مهمترین کارکرد حلقه‌ انحراف کدام است؟


انحرافی

خبرگزاری تسنیم : آیا می توان نقش حلقه انحراف در واگذاری قرارداد ۴۰۰ میلیارد تومانی تالارهای بین المللی کیش را به خانم پانته آ فیوضی نادیده گرفت یا ملاقات کذایی با مه آفرید خسروی در هتل لاله و بده بستان های بعدی از جمله در زمینه واگذاری پروژه آزادراهی در رامسر و... را کتمان کرد؟!

به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز پنج‌شنبه خود نوشت:

حلقه انحرافی به کار کدام هدف فتنه گران می آید؟! 

روزنامه ایران در مطلبی سفارشی برای اسفندیار رحیم مشایی مدعی شد کیهان در نفی وی با جریان هاشمی و خاتمی همسو شده است.
این روزنامه در واکنش به یادداشت اخیر مدیرمسئول کیهان (... ولی هرگز نمی بارد!) که به تحلیل و نقد حکم اخیر رئیس جمهور برای مشایی پرداخته بود، مدعی شد: آیا مردم حساسیت های خود را از دست داده اند؟ چرا هیچ کس به خیابان نمی ریزد و فریاد مرگ بر منحرفان را سر نمی دهد، ملت 9دی را چه شده است؟

این روزنامه می افزاید: نگاهی به سخنرانی های رهبرانقلاب طی سال های 89 تا 91 نشان می دهد که ایشان مجموعا 92 بار از لفظ «انحراف» و «منحرف» استفاده کرده اند اما اصولگرایان حتی نتوانسته اند یکی از جملات رهبرمعظم انقلاب را به عنوان شاهد ادعاهای خود بکار گیرند.

نویسنده با کتمان حمایت 7 ساله کیهان از مواضع اصولی دولت، رأی ملت به شعارهای عدالت خواهانه احمدی نژاد را عامدانه به نفع اسفندیار رحیم مشایی مصادره می کند و سپس می نویسد: امروز با عظمت یافتن جبهه «نه به احمدی نژاد» و تقویت اتحاد احزاب سیاسی در نفی اسفندیار رحیم مشایی به بهانه انحراف، شعار بالقوه اتحاد علیه مشایی در افکارعمومی پدید آمده است!!

روزنامه ایران سپس بی آن که درباره ادعای مشایی مبنی بر پایان دوره اسلامگرایی توضیح دهد، شیوه دایمی محافل ضدانقلاب در حمله به کیهان را در پیش گرفته و مدعی شده که کیهان دارای ظرفیت منفی بین مردم است! اما در عبارات بعدی منظور خود را روشن می کند: «طبقات متوسط به بالا و روشنفکران و تحصیل کردگان جامعه که خاطره خوشی از کیهان ندارند، مدت هاست حرکت خود به سمت اسفندیار رحیم مشایی را آغاز کرده اند»!

دست اندرکاران روزنامه ایران که مدت هاست به جای حمایت از اصولگرایی و روندهای اصولگرایان در دولت، منحصراً تبدیل به ارگان حلقه انحراف شده اند، در مغالطه دیگری نوشت: قیاس [؟!] محمود احمدی نژاد با سیدمحمد خاتمی شاید اعصاب مدیرمسئول کیهان را آرام کند اما دستاوردی برای کیهان ندارد چرا که امروز این کیهان است که در کنار سیدمحمد خاتمی و جریان فتنه در برابر محمود احمدی نژاد ایستاده است. از آنجایی که پروژه بنی صدریزاسیون و عزل احمدی نژاد با تدبیر اخیر رهبرمعظم انقلاب سوخته است، به نظر می رسد تأکید بر گزاره هایی چون ناکارآمدی دولت و بزرگنمایی معضلات و نابسامانی های اقتصادی ابزار بهتری برای ضربه زدن به دولت است این روزنامه در پایان نوشت: شریعتمداری و اصولگرایان همچنین در مبارزات خود با جریان انحرافی باید بکوشند مرزبندی و فاصله گذاری مناسب را با آقای هاشمی مورد توجه قرار دهند تا «انحراف» برای مردم باورپذیرتر شود شریعتمداری باید به هاشمی رفسنجانی خاطر نشان کند نیازی نیست به شیوه کنونی فریاد بزند که درهای دولت وحدت ملی به روی همه اصولگرایان باز است و فقط محمود احمدی نژاد در آن جایی نخواهد داشت!

درباره مغالطه ها و فعل وارونه های روزنامه ایران چند نکته شایان توجه است:
1- مردمی که حماسه 9 دی را آفریدند همپای حوصله و صبوری مقتدای انقلاب صبر کردند تا منافقین فتنه گر باطن خود را بیرون ریختند. اکنون نیز آنچه همین مردم غیور را درباره انحرافات امثال مشایی به صبوری وامی دارد، مصالح مهم کشور است و اتفاقاً یکی از کارکردهای حلقه انحراف، حاشیه سازی برای غفلت از این مصالح مهم است.

2- اینکه رهبر معظم انقلاب در نامه 27 تیر ماه 88 به رئیس جمهور تصریح کردند: «انتصاب جناب آقای مشایی به معاونت رئیس جمهور برخلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کأن لم یکن اعلام گردد» و مخالفت صریح معظم له با ادعای دوستی با مردم(!؟) اسرائیل بیان کاملاً روشنی است. اینکه انتصاب آقای مشایی «موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان رئیس جمهور است»، آیا به اندازه کافی گویا نیست» باز هم دقت کنید؛ انتصاب مشایی موجب سرخوردگی علاقمندان رئیس جمهور است.

غیر از این مباحث، انتقاد رهبر معظم انقلاب از برخی رویه های باستان گرایانه و ضد فرهنگی نیز انتقادهای صریح و روشنی است و البته مقتدای انقلاب همواره چه در این دولت و چه در دولت های قبلی اصرار داشته اند حرمت رؤسای دولت محفوظ بماند، هرچند که گاه خود افراد حرمت قانونی و شرعی جایگاه خود را حفظ نکرده اند.

3- معلوم نیست شعار مورد ادعای حلقه انحرافی علیه مشایی در کدام پستوی حلقه انحرافی گفته شده است. اما امروز مسلم است که نشریات زنجیره ای و عوامل فتنه به اقدامات ضد فرهنگی امثال «چشم اسفندیار کابینه» خوشامد می گویند که آخرین آن در روزنامه زنجیره ای اعتماد از سوی یکی از حامیان آقای هاشمی چاپ شده است، همان طور که مواضع وی درباره حجاب و... مورد استقبال همان محافل قرار گرفت. آیا می توان نقش حلقه انحراف در واگذاری قرارداد 400 میلیارد تومانی تالارهای بین المللی کیش را به خانم پانته آ فیوضی نادیده گرفت یا ملاقات کذایی با مه آفرید خسروی در هتل لاله و بده بستان های بعدی از جمله در زمینه واگذاری پروژه آزادراهی در رامسر و... را کتمان کرد؟! یعنی نقش آفرینی در سوءاستفاده های عدیده معنایی جز همراهی با «چپ و راست و کارگزاری» ادعایی دارد؟

4- نکته درخور توجه در مطلب سفارشی به روزنامه ایران آن است که در جای جای آن اسفندیار مشایی محور قرار گرفته و از رئیس جمهور به عنوان یک عضو حاشیه ای یاد شده است و انگار نه انگار که حلقه انحرافی حیات انگلی دارد و اگر احمدی نژاد نبود، از این حلقه و رانت های کلان اقتصادی که در اختیار دارد نیز خبری نبود. از این روی، انتقادها به آقای احمدی نژاد است که چرا حلقه انحرافی را با پیوست های آنچنانی در کنار خود جای داده است وگرنه مشایی و دار و دسته اش عددی نیستند که انتقادها متوجه آنها باشد.

5- مکتب اهل بیت به ما آموخته که افراد را با اصول و حق بسنجیم و نه برعکس. احمدی نژاد به اعتبار زاویه گرفتن و مواجه شدن با برخی رویکردهای معارض انقلاب، میان مردم آبرو پیدا کرد و نگرانی کیهان و سایر نیروهای حزب اللهی آن است که حلقه انحرافی خدمات او را پیش پای فرصت طلبی ها و انحرافات و قدرت طلبی های خود قربانی کند. به زعم کیهان، اتفاقاً یکی از پروژه های همین جریان هل دادن آقای احمدی نژاد به سمت مسیری است که امثال خاتمی و بنی صدر رفتند و بنابراین باید خطر حلقه انحرافی را علی الدوام گوشزد کرد. کیهان همین رویکرد خیرخواهی و هشدار را نسبت به آقای هاشمی نیز دارد و ضمن انتقادهای جدی به برخی رویه های وی از جمله ادعای دولت وحدت ملی- در عین حفظ همراهی با جریان فتنه- از تذکر و هشدار و خیرخواهی دریغ نورزیده است. این قاعده دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر است که سرزنش ملامت گران و منافقان، تردیدی در ضرورت آن ایجاد نمی کند.

مشت آهنین حماس موجب شد رهبران عرب احساس قدرت کنند

«اسرائیل این بار مشت آهنین حماس را در غزه احساس کرد».
هفته نامه فرانسوی نوول ابزرواتور با درج این تحلیل درباره جنگ 8 روزه غزه نوشت: موشک های مقاومت اسلامی برای اولین بار به تل آویو و بیت المقدس رسیدند. این پدیده نوظهور منجر به آتش بس شد و همچنین منجر به آن شد که رهبران عرب احساس قدرت کنند. هیچگاه جنبش های عربی که کنترل نوار غزه را از سال 2005 تاکنون برعهده دارند، تا این حد قدرتمند دیده نشده بودند. بعد از یک هفته جنگ حماس پیروزی کامل خود را جشن گرفت.

هفته نامه نوول ابزرواتور در ادامه گزارش خود به نقل از طاهر نونو، سخنگوی یکی از جنبش های اسلامی نوار غزه نوشته است: «برای اولین بار اسرائیل حاضر شده است قرارداد صلحی با شرایطی که فلسطینی ها مشخص کرده اند را بپذیرد. حتی بخشی از مردم که همچنان دلخوش به روند صلح بودند و فکر می کردند که استراتژی مقاومت جواب نمی دهد، از این پیروزی استقبال کردند. در حال حاضر مقاومت از حمایت همه برخوردار است. چرا که نشان داده با این روش و نه با مذاکره، ما می توانیم خواسته هایمان را به گوش آنها برسانیم.»

هفته نامه نوول ابزرواتور در ادامه با اشاره به ابراز شادی و خوشحالی رهبران فلسطینی از طیف های مختلف از نتایج جنگ هشت روزه حماس و اسرائیل، نوشته است: «همه آنها حق دارند که شاد باشند، چند هفته پیش آنها نواری باریک را بر روی زمین رهبری می کردند که فراموش شده بود، منزوی بود و از همه دنیا جدا شده بود، اما اکنون خیلی ها از آنان حمایت می کنند.»


هاشمی را قبول نداریم ولی به او نیاز داریم! 

عضو پاریس نشین گروهک ملی- مذهبی می گوید فضایی که ممکن است هاشمی از درون حاکمیت برای اپوزیسیون بسازد، نقدتر از حرکت اپوزیسیون یا اقدام خارجی است.

تقی رحمانی که قریب یک سال است به فرانسه گریخته، در مورد نقش هاشمی برای اپوزیسیون جمهوری اسلامی نوشت: محوری ترین نکته نسبت ما با هاشمی است. اگر ما اهدافی داریم و بدون هماهنگی با هم در مسیری می رویم باید با روشن کردن آن بتوانیم به راهی که می رویم یاری رسانیم. در عین حال دچار توهم هم نشویم. چرا که در مورد امر راهبردی این تاثیر قدرت نیرو و فرد است که تاثیر می گذارند نه حقانیت ما؛ هاشمی در صحنه سیاست موثر است، اگرچه تعیین کننده نیست. پس ما حضور وی را پررنگ نکردیم بلکه با گشودن آن می توانیم توان برخورد مناسب با صورت مسئله را پیدا کنیم.

وی می افزاید: موضوع دوم آن است که ما به فضای باز نیاز داریم. این فضا را چگونه می توان به دست آورد؟ فضا را باید یا اپوزیسیون بسازد یا خارجی یا این که کشمکش داخل حکومت به انجام رساند. به نظر می رسد که سومی دست به نقدتر است. اپوزیسیون به تنهایی نمی تواند چنین کند. پس تدبیر آن است که رصد کنیم آنچه را که در حکومت می گذرد.

هاشمی خواسته و ناخواسته چنین می کند. این را هم به میل ما نمی کند که ما آن را پررنگ کنیم یا کم رنگ؛ پررنگ- کم رنگ کردن هم امری ارادی نیست. در عوض باز کردن موضع هاشمی ما را هوشیارتر می کند. هوشیاری که بزرگان ما کمتر داشتند.

تقی رحمانی خبر داده: در سال 84 از سوی طرفداران هاشمی به ملی- مذهبی ها پیشنهاد شد که در دور اول از هاشمی حمایت کنند اما نکردند و از معین حمایت کردند تا جبهه دموکراسی و حقوق بشر درست شود. اما دیدیم که توان اصلاح طلبان توان تشکیل جبهه نبود. در نتیجه فشار بر ما به غایت رسید و جبهه هم تشکیل نشد. چون برآورد اصلاح طلبان از خود ذهنی بود. آنان برآورد نادرستی داشتند که آقای معین در دور اول با 17 میلیون رأی رئیس جمهور است.

عضو جریان نفاق که سالهاست با حزب مشارکت تعامل نزدیکی دارد، همچنین نوشت: ما به فضای باز نیاز داریم و هاشمی در این راه با ما همراه است با هر نیتی که دارد. او اسطوره نیست. در عین حال بر محدود شدن حاکمیت باور دارد. واقعیت تلخ این است که در کشمکش ها فردی بالا می آید که پای در قدرت داشته باشد. تقدیر ما این بود که یکی جلو بیفتد و قدرت داشته باشد تا جلوه کند (نمونه آن آقای موسوی و کروبی و...) و ماجرا ایجاد کند، بعدبقیه مخالف موافق به دنبال ماجرا می روند. مگر جنبش سبز چنین نبود؟ لازم است نیروها با هم کنار بیایند.

وی در پایان نوشت: پس مسئله ما هاشمی نیست، مهم نحوه برخورد با ماجرا و اصحاب قدرت است. خطر هم هاشمی نیست، بلکه این است که مخالفان با نیروهای هم قد خود کنار نمی آیند اما ناشناخته قدرتمند را دنباله رو می شوند. به اطراف خود نگاه کنید. دموکرات های واقعی، چه قدر ثروت و نفوذ مردمی و امکانات دارند. پس مطابق توان خود حرکت کنیم تا بعداً زمانی موثر شویم.

آقای نتانیاهو! تو ورّاجی کردی تودهنی را ایران زد 

یک روزنامه صهیونیستی، عقب نشینی حقارت آمیز بنیامین نتانیاهو بعد از ماه ها پرگویی علیه ایران را مورد سرزنش قرار داد.
روزنامه یدیعوت آحارونوت در مقاله ای این پرسش را مطرح کرد که «چرا کسی این روزها خبری از تهدیدات علیه ایران نمی شنود در حالی که تا دو ماه پیش حمله به ایران گوش جهانیان را کر کرده بود؟»

به گزارش خبرگزاری قدس افیعاد کلاینبرگ نویسنده تحلیل یدیعوت آحارونوت با طرح این سؤال که «آیا اخیرا کسی تهدیدی بر علیه ایران شنیده است؟» می نویسد: تنها چند ماه پیش تهدیدات نتانیاهو بر علیه ایران و حمله به تاسیسات اتمی این کشور گوش جهان را کر کرده بود و حتی سیاستمداران نیز با توجه به شدت تهدیدات اقدام نظامی اسرائیل بر علیه ایران را قریب الوقوع می پنداشتند.
وی با بیان این که تجربه نشان داده اسرائیل هر زمان بیشتر تهدید می کند بیشتر آسیب می بیند، می افزاید: تهدیدات نسنجیده رهبران اسرائیل و این بار از سوی نتانیاهو سبب شد تا جمهوری اسلامی از آن به عنوان یک فرصت استفاده کرده و از جنگ 8 روزه غزه نیز بدون کمترین هزینه بیشترین بهره برداری را نماید، به طوری که با شگفتی هرچه تمام تر ادعای تهدیدات ایران ناپدید شده و کمترین اثری از آن در سخنان نخست وزیر و سایر مسئولان به گوش نمی رسد.

این تحلیلگر صهیونیست در ادامه می نویسد: ارتقای فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل و اجماع جهانی به نفع فلسطین از یک سو، تصمیم عجیب نتانیاهو برای ساخت شهرک های جدید و اجماع جهانی برعلیه اسرائیل نیز سبب شده است تا جویندگان «تهدیدات اسرائیل» بر علیه ایران با قطعیت به هیچ نتیجه ای نرسند.

یادآور می شود پس از جنگ 8 روزه و با رای مجمع عمومی سازمان ملل که تنها 7 مخالف داشت، فلسطین به عنوان ناظر سازمان ملل پذیرفته شد. و در کمتر از 10 روز قطعنامه ای در مجمع عمومی- باز هم صرفا با مخالفت 7، 6 کشور- به تصویب رسید که خواستار بازرسی از تاسیسات اتمی رژیم صهیونیستی بود. این دو اتفاق، انزوای هرچه بیشتر رژیم اشغالگر قدس را در سطح جهانی نشان می دهد.


سیرک دلقک های کپک زده

آخرین نشست طیفی از گروهک های ضد انقلاب در «پراگ» به جای نزدیک تر شدن محافل اپوزیسیون باعث اختلافات شدیدتر شده است. این نشست از سوی برخی سران گروههای سلطنت طلب (نظیر شهریار آهی و رضا خادم و..) برگزار شده بود.

پایگاه اینترنتی سکولاریسم نو در واکنش به نشست مذکور نوشت: اپوزیسیون راست و ارتجاعی رژیم اسلامی، شامل رژیم سابقی ها، توده ای ها و اکثریتی های همکار رژیم اسلامی(!) و قلچماق های باند قوم گرا (تجزیه طلب) یکسالی است که در تکاپوی آلترناتیوسازی افتاده اند. آنها به صرافت دست و پا کردن یک نوع دولت در تبعید افتاده اند. در استکهلم نیروهای چپ آبرویشان را ریختند و اجلاسشان را به یک افتضاح بدل کردند. سازمان دهندگان، از جمله شهریار آهی شاه پرست، به توجیه و دست و پا افتادند و قول دادند که از این به بعد شفاف تر عمل کنند. اسم خود را «اتحاد برای دموکراسی» گذاشته اند. از ماهیت تک تک شان می توان حدس زد که چه سرنوشت و چه آینده سیاهی برای کشور وچه بساط لفت و لیسی را برای خویش دارند در سر می پرورانند.

نویسنده خاطر نشان کرد: پس از استکهلم در بروکسل جمع شدند و در تاریخ 17 و 18 نوامبر در شهر پراگ گرد آمدند. در گشت پراگ اختلافشان عیان شد. ظاهرا این جریان آنقدر دموکرات است که حتی بیانیه نهایی نشست را نه تنها در اختیار شرکت کنندگان نگذاشت، بلکه متن آن را نیز به رای نگذاشته است. این هم از تمرین دموکراسی «اتحاد برای دموکراسی». بدنبال این گشت و تفریح دو روزه در شهر پراگ، برخی حاضران به بیانیه اعتراض کرده اند.

سکولاریسم نو در پایان نوشت: گروه موسوم به اتحاد برای دموکراسی جمعی از مرتجعین کپک زده هستند که در این میان بدنبال آب و نانی برای خود می گردند. این گشت و گذارهای توریستی-سیاسی هم فال است و هم تماشا. هر چند ماه یکبار به یکی از شهرهای اروپا سفر می کنند و مجانی به تفریح و عیش و نوش می پردازند و ضمنا تلاشی مذبوحانه برای سری در سرها درآوردن نیز انجام می دهند. اینها ذره ای اعتبار و آبرو در میان مردم ندارند. کسی جدیشان نمی گیرد. در دوران سوسیال میدیا، در فیس بوک و سایت های اینترنتی با چاپ عکس رنگی خودی نشان می دهند، خود را در آب نمک می خوابانند تا شاید اگر دری به تخته خورد بتوانند کار آب و نان داری برای خود دست و پا کنند اما این اپوزیسیون دست ساز دلقک هیچ بختی در میان مردم ایران ندارند.

انتهای پیام/

تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon