ضرورت‌های سیاست شرق‌گرایی روسیه؛ محدودیت‌های قدیمی و شرایط جدید

ضرورت‌های سیاست شرق‌گرایی روسیه؛ محدودیت‌های قدیمی و شرایط جدید

اکنون، برای اولین بار در تاریخ روسیه، شرایط عینی به وجود آمده که این کشور را وادار می‌کند به شرق روی آورد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، تیموفی بورداچف، مدیر برنامه کلوب والدای روسیه معتقد است که  در  یک سال و نیم سال گذشته نقطه عطفی در روابط روسیه و آسیا نمایان شد که برای مسکو، تقویت روابط با قدرت‌های منطقه‌ای و توسعه همکاری های اقتصادی با آن‌ها نه به یک انتخاب بلکه به یک ضرورت تبدیل شده است.

وی معتقد است که تمایل غرب برای تحمیل شکست اقتصادی و نظامی به روسیه، منجر به گسست سریع بسیاری از روابط بین این کشور و کشورهای اروپایی، کاهش سرمایه گذاری و کاهش شدید تجارت بین المللی شده است.

مجمع اقتصادی شرق (EEF) در ولادی وستوک روسیه، امسال یک رویداد مهم بود که شاخصه اصلی آن را می توان «گرایش روسیه به شرق» دانست.

سیاست گرایش به شرق روسیه کمی بیش از 10 سال پیش توسط مسکو اعلام شد، زمانی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در یکی از سخنرانی های خود، توسعه خاور دور این کشور و ادغام آن در بازار جهانی را به عنوان اولویت ملی برای قرن 21 این کشور اعلام کرد.

از سال 2015، این رویداد سیاستمداران روسی و خارجی و همچنین رهبران بزرگ در عرصه  تجارت، علم، آموزش و جامعه مدنی را گرد هم می‌آورد. چندین بار رهبران بزرگترین کشورهای آسیایی همانند شی جین پینگ رئیس جمهور چین، نارندرا مودی نخست وزیر هند، شینزو آبه نخست وزیر فقید ژاپن و همچنین پدرسالار سیاست آسیایی، ماهاتیر محمد از مالزی در آن حضور داشتند.

به عبارت دیگر، هم روسیه و هم شرکای کلیدی منطقه‌ای آن همواره در رویکرد خود به برنامه‌های بزرگ مسکو برای ادغام اقتصاد روسیه با سیستم عظیم و متنوع سیاسی و اقتصادی آسیا، نگرش جدی داشته‌اند.

روسیه و تهدید از جانب شرق

باید اذعان داشت که پیش از این، توسعه روابط با کشورهای آسیایی و حضور در این منطقه هرگز اولویت روسیه نبوده است. البته این موضوع به دلایل متعددی برمی گردد که هر کدام به اندازه کافی جدی هستند که شرق را به رتبه دوم یا سوم در فهرست اولویت های سیاست خارجی ملی سوق داده بود.

اول اینکه در 500 سال پیش، مسکو مهمترین چالش آن زمان یعنی تهدید عشایر استپ در شرق را مرتفع کرد و از آن زمان تاکنون این منطقه هرگز از نظر امنیتی برای این کشور یک موضوع تهدید کننده نبوده است.

قدرت روسیه "مثل جریانی که چیزی را در خود نگه نمی دارد" به سمت شرق غلتید و به تدریج تمام فضاهای جدید در شرق اورال را درنوردید. در این منطقه هرگز با موانع یا مخالفانی روبرو نشد که بتوانند موجودیت آن را تهدید کنند.

حتی درگیری با ژاپن در اوایل قرن بیستم که سیلی جدی و توهین‌آمیز به غرور امپراتوری روسیه تلقی می شد  برای روسیه چیزی بیش از یک درگیری استعماری نبود که به هیچ وجه نمی‌توانست تمامیت ارضی کشور را تهدید کند.

تنها دوره ای که تهدید آسیایی برای روسیه ملموس بود، در طول چند دهه قرن بیستم بود. بدین صورت که در ابتدا، ژاپن به عنوان یک چالش ظاهر شد و در دوران شکوفایی امپراتوری خود، متصرفات روسیه را در خاور دور تهدید کرد و حتی چندین بار آنها را تحت کنترل خود گرفت، البته این تهدید پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم از بین رفت.

مشارکت اتحاد جماهیر شوروی در شکست توکیو در اوت 1945 چالشی به نام ژاپن را کاملاً برطرف کرد و اکنون حتی احتمال بازگشت هم وجود ندارد.

در هر صورت، خطر ممکن است نه از جانب ژاپن، بلکه از جانب ایالات متحده همچنان وجود داشته باشد که این کشور را تحت کنترل خود دارد.

در دهه های اخیر، دومین باری که روسیه تهدیدی از شرق را تجربه کرد، مربوط به یک دوره کوتاه، از اواسط دهه 1960 تا اواخر دهه 1980 بود، زمانی که جاه طلبی های رو به رشد چین در تضاد با سلطه شوروی در اردوگاه سوسیالیستی جهانی قرار گرفت.

سپس تهدید آسیایی بر علیه روسیه آغاز شد و حتی رژیم ضعیف شوروی را وادار کرد تا در صورت وقوع جنگ بزرگ با پکن، تلاش ویژه ای برای تقویت مرزهای شرقی خود انجام دهد. با این حال، پس از احیای روابط بین دو قدرت بزرگ منطقه اوراسیا و به نوعی متحد شدن غیررسمی آنها در دهه‌های اخیر، در نهایت آسیا اهمیت خود را از نظر امنیتی از دست داد.

موضوع اقتصاد

مقوله اقتصاد، دومین موضوعی است که باعث عدم اولویت قرار گرفتن همکاری با آسیا در سیاست روسیه بود. این کشور در حوزه اقتصادی همواره با اروپا و به عبارتی با کل جبهه غرب ارتباط نزدیکی داشته است.

حتی جغرافیا به تقویت همکاری و تجارت طرفین کمک کرد، به طوری که حتی خصومت مداوم اروپایی ها با روس ها نیز نتوانست آن را از بین ببرد. روسیه بارها با نیروهای نظامی که از غرب برای نابودی دولت و ملت روسیه بسیج شده بودند، جنگیدند. اما حتی اینگونه وقایع غم انگیز نیز برای از بین بردن ذائقه روسیه برای مشارکت اقتصادی، فناوری و فرهنگی با اروپا کارآرایی نداشت.

از این منظر، اروپا توانست نقطه مقابل آسیا در سیستم روابط خارجی روسیه قرار گیرد. اگرچه همواره یک تهدید بشمار می رود اما ایجاد روابط نزدیک در دوره‌های پس از پایان جنگ‌های خونین بین دو طرف، امری آسان و سهل بوده است.

و نهایتاً اینکه مناطقی از روسیه در مقابل آسیا قرار گرفته اند که هرگز جمعیت و اهمیت کافی را برای نظام اقتصادی این کشور نداشته اند. به دلیل عوامل اقلیمی و توپوگرافی، لبه شرقی روسیه همیشه همانند نوک یک تیغه به نظر می رسد که باریک شده است و ارتباط خاص خود را با دسته خود، در مناطق مرکزی بخش اروپایی کشور از دست داده است.

عوامل مذکور توجه به جهت شرقی را برای دولت روسیه در درجه دوم اهمیت قرار داد. فقط اراده سیاسی خارق‌العاده و برخی از اساسی‌ترین تغییرات در خصوص جایگاه روسیه در امور جهانی می‌تواند چنین موانع عینی را نقض و معکوس کند تا روسیه به شرق خود توجه ویژه کند.

نیاز به توسعه روابط با آسیا

توسعه روابط روسیه با آسیا از نقطه نظر ژئوپلیتیک بسیار پیچیده است زیرا این کشور به طور جدی از بخش عمده ای از کشورهای آسیایی جدا شده است. این کشور از جنوب با کمربند اسلامی وسیع آسیای مرکزی و افغانستان، از جنوب شرقی با چین غول پیکر و از شمال شرق با ژاپن متخاصم سنتی جدا شده است. بنابراین، توسعه روابط بین روسیه و بقیه آسیا مستلزم ایجاد قابلیت‌های لجستیکی ویژه است.

خود آسیا، تا 40-50 سال گذشته، بخش قابل توجهی از نظام بین‌الملل را نمایندگی نمی‌کرد، اما پس از آن اکثر کشورهای مستقر در آنجا مشکلات اساسی توسعه خود را حل کردند و بر ادغام با نظم جهانی لیبرال به رهبری ایالات متحده متمرکز بودند. به نوبه خود، واشنگتن به عنوان یک هژمون هوشیار، هرگز در ایجاد روابط افقی بین کشورهایی که آنها را برای منافع ملی خود مهم می دانست، مشارکت نکرد. البته نقشی برای ایفاء در نظم جهانی به روسیه داده شد، اما قرار بود تنها به مصرف کنندگان غربی خدمات رسانی کند.

در این شرایط، روسیه واقعاً نیاز به توسعه روابط با آسیا دارد، جایی که ژاپن بعنوان تنها کشور این منطقه، موقعیت مشابه ایالات متحده و متحدانش در ناتو را در این حوزه جفرافیایی دارد. در سال های 2022-2023، مقیاس روابط تجاری و اقتصادی بین روسیه و کشورهای آسیایی به طور قابل توجهی افزایش یافته است و ولادی وستوک به یکی از "دروازه های" اصلی صادرات کالاهای روسیه به بازارهای جهانی تبدیل شده است.

علاوه بر این، در شرایط تلاطم فزاینده جهانی، خود کشورهای آسیایی علاقه مند به تجارت فعال با روسیه هستند و به تدریج به سمت تسویه حساب به ارزهای ملی حرکت می کنند. آسیا هنوز شریک دشوار و اغلب نامشخصی برای مسکو است، اما اکنون، برای اولین بار در تاریخ روسیه، شرایط عینی به وجود آمده که این کشور را وادار می کند به شرق روی آورد.

یادداشت: کاظم محمدی، کارشناس مسائل روسیه

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان