رسانههایی که به حواشی یک مداح زندهاند نه «متن زندگی مردم»
خبرگزاری تسنیم: یوسفی مینویسد: مردم ایران همیشه مسائل جدیتری از حواشی ایجاد شده برای یک فرد خاص دارند. چیزی که برخی رسانهها هیچوقت آنها را ندیده و مطالبه نمیکنند. همان رسانههایی که به حواشی زندهاند نه «متن زندگی مردم».
خبرگزاری تسنیم - محمد یوسفی:
چندی پیش ماجرای تیراندازی یک مداح در یکی از اتوبانهای تهران نقل دهان و مهمترین سوژه خبری رسانههای خارجی و چند سایت داخلی وابسته به جریان سیاسی خاص شد و این ماجرا انگیزهای برای آنان شد تا به بهانه نقد و بررسی این اقدام، کل جامعه مداحان و منتسبان به دستگاه و هیئت امام حسین(ع) و بسیاری از ارزشهای مذهب تشیع را مورد هجمه و سخره قرار دهند. چیزی که در رسانههای آنها نمود زیادی پیدا کرد. این اقدام با اعتراض جامعه مداحان کشور مواجه شد.
نکاتی چند درباره این ماجرا و جار و جنجال رسانهای 20 روزه درباره آن قابل تأمل است:
اول: طبق اعلام مراجع قضایی و ذیصلاح این مداح از طرف مراجع قانونی مجوز حمل سلاح داشته و تشخیص استفاده از آن هم در موارد لازم با خود او بوده است -سخنی که سردار رادان در گفتوگو با رسانهها مطرح کرده بود-و در این مورد خاص چه استفاده درستی از این سلاح کرده باشد و چه حتی نادرست، باز هم مراجع قانونی موظف به رسیدگی به آن هستند.
دوم: این ماجرا با تمام جار و جنجال رسانهای خود، تنها و تنها مداح مذکور را در مظان اتهام قرار میداد و نه بیشتر. اشخاص و رسانههایی که حتی قبل از روشن شدن دقیق ماجرا و آگاهی از جزئیات آن درباره او داوری و سپس قضاوت کردند و حتی برای او حکم هم صادر کردند، این را فراموش کردند که شاید روزی برسد که باید در پیشگاه حضرت حق و عدالت پاسخگو شوند. همه چیز در این دنیا روشن نمیشود. این ماجرا با تمام فراز و فرودهایش اکنون تمام شده و زوایای آن تا حد زیادی روشن شده است. این مسأله برای بسیاری از مردم از همان ابتدا هم یک مسأله پایانیافته بود یا اصلاً مسأله نبود. مسأله مردم چیزهایی است که براساس آنان پای صندوقهای رأی میآیند و از مسئولان دولتی برای حل آنان مطالبه میکنند. آیا اینها مسائل برخی رسانهها هم هست؟ چند خط از مطالب این رسانهها به مسائل مردم اختصاص مییابد؟
سوم: به فرض که مداح مذکور در این ماجرا خاطی باشد (که تاکنون این مسئله محرز نشده)، این ماجرا نباید موجب وهن و به سخره گرفتن کل دستگاه و هیئت امام حسین(ع)، و منتسبان آن و بهویژه کل جامعه مداحان باشد. چیزی که در بسیاری از رسانههای معارض جمهوری اسلامی و متأسفانه به تبع آن، در برخی از رسانههای داخلی هم اتفاق افتاد تا با بهرهبرداری سوء از این ماجرا عقدههای خود علیه اسلام عاشورایی و انقلابی را بازگو کنند. برخی رسانههای داخلی که به این مسئله میپرداختند میتوانستند از همان ابتدا این دو مسئله را از هم منفک کنند. به تعبیر دیگر اگر در اصل این ماجرا و واقعه هیچ دست پشت پردهای نباشد، اما قطعاً جار و جنجال رسانهای حول آن و هجمههای وسیع علیه جامعه مداحان و منتسبان به دستگاه اباعبدالله و جریانسازی علیه انقلاب به بهانه تیراندازی یک فرد حکایت دیگری داشت.
چهارم: مردم ایران که بیش از دیگر مردم دنیا تجربه بازیهای رسانهای را داشته و نسبت به مسائل سیاسی و جناحبازیها بسیار روشنتر از تمام مردم جهان هستند، نیک میدانند که جار و جنجال رسانهای حول موضوعی چنین حاشیهای به نفع هیچ گروهی نیست؛ از این جنجالهای رسانهای حول یک موضوع کاملاً حاشیهای پیشتر بسیار دیدهاند. این اولین بار نیست که چهرههای نافذ و مشهور و حواشی بخشی از امورات آنان سوژه رسانهها میشود. این سری هم این مسئله هرچند در میان مردم چرخید اما بر روی قضاوت آنان تأثیری نداشت ولو اینکه از امروز بازی جدید اینگونه رقم بخورد که مثلاً «شاکیان مداح مذکور تحت فشار شکایت را پس گرفتند». این هم برای مردم ایران به چند پیامک خندهدار و دستبهدست کردن آن خلاصه میشود. این مسائل مثل همیشه تنها برای جماعت طرفدار «توهم توطئه» جذاب است و اعتباری در گذران روزهای زندگی مردم ایران ندارد. مردم ایران مثل همیشه مسائل جدیتری از این حواشی دارند.
پنجم: نکتهای هم درباره رسانههای خارجنشین باید گفت که به این موضوع پر وبال دادند و بهانهای برای غوغای سههفتهای آنان شد و چندین و چند پرونده با عنوان «هفتتیرکشی» گشودند. والاستریت ژورنال اخیرا به نقل از اف.بی.آی نوشته بود بین سالهای 2000 تا 2010، در آمریکا بیش از 17هزار نفر در جامعه آمریکا با سلاح به قتل رسیدهاند و هر از چند وقت یکبار، داستان یک کشتار جمعی توسط یک شهروند آمریکایی تیتر یک رسانههای جهان میشود. اینان اگر به انصاف و عدالت و صداقت و نوعدوستی پایبند باشند، بهتر پروندهای هر چند مختصر هم برای بحرانهای داخلی همان دولتهایی ایجاد کنند که پول مردم کشورشان را خرج این دست از رسانهها میکنند.
انتهای پیام/