پلورالیسم؛ کلید تغییر واقعی در جهان عرب
خبرگزاری تسنیم: تحلیلگر مسائل خاورمیانه معتقد است که هماینک کشورهای عربی بر سر دوراهی بازگشت به دوران حکومتهای اقتدارگرا و یا برخورداری از یک دموکراسی پلورالیستیک قرار دارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم؛ باربارا سالوین، کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب، در یادداشتی در صدای آمریکا نوشت: سه سال پس از شروع خیزشهای سیاسی در منطقه، دولتهای انتقالی هنوز هم در تلاش برای بدست آوردند حمایتهای مردمی در بحبوحه فرقهگرایی، فقر و افراطیگری خشونتآمیز هستند.
در بین شش کشور عربی منطقه که از اواخر سال 2010 شاهد انقلاب بودهاند، تنها تونس و یمن پیشرفت مناسبی را به سمت پلورالیسم سیاسی انجام میدهند. لیبی در خشونتهای قبیلهای و مذهبی غرق شده، بحرین اکثریت مسلمان شیعه را سرکوب کرده و مصر بار دیگر به دوران دیکتاتوری نظامی بازگشته است. سوریه کابوس نهایی است – یک جنگ داخلی چند جانبه که در حال سرایت به عراق و لبنان است، کشورهایی که تروریسم و فرقهگرایی در آنجا بسیار افزایش یافته.
حتی هماکنون ترکیه غیرعرب، یکی از اعضای ناتو با دموکراسی نهادینه شدهتر که خود را به عنوان مدلی برای جهان در حال تغییر عرب نشان میداد، از اعتراضات مردمی، اتهامات فساد مقامات رده بالا و نیز جنگ درونی بین گروههای اسلامگرای رقیب رنج میبرد.
در حالی که سوریه به دلیل موج پناهندهها و حضور افراطیها بزرگترین خطر پیش روی ثبات منطقه به نظر میرسد اما مصر – پرجمعیتترین و بانفوذترین کشور عربی – از برخی جهان نگرانکنندهترین وضعیت را دارد.
یادآوری شادی و غریو میدان تحریر قاهره در سه سال پیش دردآور است؛ زمانی که طیفهای گستردهای از مصریها دور هم جمع شده و خواهان پایان چندین دهه حکومت اقتدارگرایانه حسنی مبارک شدند. مبارک بالاخره کنارهگیری را در فرآیندی که توسط ارتش مدیریت شد پذیرفت؛ فرآیندی که منجر به اولین انتخابات آزاد پارلمانی و ریاستجمهوری آزاد در مصر شد. اما نیروهای سکولار که به مدت زیادی توسط مبارک به حاشیه رانده شده بودند نتوانستند متحد شوند و محمد مرسی از اخوان المسلمین انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 را با حاشیه اختلافی ناچیز برنده شد.
مرسی نتوانست مصر را به شیوهای جامع و فراگیر اداره کند. با این حال، "انقلاب کودتایی" که وی را در تابستان گذشته سرنگون کرد نیز نتوانسته که صلح یا سعادت اجتماعی را پدید آورد. دولت موقتی مورد حمایت نظامیها که هماکنون کشور را اداره میکند صدها نفر را کشته و هزاران تن را نیز طی سرکوب اخوانالمسلمین زخمی کردند. هفته گذشته، دولت اعلام کرد این سازمان بزرگ که در سال 1928 تأیس شده را یک گروه تروریستی نامید تا بدین ترتیب ریشههای عمیق اخوانالمسلمین را در جامعه مصری از برکند.
