سرنوشت حزب حاکم ترکیه چه خواهد شد؟ بخش پانزدهم

سرنوشت حزب حاکم ترکیه چه خواهد شد؟ بخش پانزدهم

تحولات تاریخی چند سال اخیر نشان می‌دهد بخش اعظم تصورات حزب عدالت و توسعه در مورد روابط ترکیه و آمریکا غلط بوده و با جهان واقعیت انطباق ندارد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در بخش پیشین گزارش، به تفصیل به تصمیمات غلط، خطاهای استراتژیک و نگرش غلط حزب عدالت و توسعه ترکیه به موضوع سوریه پرداختیم. به این اشاره شد که دولت اردوغان تصور می کرد می تواند با استفاده از برخی عوامل خارجی و داخل، سوریه را به حیاط خلوت خود تبدیل کند و یک دولت دست نشانده بر سر کار بیاورد که در آن، طیف های مختلفی از اعراب اخوانی، اعراب لیبرال، ترکمان ها و بخشی از کردها، قدرت را در دست بگیرند و سوریه را به یک کشور تحت الحمایه ترکیه تبدیل کنند. این تصور اتاق فکر حزب عدالت و توسعه در مورد ظرفیت نفوذ ترکیه در سوریه دلایل متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

 الف) احمد داود اوغلو معمار سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه و همفکران او، معتقد بودند که ترکیه می تواند با یک ادبیات سیاسی جدید و در یک چارچوب دیپلماتیک نوین، بخش‌هایی از قلمرو قدیمی عثمانی را دوباره زنده کرده و کاری کند که بسیاری از قلمروهای کهن تاریخی یک بار دیگر تحت تاثیر و تحت نفوذ ترکیه قرار بگیرد. او معتقد بود که استفاده از ظرفیت اخوانی ها، ترکمن ها و دیگران می تواند ترکیه را در این زمینه یاری دهد.

ب) حزب عدالت و توسعه، چنین تصور می کرد که آمریکا در منطقه یار و همراهی بهتر از ترکیه ندارد و برای آینده سوریه ناچار می‌شود تن به حمایت از معارضین داده و آنان را به قدرت برساند و در این میان، رهبری معارضین اسد به طور کامل به آنکارا سپرده شود. چراکه ترکیه به عنوان رفیق استراتژیک قدیمی آمریکا می‌تواند این کشور را یاری دهد.

ج) دولت اردوغان تصور می کرد که داشتن بیش از 900 کیلومتر مرز زمینی با سوریه به این معنی است که اقتصاد و امنیت این کشور را به صورت الی الابد وابسته به ترکیه خواهد کرد.

از میان سه عامل بالا، این تصورات اردوغان و حزب عدالت و توسعه است که اهمیت بیشتری دارد. تصوری که بر مبنای آن، رابطه آنکارا – واشنگتن به صورت یک رابطه استراتژیک، حیاتی و گریز ناپذیر قلمداد شده بود. اما در ادامه به نمونه ها و گوشه‌هایی از تحولات تاریخی چند سال اخیر اشاره خواهیم کرد که نشان می دهد بخش اعظم تصورات حزب عدالت و توسعه در مورد روابط ترکیه و آمریکا غلط بوده و با جهان واقعیت انطباق ندارد.

اربکان، اردوغان، آمریکا

لازم است برای درک هرچه روشن تر اهمیت این موضوع ابتدا به تفاوت های مبنایی نگرش فکری و سیاسی اردوغان و یاران او در مقابل نگرش های مرحوم اربکان نگاهی بیندازیم.

واقعیت این است که نجم الدین اربکان نخست وزیر فقید اسلامگرای ترکیه در طول دوران چهل ساله مبارزات و فعالیتهای سیاسی خود، هیچگاه به آمریکا اعتماد نکرد و همواره به این موضوع اشاره می کرد که شراکت استراتژیک بین آمریکا و رژیم صهیونیستی به ضرر همه کشورهای جهان اسلام است و ترکیه هم از این موقعیت مستثنا نیست.

کشور ترکیه , اکپارتی ,

اربکان همچنین دیدگاه های خاصی در مورد پیمان نظامی ناتو داشت و هیچ گاه به عضویت ترکیه در ناتو افتخار نمی کرد. اما به جرات می توان گفت یکی از مهمترین نقاط تفاوت و اختلاف بین اربکان و شاگردان او که بعدها جدا شده و حزب عدالت و توسعه را تاسیس کردند، دقیقاً ریشه در همین مسئله داشت. یعنی آنها در نوع نگرش به جهان غرب و به ویژه آمریکا و ناتو اختلاف نظر جدی داشتند.

همچنان که در بخش های پیشین گزارش اشاره شد، برخی از مقامات قدیمی و حتی اعضای موسس حزب عدالت و توسعه در بسیاری از گفتگوهای خود به این مسئله پرداخته اند که آمریکا روی خوش به انشعاب عبدالله گل، اردوغان و یاران او از حزب فضیلت نشان داده و این یکی از دلایل و انگیزه های مهم برای تاسیس حزب عدالت و توسعه بوده است. بر اساس شناختی که غربی ها از گل و رفقای او داشتند، به خوبی می‌دانستند که حلقه پیرامون گل، نگرشی مثبت در مورد آمریکا اروپا، ناتو و حتی اسرائیل دارد.

اردوغان و خاورمیانه جدید

حمایت آشکار اردوغان و حزب حاکم از طرح جورج بوش برای منطقه، نکته مهمی است. یکی از حسرت های تاریخی و سیاسی رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه این است که پارلمان ترکیه در سال 2003 و در دوران حمله آمریکا به عراق، مجوز نداد که آنکارا نیز وارد این بازی شود. در آن دوران، حزب عدالت و توسعه هنوز پایه های داخلی قدرت و نفوذ خود را تثبیت و تحکیم کرده بود و نمی توانست رضایت همه احزاب و گروه‌ها را جلب کند. همین موضوع بر روی ذهن اردوغان و یاران او تبدیل به یک حسرت شد تا بتواند بعدها در پرونده های منطقه، آمریکا و ناتو را همراهی کنند. البته اردوغان به دنبال آن بود که در هر حال، حتی از پرونده عراق هم منتفع شود.

کشور ترکیه , اکپارتی ,

با نگاهی اجمالی به آرشیو سخنرانی های اردوغان، می‌توان به خوبی دریافت که او در سخنرانی های هفتگی خود در نشست ویژه حزب عدالت و توسعه در پارلمان ترکیه می‌گوید: حمله آمریکا به صدام و اتخاذ تصمیم واشنگتن برای طراحی الگویی به نام خاورمیانه جدید، به طور کامل مورد حمایت ترکیه و حزب عدالت و توسعه قرار گرفته است.

اردوغان آشکارا اعلام کرد  که خواهان ارتقای نقش ترکیه در خاورمیانه جدید است. او از بیان این موضوع ابایی نداشت که از نظر او یک فرصت طلایی و تاریخی در اختیار ترکیه قرار گرفته و باید هر جوری هست از آن استفاده کند.

اردوغان و صاحبنظران دستگاه دیپلماسی ترکیه و اتاق فکر حزب عدالت و توسعه در آن دوران عمیقاً معتقد بودند که جرج بوش پسر، به وعده های خود عمل می‌کند و برای اجرای طرحی که آن را خاورمیانه جدید نامیده،  بیشترین میزان توجه به نقشه ترکیه خواهد بود. اما بعدها دیدیم که خاورمیانه جدید چیزی جز یک توهم بزرگ نبود. نکته جالب اینجاست که جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در دوران مسئولیت خود به ترکیه سفر کرد و سران  عدالت و توسعه معتقد بودند که این سفر تاریخی یکی دیگر از نشانه های تغییر رویکرد آمریکا در مورد ترکیه است.

آنها فکر می‌کردند که قرن بیست و یکم قرن اوج گرفتن روابط آمریکا و ترکیه است. چرا؟ در پاسخ به این سوال می گفتند شرایط جغرافیایی و تاریخی ترکیه اهمیت ویژه دارد و از میان کشورهایی همچون ایران، عراق، ترکیه و عربستان سعودی، این ترکیه است که بیش از دیگران مورد توجه آمریکا قرار گرفته است. چرا که تنها کشور اسلامی عضو ناتو است، شرایط جغرافیایی ویژه‌ای دارد و از دیرباز سابقه همکاری با آمریکا را در کارنامه خود ثبت کرده است.

جورج بوش در سال 2004 میلادی به ترکیه سفر کرد. یعنی همان دورانی که حزب عدالت و توسعه هنوز یک قلعه و سنگر مهم به نام سنگر ریاست جمهوری را به تسخیر در نیاورده بود. در آن دوران احمد نجدت سزر از حقوقدانان کمالیست و لاییک ترکیه رئیس جمهور بود. او هیچ گاه روی خوشی به رفاقت با گل و اردوغان نشان نداده بود و عملاً بین نهاد نخست وزیری و نهاد ریاست جمهوری ارتباط مستحکمی وجود نداشت.

کشور ترکیه , اکپارتی ,

 زمانی که جورج بوش در سال 2004 میلادی به ترکیه سفر کرد، حزب عدالت و توسعه هنوز هم متوجه این واقعیت نشده بود که طرح خاورمیانه جدید از همان ابتدا شکست‌خورده و شانسی برای موفقیت ندارد. با این حال تیم سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه همه تخم مرغ هایش را در سبد آمریکا گذاشت و به معنای روشن کلمه به کشورهای منطقه و جهان اسلام پشت کرد و خواهان آن شد که در طرح مزبور نقش بیشتر و امتیاز بالاتری در اختیار داشته باشد.

در بخش بعدی گزارش به این موضوع اشاره خواهیم کرد که نگرش های غلط و رویکردهای اغراق‌آمیز سران حزب عدالت و توسعه در مورد روابط آنکارا و واشنگتن در دوران هر دو دوره ریاست جمهوری اوباما و ترامپ به چه شکل ادامه پیدا کرد.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان