حلقه تحریم‌ها تنگ‌تر شد


حلقه تحریم‌ها تنگ‌تر شد

خبرگزاری تسنیم: واقعیت این است که حفره طلایی تحریم ها آسیب جدی دیده است. آمریکا در حال مسدود کردن حفره های تحریم است. اراده آمریکایی ها برای این اقدام نیز آشکار و غیرقابل انکار است.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، آنچه طی 2 هفته اخیر در ترکیه اتفاق افتاد؛ یک عملیات وسیع اطلاعاتی - امنیتی برای مسدودکردن حفره های تحریم ها علیه ایران بود. دیوید اس کوهن، معاون خزانه داری آمریکا و مسؤول مستقیم تحریم ها علیه ایران چندی پیش یک بیانیه شدیداللحن علیه کشورها و شرکت هایی که به نوعی تحریم ها علیه ایران را دور می زنند منتشر و آنان را به محدودیت های تجاری با ایالات متحده تهدید کرد. مسؤول تحریم ها در وزارت خزانه داری آمریکا 2 روز قبل از آغاز عملیات پلیس ترکیه علیه برخی مقامات دولتی دخیل در مبادله طلا با ایران، در یکی از دفاتر کارش در استانبول حضور یافت و آنگونه که فارین پالیسی نوشته «ماشه نبرد را او چکانده است»! این موضوع البته دور از انتظار نبود.

کوهن که به همراه وندی شرمن، هفته های پایانی دسامبر را در کنگره به رایزنی با سناتورها گذرانده بود؛ چندین بار اطمینان خاطر داد که توافقنامه ژنو موجب از هم پاشیدن سازمان تحریم ها علیه ایران نخواهد شد و او طی 6 ماه آینده سازمان تحریم ها را مستحکم تر خواهد کرد. شاید همین وعده های دیوید کوهن بود که سناتورها را از تصویب تحریم های بیشتر منصرف کرد. دیوید کوهن در خزانه داری اما با یک مشکل بزرگ مواجه بود. ترکیه دروازه واردات طلا برای ایران بود اما درحالی که کنگره برای بستن این حفره طلایی قانون تصویب کرده بود، دولت اوباما در ژانویه 2013 به ترک ها اجازه داد بتوانند با شهروندان ایرانی تجارت طلا کنند.

برخی تحلیلگران این اقدام دولت آمریکا را برای ترغیب ایران به گفت وگوهای هسته ای تلقی می کردند. به عبارتی دولت آمریکا می خواست این پیام منتقل شود که آنها مانع تحریم های بیشتر علیه ایران شده اند اما ناگهان چه اتفاق افتاد؟! درحالی که توافقنامه ژنو اندکی بیش از یک ماه قبل امضا شد و ایران مذاکره با 1+5 را آغاز کرد؛ ناگاه دیوید کوهن فرمان بستن حفره طلایی تحریم ایران را صادر کرد! چرا؟ به ظاهر همه چیز طبق روال خود پیش می رفت. توافق ژنو همانگونه که مقامات آمریکایی نیز بارها به آن اذعان کردند؛ اراده ایران برای تفاهم هسته ای را نشان داد و زمینه گفت وگوهای طرفین برای رسیدن به توافق هسته ای را فراهم کرد.

در توافق ژنو نیز قرار شد طرفین هیچگونه پیشرفتی در اقدامات تقابلی خود انجام ندهند. یعنی مقرر شد پیشرفت برنامه هسته ای ایران و نیز افزایش تحریم ها علیه ایران متوقف شود. به زبان ساده تر، ایران برنامه هسته ای اش را گسترش ندهد و آمریکا نیز در مقابل از هرگونه افزایش تحریم ها اجتناب کند. با این وجود اما آمریکا به طور یکجانبه مجوز خود به دولت ترکیه برای تجارت طلا با شهروندان ایرانی را باطل کرد! و ساده ترین معنی این اقدام افزایش شدید تحریم ها علیه ایران و ملموس تر شدن آثار آن در اقتصاد ایران است.

واقعیت این است که حفره طلایی تحریم ها آسیب جدی دیده است. آمریکا در حال مسدود کردن حفره های تحریم است. اراده آمریکایی ها برای این اقدام نیز آشکار و غیرقابل انکار است. اگر آنها تا دیروز بنا به هر دلیلی چشم بر این حفره ها بسته بودند اما اینک طلایی ترین حفره را مورد حمله قرار داده اند. کاملا واضح است پیامد این اقدام اثرگذاری بیشتر تحریم ها بر اقتصاد و معیشت مردم ایران است.

اکنون 2 سوال مطرح است.

نخست: با این اقدام آیا تحریم ها بیشتر شد؟

دوم: با این کار، آیا توافق ژنو نقض شد؟

پاسخ سوال نخست مثبت است. تحریم ها بیشتر شد. به عبارت دقیق تر، با این اقدام آمریکایی ها، اثرگذاری تحریم ها بر اقتصاد کشور بیشتر و ملموس تر می شود. پل طلایی ترکیه، یکی از مهم ترین و شاید مهم ترین مفر ایران در مواجهه با تحریم ها بود. قاعدتا تخریب این پل هزینه هایی به دنبال دارد. اما پاسخ سوال دوم؛ پاسخ این سوال منفی است! نمی توان با قطعیت گفت این اقدام آمریکایی ها خلاف توافقنامه ژنو بوده است.

آمریکایی ها تحریم بیشتری تصویب نکردند اما تحریم های گذشته خود را تقویت و اثرگذاری آن را بیشتر کرده اند! این دقیقا همان چیزی است که باید درباره آن بحث کرد. چرا اینگونه شده است؟ آمریکایی ها مبنای تعامل با ایران را بر توافقنامه ژنو قرار داده اند اما براساس همین مبنا به سادگی می توانند حلقه تحریم ها را تنگ تر کنند.

اگر امروز آقای ظریف بگوید این اقدام خلاف متن توافق ژنو نیست؛ کسی نمی تواند منکر حرف او شود اما یک جواب مهم باید به ایشان داده شود. ایرادی که به دکتر ظریف وارد است این است که «چرا این اقدامات خلاف توافقنامه نیست؟» اینکه این اقدامات آمریکا که باعث تاثیر بیشتر تحریم ها می شود؛ خلاف توافقنامه نیست؛ یک ایراد برای تیم مذاکره کننده ایرانی است.

چرا متن توافقنامه به گونه ای تنظیم شده که این امکان را به آمریکا می دهد تا سازمان تحریم های خود علیه ایران را منسجم و تقویت کند؟ موضوع خیلی واضح است. توافقنامه حفره دارد و آمریکا به راحتی از این حفره ها بهره می برد. آنان چندی پیش 19 شرکت و فرد فعال در صنعت هواپیمایی ایران را به لیست تحریم های خود افزودند و وقتی با ترک میز مذاکرات کارشناسی از سوی تیم ایرانی مواجه شدند؛ به سادگی گفتند تعهد آمریکا تنها به عدم افزایش «تحریم های هسته ای» است و این تحریم جدید به بهانه تروریسم اعمال شده است! اکنون نیز سازمان تحریم های هسته ای تقویت شده است.

آمریکایی ها تحریم هسته ای جدیدی تصویب نکرده اند اما شدت تحریم های گذشته خود را بیشتر کرده اند و این نیز قاعدتا متن توافق را نقض نکرده است! نمی توان برآورد دقیقی از خسارت اقدام آمریکایی ها در بستن حفره طلایی تحریم ها در ترکیه داشت. اینکه این خسارت بیشتر از تعهد 4 میلیارد دلاری آمریکا در توافق ژنو برای آزادسازی در آمدهای ایران است یا معادل آن، مشخص نیست اما یک نکته را می توان با صراحت گفت. میزان و اثرگذاری تحریم ها پس از توافق ژنو بیشتر شده است. آمریکایی ها تحریم ها را بیشتر کرده اند.

تیم مذاکره کننده ایرانی باید یک نکته را مورد توجه قرار دهد و آن زمانی است که آمریکایی ها برای این اقدام انتخاب کرده اند. اوباما در فاصله میان توافق ژنو تا مذاکرات کارشناسی این اقدامات را انجام داده است. به عبارتی، مذاکرات کارشناسی آنگونه که عباس عراقچی گفته است؛ به دلیل «تفسیر متفاوت طرف غربی» به بعد از تعطیلات کریسمس رفت و در همین فاصله، اقدام آمریکایی ها برای تشدید فشارهای هسته ای به ایران با بستن حفره طلایی در ترکیه صورت گرفت. اکنون طرف غربی و آمریکا درحالی وارد جزئیات مفاهمه می شوند که فشار بیشتری از تحریم ها به ایران وارد شده است. اگر هنگام توافق ژنو، درک تیم ایرانی از حدود و درجه اثرگذاری تحریم ها میزان مشخصی بود؛ اکنون پس از توافق و پای میز مذاکرات فنی برای انجام جزئیات توافق، این درجه و میزان بیشتر شده است.

واقعیت های موجود درباره مذاکرات هسته ای قابل درک است و قاعدتا باید این واقعیت ها همواره لحاظ شود اما چه بهتر اگر به جای هیاهو و توزیع سطحی نگری به آگاهی بخشی درباره واقعیات مذاکره و همفکری و هم افزایی با همه دیدگاه ها بپردازیم. آمریکایی ها به تمام معنا پایه مذاکرات یعنی «حسن نیت» را مخدوش کرده اند. روح توافقنامه بارها مورد آزار آمریکایی ها قرار گرفته است. آیا باید به ادامه راه مذاکرات که قطعا بسیار دشوارتر از مراحل گذشته است؛ خوشبین باشیم؟

حمایت:سفر اولاند به عربستان

«سفر اولاند به عربستان»عنوان سرمقاله روزنامه حمایت به قلم قاسم غفوری است که در آن می خوانید؛فرانسوا اولاند، رییس جمهوری فرانسه امروز راهی عربستان می شود تا ابعاد جدیدی از روابط دو کشور را به نمایش گذارد. این سفر در حالی صورت می گیرد که بررسی پرونده دو کشور نشانگر تعاملات گسترده میان طرفین است. در حالی فرانسه منابع انرژی خود را بیشتر از عربستان تامین می کند که ریاض یکی از بزرگترین بازارها برای فروش تسلیحات فرانسوی است. منابع خبری نیز یکی از اهداف سفر اولاند را امضای توافقات جدید با عربستان عنوان کرده اند.

در این میان نکته قابل توجه آن است که عربستان به عنوان پدرخوانده کشورهای عربی زمینه ساز قراردادهای نظامی و اقتصادی کشورهای غربی از جمله فرانسه با سایر کشورهای عربی است. در اوضاع نابسامان اقتصادی فرانسه، سرمایه های نفتی ریاض و کشورهای عربی می تواند کمکی به چالش های اقتصادی فرانسه باشد چنان که گزارش ها از سرمایه گذاری گسترده کشورهایی مانند امارات، قطر و عربستان در فرانسه حکایت دارد. در کنار مسایل جاری در روابط دو کشور، تحولات منطقه در سفر اولاند دارای اهمیت بیشتری است.

عربستان و فرانسه در صحنه جهانی از منافع مشترکی برخوردارند که بیشتر آنها را در حوزه غرب آسیا (خاورمیانه) و آفریقا می توان مشاهده کرد. فرانسه برای منابع مالی و اقتصادی طرح نفوذ در این مناطق را اجرا می سازد که بیشتر در قالب نظامی است و عربستان نیز به صورت معنوی و در چارچوب ترویج وهابیت و سیطره نفوذ در جوامع اسلامی و غیر اسلامی در کنار فرانسه قرار گرفته است.

گزارش ها نشان می دهند که عربستان در تحرکات نظامی فرانسه در آفریقا از جمله در لیبی، مالی، آفریقای مرکزی و ... به صورت پنهان و آشکار ایفای نقش می کند در حالی که کشورهایی مانند قطر و امارات و اردن نیز به اندازه خود در این عرصه فعال هستند. در این میان برای فرانسه و عربستان اکنون تحولات سوریه، مصر و مذاکرات ایران و 1+5 از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

در حوزه سوریه با وجود هزینه های بسیار، ریاض و پاریس در نهایت نتوانستند به اهداف خود دست یابند و معادلات آنها ناکام مانده است چنان که در نهایت به مذاکرات ژنو تن داده اند اما با فضاسازی به دنبال باج گیری از این نشست در چارچوب منافع خود هستند. برخی منابع ناآرامی های اخیر لبنان را بخشی از طراحی این کشورها در قبال نشست ژنو 2 درباره سوریه عنوان می کنند.

در حوزه ایران نیز در حالی که عربستان صرفا در حوزه تبلیغاتی می تواند فعالیت داشته باشد، فرانسه نقش پر رنگ تری را عهده دار شده است چنان که عملکردهای منفی این کشور در مذاکرات ژنو را شاهد بوده ایم. پاریس برای جلب رضایت عربستان و صهیونیست ها پیوسته بر لزوم توجه به منافع آنها تاکید کرده است. به هر تقدیر سفر اولاند به عربستان را در کنار مناسبات دوجانبه می توان گامی دیگر در چارچوب بحران سازی در منطقه دانست که محور آن را نیز تحولات سوریه و لبنان تشکیل می دهد تا شاید بتوانند با بحران سازی های جدید منافع ازدست رفته خود را احیا کنند.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon