«من مادر هستم» روایت سبکزندگی قشر کمی از جامعه است
خبرگزاری تسنیم : نوباوه افراط در کلوزآپهای روابط نامشروع و غیر اخلاقی فیلم را نیازمند آسیبشناسی میداند. سیفی، نویسنده «من مادر هستم» این فیلم را روایت سبکزندگی قشر کمی از جامعه میداند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب گذشته برنامهی نقد و بررسی فیلم «من مادر هستم» با حضور فیلمنامهنویسان عرصه سینما و تلویزیون؛ رحمان سیفی، لیلا لاریجانی و حامد عنقا، ساعت 21 در برنامهی "آپارات" از گروه فرهنگ و جوان ِ رادیو جوان پخش شد.
*رحمان سیفی آزاد متولد1351، کارشناس ارشد ادبیات نمایشی دانشگاه تهران است. او فعالیت حرفهایاش را از سال69 با تئاتر گرگ و میش در مقام کارگردانی آغاز کرد. نویسندگی سریالهای آخرین گناه به همراهی امید سحرابی و دولت مخفی از دیگر فعالیتهای او بوده و شروع همکاریاش با فریدون جیرانی با "مرگ تدریجی یک رویا" در مقام مشاور نویسنده بوده است. اولین حضور او در سینما با نویسندگی قصهی پریا همراه شد که سال 89 با کارگردانی فریدون جیرانی و با همکاری لیلا لاریجانی شکل گرفت. سیفی آزاد مدیر سریالهای شبکه اول سیما و یکی از نویسندگان فیلم "من مادر هستم" است.
*لیلا لاریجانی متولد آبان 1362، کارشناس ارشد رشتهی کارگردانی دانشگاه هنر است. او شروع فعالیت حرفهای را با نمایش "زندگی ضرب در سه" در مقام کارگردان کلید زد. نویسندگی تلهفیلمهای "نوا" و "در جستجوی خواستگار" در کارنامه او موجود است و اولین فعالیت سینماییاش نویسندگی قصه پریا با همکاری رحمان سیفی آزاد بود. لیلا لاریجانی یکی از نویسندگان فیلم "من مادر هستم" است.
*حامد عَنقا از نویسندگانی که فیلم و سریالهای بسیاری را نوشته است، یکی از نویسندگان صاحب قلم و صاحب اندیشه که درام را به خوبی میشناسد. در این برنامه در جایگاه منتقد معرفی شد.
* سیفیآزاد: «من مادر هستم» روایت قشر اندک و تازه شکلگرفتهای در جامعه است
رحمان سیفی آزاد که یکی از نویسندگان فیلم من مادر هستم است، در ابتدای صحبتهایش در واکنش به اینکه ایدهی این فیلم از کجا آمده است، گفت: ایدهی فیلم به سال 1389 برمیگردد. من و خانم لاریجانی و آقای جیرانی، بعد از قصهی پریا درموردش صحبت کردیم. که بناندیشه این فیلم از سریال مرگ تدریجی یک رویا شکل گرفت. در آن سریال یک نوع سبک زندگی را به چالش کشیده بودیم. آنجا منظر دیگری از بحث که نگاهی به آن سوی مرزها داشت؛ مدّ نظر بود. بحث دیگری که جایش خالی بود و فکر میکردیم باید بدان پرداخت همین سبک زندگی در داخل کشور بود که قشر اندکی از جامعه را که طبقهای تازه شکل گرفته است، در برمیگیرد. به همین جهت بر اساس همان ایده، و گفتگوهای مختلفی که با هم داشتیم؛ طراحی داستان شکل گرفت.
او در پاسخ به اینکه آیا فیلمنامه در سال90 آماده ساخت شده است، گفت: در همان سال89 فیلمنامه نگارشاش انجام شده و تولید شد، اصل صحبت به سال87 برمیگردد که ایدهی مرکزی به دراماتیزه کردن این فکر، شکل گرفت و در جلسات مشترکی که در سالهای 88 و 89 داشتیم احساس کردیم که به این ظرفیت رسیدهایم تا در سال 89 نگارش فیلم شکل بگیرد. که چنین هم شد در همان سال شرایط فراهم شده و تولید انجام گرفت.
لیلا لاریجانی که یکی دیگر از نویسندگان فیلم من مادر هستم، است؛ در ادامه صحبتها در واکنش به این سوال که زنانگی چقدر در نوشتن مؤثر بوده و فضای زنانه اثر را چقدر به واقعیت جامعه نزدیک میبیند؛ عنوان کرد: این زنانگی در حین نگارش نقش بسیار داشته است. در اینکه آدم را به شخصیت و موقعیتها نزدیک میکند، دخیل بوده و در ارتباط من به شخصیت آوا که سناش تا حدودی به من و هم به نسلهای دیگر نزدیک است در بسیاری مواقع به کمک آمد تا بتوانیم رفتارهایی که از شخصیتهایمان میگیریم ملموس و قابل باور باشد.
*عنقا؛ منتقدی هوادار و همکار
حامد عنقا که یکی از فیلمنامهنویسان عرصه فرهنگی کشور است، در پاسخ به این سوال که جنجالی شدن این فیلم را چقدر به دلایل متنی و فیلمنامهای و تا چه حد به علتهای فرامتنی و بیرونی مرتبط میداند، تصریح کرد: مواجهه من با مخاطبان دیگری که فیلم را دیدهاند، کمی فرق میکند. برای اینکه من این شانس را داشتهام که قبل از ساخته شدن ِ فیلم، این فیلمنامه را بخوانم و در چند جلسه با فریدون جیرانی درموردش صحبت کنم. برای همین به آن نگاههای قبل از ساخته شدن فیلم اشراف داشته و با توجه به این پیش ذهنی نمیتوانم بر اساس وقایعی که الان متأسفانه در کف خیابان اتفاق میافتد حرف بزنم. و فکر میکنم ما جزء نوادر کشورهای جهان هستیم که حتی نقد فیلم و ابراز احساسات پیرامون سینمایمان هم در خیابان اتفاق میافتد.
عنقا در ادامه صحبتهایش افزود: سازنده و نویسندههای فیلم قبل از اینکه من مادر هستم را بسازند، متوجه بودند که چه موضوعی را دست گرفتهاند و در چه زمینهای حرکت میکنند. از اول میدانستند بر روی لبه تیز یک تیغه دارند حرکت میکنند. من فکر میکنم به مسیری که در پیش گرفته بودند، اشراف بسیاری داشتند. امشب چه از منظر یک طرفدار و چه از جایگاه مخالف سعی میکنم که با کمک دیگر دوستان، مسائل فیلم را باز کنم. قرار نیست فردی مقابل ِ فیلم باشم.
وی با بیان اینکه من مادر هستم پختهترین فیلمی بود که طی این سالها از فریدون جیرانی انتظار میرفت، ادامه داد: سالها مخاطب فریدون جیرانی بوده و مدتها منتظر چنین فیلمی بودم. من منتقد نیستم، یک همکار فیلمنامه نویس هستم که دوست دارم فقط ابعاد ادبی ِ آن را بگویم. اما با در نظر گرفتن نگاه ژورنالیستی بیرونمان، جنجالی شدن بیش از آنکه به قصه فیلم مربوط باشد کمی وجهالمجادله ماجراهایی که نباید، شده است با توجه به اتفاقات اخیر این چند ماه که بین سازمان سینمایی و حوزه هنری و گرایشهای فکری که افتاده است. درغیر این صورت قبل از اینکه فیلم ساخته شود همه این نکات مورد لحاظ قرار گرفته است.
عنقا با تأکید بر اینکه اگر بخواهم بیواسطه با فیلم برخورد کنم، اظهار داشت: نقد اصلیام به نویسندگان و کارگردان فیلم، این است که بسیاری از صحنهها، به خاطر خیلی از مصلحت سنجیها درامهایشان را حرام کردهاند. یعنی شاید اگر در فضای راحتتری این اتفاق افتاده و این درام روایت میشد؛ با چیزی که امروز وجود دارد، بسیار متفاوت میشد. من نمیتوانم خیلی از شخصیتپردازیها را نقد کنم. دانشم این اجازه را به من نمیدهد چون از روز اول میدانستم مصلحت سنجیهایی بوده که میزانش هم خیلی بالاتر بود.
او در ادامهی اینکه شاید آقای جیرانی فکر نمیکرد حتی یک درصد دربارهی فیلم انتقاد ایجاد شود، گفت: بازیگرهای فیلم از اول همین افراد بودند فیلمنامه هنوز به بازنویسی نهایی نرسیده بود که این بازیگران انتخاب شدند انتخاب بازیگران هم با توجه به این مصلحت سنجیها بوده است. درست است که فرهاد اصلانی، هنگامه قاضیانی یکی از بهترین بازیهایشان را داشتند اما فریدون جیرانی و نویسندگان با مصلحت سنجی این بازیگران را انتخاب کردند، فکر کردند مجموعهای را ترتیب دهند تا چراغ نئون را کمرنگتر کرده و حساسیت کمتری را ایجاد کنند.
* لاریجانی: ادعا نداریم مادران این فیلم مادران نمونه سرزمین ما هستند
لیلا لاریجانی بعد از یک سکوت طولانی، در واکنش به اینکه چرا این اسم، برای این فیلم انتخاب شد؛ تأکید کرد: در واقع سه زن اصلی که در این فیلم هستند هر سه مادرانی هستند که به نحوی فرزندانشان را از دست میدهند. اصلاً داعیه این را نداریم که این مادران، مادران ِ نمونه سرزمینمان هستند. بحث این است که این افراد، مادر هستند و هر کدام به نحوی قربانی اشتباهات خود و آدمهای پیرامونشان میشوند و هر کدام به نحوی فرزندانشان را از دست میدهند به همین خاطر است که فیلم اینگونه نام گذاری شده است.
*مجری رادیو جوان: چطور میشود که مدیر گروه سریالهای شبکه یک سیما کسی که برای طیف وسیعی از مخاطب تعیین مصلحت میکند که مضمون فیلم باید برای یک مخاطب عام چگونه باشد تا مناسب باشد، این انتقاد به او وارد میشود که این چه اسمی است برای فیلم انتخاب شده است؟ اساساً کسی میتواند به فیلم نامه نویس بگوید که چه نامی برای فیلمنامهات بگذار؟
سیفی آزاد که همان مدیر گروه سریال شبکه یک سیما است و به قول مجری رادیو جوان برای طیف وسیعی از مخاطبان تعیین مصلحت میکند، در پاسخ به این سوال عنوان کرد: همیشه در این مباحث اسم پیشنهاد داده میشود در حوزهی صدا و سیما کار کاملاً متفاوت است چون سازمان صدا و سیما خودش تهیه کننده اصلی مجموعهها است و با شرایط بیرون وضع متفاوت است. نکتهای را من درمورد اسم اضافه میکنم که مادرانگی در این فیلم بسیار مهم است. نه به معنی زایش، نه فقط به معنای فرزند به دنیا آوردن. مادرانگی نقشی است که تنها در کنار خانواده معنا پیدا میکند. در کنار شوهر و تشکیل خانواده، مادرانگی ظهور و بروز پیدا میکند. در این فیلم مادر مثبت ما تلاش میکند که به تنهایی فرزندش را از مسائل و مصائب نجات دهد، تا زمانی که فقط به خود، داشتههایش، نقد طرف مقابل و فراموش کردن نقش مادرانگیاش حساب میکند، شکست میخورد و بخاطر اختلافات ِ به وجود آمده، فرجام تلخی برای فرزندش رقم میخورد. اما همان فرجام تلخ عاملی میشود که این بار هر دو به نقش واقعی خود یعنی پدر بودن و مادرانگی درست عمل کنند و اینجاست که بنیان خانواده شکل میگیرد و پسری که بشدت طرد میشد حالا بعنوان داماد به راحتی پذیرفته میشود.
عنقا در واکنش به اینکه آیا فیلمنامه از اول با همین اسم نوشته شده است، تأکید کرد: بله. این بحثهایی هم که دوستان میگویند همهاش پیشنهاد است، کسی نمیتواند جلوی پیشنهاد دادن را بگیرد. افراد میتوانند پیشنهاد دهند ما در حوزه تلویزیون هم با اینکه تهیه کننده یک نهاد کاملاً دولتی است پیشنهاد میدهیم و به یاد ندارم تا به حال اسمی به تهیه کننده، کارگردان و یا نویسندهای تحمیل شده باشد
عنقا در پاسخ به اینکه آیا میشود نام فیلم را به عنوان یک انتقاد مطرح کرد، گفت: ما باید نسبت به این فیلم یک ابراز تأسف شدید در حوزهی کاریمان بکنیم. شاید بشود هزاران ساعت دربارهی ابعاد مختلف این فیلمی که روی پرده است، حرف زد و درمورد هزار مفهوم نهفتهای که مد نظر فیلم ساز بوده بحث کرد. میتوان انتقاد کرد؛ اشکال گرفت اما حالا باید زمانمان را بگذاریم دربارهی اینکه آیا این اسم خوب و یا بد است.
وی در ادامه صحبتهایش چنین گفت: در جامعهی ما ممکن است مجموعهای از الفاظ و لغات، معنا و مفاهیمی را در ذهن افراد، تصویر کند؛ اما آیا این به عنوان حکمی مطلق برای همه است؟ طبیعی است که در این مملکت مادران برای ما مظهر پاکی و بزرگی هستند اما من در صفحه حوادث چند روز پیش خبری را میخواندم که مادری با سنگدلی کامل بچه خود را کشته است. این هم اسمش مادر است. تیتر خبر هم درمورد مادر بود نه زنی که به صورت اتفاق صاحب فرزند شده است. الفاظ ناقل معانی نیستند. معنی در کانسپت فیلمی است که با آن طرف هستیم.
عنقا تصریح کرد: اصلاً اسمش را من مادر نیستم، یا سرخ و سفید بگذاریم. این صورت مسأله را برای دوستان تغییر میدهد؟ شکایتشان را از سازمان سینمایی پس میگیرند؟ آن همه مصلحت سنجی در مورد ساخت این فیلم صورت گرفته است. توسط افرادی چون رحمان سیفی آزاد که موقعیتاش در یکی از مهمترین سازمانهای فرهنگی این مملکت است، دیگری فریدون جیرانی است همان کسی که دوسال گذشته برای سریال مرگ تدریجی یک رویا به عنوان سردار مبارزه ناتوی فرهنگی از بزرگترین مقامهای نظام مورد تقدیر قرار گرفت؛ که اتفاقاً در آن شرب خمر هم به تصویر کشیده شده و روابط خاص هم نشان داده شده بود. این همان فریدون جیرانی است. کسانی که فریدون جیرانی را میشناسند میدانند سی سال این نمای ذهنی فریدون جیرانی است از زمان ژورنالیستی و مطبوعاتی و هفته نامه سینماییاش تا امروز که فیلم نامه نویس شده است. همیشه یکی از اهدافاش مبارزه با جریان شبه روشن فکری بوده است. در این فیلم هم همین کار را میکند. دیگر چطور میتوان از این محکمتر این طبقه را نشان داده و نقد کرد؟ طبقهای که با روابط خاص، خلاف عرف و شرب خمرشان؛ به همراه اشاعهی فحشا بزرگترین قربانی را که دخترش است زمین میگذارد. من فکر میکنم همهی دوستانی که به این فیلم انتقاد دارند صاحب نشریاتی هستند که ما به عنوان مخاطب، نشریات شان را در این سالها خواندهایم اگر قرار بود حاصل تفکرات این نشریات برای نقد این طبقه، به یک فیلم تبدیل شود فیلم من مادر هستم میشد.
در ادمهی بحث نوبت به بیژن نوباوه، نماینده مجلس شورای اسلامی و نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس میرسد که با مکالمهی تلفنی در بحث شرکت کرده و در پاسخ به اینکه اصلیترین مشکل فیلم از نگاه او چیست، اظهار داشت: بحثی که در مورد این فیلم مطرح کردهام، بیش از آنکه انتقاد باشد، دفاع بوده است. اما این به این معنا نیست که من این فیلمنامه را یک فیلمنامه بدون نقص بدانم. من قبلاً در ارتباط با جشنوارهی سیام فجر صحبتی کرده بودم که حدود هشت فیلم مربوط به مسائل اجتماعی ِ خاصی بود، نه به این معنا که قبلاً مطرح نبوده است؛ شاید مطرح بوده اما این فیلمها نگاه تندی به جریاناتی از قبیل خیانتهای خانوادگی و خیانت همسران داشتهاند. در اینجا بحث شبکهی فارسی وان مطرح بود که جان سورس که دستور کارشان ایجاد این قضایای اخلاقی در خانواده است را پیش برنده این موضوعات در این شبکهها میدانستم. من با تصور این که این فیلمها اقتباسی از این جریانات فکری بود انتقاد دائمی داشتم.
وی در ادامه صحبتهایش افزود: بر اساس نظریه علمی اگر سینما را یک رسانه بیبدیل در این شرایط فرض کنیم، از لحاظ علمی، دو عنصر از شرایط رسانهها، بسیار مهم است: مخاطبانی که باید وسیع و پر شمار و مخاطبانی که باید ناآشنا و غیر مشخص باشند. اگر این خصلت برای رسانهای وجود داشته باشد شما میتوانید به آن رسانه اطلاق کنید. حالا اگر مخاطب چنین باشد این عنصر، در نگاه نویسندگان و سازندگان و عواملی که در ساخت یک فیلم سینمایی دخالت دارند، بسیار مهم و تعیین کننده است.
نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر این که این فیلم دارای ویژگیهای مثبتی است، تصریح کرد: هیچوقت چنین فکری نمیکنم که خواستهاند فیلمی بسازند تا یکسری ساختار و هنجارهای اجتماعی را نادیده بگیرند. چرا که در نتیجه به دست آمده در پایان فیلم، نتیجهی مثبتی است. بالاخره لاابالیگری بخشی از گروههای اجتماعی وجود دارد که فرزندانشان با عدم تربیت مواجه هستند و مشکلاتی که در این راستا پیش میآید و بعد هم به جایی میرسند که در سکانس قبل از پایان که در دادگاه صورت گرفت، به خوبی عنوان شد.
*نوباوه: باید برخی کلوزآپها از روابط نامشروع آسیبشناسی شود
نوباوه خاطر نشان کرد: البته در سکانس قبل از پایان هم کلماتی رد و بدل شد که میشود روی آن انقلت آورد، اما نتیجهی فیلم مثبت بود به همین دلیل من دفاع کردم. منتها باید دانست که ما ایرانیها اخلاقمدار هستیم؛ بدترین افراد هم حاضر نیستند که همسر و فرزندانشان رابطه غیر اخلاقی داشته باشند. این نگاه ِ نشان دادن ِ بعضی از ناهنجاریها را میشود انجام نداد، که البته فیلمساز هم میتواند بگوید این صحنهها را برای جذابیت ایجاد کرده و یا حتی مجبور به نمایششان هستم.
او با بیان اینکه سکانس پایانی سکانس بسیار آزادهندهای است، عنوان کرد: مادری که فرزندش را در آخرین دقایق حمایت میکند خیلی سخت است که آدم چنین صحنههایی را ببیند، من هم گفتم این بخشها قشنگ است اما هیچ کمکی به شما نمیکند شما به راحتی میتوانید آنها را حذف کنید. یا بعضی از روابط و کلوز آپهایی که میتوان مثلاً از روابط نامشروع نگرفت، اینها مواردی است که باید آسیب شناسی شود.
سیفی آزاد در واکنش به سخنان نوباوه، گفت: برخی از نکاتی که ایشان میفرمایند به اجرا و کارگردانی مربوط است. شاید اگر من کارگردانی میکردم جور دیگری میشد. حسی که ایشان و برخی از مخاطبان از این صحنهها گرفتهاند همین است که بیان کردند و امیدوارم که کارگردان بشنود و در فرصتی بتواند گفتگو کند. در هر صورت من از آقای نوباوه متشکرم به خاطر نگاه مثبت فرهنگی که داشته و دارند. واقعاً کشور به اینطور نگاهها که حامی فرهنگ است نیاز جدی دارد.
*لاریجانی: آگاهانه سکانس پایانی را آزاردهنده ساختیم؛ مخاطب باید منکر این روابط میشد
لاریجانی در پاسخ به اظهارات نوباوه پیرامون آزاردهنده بودن سکانس آخر افزود: ما به این مورد کاملاً واقف بودیم و با آگاهی این آزاردهندگی را پیش رفتیم. آن هم به خاطر این است که اگر فیلم این آزاردهنگی را نشان نمیداد شاید نتیجه آن روابط در نمیآمد. آن وقت بسیاری از روابط مهر تأیید میخورد. ما این سکانس را گذاشتیم تا بتوانیم کل فیلم و آن روابط را انکار کنیم و بگوییم که صحیح نیست. سکانس پایانی نتیجهگیری ما است، برخلاف سینمای ایران که گاهی از اوج تراژدی پرهیز دارند و نگرانش هستند ما سعی کردیم با جسارت این تابوشکنی را بکنیم.
*نوباوه: قبحشکنی درباره مسائل اخلاقی آسیبزا است
نوباوه در واکنش به اینکه مثل خیلی از فیلمهایی که در دورههای اکران دچار مشکل شده اما بعد از گذشت چندسال از حساسیت آن کاسته و چند وقت دیگر از حساسیت این فیلم نیز کاسته میشود اعلام کرد: ما نباید کاهش حساسیت مردم را علت موفقیت و یک امتیاز بدانیم. در زمان حضرت علی وقتی کسی کار خلافی کرده و پس از اعتراف مقابل حضرت، درخواست حد میکرد حضرت علی میگفتند "تو این کار را نکردهای! برو" و به کرات این اتفاق میافتاد. یا مثلاً فردی به پیامبر میگفت مرد و زنی چنین عملی را مرتکب شدهاند پیامبر فرمودند اول به خودش حد بزنید که چرا عبایش را روی آن مرد نینداخته است! آیات مربوط به روابط نامشروع اجتماعی، زنا، لواط، قمار و ربا همه اینها در زمان پیامبر نازل شده و آن وقت هم این مشکلات بوده است. اما ما نباید قبح شکنی بکنیم در غیر این صورت این موردی که شما میفرمایید وجود دارد. من اگر آقای جیرانی را ببینم میگویم شما میتوانستید یکجاهایی از فیلم این کارها را نکنید تا اثر کارتان بهتر باشد.
*نوباوه: دختری که درست تربیت نشده بود نباید بیگناه نشان داده میشد
نائب رئیس کمیسیون فرهنگ در واکنش به حرف لاریجانی اضافه کرد: درست است که شما میخواهید نتیجهگیری کنید ولی باید دانست که خشونت در سینمای ما متفاوت است. برای مثال در سینمای غرب با چکیدن دو قطره خون بر دیوار نشان میدهند که سر کسی قطع شده است اما در سینمای ایران حتماً باید شمشیر زده شود و سر فرد بر هوا پرت شود. همه حرفها در نشستن پدر که خود را وا داد، زده شد این یعنی تمام و اینکه تمام مسئولیتها را پذیرفت و نکتهی دیگر اینکه همه تقصیرات بر گردن پدر نبود شما دختر را بیگناه نشان دادید. در حالیکه آن دختر نوع تربیتش، نوع رفتار و محاورات و حتی به نام کوچک صدا کردن پدر و مادرش مشکل داشت. اگر قرار باشد دختر بیگناه جلوه داده شود شخصیت از او گرفته میشود. اما اگر نسبی نشان داده شود شما درست میگویید که با این تربیت سرانجام نتیجه همان میشود. این ظرافتها در کار وجود دارد که کاملاً طبیعی است و شاید اگر من خودم این فیلم را میساختم بهتر از این از آب در نمیآمد. اما باید این مواردی را که میشود، انجام نداد و حساسیتها را کم کرد.
سیفی زاده در ادامهی سخنان نوباوه تصریح کرد: چرا بعضی از موضوعاتی که شیوع آنچنانی در سطح جامعه ندارد، باید ساخته شود. یکی از این موارد سبک زندگی این چنینی است. این سبک از زندگی ِ شهوانی و نفسانی برای جوانان ما بسیار جذاب است. هیچکس نمیتواند منکر این باشد و بسیاری از جوانان ما که اهل چنین فضاهایی نیستند دیانت و خانواده و عرف به کمکشان میآید و نجاتشان میدهد. بنابراین فکر میکنم این موضوع خاص جزء دسته موضوعاتی باشد که برای جامعه در حال توسعه امروز ما لازم است. این هشدار جدی باید به جوانانی که در آرزو و وسوسه این نوع زندگی قرار میگیرند داده شود. باید بدانند وارد چه فضایی شده و چه فرجامی ممکن است در انتظارشان باشد.
نوباوه در واکنش به این سوال که آیا در این فیلم طبقهی شبه روشنفکری ِ طبقهی متوسط جامعه، نقد شد، گفت: چنین چیزی را در فیلم ندیدم. اما طبقهای از جامعه به این شکل زندگی میکنند که برای بعضی هم آرزوست.
این بحث در حالی پایان گرفت که عنقا در انتهای صحبتهایش اظهار امیدواری کرد تا فضایی ایجاد گردد که حقیقتاً درباره خود فیلم و نه دربارهی حواشی کف خیابان صحبت شود.
انتهای پیام/