شفاه: مریلا زارعی و بهروز شعیبی با اعتقاد در "هناس" بازی کردند/ کسی نمی‌تواند هنرمندان فیلم‌های انقلابی را از سینما حذف کند + فیلم

شفاه: مریلا زارعی و بهروز شعیبی با اعتقاد در "هناس" بازی کردند/کسی نمی‌تواند هنرمندان فیلم‌های انقلابی را از سینما حذف کند+فیلم

تهیه‌کننده "هناس" می‌گوید که لطف و نظر شهید رضایی‌نژاد به این فیلم حس می‌شد و بازیگران آن با اعتقاد بازی کردند، این بازیگران از سینما حذف نمی‌شوند که به درجات آن‌ها اضافه می‌شود هرچند که برخی دوست دارند تا آنها را تنبیه کنند.

خبرگزاری تسنیم ـ محمدباقر صنیعی منش: گفت‌وگو با کارگردان و تهیه‌کننده "هناس" وسعت و ابعاد مهمی دارد که تنها در یک مصاحبه ممکن نبود، از سویی در بخش اول مصاحبه ما با آنها، این دو سینماگر در پاسخ به سؤالات ابتدایی ما مطالبی را برای گفتن داشتند که فکرش را نمی‌کردیم و از این رو مصاحبه‌ به سمت و سویی دیگر رفت که البته از شنیدن آن صحبت‌ها خوشحال شدیم اما در عین حال کمتر توانستیم به مسائل مرتبط با خود فیلم و همچنین دیگر نکاتی که درباره فیلم در نظر داشتیم، برسیم، برای همین قرار بر ادامه مصاحبه با حسین دارابی و محمدرضا شفاه در جایی دیگر شد.

در بخش دوم و پایانی مصاحبه با سازندگان "هناس" ابتدا گفت‌وگوی ما با محمدرضا شفاه تهیه‌کننده فیلم را خواهید دید و خواند، از همکاری بازیگران فیلم یعنی مریلا زارعی و بهروز شعیبی با فیلم و حواشی حضور بازیگران در فیلم‌های مرتبط با انقلاب گرفته تا نقد به دستگاه‌ها و حاکمیت در نگاهی که به سینما به‌مثابه یک فرصت دارند، از جمله موارد مهمی است که در این مصاحبه خواهید خواند.

بهروز شعیبی با اعتقاد و روحیه فوق‌العاده مثبت در "هِناس" بازی کرد

* شما چهار فیلم ساختید که در همه آنها چهره‌های مطرح سینمای ایران حضور دارند. باتوجه به اینکه این فیلم‌ها هم ساخته نهادی مانند حوزه هنری است و از سوی دیگر عموماً فیلم‌های شما دارای موضوعاتی ملی، انقلابی و مذهبی بوده، حضور آنها بر چه اساسی در این فیلم‌ها بوده است؟‌ ملاکشان برای انتخاب این دست از آثار چیست؟ بعضاً دوگانه‌هایی ایجاد می‌شود که بازیگران تمایلی برای حضور در فیلم‌هایی با این رویکرد ندارند.

ترجیح می‌دهم با مثال فیلم جدیدمان "هناس" شروع کنم، ما برای انتخاب بازیگر خیلی فکر کردیم که کدام یک از بازیگران انتخاب خوب و مناسبی برای ایفای نقش هستند، از اول هم خانم زارعی انتخاب ما برای بازی بود که البته ایشان درگیر دو تا سریال بودند. با شناختی که از فضای سینما داریم، بازیگری که در دوتا سریال همزمان درگیر است زمانی برای بازی در یک فیلم سینمایی را دیگر ندارد. بعد از این گزینه‌های دیگری را مورد بررسی قرار دادیم که بعضاً مورد پسند ما قرار نگرفتند و برخی نیز تمایلی به همکاری نداشتند و یا اینکه می‌گفتند "حاشیه دارد و در آن بازی نمی‌کنیم."

 

حوزه هنری , شهدای هسته‌ای , سینمای ایران ,

 

برای همین به‌سراغ انتخاب بازیگر مرد فیلم رفتیم که خیلی زود به گزینه آقای شعیبی رسیدیم. زمانی که آقای شعیبی مطرح شد، همگی مشتاق حضور او برای بازی در این فیلم بودیم. حس جمعی ما بسیار مثبت بود اما زمانی که با ایشان دیدار و گفت‌وگو کردیم این حس به‌مراتب بیشتر شد. آقای شعیبی سال‌های سال است که در سینمای ایران بازی می‌کند، از بازی در آژانس شیشه‌ای که برای اولین بار شاید او را دیدیم بعد از آن هم سال‌ها دستیاری کارگردان و تجربه کسب کرد و سپس چند فیلم و سریال خیلی خوب بازی کرد. او به‌شدت حرفه‌ای است و کار در سینما را به‌عنوان کارگردان و بازیگر می‌فهمد و با جنبه‌های هنری سینما آشناست. این‌که او گفت "این نقش را دوست دارم"، برای ما خیلی جذاب بود. او فراتر از مباحث هنری که درون این فیلم وجود داشت، نکته‌ای را گفت که خیلی برای ما مهم بود و منتظر بودیم که این جمله را بشنویم، این‌که به بازی در این نقش اعتقاد دارد و دوست دارد در این نقش بازی کند، برای همین بازیگر نقش مرد ما خیلی زود به نتیجه رسید اما بازیگر نقش زن فیلم همان‌طور که گفتم دیرتر به نتیجه رسید.

بعد از دو ماه گفتیم که بار دیگر از خانم زارعی استعلام بگیریم، باز هم فکر می‌کردیم که خانم زارعی چون در سریال دیگری در حال کار است نمی‌‌تواند به این پروژه برسد، از سوی دیگر ایشان بسیار در انتخاب نقش‌هایش سخت‌گیر است، برای همین است که در سینمای ایران جایگاه بسیار مهمی دارند، بالاتر می‌رود که پایین‌تر نمی‌آید، در حالی که خیلی از بازیگرها اوج می‌گیرند و بعد از مدتی پایین می‌آیند اما مدام به ارتقای جایگاه نقش‌آفرینی‌ خانم زارعی اضافه می‌شود.

حوزه هنری , شهدای هسته‌ای , سینمای ایران ,

خلاصه آنکه بار دیگر از وضعیت زمانی ایشان پرسیدیم که فهمیدیم کار ایشان در یکی از سریال‌هایشان تمام شده است. البته این را می‌دانستیم که روزهایی امکان دارد در پروژه دیگر مشغول باشند و برای همین ایشان را از دست بدهیم و کار ما در آن روزها متوقف شود، برای همین این موضوع برای من تهیه‌کننده خیلی ریسک داشت چراکه امکان داشت هزینه تمام‌شده پروژه بالا برود، در نتیجه با حوزه هنری صحبت کردیم و دوستان ما در آنجا هم گفتند که "حضور خانم زارعی ارزش دارد و می‌ارزد که در هر شرایطی ایشان در این فیلم حضور داشته باشند."

در شرایطی که کشور ما در مذاکرات هسته‌ای در وضعیت اتهام قرار دارد باید در شرایط شاکی قرار بگیرد و به دنیای مدرن و به‌ظاهر طرفدار انسانیت بگوید که "بدترین کاری را که می‌شود با یک کشور و ملت کرد، شما مدعیان حقوق بشر و صلح و آزادی انجام دادید و یک مرد را مقابل چشمان زن و فرزندش کشتید"

 

 

با ناامیدی به‌سراغ ایشان رفتیم و گفتند که "فیلمنامه را بفرستید."، بعد از آن گفتند که یک جلسه بگذاریم و حرف بزنیم، از این موضوع هیجان‌زده شدیم البته به خودمان گفتیم که شاید از در احترام به موضوع فیلم می‌خواهند جلسه‌ای با ما داشته باشند و دقایقی صحبت کنند، اما زمانی که آمدند فهمیدیم که چه ارتباط خوبی با فیلمنامه برقرار کردند و چه لطفی به ما به‌خاطر این کار دارند، در نهایت در کمال تعجب این اتفاق افتاد که ایشان بازی در این نقش را قبول کردند، ما که احساس می‌کردیم قرار است تا بازی را ببازیم به بهترین شکل ممکن بردیم، بماند که چقدر نذر و نیاز کردیم تا این اتفاق بیفتد، چراکه آمدن بازیگری مانند خانم زارعی به‌خاطر تسلطی که در صحنه دارد و محوریتی که نقش زن در این فیلم داشت واقعاً حیاتی بود، از سوی دیگر خود خانم زارعی هم مهم بود، چراکه ویژگی‌های بسیار مهمی دارند.

هِناس با کمک شهید رضایی‌نژاد ساخته شده است

* چه ویژگی‌هایی از هنر ایشان برای شما قابل توجه بود؟

ایشان درک خیلی خوبی از این فضا دارند و بعد از مذاکره با ایشان این موضوع برای من دقیق‌تر شد که همان احساسی که شعیبی نسبت به فیلم داشت یعنی اعتقاد داشتن برای بازی، همان را هم خانم زارعی داشت. او هم گفت که "من هم به این نقش اعتقاد دارم و فارغ از تخصص این نقش را انتخاب کردم". بعد از انتخاب این دو نفر برای بازی در فیلم با کارگردان به این نتیجه رسیدیم که واقعاً مقدر بود که آنها در فیلم بازی کنند. این پروژه هم البته مانند دیگر فیلم‌ها ایراداتی دارد اما بدون شک با کمک خود شهید این فیلم ساخته شد وگرنه ما سقوط می‌کردیم. اگر افرادی هستند که این فیلم را دوست دارند و برای ما در صفحه فیلم در فضای مجازی نظر می‌گذارند که "آن را دوست داریم و فیلم استانداردی شده است"، برای آن است که خود شهید کمک کرده است.

برخی دوست دارند بازیگران فیلم‌های ملی تنبیه شوند

* آیا این موضوع که می‌گویند بازیگرانی که در این فیلم‌ها بازی می‌کنند تا چندسال بیکار می‌شوند، درست است؟ آیا جریاناتی وجود دارد که نمی‌گذارند چهره‌ها در فیلم‌های با مضامین انقلابی بازی کنند؟

اگر سؤال شما این است که آیا افرادی هستند که دوست دارند بازیگران این فیلم‌ها بعد از کار مدتی بیکار و تنبیه شوند، بله درست است اما این‌که آیا این اتفاق می‌افتد یا خیر باید جواب منفی بدهم زیرا زورشان به این بازیگران نمی‌رسد چراکه این بازیگران چهره‌های شاخص سینمای ما هستند.

حوزه هنری , شهدای هسته‌ای , سینمای ایران ,

این بازیگران هنرمندان درجه‌یک ما هستند که نه‌تنها بازی در این فیلم‌ها به کارنامه حرفه‌ای آنها لطمه‌ای نمی‌زند بلکه بازی‌ آنها ارتقا پیدا می‌کند. کارگردانان ما هم دنبال تسویه حساب سیاسی نیستند و قرار نیست با کسی پروژه‌ای را طوری ببندند که بخواهند با کسی تسویه حساب کنند. امکان دارد که چند نفر زخم‌زبان بزنند اما قدرت اینکه بخواهند این چهره‌ها را از کار بیکار کنند ندارند.

آیا افرادی هستند که دوست دارند بازیگران این فیلم‌ها بعد از کار مدتی بیکار و تنبیه شوند، بله درست است اما این‌که آیا این اتفاق می‌افتد یا خیر باید جواب منفی بدهم زیرا زورشان به این بازیگران نمی‌رسد چراکه این بازیگران چهره‌های شاخص سینمای ما هستند

 

 

* پس امکان دارد این اتفاق برای بازیگرانی که کمتر چهره باشند رخ دهد؟

نه، چراکه اصلاً این اتفاق برای افرادی باید بیفتد که چهره‌اند تا این تنبیه محسوب شود. بازیگرانی که خیلی چهره نیستند که همان بازار کاری که دارند باقی می‌ماند. افرادی قاعدتاً باید مورد اذیت و آزار قرار بگیرند که تا قبل از این اگر بعد هر پروژه چندبار گوشی‌شان زنگ می‌خورده است، حالا دیگر کسی به آنها زنگ نمی‌زند. جریان اصلی سینما دنبال این حرف‌ها نیست و بازیگر خوب همیشه جایش در سینما باز است.

برخی از بازیگران بعد از فیلم‌های ملّی و دینی معروف‌تر و گران‌قیمت‌تر هم می‌شوند

* پس با این حساب این فرضیه که به این بازیگران دستمزدهای بالا باید در فیلم‌های حاکمیتی داده شود تا در زمان بیکاری تأمین باشند نیز بی‌معنی است.

در تمام مدتی که من مشغول کار بودم چنین تجربه‌ای نداشتم و بازیگران فیلم‌های من تا به حال چنین حواشی‌ای نداشتند، شاید برخی از آنها حتی بعد از بازی در این فیلم‌ها معروف‌تر هم شدند و مسیر رشد خود را بهتر از قبل طی کردند به‌طوری که خود من دو سال بعد باید با رقم بالاتری با او صحبت می‌کردم، بنابراین این فرضیه‌ها عموماً مردود است.

هناس با هزینه معمول فیلم‌های آپارتمانی ساخته شده است

* با توجه به اینکه موضوع دستمزد مطرح شد، اگر ممکن است در مورد هزینه‌های فیلم بگویید، آیا هناس فیلم بسیار پرهزینه‌ای است؟

عموماً فیلم‌های آپارتمانی حداقل با یک هزینه 7 تا 8 میلیاردی تولید می‌شود. فیلم ما نیز همین حدود هزینه را برداشته است. بازیگران پروژه ما هم با هزینه‌های خیلی بالا وارد این پروژه نشدند و دستمزدهای معقول گرفتند.

این نکته خیلی مهم است که بچه‌های سینما با عشقشان کار می‌کنند. بهزاد جعفری که از بهترین طراحان صحنه و لباس کشور است زمانی که در این فیلم وارد شد کاری به مسائل فرعی نداشت و با عشق کارش را انجام داد، این که موضعش نسبت به انرژی هسته‌ای چیست ملاکی برای حضورش در فیلم نبود، تنها مهم این بود که کار کند، برای خانه داخل فیلم که یک خانه مخروبه بود ساعت‌ها با کارگردان نشستند و روی خانه کار کردند که این خانه چه می‌خواهد و چه‌کاری باید برای آن انجام دهند، در نتیجه شد خانه‌ای که گرمای خانوادگی و نشانه‌هایی از ایلام و آبدانان که محل زنگی شهید رضایی‌نژاد بوده است در آن دیده می‌شود، از سوی دیگر معلوم است که خانواده‌ای مدرن و به‌روزند که مطالعه می‌کنند و دانشگاهی‌اند.

حوزه هنری , شهدای هسته‌ای , سینمای ایران ,

این نتیجه یک کار خوب و موفق است. خب، وقتی با چنین فردی کار می‌کنیم با تمام انرژی می‌آید، برای همین با تمام عشق وارد می‌شوند. اما اگر بدانم که فردی می‌خواهد با من به این شرط کار کند که در این پروژه پول زیادی می‌گیرد بدون شک با او کار نمی‌کنم، برای همین بدون شک می‌گویم که بچه‌های سینما دنبال این حرف‌ها نیستند مگر تعداد معدود و کمی، همین‌که بدانند که ویژگی انسانی و زیبایی در فیلم وجود دارد به‌سمت آن می‌آیند.

تاریخ سینمای ایران به فیلم‌های انقلابی هنرمندانه و درجه‌یک شهادت می‌دهد

* برخی می‌گویند که فیلم‌هایی مانند هناس ایدئولوژیک و استراتژیک‌اند و هنری نیستند و از فضای سینما و هنر بدورند، با توجه به اینکه شما چند فیلم ساختید که با فضای انقلابی سروکار داشتند جواب و دیدگاه‌تان دراین‌باره چیست؟

این فیلم‌ها را همان کسانی می‌سازند و بازی می‌کنند که همان فیلم‌های دیگر را می‌سازند، تیتراژ یکی از این فیلم‌ها را مقایسه کنید با فیلم‌های دیگری که معتقدند هنرمندانه و سینمایی ساخته شده است، به‌فرض که کارگردان فیلم به‌عقیده این افراد چندان هنری نیست، باقی عوامل چطور؟ طراح صحنه و فیلمبردار و... چطور؟ در نظر داشته باشیم که سینما به همان اندازه که قائم به کارگردان است قائم به کار گروهی نیز هست، هیچ کدام از هنرمندانی که در سینما کار می‌کنند آبروی خود را از سر راه نیاوردند، حتی باوجود اینکه فیلم و عقیده آن را قبول نداشته باشند به‌خاطر پول بیایند. مطمئن باشید اگر هم درصدی این اتفاق رخ دهد اتفاقاً برای فیلم‌های سیاسی و آثاری که از سر اعتقاد دینی و انقلابی ساخته شده، نبوده است، بلکه به‌عکس موارد معدودی بوده است که فیلم‌هایی غیر از این دست، پول فراوان برای تولید آورده است و هرکسی که دلش می‌خواسته رفته و از آن پروژه پول برداشته است.

برای همین هنرمندانه یا هنری بودن فیلم به اینکه درباره چه‌چیزی حرف می‌زند، ربطی ندارد، علاوه بر آنکه فیلم بد شامل هر دو دسته است، هم فیلم استراتژیک و هم فیلم روشنفکری داریم که بد است و هم خوب، طرفداران هردو فیلم نمی‌توانند از فیلم موردنظرشان که بد ساخته شده باشد دفاع کنند، بنابراین فیلم با اعتقاد بی‌هنر یا بی‌اعتقاد هنری اساساً‌ اشتباه است.

تاریخ سینمای ایران بهترین سند و دلیل برای اثبات این حرف است، مگر کم فیلم حزب‌اللهی داریم که هنرمندانه و مخاطب‌پسند ساخته شده است؟ از آن سو فیلم‌های انتقادی و حتی ضدانقلاب داریم که ساخت قوی دارند. این حرف‌هایی که می‌زنند جز در همان فضای رسانه‌ای که گوینده‌های آنها بیان می‌کنند مشتری ندارد. مردم که اصلاً سراغ این حرف‌ها نیستند که فیلمی را که انقلابی یا روشنفکری باشد، ببینند. همین الآن هم فیلمی داریم که منتقد به نظام است اما کسی به آن اعتنا نمی‌کند و در عین حال به فیلم ما توجه می‌کنند، به‌عکس هم بوده که فیلم انقلابی ساخته شده است اما کسی به آن توجهی نکرده است اما به فیلم انتقادی و تلخ توجه کرده‌اند.

هنرمدانه یا هنری بودن فیلم به این‌که درباره چه‌چیزی حرف می‌زند، ربطی ندارد، علاوه بر آنکه فیلم بد شامل هر دو دسته است، هم فیلم استراتژیک و هم فیلم روشنفکری داریم که بد است و هم خوب، طرفداران هردو فیلم نمی‌توانند از فیلم موردنظرشان که بد ساخته شده باشد دفاع کنند، بنابراین فیلم با اعتقاد بی‌هنر یا بی‌اعتقاد با هنر اساساً‌ اشتباه است، تاریخ سینمای ایران بهترین سند و دلیل برای اثبات این حرف است، مگر کم فیلم حزب‌اللهی داریم که هنرمندانه و مخاطب‌پسند ساخته شده است؟

 

 

 

به‌تعبیر یکی دوستان من هیچ مخاطبی برای تجدید عهد با آرمان‌های امام و انقلاب به سینما نمی‌رود به‌عکس هم هست کسی برای ابراز علایق سیاسی به سینما نمی‌روند تا فروش فیلمی را بالا و پایین کنند. مردم به سینما می‌روند که لذت فیلم دیدن را حس کنند، این هنر ماست که حرف‌مان را در فیلمی به‌صورت هنرمندانه بیان کنیم که مخاطب بگوید "برویم این فیلم را تماشا کنیم."

* سؤال آخرم درباره اثرگذاری فیلم در حوزه‌ها و لایه‌های فراسینمایی مانند بحث هسته‌ای و مذاکرات است، آیا در این زمینه فیلم می‌تواند نقش‌آفرین باشد و باور عمومی دنیا را نسبت به مسائل هسته‌ای کشور ما تغییر دهد؟

سینما عرصه دیپلماسی عمومی است. دولت‌ها و در رأس آنها آمریکا روشن و معلوم است که چگونه از سینما برای آنکه سیاست‌های خودشان را فعال کنند استفاده می‌کنند. به‌نظرم باید در ایران نگاهی واقعی‌تر نسبت به سینما شکل بگیرد.

من به نگاهی که حاکمیت به سینمای ایران دارد نقد دارم. حاکمیت می‌داند که سینما چیز مهمی است اما چیزی که هنوز مشکل‌ است این است که نگاهش به سینما تهدیدمحور است، به‌خاطر این چالشی که در این 40 سال داشته است، اما اگر از اول به آن نگاه فرصت‌محور داشت و سعی می‌کرد که از آن برای آنچه می‌خواهد کمک بگیرد و بداند که همان‌طور که سینما می‌تواند برای همه تفکرات و ایدئولوژی‌ها کمک‌رسان باشد می‌تواند به تفکر و سیاست‌های ما نیز کمک کند، از آن استفاده بهتری می‌کرد، اما از بس که سینما به تفکر ما ضربه بزند ترسیده است مدام در حال واکنش است، هر ایدئولوژی امکان دارد که علیه آن فیلم ساخته شود. ما باید برای آن چیزی که دوست داریم فیلم بسازیم. گاهی دولت و دستگاه‌های ما به‌شدت درگیر حواشی فیلم‌هایی است که علیه آن ساخته می‌شود؛ مانند عنکبوت مقدس که این ایام خیلی بحثش داغ شد. گاهی می‌شود که برای اینکه در مقابل فیلمی بخواهد کاری کند باید فیلمی بسازد اما گاهی هست که فیلم را ساخته است، مانند "بدون قرار قبلی" که حواسش نیست که باید آن را دریابد. مدیر فرهنگی ما الآن آن‌قدر که حواسش هست که به عنکبوت مقدس شمشیر بزند حواسش نیست که "بدون قرار قبلی" را دریابد.

حاکمیت می‌داند که سینما چیز مهمی است اما چیزی که هنوز مشکل‌ است این است که نگاهش به سینما تهدیدمحور است، به‌خاطر این چالشی که در این 40 سال داشته است، اما اگر از اول به آن نگاه فرصت‌محور داشت و سعی می‌کرد که از آن برای آنچه می‌خواهد کمک بگیرد و بداند که همان‌طور که سینما می‌تواند برای همه تفکرات و ایدئولوژی‌ها کمک‌رسان باشد می‌تواند به تفکر و سیاست‌های ما نیز کمک کند، از آن استفاده بهتری می‌کرد، اما از بس از این‌که سینما به تفکر ما ضربه بزند ترسیده است مدام در حال واکنش است.

 

 

 

متأسفانه گویا از اینکه فیلم علیه ما ساخته شود بیشتر لذت می‌بریم، از این‌که در موقعیت تهاجم‌شونده باشیم بیشتر لذت می‌بریم. همین امروز یک فیلم داریم علیه ساحت امام رضا(ع) است و فیلم دیگری داریم که آستان‌بوس حضرت امام رضا(ع) است، به کدام‌یک بیشتر پرداختیم؟

ما باید از موقعیت منفعل وارد موقعیت فعال شویم. به‌نظر من جمهوری اسلامی ایران به‌اندازه سنش وارد نشده است، بعد از 43 سال چرا باید آن‌قدر دستش خالی باشد؟ نگاه تهدیدمحور در حال کشتن فرصت‌های ماست، البته که سختی دارد چرا که درگیر میدان عمل می‌شویم. اگر ساختیم و خوب نشد چی؟ در حالت قبلی که ما کار خاص و سختی نمی‌کنیم فقط نسبت به مورد موهن واکنش تدافعی نشان می‌دهیم و خشم خود را نشان می‌دهیم، اما در این حالت کار سخت است، چون که سخت است به آن تن نمی‌دهیم.

برای همین باید از مرحله عبور کنیم و سینما را به دیالوگ و دیپلماسی عمومی وارد کنیم و از آن استفاده کنیم.

ما هم هناس را با این نگاه ساختیم که در شرایطی که کشور ما در مذاکرات هسته‌ای در وضعیت اتهام قرار دارد باید در شرایط شاکی قرار بگیرد و به دنیای مدرن و به‌ظاهر طرفدار انسانیت بگوید که "بدترین کاری را که می‌شود با یک کشور و ملت کرد، شما مدعیان حقوق بشر و صلح و آزادی انجام دادید و یک مرد را مقابل چشمان زن و فرزندش کشتید."، برای همین تمام تلاشمان این است که این فیلم را تحت هر شرایطی که می‌شود در حوزه پخش جهانی به مردم دنیا نشان دهیم تا اینکه سیاستمداران و طرف‌های مذاکره آن را تماشا کنند.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران