فلوجه بهانهای برای بازگشت سربازان آمریکایی؟
خبرگزاری تسنیم:کارشناس مؤسسه واشنگتن بر این باور است که تصرف کوتاه مدت و ناپایدار شهرهای رمادی و فلوجه عراق توسط القاعده، به منزله بهانهای است تا طرفداران حضور نظامی آمریکا در عراق، حامیان خروج آمریکا از عراق را تخطئه کنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مؤسسه واشنگتن، کارشناس این اندیشکده معتقد است مخالفان خروج آمریکا از عراق بر این باورند که قدرت گرفتن تروریسم در عراق به واسطه غیبت نظامی آمریکاست و این موضوع، خود مهر تأییدی ضمنی بر اشغال عراق است.
دولت اسلامی عراق و شام (ISIL) - شاخه القاعده در عراق و سوریه- در روز 31 دسامبر کنترل مرکز شهرهای رمادی و فلوجه، بزرگترین شهرهای استان الانبار عراق را در اختیار گرفت. دو هفته از آن تاریخ میگذرد و گروههای تروریستی همچنان کنترل فلوجه را در دست دارند، همان شهری که در سال 2004 شاهد نبردهای سهمگین خیابانی اعضای القاعده و سربازان نیروی دریایی آمریکا بود.
مرکز فرماندهی حکومت خودمختار القاعده تنها 35 مایل تا سفارت آمریکا و 25 مایل تا فرودگاه بغداد فاصله دارد. البته شهرت فلوجه تنها به این دلایل نیست و این شهر، یادآور اتفاقات دیگری نیز هست. در سال 2004 در جریان اخراج القاعده از این شهر، 122 نفر از سربازان آمریکایی کشته و بیش از 650 نفر از آنان مجروح شدند. اکنون ممکن است فلوجه بار دیگر به نماد تجدید حیات القاعده در عراق تبدیل شود، همچنان که حکومت عراق مجبور شده بدون استفاده از نیروهای آمریکایی این شهر را پاکسازی کند.
سه سناریو در انتظار فلوجه است که هیچکدام جالب به نظر نمیرسند. اگر مسبب تلفات گسترده نظامیان، ارتش عراق باشد؛ عربهای سنی از حکومت شیعه عراق بیشتر فاصله میگیرند و سرپیچی آنان شدت میگیرد. غیبت نیروهای آمریکایی نیز به نوبه خود میتواند ارتش عراق را در جریان درگیریهای خونین خیابانی دچار شکاف و تفرقه سازد و خطر یک فروپاشی تحقیرآمیز را در نزدیکی پایتخت به آن تحمیل نماید. یا حتی ممکن است القاعده عقبنشینی کند، یک جنگ تبلیغاتی به راه بیندازد و مدعی پیروزی درصحنه نبرد شود و به موازات آن توان رزمی خود را برای تصرف مجدد فلوجه حفظ و تجدید نماید. در هر سه صورت منافع آمریکا صدمه خواهد دید و در هر حال، این وضع میتواند به تقویت القاعده که به دنبال تأسیس دولت اسلامی از خلیج فارس تا دریای مدیترانه است، بینجامد.
اما جای امیدواری است که همین موقعیت، فرصتی است برای بهبود بخشیدن به اوضاع عراق. تجدید حیات القاعده این گروه را به سمت رفتارهای نادرست گذشته سوق داده است. رفتارهایی مانند ارعاب سنیها، اخذ مالیات از آنان و اِعمال قوانین سختگیرانه اسلامی در مناطقی که کنترل آن را به دست دارند.
در سال 2006 این رفتارها قبایل را علیه آنان شوراند و این اتفاق دوباره در حال وقوع است. در شهر رمادی، شورشیانی که با دولت عراق میجنگیدند، اسلحههای خود را به سمت تروریستهای القاعده برگرداندند. نکته در خور توجه اینجاست که این اتفاق زمانی رخ داد که کنترل خیابانهای شهر در اختیار القاعده بود و این گروه در موضع قدرت قرار داشت. در فلوجه، دولت اسلامی عراق و شام تصمیم گرفته است به صورت علنی و رودررو بجنگد و خطر شکست نظامی را به جان بخرد.
در سال 2006، آخرین باری که این شرایط فراهم شد، ایالات متحده دولت عراق را وادار کرد از این فرصت به نحو عالی بهره ببرد. نتیجه، همکاری قبایل و ارتش بود و همین همراهی و ائتلاف سبب شد القاعده در عراق بین سالهای 2006 تا 2008 در یکی از مؤثرترین کمپینهای مبارزه با تروریسم در تاریخ متلاشی گردد. اما با کاهش تعهدات ایالات متحده از سال 2009، دولت عراق از اجرای تعهداتش با قبایل سر باز زد تا تنها قبایل متحد خود را حفظ کند و گروههای تروریستی اندک اندک هر یک از آن قبایلی را که دولت کنار گذاشت، جذب کنند.
هفته گذشته، مأموران بلندپایه دولت اوباما ارتباطهای تلفنی مکرری با بغداد برقرار کردند و به ویژه، جو بایدن، معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به طور جدی نوری المالکی را ترغیب کرد که ائتلاف ارتش و قبایل را از سر گیرد. ابزار و تجهیزات اطلاعاتی و امنیتی هوشمند آمریکا به عراق منتقل شدهاند تا توان شناسایی و رصد ارتش عراق در کوتاه مدت ارتقاء یابد. این اقدامات مفید و ارزشمند تماماً صرف بازیابی توان محدود شده آمریکا در کمک به عراق میشود،آن هم برای جنگی تکراری در میدان مقدس فلوجه.
مشکل کلیدی، جایگاه تأسفبار عراق در سیاست خارجی ایالات متحده است. در دولت اوباما، خروج کامل نظامیان برای عمل به وعده انتخاباتی او آغاز گردید، اما به عنوان یک جایگزین اهداف استراتژیک بلندمدت پایان یافت. عقبنشینی کامل از اهداف استراتژیک در عراق، تقریباً حمایت از عراق را که ما از هر کشور متحد جدی آمریکا که پایتختش در محاصره القاعده باشد، میکنیم، غیرممکن کرده است.
آمریکا همچنان با به کارگیری نیروهای ویژه در عراق یا استفاده از نیروی هوایی در عراق مخالف است. ابزارها و امکاناتی که برای تعقیب تروریستها در هر جای جهان، از سومالی گرفته تا پاکستان بسیار عادی است.
اینک زمان آن فرا رسیده که وضعیت ویژه عراق به پایان برسد. تعیین مشاوران متخصص در زمینه مقابله با تروریسم و تأمین حمایتهای دفاعی هوایی در طول بحرانهای منطقهای از جمله در زمان این بحران ادعای اوباما مبنی بر اتمام سلطه آمریکا بر عراق را نقض نمیکند. سیاست «حضور آمریکا به صورت غیرنظامی در عراق» بیش از این نباید ادامه پیدا کند. و اگر عراقِ پس از اشغال نمیتواند آشکارا از اشغالگر خود تقاضای کمک کند، پس نباید ایالات متحده را از فشار گهگاه بر تروریستها بازدارد؛ آن هم در موقعیتی که بسیار آسیبپذیر شده است. جدا از همه این مسائل، آیا خطر القاعده در عراق کمتر از خطر ایدئولوگهایی القاعده در پاکستان است که آمریکا حاضر شد خطر تضعیف دولت اسلامی مسلح هستهای پاکستان را در جریان قتل اسامه بن لادن به جان بخرد و بدون اجازه حکومت پاکستان در خاک این کشور عملیات نظامی مستقیم انجام دهد؟
پایان بخشیدن به جنگ در عراق و افغانستان، هدف ارزشمندی است؛ اما این جنگها ضرورتاً با خروج ارتش آمریکا از منطقه پایان نمیگیرد. در واقع، اگر ارتش آمریکا تماماً خود را از معرکه کنار بکشد و هیچ انعطافی در حمایت عملیاتی از شرکای سابق خود نشان ندهد، بدون تردید پایان این جنگها بعید است. اینها مجموعه عواملی است که باید در برنامههای اجرایی دولت اوباما در عملیات دوباره در عراق و کاهش میزان و دامنه حضور در افغانستان به طور جدی مد نظر قرار گیرد و وزن پیدا کند.
انتهای پیام/