مد باید در داخل کشور تولید شود
خبرگزاری تسنیم : برای ما صیانت از مد مهم است نه قیمت لباس و تجملی بودن یا نبودنش و اتفاقی که باید بیفتد و نظر حضرت آقا هم هست این است که ما باید مد را در داخل کشور ایجاد کنیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه تهران امروز،این روزها اگر نام حمید شاهآبادی را جستوجو کنید بیشتر از هر چیز به سخنان او درباره مد و لباس و کارگروهی که وزارت ارشاد تشکیل داده و شاهآبادی به عنوان معاون هنری وزارت ارشاد، ناظر اصلی آن است، برمیخورید. مد و لباس اسلامی یکی از موارد بسیار مهمی است که در سالهای اخیر برای مسئولان کشور بسیار جدی شده است. همین ماه گذشته بود که دومین نمایشگاه مد و لباس اسلامی در تالار وحدت برگزار و با استقبال خوبی هم روبهرو شد. این کارگروه در واقع در راستای سخنان مقام معظم رهبری ایجاد شد که بر مسئله پوشش و لباس جامعه به عنوان یکی از امور مهم در سبک زندگی امروزی تاکید کردند. گفتوگوی ما با شاهآبادی درحقیقت دو بخش دارد. یکی درباره سمت اجرایی اوست چون به هر حال کارگروه مد و لباس میتواند در اصلاح پوشش جامعه موثر باشد و دیگری نظر او به عنوان کارشناس درباره مد و تاثیر آن در زندگی اجتماعی و سبک زندگی شخصی افراد است.
فکر میکنم بهتر است از خود کارگروه مد و لباس شروع کنیم. اینکه این ایده چه وقتی و توسط چه کسی مطرح شد و چطور شد که یکباره در سال 89 آنقدر ضرورت مسئله پوشش و لباس جامعه جدی شد که کارگروه شروع به کار کرد؟
ایده در مجلس هفتم تصویب شد. در کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم و بیشتر توسط نمایندگان زن این ایده شکل گرفت و پیگیری شد. ولی به دلایل مختلف، از جمله نرسیدن منابع مالی و نبود زیرساختهای مناسب، بهرغم اینکه مجلس شورای اسلامی سال 1385 قانون ساماندهی مد و لباس را تصویب کرد اما تا سال 89 توفیقات کارگروه محدود است به احداث زیربنای اداری و تشکیل 27 جلسه با حضور نمایندگان مختلف و تصویب آییننامه اجرایی و داخلی قانون و برخی دیگر از زیر ساختها. در نتیجه سال 89 دیدیم که هنوز کار اجرایی صورت نگرفته است. عدم تعامل با دستگاههای دیگر یک مسئله مهم بود و عدم تعامل فعالان عرصه پوشاک با یکدیگر یک مسئله دیگر که هر دو باعث به تعویق افتادن اجرای این قانون شدند. ما در راستای اجرایی کردن این طرح به دو چالش برخوردیم: یکی چالش عدم تعامل مدیران مربوط به این حوزه بود یعنی دستگاههای متولی به یک فهم مشترک از این قضیه نرسیده بودند و بیشتر سعی میکردند مرز کارهای دستگاههای دیگر را مشخص کنند و عدم اجرایی شدن کار را به گردن یکدیگر بیندازند. چون این کار هم کاملا زنجیرهای است. به فرض اگر وزارت بازرگانی در آن دوره نمایشگاهها را ساماندهی نمیکرد خب وزارت ارشاد نمیتوانست کاری انجام دهد. برگزاری نمایشگاه برعهده وزارت بازرگانی است و وزارت ارشاد نقشی در برگزاری نمایشگاه ندارد و چون همه به هم پیوسته بودند اگر کسی کاری را انجام نمیداد بقیه هم نمیتوانستند به وظایف خودشان عمل کنند. دومین چالش عدم تعامل بین فعالان خود این چرخه بود. یعنی گفتمان واحدی بین تولیدکنندگان و طراحان و توزیعکنندگان وجود نداشت. فعالان این چرخه همینها هستند که از شش، هفت صنف تشکیل شدهاند. حتی در درون خودشان هم دیالوگ مشترکی با هم نداشتند. حتی تولیدکنندگان هم که خودشان صنوف مختلفی هستند با هم وحدت رویه ندارند. در حقیقت همین دو چالش هم باعث شده بود که کار عقب بیفتد.
یعنی بین سالهای 85 تا 89 هیچ اتفاقی نیفتاده بود؟
فقط چند آییننامه به دست ما رسیده بود. در سال 89 اول بررسی کردیم که اصلا مشکل چیست. چرا این اتفاق نیفتاده است؟ به این دو مشکل رسیدیم. دیدیم که بین مدیران نتیجه واحدی اتخاذ نشده است. مثلا در آییننامه اجرایی مصوبه بسیار محکمی توانسته بودند بگیرند که به هیات دولت هم رفته بود و امروز هم همینطور است یعنی مصوبههای کارگروه با امضای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکم مصوبه هیات وزیران است. اما بعد از آن رسیده بودند به یک مصوبه دیگری که وظایف هر یک از سازمانها را مشخص کند ولی مشکل اینجا بود که هر کسی به گردن دیگری میانداخت که یک بحران ایجاد شد. در این مملکت 70 میلیون نفر در خیابان راه میروند که در واقع پرچم و نماد ایرانی بودن هستند. ما چطور اجازه میدهیم این تعداد آدم در جامعه حرکت کنند ولی هویت ملی ما را نداشته باشند؟ پس بررسی کردیم که چرا در این مدت به نتیجه نرسیدهایم. بررسیهای دقیقی انجام دادیم. متوجه شدیم وزارت بازرگانی منتظر وزارت صنایع است، وزارت صنایع منتظر صدا و سیماست و این چرخه همینطور ادامه دارد. حتی ما در انتخاب کمیسیون ماده چهار که چند طراح انتخاب شوند و بنشینند و به عنوان فصلالخطاب یک مدل را انتخاب کنند هم مشکل داشتیم. همین امروز هم هنوز فعالان این چرخه با هم مشکل دارند و ما فقط توانستیم تا جایی که ممکن است آنها را به هم نزدیک کنیم. همچنان حال و فضای حاکم بر جامعه طراحان با فضای حاکم در جامعه تولیدکنندگان کاملا متفاوت است و فعلا وزارت ارشاد فقط توانسته نقش پدری ایفا کند و آنها را کنار هم بنشاند.
پس در حقیقت کل جامعه به صورت زنجیرهای درگیر مسئله پوشش و لباس هستند ولی سازمانهایی که به صورت مستقیم باید با کارگروه مد و لباس همکاری داشته باشند، کدامها هستند؟
در درجه اول وزارت صنعت، معدن، تجارت و صدا و سیما. اینها اولین سازمانهایی هستند که به تعامل با آنها نیاز داریم. سال گذشته صدا و سیما به ما میگفت از یک میلیارد تومان بودجهای که در اختیار دارید، 500 میلیون تومان را برای یک برنامه یک ساعته در هفته به ما بدهید. امسال خود صدا و سیما آمده و 52 قسمت برنامه در این رابطه آماده کرده است. یعنی آن روز ما متقاضی بودیم و صاحب کار و آنها هم همان نگاه مشارکتی را که به دیگر برنامهها داشتند، به ما هم داشتند ولی امروز خودشان احساس نیاز میکنند. اول از همه برادری خودمان را در این کار ثابت کردیم و این مرهون این دو سال کاری بود که انجام شد. ما آمدیم و یکی یکی مسائل را حل کردیم تا به گفتمان واحد با دستگاههای مسئول و فعالان حرفه برسیم. این روند باید آرام آرام تا سه سال دیگر هم طی شود تا درنهایت همهمان در یک زمین بازی کنیم.