در حالیکه انتخابات درباره یک قانون اساسی ظاهرا دموکراتیک، ریاستجمهوری و پارلمان قرار است در سال 2014 برگزار شود، حذف حزب آزادی و عدالت اخوانالمسلمین و نیز ضعف مداوم احزاب سکولار بدین معنا است که "دولت عمیق" مصر – به مدیریت ژنرال السیسی، فرمانده ارتش و احتمالا رئیسجمهور بعدی – به استیلاء بر کشور ادامه خواهد داد. موجی از بازداشتها هواداران اخوان را وارد کرده است که به فعالیت زیرزمینی روی آورده یا به گروههای مسلح خشونتگرا بپیوندند. بمبگذاریها و قتلهای تروریستی بسیار رایج شدهاند. این امر توریستهای بالقوه را رمانده و اقتصاد و اشتغالزایی این کشور را بیش از پیش دچار رکود میسازد. مصریهای عادی که به شبکه خدمات اجتماعی اخوان المسلمین تکیه کردهاند نیز رنج میبرند. مصر ممکن است که تا زمانی با کمکهای مالی عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس به راه خود ادامه دهد اما آینده آن تیره و تار به نظر میرسد مگر اینکه به نحوی هواداران اخوان در فرآیند سیاسی ادغام شوند و اقلیت افراطی را منزوی سازند.
مروان المعشر، وزیر خارجه پیشین و سفیر اردن در آمریکا، که هماکنون نائبرئیس اندیشده بنیاد کارنیگی است، ناآرامیهایی را که دراواخر سال 2010 در تونس آغاز شد به عنوان "بیداری دوم عرب" توصیف کرد. المعشر در کتاب جدید خود که همین عنوان را دارد بیان میدارد که اولین بیداری در حدود یک قرن پیش آغاز شد یعنی زمانی که روشنفکران عرب کنترل سرزمینهایشان توسط امپراطوری عثمانی را مورد سؤال قرار داده و خواهان کسب استقلال از حاکمیت خارجیها شدند. این جنبش نتوانست که دولتهای نمایندگی را پدید آورد زیرا اقتدارگراهای بومی جایگزین نیروهای استعماری شدند. اگرچه هماکنون پیشبینی درباره شکست این موج دوم نیز زود است اما معشر مینویسد که موفقیت آن بستگی به تمایل دولتهای جدید به تحمل گروههای مخالف سیاسی، مذهبی و قومی دارد.
وی مینویسد: "زمانی که جوامع و رهبران آنها به صورت حقیقی بردباری، تنوع، چرخش صلحآمیز قدرت و رشد اقتصادی جامع را بپذیرند، وعده یک جهان عربی جدید محقق خواهد شد."
معشر مینویسد که شاید چندین دهه طول بکشد تا بتوان درباره اینکه آیا بیداری عربی دوم منطقه را به مسیر درست هدایت کند و یا تنها فاصلهای گذرا بین حکومتهای اقتداری بود، قضاوت کرد. تغییر واقعی نیازمند اصلاحات عمده در شیوه پرورش افراد جوان یعنی جایگزینی حفظ کردن طوطیوار و تبعیت کورکورانه از صاحبان قدرت با تفکر خلاقانه، است. با این حال، تاکنون افرادی که دارای اندیشههای مستقل بودند یا مجبور به مهاجرت شدند یا به پشت میلهها رفتند. تور اخیری که رهبران اخوان را به دام انداخته است، احمد ماهر، بنیانگذار جنبش 6 آوریل که به انقلاب سال 2011 علیه حسنی مبارک از طریق شبکههای اجتماعی یاری رساند، را نیز دربرمیگیرد.
به نظر میرسد رژیم نظامی حاکم بر مصر به مانند مبارک مصمم است تا مصریها را مجبور کند که بین یک رژیم اقتدارگرا و هرج و مرج یک انتخاب انجام دهند – یعنی انتخابی نداشته باشند. آمریکا نمیتواند حاکمان مصر را وادار سازد که پلورالیسم سیاسی را پذیرا شوند اما مقامات آمریکایی نباید وانمود کنند که از چگونگی تحول رویدادها در این کشور بسیار مهم شادمان هستند.
انتهای پیام/