شما هم به آمار «یک ساعت کار در هفته» استناد می کنید؟!


شما هم به آمار «یک ساعت کار در هفته» استناد می کنید؟!

خبرگزاری تسنیم: پیشنهاد می شود علاوه بر اعلام نرخ بیکاری بر اساس سایر تعاریف استاندارد، نرخ بیکاری بر مبنای تعریف یک ساعت کار در هفته نیز ارائه شود تا ضمن ارائه تصویری واقعی تر از وضعیت اشتغال در کشور آمار قابلیت مقایسه خود با گذشته را از دست ندهد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حدود 2 هفته پیش مرکز آمار ایران گزارش جدیدی درباره نرخ بیکاری منتشر کرد که بر مبنای آن اعلام شد: نرخ بیکاری پاییز امسال به 10.4 درصد کاهش یافته است. اعلام این کاهش نرخ و استناد به آن توسط رئیس جمهور و سخنگوی دولت به عنوان یکی از نشانه های بهبود وضعیت اقتصادی کشور در شرایطی صورت گرفت که پیش از این نرخ بیکاری اعلام شده در سال های گذشته با انتقاد جدی کارشناسان درباره تعریف ارائه شده در مورد اشتغال و بیکاری مواجه شده بود و بسیاری از منتقدان دولت گذشته از کارشناسان تا چهره های سیاسی نرخ بیکاری اعلام شده را یکی از اصلی ترین مصادیق آمارهای غلط اقتصادی دولت دهم عنوان می کردند. در چنین شرایطی اگر بتوان کمبود زمان و فرصت اندک برای بازنگری در تعریف نرخ بیکاری را بهانه قابل قبولی برای تغییر نکردن مبنای محاسبه این نرخ بدانیم، قطعاً نمی توان استناد به آن و اعلام خشنودی از کاهش نرخ بیکاری را قابل قبول دانست. در مجموع اشکالات وارد شده به نحوه محاسبه نرخ بیکاری و برخی پیشنهادهای اصلاحی برای محاسبه واقعی تر این نرخ و همچنین اشاراتی به برخی جزئیات کمتر مورد توجه قرار گرفته شد. گزارش های مرکز آمار درباره نرخ بیکاری را که واقعیات بیشتری به جز نرخ بیکاری درباره بازار اشتغال کشور تبیین می کند در قالب نکات زیر می توان بیان کرد:

1 - نرخ بیکاری بر اساس گزارش رسمی مرکز آمار بر مبنای حداقل یک ساعت کار در هفته محاسبه می شود. یعنی اگر فردی یک ساعت درهفته کار کند، شاغل محسوب می شود. اگر چه در استفاده از این تعریف از شاغل به سازمان جهانی کار (ILO) استناد شده است اما مروری بر تعریف های این سازمان نشان می دهد که این تعریف ملاک حداقلی اشتغال را نشان می دهد، چنان که ملاک های حداکثری نظیر 2 روز کار در هفته نیز در تعریف های ارائه شده از سوی این سازمان وجود دارد. در این میان با وجود انتقاد کارشناسان نسبت به استفاده از ملاک یک ساعت کار در هفته برای اشتغال هنوز موضع گیری و تصمیم مشخصی در دولت جدید برای ارائه تعریف بومی و یا استفاده از سایر تعریف های بین المللی درباره اشتغال مطرح نشده است.

2 - بدون تردید استفاده از ملاک های سختگیرانه تر درباره تعریف شاغل، نرخ بیکاری موجود را افزایش خواهد داد و ممکن است دولت جدید از جهت مقایسه ای با مشکل آمارهای نامناسب اشتغال در مقایسه با گذشته مواجه شود و به همین دلیل به تعریف موجود بسنده کند. برای رفع این معضل پیشنهاد می شود علاوه بر اعلام نرخ بیکاری بر اساس سایر تعاریف استاندارد، نرخ بیکاری بر مبنای تعریف یک ساعت کار در هفته نیز ارائه شود تا ضمن ارائه تصویری واقعی تر از وضعیت اشتغال در کشور آمار قابلیت مقایسه خود با گذشته را از دست ندهد.

3 - واقعیت این است که پدیده اشتغال دارای ابعاد و جزئیات فراوانی است که نمی توان آن را در یک یا حتی 2 الی 3 شاخص و نرخ بیکاری محدود کرد. هر چند مرکز آمار ایران در گزارش های فصلی خود صرفاً به ارائه نرخ بیکاری نمی پردازد و آمارهای دیگری نظیر نرخ مشارکت اقتصادی (میزان جمعیت متقاضی کار به نسبت جمعیت در سن اشتغال)، سهم بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات و برخی جزئیات دیگر از آمارهای اشتغال را اعلام می کند اما ضرورت دارد به ویژه درباره نرخ بیکاری و جمعیت شاغل طیفی از آمارها براساس میزان اشتغال و کیفیت اشتغال نیز ارائه شود. به ویژه اهمیت کیفیت اشتغال از این جهت است که می توان مشاغل کاذب و همچنین استانداردهایی که در بخشی از مشاغل موجود مورد غفلت قرار گرفته اند را در این آمار مورد اشاره قرار داد. به عنوان مثال میزان اشتغال بدون قرارداد یا با قراردادهای سفید امضا، میزان اشتغال به تفکیک ساعات اشتغال در هفته، میزان اشتغال با دریافتی کمتر از حداقل حقوق که می تواند تصویری واقعی تر و آسیب شناسانه از وضع موجود بازار کار را نشان دهد.

4 - ضروری است مسئولان اقتصادی گزارش های موجود مرکز آمار درباره نرخ بیکاری را با دقت بیشتر و تمرکز بر برخی جزئیات آن مشاهده کنند چرا که برخی پیشنهادهای قبلی نگارنده درباره استانداردشدن تعاریف اشتغال و بیکاری در لابه لای گزارش های مرکز آمار وجود دارد و فقط کافی است شفاف تر و با صراحت  بیشتر در این گزارش ها مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال در آخرین گزارش منتشر شده مرکز آمار با عنوان «چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار پاییز 91» و همچنین گزارش های قبلی مرکز آمار درباره نرخ بیکاری فصل های قبل از آن آماری تحت عنوان «سهم اشتغال ناقص» آمده است که عبارت است از نسبت جمعیت دارای اشتغال ناقص به جمعیت شاغل، براساس تعریف مرکز آمار افراد دارای اشتغال ناقص شامل تمام شاغلانی است که در هفته آمارگیری کمتر از 44 ساعت در هفته کار کرده باشند و خواهان انجام کار بیشتر در هفته باشند.

براساس گزارش مرکز آمار این افراد 9.2 درصد کل شاغلان کشور را تشکیل می دهند که نشان می دهد علاوه بر 2میلیون و 400هزار بیکاری که درآمار رسمی آمده است بیش از یک میلیون و 900هزار نفر نیز اشتغال ناقص دارند، لذا تقاضای فعلی کار فقط شامل 2میلیون و 400هزار نفر نیست بلکه تقاضای اشتغال ناقص برای فعالیت بیشتر را نیز باید به تقاضای فعلی اشتغال اضافه کرد.

در هر صورت ضروری است مرکز آمار در دوره فعالیت دولت تدبیر و امید و در شرایطی که دولت شفافیت و ارائه آمارهای صحیح را یکی از اصول خود اعلام کرده است به سمتی حرکت کند که آمارها بتوانند تصویر دقیقتر و واقعی تری از اقتصاد ایران به ویژه بازار اشتغال ارائه دهند تا تصمیم سازان در دولت و کارشناسان در مراکز علمی بتوانند با نگاه دقیقتر به این عرصه تدابیر کارآمدتری برای رفع معضل بیکاری ارائه دهند.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon