راهپیمایی میلیونی و باشکوه عاشورای حسینی علیه رژیم پهلوی


راهپیمایی عاشورای 57

خبرگزاری تسنیم : تظاهرات میلیونی مردم در تهران و تمام نقاط کشور، همزمان با بزرگداشت شهادت سرور شهیدان، حضرت اباعبداللَّه الحسین(ع) در عاشورای حسینی، علیه رژیم محمدرضا شاه پهلوی برپا گردید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از راسخون، تقویم تاریخ امروز به شرح ذیل است:

قتل عام افسران رژیم پهلوی در پادگان لویزان (1357 ش)
همزمان با اوج تظاهرات مردمی ضد رژیم و درگیری‏های شدید مردم با مزدوران پهلوی در عاشورای 1357 ش، یک افسر، دو درجه دار و چهار سرباز مسلح، به ناهارخوری افسران ارشد پادگان لویزان در شرق تهران حمله کردند و با رگبار مسلسل، بیش از هفتاد نفر از افسران ارشد و درجه‏داران رژیم را کشتند. حمله کنندگان به جز یک سروان، بقیه کشته شدند. این اقدام متهوّرانه در بین نظامیان اثر زیادی بخشید و همه از جان خود هراسان شدند. دولت نظامی ارتشبد ازهاری پس از وقوع این حادثه که در کنار گوش خود، در تهران، آن هم در یک محیط نظامی اتفاق افتاده بود، سعی کرد حقیقت این خبر در پادگان‏ها منتشر نشود ولی در همان دقایق اولیه، خبر به اطلاع همه رسید. در این اوضاع، شاه، بیش از هر کسی در وحشت فرو رفت و نسبت به جان خود بیمناک شد. از این زمان بود که رییس دولت احساس کرد که به هیچ وجه قادر به مهار کردن تظاهرات نیست و به زودی دولت او سقوط خواهد کرد.

راهپیمایی میلیونی و باشکوه عاشورای حسینی علیه رژیم محمدرضا شاه پهلوی (1357ش)
تظاهرات میلیونی مردم در تهران و تمام نقاط کشور، همزمان با بزرگداشت شهادت سرور شهیدان، حضرت اباعبداللَّه الحسین(ع) در عاشورای حسینی، بی‏نظیرتر از تاسوعا (دیروز) برپا گردید. این گروه‏های عظیم که در طول مسیر خود به سر دادن شعارهای سیاسی می‏پرداختند، در میدان آزادی تهران اجتماع کردند. پس از راهپیمایی روز عید فطر و تاسوعا، این تظاهرات، عظیم‏ترین اجتماع ضد دولتی مردم تهران به شمار می‏رفت. در پایان راهپیمایی، قطعنامه‏ای هفده ماده‏ای قرائت شد که در آن، بر سقوط و برچیده شدن بساط شاه، برقراری حکومت عدل اسلامی، رهبری حضرت امام خمینی(ره)، آزادی واقعی، اجرای عدالت اجتماعی و تامین حقوق مردم و جلوگیری از هرگونه سلطه‏گری تاکیده شده بود که به تصویب میلیون‏ها نفر از مردم انقلابی رسید. اخبار این راهپیمایی که در صدر اخبار مهم جهان قرار داشت، جهانیان را متوجه این مطلب کرد که مردم ایران، رژیم سلطنتی را نمی‏خواهند و خواهان حکومتی اسلامی می‏باشند.

شهادت استاد اخلاق آیت ‏اللَّه "سید عبدالحسین دستغیب" سومین شهید محراب در شیراز (1360ش)
آیت‏اللَّه سیدعبدالحسین دستغیب در سال 1292 شمسی (عاشورای 1332 ق) در شیراز در خانواده‏ای که 800 سال سابقه علم و فضیلت دارند متولد گردید. وی پس از سپری کردن مقدمات علوم اسلامی، در 22 سالگی به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آنجا از محضر استادانی چون سیدابوالحسن اصفهانی، شیخ محمد کاظم شیرازی و سید میرزا آقا اصطهباناتی استفاده نمود و پس از سالیانی اقامت در نجف، از بزرگان حوزه علمیه آن سامان، اجازه اجتهاد گرفت. در نجف روح جستجوگر آن شهید در پی یافتن صاحبدلی بود که او را به ودای ایمَن برساند، تا آنکه سرانجام در محضر پرفیضِ استاد اخلاق، میرزا محمد علی قاضی تبریزی، آرامش یافت و از خواص استاد شد. آیت‏اللَّه دستغیب همراه با قیام امام خمینی(ره) در سال 1341، مبارزات خویش را آغاز نمود و در 15 خرداد 1342 بازداشت و به تهران تبعید گردید. از آن پس چندین بار در مدت حکومت طاغوت بازداشت و تبعید شد. در طی این مقطع از مبارزات بود که ایشان به همراه چهار تن دیگر از علما، اعلامیه‏ای صادر و شاه را از سلطنت خلع نمودند. آیت‏اللَّه دستغیب پس از پیروزی انقلاب اسلامی وظایف ارزشمندی را در نظام جمهوری اسلامی از جمله: نمایندگی مردم شیراز در مجلس خبرگان، امامت جمعه شیراز و نمایندگی امام خمینی(ره) در استان فارس به عهده گرفت. آیت‏اللَّه دستغیب علاوه بر خدمات متعددی که صرف ساخت، تاسیس و بازسازی بناها و آثار خیریه نمود دارای تالیفات متعددی است که آدابی از قرآن، معراج، ایمان، گناهان کبیره، قلب سلیم، داستان‏های شگفت و... از آن جمله‏اند. این عالم وارسته و معلم اخلاق سرانجام در بیستم آذر 1360 ش برابر با چهاردهم صفر 1402ق هنگامی که برای ادای نماز جمعه عازم محل برگزاری آن بود از سوی منافقین ضدانقلاب در 68 سالگی به شهادت رسید.

آغاز عملیات متوسط مطلع الفجر (1360 ش)
عملیات متوسط مطلع‏الفجر از 20 آذر 1360 در منطقه گیلانغرب در وسعت 35 کیلومتر مربع با رمز یا مهدی(عج) ادرکنی آغاز شد و تا پنجم دی ماه به طول انجامید. در این عملیات رزمندگان اسلام، متشکل از سپاه، بسیج و تعدادی از مردم مسلمان بومی منطقه، ضمن هماهنگی با نیروهای ارتش و هوانیروز، از سه محور به دشمن یورش بردند. نیروهای اسلام بدون توجه به سرمای شدید و شرایط سخت منطقه، ضمن عبور از سیم‏های خاردار و میادین مین، به جبهه دشمن نفوذ کرده و با آنان درگیر شدند. در عملیات مطلع الفجر، نیروهای اسلام علاوه بر کشته و زخمی کردن دو هزار تن و به اسارت درآوردن دویست تن دیگر از افراد دشمن، قوای بعث را تا نزدیک مرز بین‏المللی به عقب می‏رانند. در این میان پاتک دشمن برای عقب‏راندن سپاه اسلام ناکام ماند و مناطق حساسی به دست نیروهای خودی افتاد.

رحلت عالم بزرگوار آیت‏اللَّه "شیخ عبدالحسین غروی" (1373 ش)
آیت‏اللَّه حاج شیخ عبدالحسین چهرگانی غروی در سال 1289 ش (1328ق) در خاندانی که سابقه سه قرن روحانیت و مرجعیت در منطقه آذربایجان داشتند در نجف اشرف به دنیا آمد. وی پس از طی دوران ابتدایی به فراگیری علوم حوزوی روی آورد و از استادان نامداری همچون حضرات آیات: حاج میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین اهری و شیخ ابوالحسن مشکینی بهره بُرد. آیت‏اللَّه غروی در 22 سالگی راهی آذربایجان شد و به مدت سه سال از درس آیت‏اللَّه انگجی استفاده نمود. از آن پس در درس آیت‏اللَّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سید محمد حجت کوه کمره‏ای در قم شرکت جست و به مدارج والای علمی دست یافت. آیت‏اللَّه غروی پس از آن، در تبریز به تدریس و تعلیم و ارشاد مردم و توجه به مباحث اخلاقی اشتغال پیدا کرد و جوانان را به اسلام اصیل رهنمون می‏ساخت. این عالم مجاهد در زمانی که اندیشه‏های ضد دینی و الحادی از جانب بی‏دینان در جامعه مطرح شده بود، با دلایل قاطع به دفاع از حریم دین پرداخت که بعدها با نام اسلام و شیعه به چاپ رسید. ایشان همچنین در مبارزات مردم تبریز به همراه عالمان آن دیار از قبیل حضرات آیات: شهید قاضی طباطبایی، سید محمدعلی انگجی و میرزا عبداللَّه مجتهدی شرکت فعال داشت و نام وی، همواره در ذیل اعلامیه‏های عالمان تبریز به چشم می‏خورد. آیت‏اللَّه غروی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی مردم آذربایجان شرقی به عضویت مجلس خبرگان برگزیده شد و تا پایان عمر در این سنگر مشغول خدمت بود. سرانجام آن فقیه وارسته پس از عمری سرشار از خدمات دینی، در بیستم آذر 1373ش در 84 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و پس از تشییعی با شکوه در تبریز و قم، در قم به خاک سپرده شد. در روز فوت ایشان، سه روز در آذربایجان شرقی عزای عمومی اعلام گردید و مجالس ختم باشکوهی تشکیل شد.

رحلت فقیه اصولی و جامع معقول و منقول آیت ‏اللَّه "میرزا کاظم تبریزی" (1374 ش)
فقیه اصولی، محدث رجالی و جامع معقول و منقول، آیت‏اللَّه میرزا کاظم تبریزی از علمای مشهور حوزه‏های علمیه نجف و قم، در حدود سال 1299 ش (1340ق) در تبریز به دنیا آمد و در نوجوانی به تحصیل علوم دینی روی آورد. وی پس از گذراندن دروس مقدمات و سطح در 21 سالگی به نجف کوچید و از حضرات آیات: شیخ موسی خوانساری، شیخ محمدرضا آل‏یاسین، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدکاظم شیرازی، سیدمحسن حکیم و سید محمود شاهرودی بهره‏هایی وافر برد. آیت‏اللَّه تبریزی همچنین به مدت بیست سال از محضر درس فقه، اصول، رجال و تفسیر آیت‏اللَّه سید ابوالقاسم خویی استفاده کرد و از برترین تلامذه‏اش محسوب می‏شد. فرزانه تبریز، همزمان با تحصیل، به تدریس سطوح عالیه و پس از چندی به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت تا این که در سال 1349 ش به قم آمد و یکی از پر بارترین مجالس درسی حوزه را تشکیل داد. آیت‏اللَّه تبریزی بر علوم مختلف همچون: فقه، اصول، حدیث، رجال، تفسیر، تاریخ، ادبیات، ریاضیات، هیئت، هندسه، کلام، فلسفه و منطق تسلط فراوان داشت و با زبان‏های انگلیسی و فرانسه نیز آشنا بود. برخی از تالیفات فراوان او که سر به ده‏ها مجلد می‏زند عبارتند از: شرح عروةُالوثقی در 150 جلد، القواعد الفقهیه در 50 جلد، تطبیقاتُ الوسایل در 20 جلد، الاصول الجدیده در 10 جلد، الفقه المُیسَّر و شرح اسفار. این عالم بزرگ سرانجام در 20 آذر 1374 برابر با 18 رجب 1416 ق در 75 سالگی درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.


شهادت شهید رضا خیری بلوک ‏آباد (1360ش)
شهید رضا خیری بلوک‏آباد در 11 بهمن 1334ش در روستای بلوک‏آباد در شهرستان مراغه چشم به جهان هستی گشود. وی سومین فرزند خانواده پس از دو خواهر بزرگ‌تر بود. پدرش به کشاورزی اشتغال داشت که در سال 1340ش و در سن شش سالگی رضا، فوت کرد. پس از درگذشت پدر، عموی رضا با مادرش ازدواج کرد و سرپرستی خانواده برادر را به عهده گرفت. رضا دوران دبستان را در روستای بلوک‏آباد همراه با کار در مزرعه و چوپانی، با موفقیت به پایان رساند. پس از به اتمام رساندن دوران دبستان به‏همراه خانواده به شهر مراغه نقل مکان کرد و در آنجا تحصیلات خود را تا پایان دوره دبیرستان پی گرفت. او در خانواده قرآن را فراگرفت و با قرآن مأنوس بود. عموی رضا درباره خصوصیات اخلاقی او گفته است که هرگز عصبانیت او را ندیده و به‏هنگام گرفتاری و مشکلات، همواره بر خدا توکل می‌کرد و توصیه می‌نمود که توکلمان جز برای خدای مهربان نباشد. رضا، دوران نوجوانی را علاوه بر تحصیل با کار در ساختمان‏سازی گذراند. پس از آن‏که تحصیلات دوران دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند، به خدمت سربازی اعزام شد و در سپاه دانش به مدت دو سال در تهران به انجام وظیفه پرداخت. پس از این دوره در سال 1356ش، وارد دانشسرای تربیت معلم تبریز شد که مقارن با اوج‏گیری انقلاب اسلامی بود. او یکی از چهره‌های انقلابی شناخته‏شده و عامل گسترش نهضت در شهرستان مراغه به‏شمار می‌رفت و مسجد طاق مراغه کانون فعالیت‌های مذهبی سیاسی او و سایر هم‏فکرانش بود. رضا، آنجا را به مرکز تجمع جوانان مذهبی تبدیل کرده بودند که برگزاری دوره‌های آموزش قرآن و کلاس‏های عقیدتی سیاسی یکی از برنامه‌های مهم آن به‏شمار می‌آمد. رضا در اواخر دوران دانشجویی، چهار ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1358ش، با توصیه مادرش تصمیم به ازدواج گرفت و با خانم ربابه خدایی - که از طرف دوستانش به او معرفی شده بود - در سن بیست و سه سالگی ازدواج کرد. همسر رضا نیز از پیش از پیروزی انقلاب در مؤسسه فاطمیه مسجد طاق در تبلیغ احکام دینی نقش فعالی داشت. آنان در مراسمی بسیار ساده و به دور از هرگونه تجمل و تکفلی زندگی مشترک خود را آغاز کردند. به‏خاطر علاقه‌ای که به تعلیم و تربیت جوانان داشت، با اخذ مدرک فوق دیپلم در رشته علوم انسانی به‏عنوان دبیر قرآن و معارف اسلامی به استخدام آموزش و پرورش درآمد. اما بلافاصله پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آموزش و پرورش را‌‌ رها کرد و ابتدا به‏صورت مأمور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. عضویت در سپاه، دوران جدیدی از زندگی رضا محسوب می‌شد. یکی از ویژگی‌های برجسته او در فرماندهی، دقت و وسواس در حفظ و استفاده درست از بیت‏المال بود. هیچ‏کس حتی برای یک بار هم ندید که از وسائل و امکاناتی که در اختیارش بود، برای امور شخصی استفاده کند. حتی وقتی که همسرش دچار مسمومیت شده بود، حاضر نشد با اتومبیل سپاه وی را به بیمارستان منتقل کند. با آغاز جنگ تحمیلی درحالی‏که چند ماهی از تولد پسرش - مهدی - نگذشته بود، به جبهه‌های نبرد اعزام شد. رضا در اولین اعزام، به جبهه‌های جنوب رفت و در نبرد شکست حصر آبادان شرکت داشت. او به مادرش می‌گفت: «امروز اباعبدالله (ع) تنهاست و اگر شیعه حسین هستیم اینک ما را به یاری می‌طلبد و تمام خطوط جبهه‌ها، کربلای امروز ماست. حضورمان در جبهه مانند حضور حضرت امام حسین (ع) در کربلا نوعی معامله با خداست.» تشکیل جلسات ترجمه و تفسیر قرآن از جمله برنامه‌های دائمی او در جبهه‌ها بود و همواره هم‏رزمانش را به تداوم آن توصیه می‌کرد. پرهیز از بیکاری و اسراف از ویژگی‌های بارز او بود. یکی از هم‏رزمانش نقل می‌کند: «وقتی از چیزی عصبانی می‌شد، صلوات می‌فرستاد و به خدا پناه می‌برد. هیچ‌گاه او را ناراحت نمی‌دیدیم مگر این‏که شاهد و ناظر بیکاری بچه‌ها و یا اسراف آنان باشد.» رضا پس از مدت‌ها حضور در جبهه به فرماندهی گردان توحید مراغه منصوب شد. رفتار او با زیردستان چنان بود که کم‏تر کسی گمان می‌کرد که او فرمانده گردان باشد. رضا در آخرین اعزام خود در 10 آبان 1360ش، به منطقه گیلانغرب رفت و در سمت فرماندهی گردان توحید مراغه فعالیت کرد. عملیات مطلع‏الفجر آخرین عملیاتی بود که گردان توحید به فرماندهی رضا خیری در اوایل زمستان سال 1360ش در سرپل ذهاب شرکت کرد. یکی از هم‏رزمان رضا - که فرمانده یکی از گروهان‌های تحت فرماندهی او نیز بود - درباره عملیات و شب قبل از آن می‌گوید: «از طرف فرماندهی مقر به ما ابلاغ شد که در اسرع وقت به منطقه عازم شویم. آن شب رضا پیشنهاد کرد که برای تماس تلفنی با خانواده‌ها به مخابرات برویم. برخاستم و با او به مخابرات رفتیم. در آنجا با صف طولانی رزمندگانی مواجه شدیم که برای تماس به انتظار ایستاده بودند. رضا با دیدن این صف طویل علی‏رغم این‏که دوستان زیادی از او خواستند تا در نوبت آن‌ها تلفن بکند، حاضر نشد و به‏اتفاق به گردان بازگشتیم. به طرف ساختمان شهید رجایی حرکت می‌کردیم و رضا زیر لب زمزمه‌های غریبی داشت. وقتی مقابل ساختمان رسیدیم، پیکی از فرماندهی خبر آورد که کلیه رزمندگان گردان توحید در عرض یک ساعت حاضر و عازم منطقه شوند. این خبر شور عجیبی در رضا پدید آورد آن‏قدر که خوشحالی از چهره‌اش نمایان شد. عملیات مطلع‏الفجر در دامنه کوه‏های برآفتاب آغاز شد و گردان ما یکی از گردان‏های خط‏شکن به‏شمار می‌آمد که فرماندهی آن به عهده رضا خیری بود. او پیش از عملیات به دوستانش توصیه کرد که اگر اتفاقی برایش افتاد به راهش ادامه دهند و تنها به هدف که فتح مواضع دشمن است، بیندیشند. در نقطه‌ای از راه از آن‌ها جدا شدیم و هرکدام به سمتی حرکت کردیم. در بین راه یکی از رزمندگان شناسایی را که مجروح شده بود دیدیم. رضا وقتی پیکر خونین او را دید دستی به صورت مجروحش کشید و سپس دست خون‏آلودش را به صورت خود مالید...» با ادامه عملیات، رضا خیری بلوک‏آباد درحالی‏که به سمت دشمن یورش می‌برد، نارنجکی به سویش پرتاب شد و او در اثر جراحات ناشی از انفجار نارنجک در سحرگاه روز بیستم آذرماه سال 1360 هجری شمسی، در منطقه سرپل ذهاب به شهادت رسید. پیکر شهید پس از انتقال، در گلشن زهرا (س) مراغه به خاک سپرده شد.

شهادت "حضرت امام زین ‏العابدین"(ع) امام چهارمِ شیعیان بنا به روایتی (94 یا 95 ق)
تاریخ دقیق شهادت امام سجاد(ع) مشخص نیست ولی روایت 25 محرمِ سال 94 هجری سندّیت بیشتری دارد. مدت عمر آن حضرت پنجاه و هفت سال و طول امامت آن بزرگوار سی و چهار سال و اندی می‏باشد. آن حضرت به دست هِشام‏بن عبدُالمَلِک در زمان خلافت ولیدبن عبدالملک مسموم گردیدند و در کنار مرقد مطهر عموی بزرگوارش، حضرت امام حسن‏مجتبی(ع) در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند. حضرت امام زین‏العابدین(ع) پس از واقعه‏ی پرشور کربلا، به همراه دیگر افراد خاندان اهل‏بیت(ع) به کوفه و شام برده می‏شوند. ایشان به همراه عمّه‏ی بزرگوار خود، حضرت زینب کبری(س) رسالت حسینی را با افشای ماهیت دستگاه فاسد اموی و معرفی راه پاک ثاراللَّه به عنوان مسیر صحیح به سوی نجات، کامل می‏کنند. آن امام بزرگوار پس از رسوا ساختن حکام جور در مجلس عبیداللَّه بن زیاد و یزید بن معاویه، به مدینه باز می‏گردند و لحظه‏ای از زنده نگاه داشتن واقعه‏ی عاشورا باز نایستادند.

انتشار نخستین روزنامه در ایران (1253 ق)
نخستین روزنامه‏ی ایران توسط میرزا صالح شیرازی در 25 محرم سال 1253 ق به نام کاغذ اخبار یا اخبار وقایعِ دارُالخِلافه انتشار یافت و بر خلاف اسمش، ماهنامه بود. اداره‏ی این روزنامه را خودِ میرزا صالح شیرازی بر عهده داشت. این روزنامه در دو برگ بزرگ با چاپ سنگی منتشر می‏شد و در آن مطالبی درباره‏ی شهر تهران ودیگر شهرهای ایران، سرزمین‏های عربی و کشور ترکیه به چاپ می‏رسید. تنها نسخه‏ی موجود از روزنامه‏ی کاغذ اخبار، در موزه‏ی بریتانیا نگهداری می‏شود.

قتل "محمد امین" به دستور برادرش "مأمون" در جنگ بین سپاهیان دو طرف (198ق)
هارون در زمان حیات خود، پسر خویش محمد، ملقب به امین را که مادرش زبیده بود، جانشین خود قرار داد و پسر دیگرش عبداللَّه مامون را که بزرگتر از امین و از مادری کنیز و ایرانی بود ولیعهد امین قرار داد. پس از مرگ هارون، امین به خلافت رسید و پنج سال خلافت کرد و برادرش را از ولایتعهدی خلع نمود. مأمون که درخراسان امارت داشت به کمک ایرانیان علیه برادرش قیام کرد و سرانجام طاهربن حسین ذوالیمینین را به بغداد فرستاد و طاهر، امین را کشت و سرش را به مرو منتقل کرد. از آن زمان خلافت عباسی به مامون منتقل شد.

خلع "امیر کبیر" از وزارت نظام پس از عزل وی از صدارت عُظمی (1268 ق)
لیاقت و تدبیر و طهارت اخلاقی امیر کبیر، موجب وحشتِ درباریان ناپاک و حسودانِ جاه‏طلب گشت. سرانجام شاه جوان 18 ساله و بی‏تجربه بر اثر دسیسه‏ها و تحریکات درباریان و مادر خود، مهد عُلیا، در بیستم محرم 1268 ق، امیرکبیر را از صدرات برکنار کرد ولی مقام امیرنظامی را همچنان در عهده‏ی او گذاشت. اما این مقام نیز پنج روز بعد از او گرفته شد. پس از عزل امیرنظام، مَهد عُلیا، همچنان از ماندن او در تهران نگران بود و برای این که شاه، دیگرباره با وی بر سَرِ مِهر نیاید، در کار او مکر و حیله می‏کرد. سرانجام شاه را بیش از پیش به امیرکبیر بدبین ساختند تا این که ناصرالدین شاه، دستور تبعید او به فینِ کاشان و قتل این امیرِ لایق را صادر کرد.

تولد خانم "امیلی دیکِنْسون" بانوی شاعر امریکایی (1830م)
خانم امیلی دیکِنْسون، بانوی شاعر امریکایى در دهم دسامبر 1830م در ایالت ماساچوست امریکا به دنیا آمد. امیلی در ابتدا در زادگاهش و سپس در یک کالج به تحصیل پرداخت اما به سبب آنکه عمیقاً از تعلیم و تربیتی چنان خشک و خشونت‏آمیز رنج می‏برد، دنباله تحصیل را رها کرد و در خانه به وسیله معلم خصوصی و مطالعات شخصی بر وسعت معلومات خود افزود. دیکنسون در اواسط عمر به دنبال آشنایى با برخی نویسندگان معروف امریکا، به ادبیات علاقه‏مند شد و با الهام از آثار آنان، اشعار فراوانی سرود. سال‏های پایانی عمر امیلی دیکنسون به انزوا و گوشه‏گیری در زادگاهش گذشت و او بیشتر وقتش را به پرورش گل و سرودن شعر مصروف داشت. از وی نزدیک به دو هزار قطعه منظوم بر جای مانده که تنها سه منظومه از آن‏ها در زمان حیاتش انتشار یافت. پس از مرگ، اشعار او به صورت یادداشت‏های پراکنده و گاه با خط ناخوانا در گوشه و کنار اتاقش پیدا شد که شش سال پس از مرگش در دیوانی انتشاریافت و پیروزی عظیمی در ادبیات امریکا به دست آورد. هم‏چنین چاپ کامل اشعار دیکنسون 38 سال پس از مرگ وی در سال 1924م اتفاق افتاد. به طور کلی، نمی‏توان اشعار دیکنسون را به عصری معیّن، منسوب کرد. اشعار وی از رنج درون و شکنجه پنهانی او حکایت دارد که همه در قطعه‏های کوتاه و موجز چون رباعی و با وزنی خاص و قالبی ساده گنجانده شده و از قدرت عجیب در تصویر و ترسیم و از نفوذ فراوان و از سبکی پاکیزه و اعجاب‏آور برخوردار است. بی‏آنکه بتوان امیلی دیکنسون را با شاعری معین سنجید، می‏توان او را در شمار چند تن بانوی شاعر بزرگ جهان به شمار آورد که شهرتش پس از مرگ، روزافزون شد واشعارش در نسل بعد، نفوذ بسیار یافت. خانم امیلی دیکنسون، سرانجام در پانزدهم مه 1886م در 56 سالگی درگذشت.

تولد "پیر لوئیس" شاعر و داستان‏سرای فرانسوی (1870م)
پیِر لوئیس، ادیب و نویسنده فرانسوی در دهم دسامبر 1870م در بلژیک به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات متوسطه، برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه به پاریس رفت و پس از آشنایى با ادبای آن شهر، مجله ادبی لاکونک را بنیان نهاد. لوئیس از همین زمان نخستین اشعارش را در این مجله منتشر کرد که مورد تحسین قرار گرفت. وی در سال‏های بعد آثار متعدد دیگری به نگارش درآورد که با به نمایش درآمدن برخی از آنها، شهرت فراوانی نصیب لوئیس نمود. پیِر لوئیس مدتی نیز به کارهای تحقیق و تفسیر متون پرداخت که بعضی از آنها را منتشر کرد و بعضی را در نامه‏هایی برای دوستان فرستاد. وی در اشعار خود، درخشان‏ترین رنگ و جلای نوشته‏های مکاتب زمان را جمع کرده و توجه به زیبایی و قالب را در درجه اول اهمیت قرار داده است. پیِر لوئیس ده سال آخر عمر را در عُزلت گذراند و سرانجام در چهارم ژوئن 1925م، در 55 سالگی درگذشت.

درگذشت "آلفرد نوبل" شیمی‏دان معروف سوئدی (1896م)
لفرد نوبل، شیمی‏دان نامی سوئدی در 21 اکتبر سال 1833 در استکهلم سوئد متولد شد. وی تا ی تا 16 سالگی نزد معلم خصوصی درس خواند و با برخورداری از هوش سرشار خود، به پیشرفت‏های مهمی در علوم و فنون نائل گردید. آلفرد هم‏چنین توانست زبان‏های روسی، انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایى را به خوبی فراگیرد و وارد عرصه تحقیقات در زمینه شیمی گردد. پشت‏کار مداوم آلفرد نوبل سبب شد تا در هفتم ماه مه 1878م، پس از سال‏ها تحقیق و مطالعه در زمینه علم شیمی، موفق به اختراع ماده نیرومند انفجاری دینامیت گردد. اما از این ماده منفجره به جای استفاده صلح‏آمیز، به عنوان ابزار جنگی استفاده شد و نوبل را به فکر انداخت که دینامیت بی‏خطر بسازد که به راحتی منفجر نشود. آلفرد نوبل علاوه بر اختراع دینامیت، به 350 اختراع و اکتشاف دیگر نیز دست یافت و در 93 کشور، کارخانه و کارگاه تولیدی دایر نمود. نوبل که اختراع خود را در دست دولت‏ها و نظامیان برای مقاصد ضد بشری می‏دید، بر آن شد تا با اختصاص ثروتش به کسانی که در زمینه پیش‏برد علم و گسترش صلح فعالیت می‏کنند جایزه‏ای اهدا نماید. از این رو، یک سال قبل از مرگ، در سال 1895م با اشتیاق فراوانی که به پیشرفت علم داشت، وصیت‏نامه مشهور خود را در این مورد تنظیم کرد که بر اساس آن، بنیادی تأسیس شده و به افراد برجسته در علوم فیزیک، شیمی، پزشکی و ادبیات و نیز تلاش‏گران عرصه صلح جوایزی اهدا کند. این بنیاد که به نام او، بنیاد نوبل خوانده می‏شود هم اکنون نیز به این کار ادامه می‏دهد. هر چند در این میان، این جوایز به ویژه جایزه صلح آن، جنبه سیاسی پیدا کرده و وسیله‏ای برای تبلیغ سیاست‏های استکباری قدرت‏مندان غربی شده است. آلفرد نوبل سرانجام در دهم دسامبر 1896م در 63 سالگی درگذشت. (ر.ک: 29 ژوئن)

پایان دوران چهارصد ساله تسلط استعمار اسپانیا بر کشور کوبا (1898م)
سرزمین کوبا واقع در امریکای مرکزی در 27 اکتبر 1492م توسط کریستُف کُلُمْبْ دریانورد معروف ایتالیایى که در خدمت دربار اسپانیا بود، کشف شد و از همان زمان زیر سلطه استعماری اسپانیا قرار گرفت. با این حال، فعالیت‏های آزادی‏خواهی کوبا از قرن نوزدهم آغاز گردید و در طول این قرن ادامه یافت. اما علی رغم تمامی تلاش‏ها و حتی جنگ‏های چریکی، اسپانیا این شورش‏ها را سرکوب کرد و حاکمیت استعماری خود را بر کوبا ادامه داد. در این میان، امریکا بارها تمایل خود مبنی بر الحاق کوبا به خاک ایالات متحده را اعلام کرد و این درخواست در سال‏های پایانی قرن نوزدهم، با توجه به اوج‏گیری مبارزات مردم کوبا علیه اسپانیا، به صورت جدی‏تری مطرح شد. این در حالی بود که اسپانیا نیز برای رها شدن از مشکلات پیش آمده، درصدد ارائه خودمختاری تدریجی به کوبا بود. البته این تصمیم، مورد نظر امریکا نبود چرا که ایالات متحده به دنبال بهانه‏ای برای حذف اسپانیا و جای‏گزینی خود در این منطقه بود. در این میان و به دنبال درگیری کوتاه مدتی که در فوریه 1898م بین امریکا و اسپانیا روی داد، چون اسپانیا توانایى جنگ با امریکا را نداشت به مذاکره روی آورد و از پاپ تقاضای میانجی‏گری نمود. مذاکرات دو کشور در نهایت به معاهده پاریس انجامید که در تاریخ دهم دسامبر 1898م به امضا رسید و شرایط سخت و ناگواری را بر اسپانیا تحمیل نمود که واگذاری مناطق کوبا و اطراف آن به امریکا از آن جمله بود. در این تاریخ، هرچند حاکمیت استعماری 406 ساله اسپانیا بر کوبا خاتمه یافت، اما استعمار نوین، جای‏گزین آن شد که تا زمان انقلاب ضد دیکتاتوری در سال 1959م، به مدت 61 سال ادامه یافت. از آن زمان و با کوتاه شدن دست امریکا از کوبا، دشمنی‏های ایالات متحده با کوبا همچنان ادامه دارد.
مرگ "ماکس پلانک" دانشمند و فیزیک‏دان برجسته آلمانی (1947م)
ماکْسْ پِلانْگ، فیزیک دان و ریاضی‏دان بزرگ آلمانی در 23 آوریل 1858م به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، به سمت استادی دانشگاه مونیخ دست یافت و به تحقیقات متعددی در زمینه انرژی پرداخت. تا سال 1899م، دانشمندان تصور می‏کردند که انرژی به طور اتصالی جریان دارد ولی ماکس پلانک در 14 دسامبر 1899م به جامعه فیزیک برلین اظهار داشت که انرژی به صورت انفصالی است که آن را دامنه انرژی یا کوآنتای انرژی می‏گویند. این یافته علمی با اصول و قوانینی که تا آن روز دانسته شده بود وفق نمی‏کرد و طبعاً مخالفانی برای پلانک به وجود آورد، ولی این مخالفت‏ها بیش از 5 سال طول نکشید زیرا تئوری انیشتین که متکی بر توری کوآنتا بیان شد، ارزش واقعی و حقیقی تئوری پلانْکْ را معلوم نمود. ماکس پلانک به سبب ارائه نظریه کوآنتا، در سال 1918م جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد. پلانک که از مخالفین سرسخت هیتلر، دیکتاتور توسعه طلب آلمان نیز به شمار می‏رفت، تحقیقات جامع و ارزش‏مندی در زمینه ترمودینامیک، فیزیک نظری، حرارت، تشعشع و نور انجام داد و آثاری در این زمینه‏ها از او بر جای مانده است. پس از جنگ جهانی دوم، دولت آلمان می‏خواست به مناسبت نودمین سال تولد پلانک جشنی برپا کند که پلانک چند روز زودتر در دهم دسامبر 1947م درگذشت.

تصویب اعلامیه حقوق بشر در سازمان ملل متحد (1948م)
در جریان جنگ جهانی دوم، هنگامی که منشور ملل متحد در دست تدوین بود، احترام به حقوق بشر و آزادی‏های سیاسی مورد توجه نمایندگان کشورهای مختلف جهان واقع شد. پس از چندی، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت که این حقوق، همه جا و برای همه ملت‏ها قابل اجرا باشد. در ادامه، کمیسیون حقوق بشر در ژانویه سال 1947م شروع به کار کرد و پس از مدتی مطالعه و بررسی در قوانین اساسی کشورها و بحث و گفتگو در کمیسیون‏های مختلف، نتیجه مطالعات خود را به صورت لایحه‏ای به مجمع عمومی تقدیم کرد. مجمع مزبور در دهم دسامبر 1948م (19 آذر 1327ش) با 48 رأی مثبت و 8 رأی ممتنع، اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب کرد و این روز به عنوان روز جهانی حقوق بشر نام‏گذاری گردید. این اعلامیه، شامل یک مقدمه و سی ماده می‏باشد و در ماده اول آن به برابری افراد بشر و حاکمیت روح برادری در میان آن‏ها اشاره شده است. علی رغم تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، واقعیت در عمل به گونه‏ای دیگر شکل گرفت. نگاهی گذرا به روی‏دادهای سیاسی و نظامی جهان پس از پایان جنگ دوم جهانی، تصویری از وقایع اسفبار را نشان می‏دهد که دقیقاً بیانگر فاصله زیاد میان اهداف و عملکرد جامعه بین‏المللی در دفاع از حقوق بشر است. به علاوه بر خلاف تصور اولیه، شعارِ دفاع از حقوق بشر، عملاً به ابزاری در جهت اِعمال فشارهای سیاسی و اقتصادیِ دولت‏های غربی بر کشورهای مستقل جهان برای پیشبرد منافع استعماری این دولت‏ها، مبدّل شده است. هم اکنون بسیاری از کشورهای جهان، با توجه به این واقعیت تلخ و هم‏چنین به دلیل ناهم‏خوانی برخی بندهای اعلامیه حقوق بشر با اعتقادات، فرهنگ و رسوم آنان، خواستار تغییر در این بندها و جلوگیری از استفاده ابزاری از این اعلامیه هستند. به دنبال تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در دهم دسامبر 1948م توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد و تأیید حقوق طبیعی و اجتماعی افراد بشر توسط این سازمان بین‏المللی، روز دهم دسامبر (برابر با 19 آذر 1327ش) به عنوان روز جهانی حقوق بشر نام گذاری شده است.

تصویب طرح انتقال مقرّ سازمان ملل به آمریکا در کنگره آمریکا (1949م)
سازمان ملل متحد پس از تأسیس در سال 1945م، تا چهار سال یعنی تا 1949م مقرّ مشخصی نداشت. ابتدا قرار بود هم‏چون جامعه ملل، ژِنو به عنوان مقرر سازمان ملل باشد و جلسات آن، در آن شهر و یا به تناوب در پایتخت‏های هر یک از کشورهای عضو تشکیل شود. در همین زمان، در دهم دسامبر 1945م کنگره امریکا به اتفاق آرا تصمیم گرفت از سازمان ملل متحد دعوت کند که مقرّ دائمی خود را در امریکا بنا سازد. مجمع عمومی سازمان ملل که اولین جلسه رسمی خود را پس از تأسیس این سازمان در فوریه 1946م در لندن برگزار کرده بود، در چهاردهم فوریه موافقت خود را برای انتقال تشکیلات سازمان ملل به امریکا اعلام نمود. سازمان ملل پس از اعلام موافقت خود با تأسیس مقر این سازمان در امریکا، تصمیم گرفت زمینی به مساحت 180 کیلومتر مربع را از دولت امریکا خریداری کند. در نهایتْ اولین سنگ بنای تأسیس ساختمان 110 طبقه سازمان ملل هم‏زمان با روز ملل متحد، در 24 اکتبر 1949م، در یک محوطه وسیع، توسط هاری ترومن رئیس جمهور وقت امریکا و در حضور اعضای مجمع عمومی بر زمین زده شد. به تدریج که کار ساختمانی این بنا به پایان رسید، مدارک و اسناد و دفاتر اداری و تشکیلات سازمان ملل از ژنو و لندن و پاریس و... به نیویورک انتقال یافت. پس از سه سال، عملیات احداث ساختمان سازمان ملل به پایان رسید و در اکتبر 1952م اولین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محل ساختمان نوساز این سازمان در نیویورک تشکیل شد. مصون ماندن امریکا از خسارات جنگ جهانی دوم، دارا بودن امنیت سیاسی و نیز کمک‏های مالی فراوان امریکا برای خرید زمین و احداث ساختمان سازمان ملل از دلایل اصلی موافقت سازمان ملل برای انتقال ساختمان مرکزی خود به نیویورک بود. کمک‏های مالی و تسهیلات اقتصادی امریکا برای ساخت مقر سازمان ملل به حدی بود که به تعبیری باید گفت امریکا تشکیلات ساختمانی سازمان ملل را مجانی در اختیار این سازمان قرار داد. ضمن اینکه اساساً طرح تأسیس سازمان ملل متحد در ابتدا از سوی فرانْکلین دِلانو روزْوِلْتْ، سی و دومین رئیس جمهورارائه شده بود. در کنار این موارد باید یک نکته را نیز اضافه کرد و آن اینکه اصولاً تلاش امریکا برای انتقال سازمان ملل به آن کشور، چه به صورت هدیه وام بدون بهره و چه به بهانه ثبات و امنیت و چه به صورت تبلیغ در مورد وضع مطلوب اقتصادی و... در حقیقت تلاش به منظور ایجاد سلطه امریکا بر این سازمان بوده است. چنانکه تلاش‏های بعدی ایالات متحده نیز مانند تقبّل بیشترین حق السهم در سازمان، اِعمال نفوذ در آراء نمایندگان سازمان، فشار سیاسی بر شورای امنیت و مجمع عمومی و... در دستیابی به منافع بیشتر دولت امریکا، همه در جهت همین سیاست بوده است.

روز جهانی حقوق بشر
در جریان جنگ جهانی دوم، هنگامی که منشور ملل متحد در دست تدوین بود، احترام به حقوق بشر و آزادی های سیاسی مورد توجه نمایندگان کشورهای مختلف جهان واقع شد. پس از چندی، سازمان مل متحد تصمیم گرفت که این حقوق، همه جا و برای همه ملت ها قابل اجرا باشد. در ادامه، کمیسیون حقوق بشر در ژانویه سال 1947 میلادی شروع بکار کرد و پس از مدتی مطالعه و بررسی در قوانین اساسی کشورها و بحث و گفتگو در کمیسیون های مختلف، نتیجه مطالعات خود را به صورت لایحه ای به مجمع عمومی تقدیم کرد.مجمع مزبور در دهم دسامبر 1948 میلادی (19 آذر 1327 ش) با 48 رأی مثبت و 8 رأی ممتنع، اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب کرد و این روز به عنوان روز جهانی حقوق بشر نامگذاری گردید. این اعلامیه شامل یک مقدمه و سی ماده می باشد و در ماده اول آن به برابری افراد بشر و حاکمیت روح برادری در میان آنها اشاره شده است. علی رغم تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، واقعیت در عمل به گونه ای دیگر شکل گرفت. نگاهی گذرا به رویدادهای سیاسی و نظامی جهان پس از پایان جنگ دوم جهانی، تصویری از وقایع اسفبار را نشان می دهد که دقیقاً بیانگر فاصله زیاد میان اهداف با عملکرد جامعه بین المللی در دفاع از حقوق بشر است. به علاوه بر خلاف تصور اولیه، شعار دفاع از حقوق بشر، عملاً به ابزاری در جهت اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی دولت های غربی بر کشورهای مستقل جهان برای پیشبرد منافع استعماری این دولت ها، مبدل شده است. هم اکنون بسیاری از کشورهای جهان، با توجه به این واقعیت تلخ و همچنین بدلیل ناهم خوانی برخی بندهای اعلامیه حقوق بشر با اعتقادات، فرهنگ و رسوم آنان، خواستار تغییر در این بندها و جلوگیری از استفاده ابزاری از این اعلامیه هستند.بدنبال تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در دهم دسامبر 1948 میلادی توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد و تأیید حقوق طبیعی و اجتماعی افراد بشر توسط این سازمان بین المللی، روز دهم دسامبر (برابر با 19 آذر 1327ش) به عنوان روز جهانی حقوق بشر نامگذاری شده است.

انتهای پیام/
تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon