توجه القاعده به نفت خلیج فارس و گسترش حضور تکفیری‌ها در غرب

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری لبنانی النشره، هم اکنون فعالیت‌های گروه‌های سلفی تکفیری تندرو حد و مرز و یا منطقه‌ مشخص و معینی را در برنمی‌گیرد. تروریسم با توسعه و گسترش گروه‌های «سلفی تکفیری» توسعه و گسترش می‌یابد و به خطری علیه امنیت جهانی تبدیل شده است. این خطر هم اکنون تنها خاورمیانه و شمال آفریقا را در برنمی‌گیرد، بلکه اروپا، آسیا و آمریکا را نیز در برگرفته و تمام این مناطق به شدت از تروریسم احساس خطر می‌کنند.

بیم و نگرانی از گروه‌های تروریستی و توسعه و گسترش فعالیت‌های آنها کاملا در گزارش‌های خبری رسانه‌های بین المللی و تحقیقات و پژوهش‌های دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی غربی به خصوص در این اواخر در قبال سوریه آشکار است.

در هفته‌های گذشته دمشق به هیئت‌های امنیتی اروپایی ابلاغ کرد که جز از طریق سفارتخانه‌های آنها در دمشق نمی‌تواند، اطلاعاتی درباره تروریست‌هایی به آنها بدهد که از اروپا و کشورهای آنها راهی سوریه شده‌اند. شاید دمشق به این طریق این کشورها را تحت فشار قرار می‌داد تا سفارتخانه‌های خود را در سوریه بگشایند، به ویژه آنکه نظام سوریه به خوبی آگاه است که کشورهای اروپایی به شدت نیازمند اطلاعاتی درباره سلفی‌های تکفیری اروپایی است که در سوریه در صفوف گروه‌های تروریسی مسلح علیه نظام و ارتش سوریه می‌جنگند.

هم اکنون غرب این موضوع را به خوبی دریافته است، خطری که کشورهای اروپایی را تهدید می‌کند، تنها بازگشت اتباع تروریست آنها که در سوریه در صفوف گروه‌های مسلح می‌جنگند، نیست، بلکه بیم آنها فراتر از اینهاست. این کشورها دریافته‌اند که این گروه‌ها به مرحله‌ای رسیده‌اند که خود می‌توانند، نیازهای مالی خود را تامین کنند و نیازی به حمایت‌های مالی طرف‌ها و کشورهای حامی از خود را ندارند.

به جرات می‌توان گفت که هم اکنون درآمدهای حاصل از فروش هزاران بشکه نفت سوریه به جیب سازمان تروریستی القاعده سرازیر می‌شود و این بیم به شدت وجود دارد که این تجربه در سوریه، گروه‌های تروریستی وابسته به القاعده را تشویق به دست اندازی به چاه‌های نفت عراق و تلاش برای تسلط بر آن کند. این درحالی است که این موضوع نمی‌تواند، تنها محدود به کشور عراق و سوریه شود، بلکه دیگر کشورهای منطقه از جمله کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز شامل شود که دارای منابع غنی و سرشار نفت هستند.

کسانی که روند درگیری‌های مسلحانه گروه‌های تروریستی با یکدیگر در شرق، شمال و شمال شرقی سوریه را دنبال کند، در می‌یابد که یکی از مهمترین دلایل این درگیری‌ها تلاش برای تسلط بر چاه‌های نفت این منطقه است و در می‌یابد، هر گروه سلفی تکفیری که بر این چاه‌ها تسلط پیدا کند، از هرگونه حمایت مالی خارجی و به تبع آن وابستگی خارجی نیز رهایی می‌یابد و می‌تواند با مستقل کردن خود از دیگران روی پای خود بایستد و حتی به حمایت مالی از گروه‌های تروریستی دیگر و حتی تروریست‌هایی در سراسر جهان تحت عناوین مختلف بپردازد.

اینگونه به نظر می‌رسد که هم اکنون منطقه در مرحله‌ای قرار دارد که گروه‌های تروریستی مسلح هرجا و هرگاه اراده کنند، می‌توانند در آن حضور یابند و دلیل آن حضور گروه‌های مسلح تروریستی در کشورهای عراق، مصر و لیبی است. این موجب می‌شود تا به خوبی دریافت که حضور این گروه‌ها همچنان در حال توسعه و گسترش است و این گروه‌ها همچنان بر مناطق حضور و فعالیت خود می‌افزایند.

اینجاست که کارشناسان و صاحبنظران این سوال را مطرح می‌کنند، آیا ممکن است، آنچه زمانی در افغانستان روی داد و واشنگتن به حمایت از «مجاهدین» علیه اتحاد شوروی برخاست و پس از آن این مجاهدین به دشمن آمریکا تبدیل شدند و حملاتی را علیه این کشور انجام دادند، هم اکنون علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس تکرار شود و کشورهای عربی که از گروه‌های تروریستی در سوریه حمایت کردند، به دشمن این کشورها تبدیل شوند.

عربستان سعودی به شدت نگران توسعه و گسترش افکار و اندیشه‌های القاعده است. مادران عربستانی به شدت نگران «وحشی‌هایی» هستند که مغز نوجوانان و جوانان آنها را شستشو دهند و آنها را تا مرز انجام عملیات‌های انتحاری تحت عنوان جهاد راهی سوریه کنند.

در روزهای گذشته مناطق مختلف عربستان شاهد اعتراض‌هایی بوده که در آن معترضین عربستانی این سوال را از حکومت می‌کردند که چه کسی می‌خواهد مقابل ربوده شدن فرزندان‌امان توسط گروه‌های تندرو را بگیرد.

اولویت‌ها در منطقه تغییر کرده است. هم اکنون اولین و آخرین اولویت در منطقه ایجاد امنیت است. در سوریه تحت عنوان جهاد هر نوع جنایتی از قتل و کشتار و فحشا رخ می‌دهد. در عراق تهدید به ریخته شدن خون‌های بیشتر و دست زدن به قتل‌ عام‌ها و کشتارهای جمعی توسط انتحاری‌ها و افزایش بیش از پیش عملیات‌های تروریستی می‌شود. در لیبی بر همین منوال باب هرگونه درگیری و نزاع مسلحانه توسط گروه‌های سلفی تکفیری و همچنین گروه‌های شبه نظامی باز است. در مصر نزاع‌ها و درگیری‌های مسلحانه سراسر کشور را فرا گرفته و صحرای سینا به مکانی امن و پناهگاهی برای گروه‌های تکفیری - تروریستی تندرو تبدیل شده است و گستره بحران و درگیری‌های سوریه به عرصه لبنان نیز کشیده شده است.

اما خطری که لبنان را تهدید می‌کند، تنها محدود به طرابلس نمی‌ماند و سلسله بمبگذاری‌های ضاحیه جنوبی بیروت تنها این منطقه را در بر نخواهد گرفت و نزاع میان دو گروه تروریستی «داعش» و «جبهه النصره» در عمل به کشور لبنان کشیده شده است، چون اگر غیر از این بود هیچ‌گاه اعلامیه آغاز به فعالیت داعش لبنان و داعش سوریه در شمال لبنان را شاهد نبودیم و در مقابل موشک‌های جبهه النصره به سمت منطقه «هرمل» در «بقاع» شلیک نمی‌شد.

به نظر می‌رسد، زنگ درگیری‌های النصره و داعش در لبنان زده شده و این بیم وجود دارد، نزاع این دو گروه در لبنان، این کشور را به سوریه‌ای دیگر تبدیل کند و جنگی خونین را در این کشور به راه بیاندازد.

اما خطرناک‌تر از حضور گروه‌های تروریستی سلفی تکفیری در این مناطق، دادن صبغه مذهبی و دینی توسط مبلغین و مفتی‌ها و طراحان اقدامات و توطئه‌های تروریستی است که با این حوادث همراه شده و به این حضور و فعالیت صبغه مذهبی و دینی داده‌اند و این موجب می‌شود تا کشور لبنان بیش از پیش در معرض خطر حملات تروریستی قرار گیرد و همان طور که شاهد بمبگذاری در سفارت ایران در بیروت بودیم، دور از انتظار نیست که شاهد هدف قرار گرفتن دستگاه‌های نظامی و ارتش لبنان و موسسات و نهادهای وابسته به آن باشیم.

به این ترتیب می‌توان گفت که کشورهای عربی یکی پس از دیگری تبدیل به عرصه تاخت و تاز و فعالیت این گروه‌های تروریستی سلفی تکفیری می‌شود و در حالی که این گروه‌ها تلاش می‌کنند، درگیری‌ها و منازعات موجود را مذهبی و طایفه‌ای جلوه دهند، این تحرکات و درگیری‌ها هیچ‌گاه مذهبی و طایفه‌ای نبوده است، اگرچه به نظر می‌رسد، همانگونه که این درگیری‌ها به کشوری خاص در خاورمیانه محدود نشود، به همین ترتیب این درگیری‌ها تنها محدود به منطقه خارومیانه نخواهد شد و همان گونه که به مناطق و شهرهای مختلف روسیه راه پیدا کرده، خیلی زود آمریکا و اروپا را نیز در بر خواهد گرفت. تجارب گذشته این گونه به ما یاد داده‌اند.

انتهای پیام/