بگذارید سوالم را اینگونه مطرح کنم که شما از چه سازمانهایی نظر میگیرید و معیارهایتان را چه سازمانهایی تایید میکنند؟ نیروی انتظامی هم در این میان نقشی دارد؟
نه نیروی انتظامی و نه حتی وزارت کشور عضو کارگروه هستند. این کار کاملا فرهنگی و هنری است. همه حرکت ما در مد و لباس جنبه تشویقی دارد. نمیخواهیم لباسی را به زور تن کسی بکنیم یا نمیخواهیم که همه شبیه هم لباس بپوشند. به جرات به شما میگویم یک مدل لباس را میتوان به عنوان نمونهای از لباس اسلامی معرفی کرد که شخص دو شماره تنگتر آن را بپوشد و حجابش را هم در مورد سر و صورت و آرایش رعایت نکند، درنتیجه نیروی انتظامی با این فرد که لباسش بارکد بنیاد ملی مد و لباس را هم دارد، برخورد کند. یعنی فینفسه لباس به تنهایی تعیینکننده معیارها نیست. چرا که ممکن است ما لباسی را به عنوان مجلسی تعریف کنیم ولی کسی آن را در اجتماع بپوشد. لباسی را برای سایز 48 تعریف کنیم و سایز 42 را بخرند که تنگ است! بنابراین اینها دو مقوله جدا از هم است. البته آنچه که تایید میکنیم قطعا تایید نیروی انتظامی را دارد.
معیارهای طراحی لباس در کارگروه لباس چیست و از چه طراحانی دعوت به همکاری میکنید؟
یک جدول صد امتیازی را خود کارگروه به کمیسیون چهار که نمایندگان طراحان هستند، ارائه داده است. اعضای کمیسیون اصل چهار، از اعضا و مسئولان آکادمیک و درسخوانده در این حوزه هستند و معیارهای فنی و هنری را میشناسند. این افراد مسئول امتیازدهی به لباسها هستند. در این کمیسیون کارشناس دینی هم وجود دارد. یعنی کمیسیون نه فقط از دید طراحی که از دید دینی هم به مد نگاه میکند که طرح با ارزشهای اسلامی ما سازگاری داشته باشد. طرحها باید واجد هویت فرهنگی و بومی و دینی ما باشند. در این امتیازدهی شاخصهای اقتصادی هم داریم که بیشتر مربوط به جامعه تولیدکنندگان است. تجربه چند دوره نمایشگاهی که برگزار کردیم و چالشهای بین تولیدکنندگان و طراحان باعث شد که ما اصلا این دو کمیسیون را از هم جدا کنیم. کمیسیونی هم از تولیدکنندگان تشکیل دادیم که آنها هم امتیازدهی خودشان را دارند. هر دو کمیسیون اعدادشان را به ما میدهند. جالب است که موارد زیادی داشتیم که تولیدکنندهها طرحی را انتخاب کرده بودند و حتی آمادگی دادن آن به بازار را داشتند اما کمیسیون طراحی ایراداتی به آن گرفتند. متقابلش را هم داشتیم.
وارد بخش اجتماعیتر بحث شویم. درباره سبک زندگی مردم ایران و ارتباطش با پوشششان. سوال این است که به نظرتان سبک زندگی است که روی پوشش تاثیر میگذارد یا پوشش است که موجب میشود سبک زندگی طبقهای از مردم تغییر کند؟
هر دو متقابلا روی هم اثر دارند. شما دقت کنید در دوره قاجار کت و شلوار وارد فرهنگ ما شد. چطور این اتفاق افتاد؟ طبقه مرفهی که به فرنگ رفته بودند تحتتاثیر فرهنگ غربی قرار گرفتند و این لباس را از روی تفاخر پوشیدند تا متمایز باشند وگرنه اصلا لباس قاجار چیز دیگری بود. پس ما تاثیر پذیرفتیم. وقتی آن را پوشیدند، کسی هم که به غرب نرفته بود آن را دید و به تن کرد. امروز که نگاه کنید دیگر من و همه آدمها کت و شلوار میپوشیم و اصلا این جزو فرهنگ ما شده است. پس یک چیزی اول تاثیر گرفت و بعد اثر گذاشت. سبک زندگی به صورت جدی از لباسهای ما تاثیر میپذیرد. منتها چیزی که اهمیت دارد این است که ما برای مدت طولانی مولفههای زیادی از سبک زندگی غربی را گرفتیم و اثر آن را هم در پوشش خودمان دیدهایم. بنابراین در ابتدا سبک زندگی تغییر کرده و به تبع آن پوشش هم تغییر کرده است.
ولی در شرایط کنونی آنقدر جامعه ما دچار اختلاط فرهنگها و طبقات مختلف شده است که حتی بزرگ شدن و تربیت شدن در یک محیط ممکن است با ورود به جامعه به دست فراموشی سپرده شود و نوع پوشش بهخاطر شرایط اجتماعی یا محل کار تغییر کند.
بله شما خودتان هم اشاره کردید؛ ممکن است افرادی در کنار هم زندگی کنند ولی سبک زندگی متفاوتی داشته باشند. حتی ممکن است اعتقاداتشان هم متفاوت باشد. منظور ما از سبک زندگی یکسان این نیست که آدمها کنار هم باشند. حتی دو خواهر یا دو برادر که از یک نسل هم هستند ممکن است سبک زندگی متفاوتی با یکدیگر داشته باشند. حرفمان این است که این هجمه وارداتی در عرصه فرهنگ که مقام معظم رهبری از آن به عنوان شبیخون فرهنگی یاد کردند تمام فرهنگ ما را تحت تاثیر قرار داده و وارد تمام شئون زندگی ما شده است.
مسئله دیگری که پیش میآید این است که متاسفانه جامعه ما طبقاتی شده. قاعدتا سبک لباس پوشیدن این طبقات هم با هم متفاوت است. آیا این تفاوت ناخوشایند است؟
اساسا این حوزه، حوزهای نیست که ما از این منظر واردش بشویم. اصلا چه ضرورتی دارد که لباس طبقات مختلف جامعه شبیه هم باشد؟ برای ما صیانت از مد مهم است نه قیمت لباس و تجملی بودن یا نبودنش. در یک مقطع از دهه 60 مد شده بود که همه خانمها ماکسی بپوشند. آن اتفاقی که باید بیفتد و نظر حضرت آقا هم هست این است که ما باید مد را در داخل ایجاد کنیم. کمکم میخواهیم جشنواره مد و لباس را در شهرستانها برگزار کنیم. در این جشنوارهها قرار است لباسی که در استانها تبدیل به یک لباس تجملی شده وارد زندگی مردم شود. مثلا چرا گیلان که لباس محلی خودشان بوده آن را از مردم بگیریم و یک لباس را از تهران به آنها تحمیل کنیم در حالی که ممکن است لباس خود آنها بسیار زیباتر و رنگینتر و شادابتر و زندهتر باشد و از لحاظ اسلامی هم مناسب است و اصلا به آن فضا و اقلیم بخورد. مدی که الان در گیلان وجود دارد برخاسته از فرهنگ گیلان نیست. این مد در واقع تحمیل تهرانی به گیلانی است.
اینها همه اتفاقات خیلی خوبی است. چون در همان دهه 60 یادم میآید که ما اصلا میخواستیم واژه مد را انکار کنیم. فکر میکردیم با حذف واژه مد مشکل پوشش حل خواهد شد. اما الان پذیرفتیم که خودمان میتوانیم و باید مد تولید کنیم.
خود کلمه مد در آن زمان تبدیل شده بود به یک خط قرمز. دلیلش هم این بود که مد وارادتی شده بود. یعنی نه تنها پوششی که مد شده بود وارداتی بود خود این کلمه هم تبدیل شده بود به یک چیز وارداتی. مد اگر چه مدل مو باشد، چه مدل لباس، چه ریش صورت مردان همهاش قابل تولید است. نگاه کنید در اوایل دهه 60 و زمان جنگ وقتی دکتر ولایتی وزیر امور خارجه میشود طبق رسوم کشور ما خب نباید از کراوات استفاده میکردند درنتیجه آمدند و پیراهنهای یقهداری پوشیدند که اصلا نمیشد با آنها کراوات بست. هم شکیل و زیبا بود و هم آداب و ارزشهایمان حفظ شده بود.یعنی یک شخص در دستگاه دیپلماسی مدلی را ابداع میکند که پاسخگوی همه نیازهاست و شما نگاه میکنید که دستگاه دیپلماسی ایران از مدلی استفاده میکند که فی نفسه قدرت ماندگاری دارد و برگرفته از داخل است. همین مدل ممکن بود قبل از ما با همین شکل و شمایل با ایده و انگیزه دیگری در جایی تولید شود و آن وقت چون دیگر برخاسته از داخل نبود اصلا تبدیل به یک ضد ارزش میشد. درنتیجه باید نمایشگاههای متفاوت و طولانی مدت برگزار شود تا مردم هر اقلیم از لباس مناسبی که دوست دارند استقبال کنند. به همین دلیل است که میگویم ما ممکن است برای یک بانک یا یک اداره دولتی پوشش فرم طراحی کنیم اما اصلا قصدمان این نیست که قاطبه مردم را متحدالشکل کنیم.
بهتر است در بخش آخر گفتوگو وارد راهکارها شویم. بهنظر میرسد که خبررسانی درمورد کارهایی که در زمینه مد و لباس صورت میگیرد خیلی ضعیف است چون در طول سال فقط یک خبر نمایشگاهش را دریافت میکنیم. اگر کسی خواست از این لباسها استفاده کند، نمیداند باید به کجا مراجعه کند.
این انتظار مربوط به فاز سوم و چهارم طرح است و نه در فاز اول. ما هنوز در فاز اول فقط خواستیم معرفی کنیم تا طراحان ما ببینند اصلا طرحهایشان مورد اقبال مردم قرار میگیرد یا نه. تازه داریم فاز دوم را شروع میکنیم. تازه باید تولیدکنندگان هم موافقت کنند که روی این طرحها سرمایهگذاری کنند. یعنی متوجه شوند که مردم نسبت به این طرحها نظر خوبی دارند و با استقبال مردم مواجه خواهد شد پس دست به تولید بزنند. در فاز دوم ما کد شیما را دادیم و نمایشگاه دائمی مد و لباس را تاسیس کردیم که هر نمایشگاهی که تمام شد مدلها به این نمایشگاه دائمی بروند که در کنار مراکز خرید هست و در این نمایشگاه دائمی تولیدکنندهها و طراحان بنشینند و درباره مدلها حرف بزنند تا مدلها به تولید برسند. پخشکنندهها هم بیایند و بگویند که تمایل دارند چه مدلی در مراکز خریدشان وجود داشته باشد. چرا ما امسال نمایشگاه بهاره را در آبان برگزار کردیم؟برای اینکه در آبان مدلها انتخاب شود و در فاصله آذر تا دی لباسها تولید شوند و بعد پخش شوند تا اسفند و بهار در مراکز خرید در اختیار مردم قرار بگیرند. حوزه را هم فقط محدود به مانتو کردیم که این کار عملیتر انجام شود. اکنون مهمترین دستگاهی که باید به ما در امر ساماندهی پوشش کمک کند، صدا و سیماست. چون اگر روی این مدلهایی که تولید میشود تبلیغی صورت نگیرد، کار ما بینتیجه میماند. صدا و سیما باید مردم را آموزش دهد تا به سمت مدلهای بومی و اسلامی خودمان روی بیاورند.
انتهای پیام/
تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.