«رابینسون و کروزو»، دنیایی تازه که نیازی به اسلحه و کشتار ندارد
خبرگزاری تسنیم: نمایش «رابینسون و کروزو» درباره صلح و دوستی است. نویسنده در این نمایشنامه انسانها را دعوت به دوستی میکند. او دنیای تازهای میآفریند که در آن نیازی به اسلحه و کشتار نیست.
خبرگزاری تسنیم_ وحید شیخی یگانه
میخواهم در مورد اهمیت زبان بنویسم و برای این کار ارجاع میدهم به یک نمایش که در سی و دومین دوره جشنواره تئاتر فجر اجرا شد. اما نمایش مورد نظر، یک نمایش خارجی نیست، که البته اهمیت زبان در برقراری ارتباط با بیننده در یک نمایش خارجی بر هیچ کس پوشیده نیست. اما نمایشی که میخواهیم بدان بپردازیم «رابینسون و کروزو» است که در تالار هنر روزهای شنبه و یکشنبه به روی صحنه رفت. این نمایش را «ن. نیترونا و ج کوروایچیو» نوشتهاند و علیرضا کوشک جلالی این اثر نمایشی را کارگردانی کرده است.
داستان این نمایش درباره مقابله و ارتباط و دوستی بین دو سرباز بیگانه است که در یک جزیره بیآب و علف گرفتار آمدهاند. این دو سرباز ترک و روسی زندگیشان را در جزیره ناآشنا با جنگ و مجادله آغاز میکنند اما کم کم برای حیات لازم میبینند که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و زمانی که به یک زبان مشترک نزدیک میشوند دوستی و محبتی بین آن دو برقرار میگردد. دو سرباز هنگامی که در موقعیت غریب جزیره ناآشنا گرفتار میآیند بنا به ماهیت ذاتی حرفه خود برای کوچکترین چیزی با یکدیگر میجنگند، چنانچه که در ابتدا نمایش دعوا بر سر یک عروسک کوچک است. گویی که آدمها نمیتوانند با زبان و با گفتگو نیاز خودشان را باز گو کنند و در همه حال دست به جنگ نزنند.
رفتار ابتدایی دو سرباز همچون انسانهای اولیه است که زبان هم را نمیفهمند و فقط با زور و دعواست که خواستههای درونیشان را به یکدیگر تحمیل میکنند اما بعد از اینکه هر کدام از سربازها دیگر چیزی برای از دست دادن و یا به غصب کردن از یکدیگر ندارند. لازم میبینند که در راستای یک هدف مشترک با همدیگر همکاری کنند و ابتدا با شکار آغاز میشود. شکار ماهی و شکار موش. بعد از آن پیدا شدن یک کیسه فصل دیگری از داستان را در بر میگیرد. توپ پینگ پونگ ورقابت دو سرباز که با تقلب سرباز ترک بازی ناتمام باقی میماند.
هنگامی که دامنه ارتباط بین دو سرباز توسعه مییابد. دو سرباز لباسهای نظامیشان را در میآورند و لباسهایی با رنگ شاد بر تن میکنند. نویسندگان نمایشنامه بدون اینکه نامی از شخصیتهایشان ببرند با انتخاب عنوان «رابینسون و کروزو» شرایط داستان را تعریف میکنند. آنچه که به آن اشاره کردیم بیشباهت به داستان خلق آدم نیست. دو سرباز هنگامی که میخواهند یکدیگر را معرفی کنند و شرایط گرفتاری در جزیره را شرح دهند. چنین میگویند که یکی از آسمان و دیگری از خشکی به این جزیره آمدهاند. در جایی از نمایش دو سرباز ناخودآگاه باتشریح شرایط خود به سمت یکدیگر شلیک میکنند. دو سرباز لباسهایشان را در میآورند و آنگاه دیگر خبری از جنگ و مجادله نیست. گویی انسانهایی هستند که تازه متولد شدهاند و لحظاتی بعد با پوشیدن لباسهای تازه، حیات را آغاز میکنند.
این لباس و موقعیت تازه دوستی و صلح را به ارمغان میآورد. اما آنچه که سبب خشنودی تماشاگران در اجرای این نمایش گردید انتخاب زبان آذری برای یکی از شخصیت هاست. طنز کلامی که در این نمایش به وجود آمده بود بخش عمدهای از آن را مدیون گویش آذری یکی از سربازهاست به گونهای که در طول نمایش خنده تماشاگران همزبان را درپی دارد. در واقع فضاست که سبب خنده میشود. هنگامی که تماشاگرآذری زبان بدون هیچ سابقه ذهنی در شهری فارس زبان به دیدن این نمایش مینشیند، وقتی که مشاهدهگر موقعیت این دو سرباز است به گونهای که خود (تماشاگر) با یکی از سربازان همزبان است و حرف هم را میفهمند و از طرفی سرباز بیگانه (روس) به همراه سایر تماشاگران فارس زبان از درک منظور سرباز ترک زبان عاجزند؛ همین نکته از مهمترین مواردی است که سبب خنده میگردد.
تماشاگران آشنا به زبان جاری در صحنه در موقعیت عاقلانی قرار میگیرند که میتوانند حتی به تماشاگران ناآشنا و نابلد به زبان آذری هم بخندند و حال تکلیف تماشاگران نابلد به زبان آذری چیست؟ معمولا اینگونه تماشاگران چون نمیخواهند از قافله عقب بیفتند و از نابلدی خودشان احساس ضعف کنند؛ تحت هر شرایطی با دیگران میخندند و یا به کل موضع تدافعی در مقابل نمایش میگیرند. بدون شک اگر «رابینسون و کروزو» در شهری آذری زبان اجرا میشد، بدین شکل با خنده تماشاگران مواجه نمیشد. چنانچه که هنگامی سرباز آذری زبان دبالوگهایش را بعد از آذری به فارسی بیان میکند، برای تماشاگر غیرآذری زبان هیچ نکته خنده داری در خود نهفته نداشت.
نمایش «رابینسون و کروزو» درباره صلح و دوستی است. نویسنده در این نمایشنامه انسانها را دعوت به دوستی میکند. او دنیای تازهای میآفریند که در آن نیازی به اسلحه و کشتار نیست. در دنیای «ن. نیترونا-ج. کوروایچیو» موسیقی و ورزش و شادی جای دارند. دنیای جدید نویسندگان آنقدر شیرین و دوست داشتنی است که سربازان سابق تاب دوری از هم را ندارند. موقعیت ابتدایی که جنگ بر سر یک عروسک ساده بود؛ در پایان به موقعیتی تغییر وضعیت میدهد که سرباز روس عروسک را به دیگر سرباز هدیه میدهد.
نمایش «رابینسون و کروزو» 28 و 29 دی ماه در تالار هنر و در قالب بخش مرور تئاتر ایران به کارگردانی علیرضا کوشکجلالی روی صحنه رفت.
انتهای پیام/