه، حتی از پونه حمایت کرده است: «هر کس دیگری هم جای پونه (هانیه توسلی) بود شخص دیگری به جز مجید را انتخاب می‌کرد و چیزی که پونه در این فیلم با آن دسته پنجه نرم می‌کرد بیشتر طلاق عاطفی بود».

 

جناب علیمردانی با این مصاحبه، عملاً فیلمش را تضییع کرده است. چون معتاد شدن شوهر اصلاً دلیل موجهی برای خیانت و ترک زندگی زناشویی نیست. نمی‌خواهم از صنف معتادان وطن حمایت کنم (بنده حتی از بوی سیگار هم به شدت متنفرم تا چه برسد به مواد مخدّر) بلکه مقصودم توجه دادن به دو چیز است:

ـ اول اینکه باید پرسید پس بیعت زناشویی چه می‌شود؟ مگر زن و شوهر در قباله ازدواج تعهد کرده‌اند که فقط در مواقع رفاه و خوشی در کنار هم باشند و چون مصیبت و سختی رسید یکدیگر را ترک کنند؟!

ـ ثانیاً باید بررسی کرد چرا برخی از مردان آگاهانه به مواد مخدر روی می‌آورند؟ بنده خودم تحقیق مختصری در این موضوع کرده‌ام و جوابی که گرفتم دور از انتظارم بود. خیلی از معتادان برای فرار از دردهای روحی‌ای که تحمل می‌کنند به تخدیر این مواد پناه برده‌اند تا عقل خودآگاهشان را برای مدتی تعطیل کنند. و یکی از علل اصلیِ این دردهای روحی، وضعیت نشوز روزافزون زنان در خانواده است. یک معتاد برایم از خواهر فراری‌اش می‌گفت که بعد از چند ماه به خانه برگشت و کمی بعد، او و دو برادرش به سبب رنج روحی‌ای که از ناحیه این خواهر متحمل می‌شدند یک به یک معتاد شدند.

لهذا هیچ بعید نیست که ماجراهایی برعکس آنچه در این فیلم دیدیم واقعی‌تر و فراوان‌تر باشد، یعنی مردی برای فرار از شک‌های موجهی که به همسرش دارد به تخدیر روی آورده باشد.

ﻫ. تصویری از زنان عنان‌گسیخته
به خاطر پونه گرچه موضوعی تکراری دارد اما فیلم قابل تأملی است، فیلمی که توانسته تا حدودی به بی‌قیدی‌ها و بی‌اخلاقی‌های برخی زنان مدرن بپردازد، زنانی که کار آنها در نهایت به خیانت و ترک زندگی زناشویی ختم می‌شود. در روزگاری که طبق آمارهای قوه قضائیه هشتاد درصد از دادخواست‌های طلاق را زن‌ها ثبت می‌کنند ساختن فیلم‌هایی که عملکرد زنان متجدد را نقد کند و تذکری برای دیگران باشد ضروری به نظر می‌رسد، البته اگر ممیزان وزارت ارشاد اجازه بدهند.

متأسفانه موضوع خیانت زن در ازدواج، از خطوط قرمز سینمای ایران محسوب می‌شود در حالیکه موضوع خیانت مرد، اینطور نیست. لذا سینما و تلویزیون ما فرصت خوبی برای فمینیست‌های افراطی به وجود آورده تا فیلم‌هایی علیه مردان بسازند و فریاد مظلومیت و ننه من غریبم سر دهند. در حالیکه واقعاً‌ نقض پیمان زناشویی، خروج از خانواده و ثبت‌کنندۀ دادخواست‌های طلاق همانطور که گفتیم تا هشتاد درصد بر عهده نسوان است. این وضعیت باعث شده که زنان فمینیست خود را در حاشیه امن قرار دهند و هیچ وقت نشود از آنها انتقاد کرد. شرایط به گونه‌ای شده که دیگر نمی‌توان برخی آیات قرآن که از حقوق اعطایی خداوند به مردان سخن می‌گوید قرائت کرد بدون اینکه به خشونت و زن‌ستیزی متهم شد! و در این روزگار، هستند کسانی که آیات قرآن را متحجرانه می‌دانند و کفریات فمینیسم و قی کرده‌های غربی‌ها را به قیمت طلا می‌خرند.

شورای پروانه ساخت و موضوع خیانت زناشویی
چرا خیانت زن در ازدواج، جزو خطوط قرمز وزارت ارشاد در دولت‌های مختلف بوده است؟ آیا این ممنوعیت به دین اسلام باز می‌گردد یا در سلیقۀ شخصیِ اعضای شورای تصویب فیلمنامه منحصر می‌شود؟

راقم در این خصوص، تحقیق مختصری به عمل آوردم و با دو نفر از اعضای سابق و کنونی شورای پروانه ساخت صحبت کردم. هر دو نفر می‌گفتند قانونی نداریم که موضوع خیانت زن در ازدواج را در فیلم‌ها منع کرده باشد لکن این از موارد حساسیت برانگیز است و ما اصولاً چنین فیلمنامه‌هایی را رد می‌کنیم. یکی از این دو نفر تأکید داشت که چیزی به نام خیانت مرد وجود ندارد و باید نام «ازدواج مجدد» بر آن گذاشت در حالیکه خیانت زن عملاً نمی‌تواند قانونی و شرعی شود. وقتی اشاره قرآن را از خیانت همسر عزیز مصر (زلیخا) یادآور شدم، ایشان تأکید کرد که رویکرد کارگردان در این خصوص بسیار مهم است و اگر فیلمسازی پیدا شود که قصد تحذیر و تنبیه مخاطب را داشته باشد و این برای ما محرز گردد حتماً به او مجوز خواهیم داد. ایشان البته به خاطر نمی‌آورد که چنین مجوزی تاکنون به فیلمسازی داده شده باشد. فرد دوم نیز تأکید می‌کرد که چون فیلم و سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای با نشان دادن خیانت زنان آن را به نحوی تبلیغ می‌کند لهذا ما به جدّ با آن مخالف بوده‌ایم. (بنده البته از این موضوع تصور واضحی ندارم چون نه ماهواره داشته‌ام و نه فرصت تماشای آن را دارم).

 

و اما بعد...
به نظر ما استدلالات این دو فرد محترم در شورای پروانه ساخت، چندان متقن و کامل نیست هرچند که در خیرخواهی آنها نمی‌توان تردید کرد. نتیجه این رویکرد، آن است که فیلم‌های بسیاری در موضوع خیانت مردان ساخته شده که برخی از آنها از منظر فمینیست‌هایی به شدت افراطی همچون تهمینه میلانی بوده است که عملاً به دشمنی با جنس مرد کمر بسته‌اند، جنسی که البته شامل همۀ پیامبران خدا می‌شود. برای نمونه، به این موارد توجه کنید: سریال معصومیت از دست رفته/ داوود میرباقری (1381)، فیلم‌های زن زیادی (1383) و تسویه حساب (1388) هر دو از ساخته‌های میلانی، بید مجنون/ مجید مجیدی (1383)، سوت پایان/ نیکی کریمی (1389)، من همسرش هستم/ مصطفی شایسته (1390)، برف روی کاج‌ها/ پیمان معادی (1390)، من مادر هستم/ فریدون جیرانی (1391). همۀ این فیلم‌ها، به نحوی به خیانت مرد در زندگی زناشویی می‌پردازند و حتی امکان ازدواج دوم (دائم یا موقت) مرد را هم بررسی نمی‌کنند.

 

اما از دیگر سو، موضوع خیانت زنان به هر نحو در سینما و تلویزیون ایران ممنوع بوده است و این را حتی خواجه حافظ شیرازی هم می‌داند. لهذا هر گاه که ما در سریال یا فیلمی به خیانت زن مظنون می‌شویم برایمان خیلی واضح است که در انتهای فیلم، حکم برائت او صادر خواهد شد. به نمونه‌ای از این فیلم‌ها توجه کنید: قرمز/ فریدون جیرانی (1377) با بازی هدیه تهرانی، شهر زیبا/ اصغر فرهادی (1382) با بازی ترانه علیدوستی، به آهستگی/ مازیار میری (1384) با بازی نیلوفر خوش‌خلق، سریال مرگ تدریجی یک رؤیا/ فریدون جیرانی (1385) با بازی سامیه لک، من همسرش هستم/ مصطفی شایسته (1390) با بازی نیکی کریمی، پل چوبی/ مهدی کرم‌پور (1390) با بازی مهناز افشار، زندگی خصوصی آقا و خانم میم/ روح‌الله حجازی (1390) با بازی مهتاب کرامتی.

این رویکرد وزارت ارشاد، چند نتیجۀ منفی در پی دارد:
1. نتیجه سینمایی: فیلم‌هایی که به نحوی به موضوع خیانت زن می‌پردازند از درام کافی برخوردار نیستند. زیرا مخاطب از ابتدای سوء ظن به زن، می‌داند که او در انتها تبرئه خواهد شد. لذا عموم مخاطبان به تماشای این قبیل فیلم‌ها نخواهند نشست.

2. نتیجه اجتماعی: یکی از علل ساخت و نمایش فیلم، شرکت جستن در تجربیات خوب یا بد دیگران است. اما گوئیا که مخاطب ایرانی حق ندارد عاقبت زنان خائن را بر پرده سینما ببیند مبادا که از آن الهام بگیرد. از این ماجرا شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که چنین موضوعاتی در جامعه ما وجود ندارند، که إن شاء الله به زودی همینطور بشود.

3. نتیجه دینی: همه زن‌ها به بهشت می‌روند و مردها به جهنم. چون بهشت زیر پای مادران است و مردان هم مدام در فکر بوالهوسی!! باید جواب گفت که آیا شما یک مادر حقیقی را که خود را فدای خانواده و فرزندش کند در کدام فیلم یا سریال دیده‌اید؟ تصور بوالهوسی مردان نهایت حماقت کسانی را نشان می‌دهد که به جای کمی تعمق در شخصیت‌پردازی به سطحی‌ترین چیزها برای تحمیق تماشاگر بسنده می‌کنند.

البته از نظر نباید دور داشت که در این سال‌های بعد از انقلاب فیلم‌هایی درباره خیانتِ همراه با ترک زندگ زناشویی، ساخته شده است که از آن میان می‌توان به این فیلم‌ها اشاره کرد: هامون/ داریوش مهرجویی (1367) با بازی بیتا فرهی، شب یلدا/ کیومرث پوراحمد (1380) با بازی الهام چرخنده.

 

خیانت زن از منظر اسلام
مدافعان رویکرد کنونی احتمالاً خواهند گفت که تفاوت زن و مرد در موضوع خیانت این است که ازدواج همزمان یک مرد با دو زن، می‌تواند قانونی و شرعی شود ولی در خصوص زن اینطور نیست. ما این را می‌دانیم ولی باید توجه کرد که برهان شارع مقدس در نهی از ازدواج همزمانِ یک زن با دو مرد، عمدتاً در دو چیز است:

1. خلقت خاص زن، که حامل نطفه و جنین است و عدم رعایت این موضوع باعث گم شدن نسبِ اطفال خواهد شد. مضافاً که روح زنانگی زن با چند همسری در تضاد است.

2. مرد در قانون شرع، قیّم زن است و زن به دلیل دریافت نفقه و مهریه باید از او اطاعت کند (نساء/ 34).  و چون یک شخص نمی‌تواند همزمان تحت قیمومت دو نفر باشد لذا چند همسری زنان عملاً غیرممکن است. 

در جواب این آقایان که در شورای پروانه ساخت حضور دارند باید گفت که قرآن از خیانت همسر عزیز مصر (زلیخا) خبر داده است لکن این موضوع را به نحوی بازگو کرده که بدآموزی ندارد. گرچه خیانت مذکور عملاً به وقوع نپیوست لکن زلیخا برای این ماجرا سنگ تمام گذاشته بود. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد که نفی و نهی بالتّمام فیلم‌هایی که به موضوع خیانت زن در ازدواج می‌پردازند عملاً صحیح نباشد. عموم مخاطبان سینما به این اندرزها نیاز دارند و سینماگران هم البته نباید این موضوع را دستمایه تجارت کنند.
انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon